جبهه فرهنگی راه نور

باسلام هدف ما=ترویج فرهنگ ایثار شهادت وهمگام سازی عناوین روایتگری واطلاع رسانی وجذب راویان دفاع مقدس می باشد

جبهه فرهنگی راه نور

باسلام هدف ما=ترویج فرهنگ ایثار شهادت وهمگام سازی عناوین روایتگری واطلاع رسانی وجذب راویان دفاع مقدس می باشد

جبهه فرهنگی راه نور

سخن از احساسی واحد و اعتقاد به هدفی مشترک همواره همان چیزی بوده و هست و خواهد بود که علت گردهم آمدن جمعی را فراهم می آورد. حسی مرکب از تنفر و عشق. حسی شبیه بلاتکلیفی. شبیه دودلی میان دوراهی.

و اینجاست که آن تنفر ملال آور جایش را به عشقی خنک و لذت بخش می دهد. آن سرزمین و آن مردمان در ذهنت مجسم می شوند و عاشقانه به آنها می اندیشی. کسانی که آسمان و دریا از آنان درس وسعت می آموزند و به آنان رسیدن رویای شبانگاهت می شود. و شاهد هم همان هدف مشترک.


این حس و هدف مشترک بود که جمعی را گرد هم آورد. جمعی که چراغ هدایت و کشتی نجات را تنها راه آسمانی شدن می دانند. کسانی که آن دستان یاریگر را می شناسند و در تلاش شناخت و شناساندن آنان هستند. همانها که عاشقانه چشمان سحرانگیر دلدار را دیده اند و بیستون بیستون به پای شیرین جهان جان داده اند. آری هرکس قد و قامت سرو بی همتای هستی را ببیند اختیاری برایش نمی ماند و مطیع بی چون و چرای صاحب دلش می شود. اینجا همان جایی است که در پی دیدار الف قامت دوست هستند و در این راه دست به دامان دوستان دوست شده اند. دوستانی که شهیدند، یعنی شهود کرده اند و دیده اند دلدار را. و ما باید پای درس آنان بنشینیم تا موی و روی و قد و بالا و لبخند و چشمان محبوبمان را برایمان شرح دهند. از صدایش بگویند از صوت قرآنش از ...

پس تو نیز اینچنین عشقی مقدس را داری به ما ملحق شو و عهدی دوباره ببند. که

از میان مؤمنان مردانى‏ اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند (احزاب / 23)

پس دست در دست هم هرکدام در هر جایگاه به قدر توان وظیفه ای در قبال آن برخی که به شهادت رسیده اند داریم. و ما اینجا در سنگری مجازی سعی در ادای دین به آنان را داریم. هر چند در این سنگر به روی تمام عاشقان شهادت باز است و ما همواره نیازمند توان همسنگران جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی می باشیم. باشد تا دست مهربان آنان همواره بر سر دوستدارانشان سایه مهر و نوازش بیفکند.

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

۷۸۷ مطلب با موضوع «سبک زندگی وارزش های اخلاقی اجنماعی» ثبت شده است

تأثیر تربیتی بلا

يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۲۱ ق.ظ

بهترین هدیه خدا

یکی از جلوه‏های دنیاپرستی و خودپرستی، رفاه‏طلبی است. رفاه‏طلبی در دنیا برخی انسان‏ها را چنان به خود جذب کرده است که مکتب هایی چون اومانیسم را بر اساس آن بنا نهاده‏اند و افکاری چون آزادی لجام گسیخته را برای رسیدن به لذت‏های بیشتر مطرح کرده‏اند.
امروزه آفت رفاه‏طلبی و مادی‏گرایی، فرهنگ و اخلاق جامعه ما را تهدید می‏کند. ترویج رفاه‏طلبی و فرهنگ‏سازی کردن برای فرار از سختی‏ها و مشکلات، حرکتی است که در متن جامعه ما شکل گرفته است و هر روز نیز با شعارها، برنامه‏ها و تبلیغات گوناگون به آن دامن زده می‏شود، غافل از آنکه هدایت جامعه به سوی رفاه‏طلبی و فاصله گرفتن از روحیه تحمل و قناعت، خسارت‏های مادی و معنوی بسیاری به دنبال دارد؛ چون:

نازپرورد تنعّم نبرد راه به دوست***عاشقی، شیوه رندان بلاکش باشد

حافظ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۰۲:۲۱
مجید

امروزه بیش از هر زمان دیگر باید به تربیت دختران همت گماشت؛ زیرا از یک سو نزدیک به نیمى از نیروهاى فعال و کارآمد جامعه را قشر زنان و دختران تشکیل مى‏دهند و از سوى دیگر، گستره فعالیت آنان، همه امور فردى و اجتماعى را در برمى‏گیرد. ضمن آنکه پرهیز از اختلاط زن و مرد در بیشتر مراکز و اداره‏هاى خصوصى و دولتى، امرى سخت شده است، در چنین شرایطى باید دانست که تنها در صورت تربیت درست و اسلامى دختران است که جامعه در امنیت به سر مى‏برد و نابهنجارى‏هاى اخلاقى و اجتماعى کاهش مى‏یابد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۰۲:۲۰
مجید

نقش دین و دین‏دارى در کاهش جرم

يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۱۶ ق.ظ

مفهوم‏شناسى دین و دین‏دارى

«بیشتر عالمان، دین را مجموعه‏اى از آموزه‏ها و دستورهایى تعریف کرده‏اند که خداوند از راه پیامبران براى هدایت بشر فرستاده است. این آموزه‏ها شامل سه بخش [باورها]، [اخلاقیات] و [احکام] است.
دین‏دارى نیز عبارت است از پاى‏بندى فرد به دینِ پذیرفته خویش. این پاى‏بندى در مجموعه‏اى از باورها، احساس‏ها، کارهاى فردى و جمعى که گرد خداوند (امر قدسى) و ارتباط ایمانى با اوست، سامان مى‏پذیرد».
برخى از اندیشمندان غربى مانند گلاک و استارک با بررسى پژوهش‏هاى دینى، دین‏دارى را در بردارنده جنبه‏هاى زیر دانسته‏اند:
1. جنبه اعتقادى یا باورهاى دینى.
2. کارهاى دینى که شامل شعایر و مناسک و پرستش و دعاست.
3. بُعد تجربى دین که در موقعیت‏هاى برتر ایجاد شده، فرد، خود را با شعور برتر رو به رو مى‏بیند.
4. دانش دینى (آگاهى فرد مؤمن از دین پذیرفته او).
5. پى‏آمدها (این بعد از دین بر رفتار روزمره و غیردینى افراد اشاره مى‏کند.)
از دیدگاه این دو دانشمند در همه دین‏ها با وجود تفاوت‏هایى که در امور جزئى وجود دارد، عرصه‏هاى مشترکى به چشم مى‏خورد که دین‏دارى در آن آشکار مى‏شود. این عرصه‏ها شامل جنبه‏هاى اعتقادى، کارهاى دینى، فکرى، عاطفى و پى‏آمدهاى است.
علامه محمد تقى جعفرى تقسیم‏بندى گلاک و استارک را از دین‏دارى، یکى از عالى‏ترین تقسیم‏بندى‏ها مى‏داند و توجه آن را براى پژوهشگران ضرورت درجه اول دانسته است.
پیام متن
دین‏دارى تنها به اعتقاد نیست، بلکه به عمل نیز نیاز است و بدون آگاهى از دستورهاى دینى نیز نمى‏توان از آسیب‏هاى بى‏دینى در امان بود.

نقش دین در کاهش جرم و کج‏روى اجتماعى

یکى از عواملى که در پیش‏گیرى و یا کاهش جرم و کج‏روى اجتماعى، تأثیر بسزایى دارد، دین‏دارى و ایمان به خداوند است «هنگامى که آدمى دور از چشم آشنایان، همسایگان و دیگران است، نه قانون و نه افکار عمومى و نه هیچ چیز اجتماعى دیگر، کارهاى وى را کنترل نمى‏کند، بلکه در این حالت، کنترل کار در پرتو ایمان به قدرتى صورت مى‏گیرد که در همه مکان‏ها و زمان‏ها شاهد آدمیان است و به رفتار پسندیده و نیک پاداش مى‏دهد و بدى و گناه را مجازات مى‏کند».
نویسنده دیگرى در این باره مى‏نویسد:
«پرورش درست مذهبى که بر مبناى علمى استوار باشد و داشتن ایمان کامل، بزرگ‏ترین عامل بازدارنده جنایى است».
همچنین فروید و رایزمن معتقدند:
عواملى وجود دارند که انسان را به طور درونى از کارهاى نامشروع و خلاف باز مى‏دارند. یکى از مهم‏ترین این عوامل دین است. دین با ایجاد یک سامانه کنترل درونى قوى در انسان‏ها آنها را از انجام دادن کارهاى خلاف و نامشروع باز مى‏دارد و سبب مى‏شود که آدمیان خود را از لحاظ درونى کنترل کنند. این، قوى‏ترین و مؤثرترین کنترل است، آن هم بدون هزینه نیروى انتظامى.
به عقیده علامه طباطبایى نیز:
هر چند قوانین و مقررات عادلانه‏اى وضع شود و احکام جزئى سخت و تهدیدکننده هم وجود داشته باشد، در عین حال، جلوى تخلف و ارتکاب جرم را جز به وسیله اخلاق فاضله انسانى نمى‏توان گرفت. قوانین و مقررات، از تخلف و نافرمانى در امان نمى‏ماند مگر اینکه بر پایه اخلاق فاضله انسانى قرار داده شود و اخلاق نیز نمى‏تواند سعادت انسانى را تضمین کند و او را به کارهاى شایسته وا دارد، جز در صورتى که متکى بر توحید [دین توحیدى] باشد.
پیام متن
در پرتو دین‏دارى به گونه‏اى انسان پرورش مى‏یابد که وى نه تنها در حضور دیگران، بلکه در خلوت نیز از جرم و گناه مى‏پرهیزد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۰۲:۱۶
مجید

اعتماد به نفس و هدفمندی در زندگی جوانان

يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۱۵ ق.ظ

نقش خودباوری در موفقیت جوانان

یکی از راه‏های موفقیت، داشتن روحیه خودباوری است. خودباوری، یعنی ایمان داشتن به توانایی‏ها و استعدادهای بالقوه‏ای که خداوند در ذات انسان قرار داده است تا با اتکا و اعتماد به آنها به هدف‏های والایی دست یابد. از دست دادن خودباوری، موجب فلج شدن فکر و روح انسان می‏شود و آدمی را مأیوس و وابسته به دیگران می‏سازد.
گُبْدِن، سخنران معروف انگلیسی، پسر باغبانی بود که از کودکی او را به لندن فرستاده بودند و او در یکی از مغازه‏ها مستخدم بود. خیلی باهوش، شجاع، خوش اخلاق و پُرمطالعه بود. بیشتر وقت‏ها، معلمش او را از مطالعه زیاد بازمی‏داشت، ولی او اطاعت نمی‏کرد. پس از مدتی، وارد مسائل سیاسی شد و خود را وقف این کار کرد. می‏گویند اولین سخنرانی‏اش چنان بد بود که کسی نمی‏توانست بدان گوش کند، ولی او آن‏قدر تلاش و تمرین کرد که یکی از مشهورترین، قوی‏ترین و مؤثرترین سخنرانان انگلیس گردید.
امیرکبیر، آشپززاده‏ای بیش نبود. او از میان مردمی برخاست که رنج و فشار استبداد حُکام زمان خود را به خوبی چشیده بودند. تجربه‏ها و مشاهدات تلخ، از او مردی نیرومند و متکی به نفس ساخت.
بنابراین، آنچه فرد را به پیروزی نزدیک می‏کند، فقط بهره‏مندی از خانواده‏ای پیروز و موفق نیست، بلکه تلاش، اراده و خودباوری نیز از رموزی هستند که از درون فرد سرچشمه می‏گیرند و او را به قله‏های کامیابی رهنمون می‏سازند.
پیام متن:
1. خودباوری، یکی از رموز موفقیت.
2. نقش فرد در خودباوری.

خودیابی، عامل خودباوری

سال‏ها دل طلب جام جم از ما می‏کرد***و آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‏کرد

(حافظ)
منظور از خویش‏یابی، باور داشتن به همه ارزش‏ها، مفاخر، زیبایی‏های فکری و وجودی خود است. امام راحل، آن بزرگ منادی خودباوری می‏فرماید:
اگر خودیِ خود را بیابید و یأس را از خود دور سازید و چشم‏داشت بر غیر نداشته باشید، در درازمدت قدرت همه کار و ساختن همه چیز را دارید و آنچه انسان‏هایی شبیه به اینان به آن رسیده‏اند، شما هم خواهید رسید؛ به شرط اتکال به خداوند تعالی و اتکا به خود و قطع وابستگی به دیگران و تحمل سختی‏ها برای رسیدن به زندگی شرافتمندانه و خارج شدن از سلطه اجانب.
اقبال لاهوری نیز با گذشته اصیل خود، پیوندی ناگسستنی داشت و مردمش را در شبه قاره هند و دنیای اسلام به فردای روشن نوید می‏داد و آنها را به سوی حقیقت «خود» و شناخت «خودی» رهنمون می‏ساخت. او خودباوری را، اعتقاد به ارزش‏ها و آرمان‏ها و کوشش در راه تحقق بخشیدن به آنها می‏دانست.

برو ای خواجه خود را نیک بشناس***که نبود فربهی مانند آماس

(گلشن راز، شبستری)
خودشناسی، همان خودآگاهی و واقع‏نگری به داشته‏ها و اندوخته‏های درونی خویش است که موجب افزایش خودباوری و اعتماد شخص به خود می‏شود.
این سخن نورانی حضرت امیر علیه‏السلام است که می‏فرماید: «مَن هانت علیه نفسُهُ فلا تَرجُ خَیرَهُ؛ از کسی که برای خود شخصیتی قائل نیست، امید نیکی مدارید».
کسانی که خود را حقیر می‏پندارند، گرفتار عقده حقارتند. این خصلت بیشتر در کسانی پدید می‏آید که در خانواده یا اجتماعی رشد یافته‏اند که عزت نفس آنان نادیده گرفته شده است و اکنون درصدد کسب هویت و عزت آفرینی برآمده‏اند.
حضرت علی علیه‏السلام خود فراموشی را یکی دیگر از آفت‏های خودباوری می‏داند و می‏فرماید:
«تعجب می‏کنم از کسی که به دنبال گم‏شده‏اش می‏گردد، در حالی که خودش را گم کرده است و آن را طلب نمی‏کند».
مولوی می‏گوید:
مرده خود را رها کرده است او  مرده بیگانه را جوید رَفو
خود فراموشی، موجب خودباختگی می‏شود، در نتیجه، فرد در عرصه‏های مختلف زندگی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، نظامی و اقتصادی، قدرت اراده و تصمیم‏گیری را از دست می‏دهد که در واقع، این‏گونه افراد از خود بیگانه و تمام پیشرفت‏ها و کمالات خود را از بیگانه تمنا می‏کنند.

در زمین مردمان خانه مکن***کار خود کن کار بیگانه مکن

امام راحل، فرموده است:
هیچ ملتی نمی‏تواند استقلال پیدا بکند، الا اینکه خودش، خودش را بفهمد و تا زمانی که ملت‏ها خودشان را گم کرده‏اند و دیگران را به جای خودشان نشانده‏اند، نمی‏توانند استقلال پیدا کنند.
و در جایی با بیانی دیگر گوشزد می‏کند که:
ما اگر [در] سفره خودمان نان جوین داشته باشیم، بهتر است تا در پارک‏های بزرگ زندگی کنیم، ولی دستمان به سمت بیگانگان دراز باشد.

آفتی نبود بتر از ناشناخت***توبَرِ یار و ندانی عشق‏باخت

مسلمان بودن و داشتن ریشه‏های دینی و اسلامی؛ یعنی با اعتماد به نفس بودن و خود را کمتر از دیگران نپنداشتن، ارزش‏های خود را باز شناختن و پذیرفتن مسئولیت با رعایت ارزش‏های اسلامی و ملی و فرهنگی خویش، همچنین با ایمان به خدا و اتکال به او زندگی کردن.

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد***آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود

(حافظ)
آموزه‏های اجتماعی و تربیتی اسلام، بر مبنای خودارزشمندی و خودباوری شکل گرفته است و مفاهیمی چون عزت‏نفس، حرمت خود، علو همت، پایداری، شکیبایی، اتکال به نفس، خودشناسی، شناخت گوهر نفس و... از این قبیلند. پیامبر خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم می‏فرماید: «مَن جدَّ وَجَدَ؛ هر که تلاش کرد، یافت».
همچنین معصوم می‏فرماید:
اُطْلُبوُا الْحَوائِجَ بِعِزَّة الاَْنْفُسِ فَاِنَّ الاُْموُرَ تَجْری بِالْمقَادیرِ.
خواسته‏های خویش را با عزت نفس برآورده سازید، چرا که کارها جریان معینی دارند.
سخن حضرت علی علیه‏السلام نیز بر این امر صحه می‏گذارد، آنجا که می‏فرماید: «فَاِنَّ الْفَوْزَ الاَْکْبَرَ مَنْ ظَفِرَ بِمَعْرِفَةِ النَّفْسِ؛ هر که به شناخت خویش نائل شود، به بزرگ‏ترین رستگاری رسیده است».
و اگر خود را باور کنیم و بدانیم که ما صاحب غنی‏ترین مکتب و اندیشه‏ایم، پله‏های پیروزی و رسیدن به کمال را یکی پس از دیگری خواهیم پیمود.
پیام متن:
1. خود فراموشی یکی از آسیب‏های خودباوری.
2. خود تقصیری وسیله رکود و خود کم‏بینی.

عزت‏مداری در سایه خودباوری

عزت، به معنای ارجمندی، سرافرازی و گرامی شدن است. راغب اصفهانی می‏گوید: «واژه عزت، به معنای حالتی است که نمی‏گذارد انسان شکست بخورد و مغلوب واقع شود». در برابر عزت، ذلت قرار دارد که به معنای نبود حالت شرافت و عزت در آدمی است، به گونه‏ای که انسان به سادگی پذیرای شکست از دیگران می‏شود. در آموزه‏های دینی اسلام عزت، در داشتن ثروت و تجملات نیست، بلکه عزت، در بندگی، معنویت گرایی و رهایی از قید و بند شهوت و دنیاگرایی تفسیر می‏شود. بر همین اساس امام علی علیه‏السلام می‏فرماید:
اِلهی کَفی بی عِزّا أن أَکُونَ لَکَ عَبْدا و کَفی بی فَخْرا اَنْ تَکوُنَ لی رَبّا.
خدایا مرا این بس که بنده توأم و این افتخار مرا بس که تو پروردگار منی.
همه انبیا و رهبران الهی آمدند تا عزت‏مندی را در جامعه پرورش دهند و عوامل عزت‏زدا را از میان بردارند. در روایتی از امام صادق علیه‏السلام ارزش عزت‏مداری این‏گونه بیان می‏شود: «خداوند همه امور را به خودش [انسان] واگذار کرده است، جز آنکه اجازه نداده است که خود را ذلیل کند».
و پیامبر گرامی خدا، سلسله جنبان دین مقدس اسلام فرموده است: «لا یَنْبَغی لِلْمُؤمِنِ أَن یُذِلَّ نَفْسَهُ؛ بر هیچ مسلمانی جایز نیست که خود را ذلیل کند».
بنابر عقیده اسلام، انسان مؤمن منزلت والا و ارزشمندی دارد، چنان‏که امام صادق علیه‏السلام نیز بر این مهم اشاره دارد:
«اَلْمُؤْمِنُ یَکونُ عَزیزا وَ لایَکونُ ذَلیلاً؛ مؤمن پیوسته عزیز و سرافراز است و زبون نیست».
در حقیقت، انسان مؤمن در پرتو پیروی از رهبران صالح است که به خودباوری و اعتماد به نفس و عزت‏مندی نائل می‏آید و بر این اساس، امام سجاد علیه‏السلام اطاعت از رهبران عادل را موجب عزت می‏داند:
«طاعَةُ وُلاةِ الأَمْرِ تَمامُ الْعِزَّةِ؛ اطاعت از ولایت امر، عزت کامل می‏آورد».
خداوند در قرآن مجید مخالفت با رهبران دینی را سبب ذلت عنوان می‏کند:
إِنَّ الَّذِینَ یُحَآدُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُوْلَـئِکَ فِی الاْءَذَلِّینَ. (مجادله: 20)
در حقیقت کسانی که با خدا و پیامبر او به دشمنی برخیزند، آنان در (زمره) زبونان خواهند بود.
پیام متن:
1. پرورش روحیه عزت‏مندی در فرد و اجتماع، از برنامه‏های پیامبران.
2. پیروی از رهبران شایسته، گامی اساسی بر عزت‏مداری فرد و جامعه.

کار و تلاش، رمز موفقیت جوان

کار و کوشش در سنین جوانی، پیروزی و کامیابی را در آینده به ارمغان می‏آورد. بی‏گمان یکی از آفت‏های بزرگ جوانی، تنبلی و سستی است. تنبلی، بی‏حالی و بی‏حوصلگی، جوان را از درون تهی می‏کند. با مطالعه زندگی مردان بزرگ درمی‏یابیم که همگی اهل کار و کوشش بودند. حقیقت این است که بسیاری از آنها نابغه نبوده و تنها در سایه کوشش و پشتکار در برنامه‏های زندگی‏شان به چنان توفیقاتی دست یافته‏اند.
«الکساندر هامیلتون»، یکی از نوابغ دنیا می‏گوید: «مردم می‏گویند تو نابغه هستی، من از نبوغ خود خبر ندارم، فقط می‏دانم شخص زحمت‏کشی هستم».
پیشوایان دین اسلام هم کار و کوشش را عبادت خوانده و سربار اجتماع را از رحمت خدا به دور دانسته‏اند.
علامه امینی، صاحب کتاب ارزشمند الغدیر، برای تألیف این کتاب به کشورهای مختلفی سفر کرد. روزی در بازگشت از سفر هندوستان که حدود شش ماه به طول انجامید، از ایشان پرسیدند: هوای هندوستان چگونه بود؟ پس از اندکی تفکر پاسخ داد: من به دلیل اینکه همواره سرگرم مطالعه بودم، نفهمیدم هوای آنجا چگونه بود.
مرجع عالی‏قدر جهان تشیع، آیت اللّه‏ العظمی بروجردی می‏فرمود:
یک شب که درباره یکی از مسائل علم اصول فکر می‏کردم و می‏نوشتم، چنان سرگرم مطالعه و فکر و نوشتن بودم که رنج بی‏خوابی را ملتفت نشدم. یک مرتبه صدای مؤذن به گوشم رسید و متوجه شدم که هوا دارد روشن می‏شود و از آغاز تا پایان شب سرگرم کار بوده‏ام.
پیام متن:
کار و کوشش، سیره دیرین پیامبران و بزرگان دین.

استقامت و پشتکار، رمز موفقیت جوان

استقامت و پشتکار، عاملی است که اگر با کار و کوشش همراه شود، بی‏شک انسان به موفقیت دست می‏یابد. چه بسا افرادی که در شروع هر کاری، روحیه‏ای تلاشگر دارند، ولی با دیدن نخستین سختی‏ها و ناکامی‏ها، خود را می‏بازند و از کوشش دست برمی‏دارند. جوانان بیش از دیگران در معرض آسیب‏های ناشی از دشواری‏ها هستند، بنابراین باید روحیه بردباری و پشتکار را در خود تقویت کنند. جوان در زندگی شخصی و اجتماعی خویش به موفقیت‏هایی می‏رسد که برخی از آنها در کوتاه مدت و پاره‏ای دیگر در دراز مدت به دست می‏آیند، بدین ترتیب جوان نباید به سبب طولانی شدن زمان دست‏یابی به موفقیت، دست از تلاش بردارد و پیروزی را دست نیافتنی بداند، بلکه باید با صبر و استقامت و بهره‏گیری از فرصت‏ها، پیروزی‏های کوتاه مدت را وسیله‏ای برای رسیدن به هدف‏ها و موفقیت‏های بزرگ‏تر قرار دهد.
فول بکستون، یکی از رجال بلندپایه انگلیسی، سطح هوشی بسیار عادی داشت، ولی از نظر کار بسیار پرتلاش بود. او رمز پیشرفت خویش را فقط پشتکار می‏دانست.
و چه زیبا گفته‏اند که:

پافشاری و استقامت میخ***سِزَدْ ار عبرت بشر گردد
بر سرش هر چه بیشتر کوبی***پافشاریش بیشتر گردد

در مورد حضرت آیت‏اللّه‏ العظمی بروجردی گفته‏اند: ایشان از همان روزهای کودکی شیفته درس و مطالعه بود و تا آخرین ساعت‏های زندگی، این عادت را ترک نکرد. یکی از دوستان آن بزرگوار که در مدرسه بروجرد با وی درس خوانده بود، نقل می‏کند که «من هیچ‏گاه به خاطر ندارم آقا در مدرسه باشد و کتابی به دست نداشته باشد، همیشه کتاب ایشان باز و مشغول مطالعه بود. حتی روزهایی که درس تعطیل بود، گوشه‏ای را انتخاب می‏کرد و کتابی از جیب بیرون می‏آورد و شروع به مطالعه می‏کرد».
ابوجعرانه دانشمند بزرگ مسلمان که معروف است وی درس استقامت را از حشره‏ای به نام «جعرانه» فرا گرفته است، می‏گوید:
در مسجد جامع دمشق کنار ستون صافی نشسته بودم، دیدم حشره‏ای قصد دارد از آن سنگ صاف بالا برود و بالای ستون و کنار چراغی بنشیند. من از اول شب تا نزدیکی‏های صبح کنار آن ستون نشسته بودم و به بالا رفتن این جانور دقت می‏کردم. دیدم هفتصد بار از روی زمین تا میانه ستون بالا رفت و به زمین افتاد، زیرا ستون صاف بود و پای او روی آن می‏لغزید.
از کار این حشره فوق‏العاده در تعجب فرو ماندم. برخاستم و وضو ساختم و نمازی خواندم. بعد نگاهی به آن حشره کردم و دیدم بر اثر استقامت، شاهد مقصود را در آغوش کشیده و کنار چراغ نشسته است.
پیام متن:
1. استقامت و پشتکار، رمز موفقیت جوانان.
2. استقامت در سیره بزرگان.

نظم و برنامه‏ریزی، یکی دیگر از رموز موفقیت

تأثیر نظم بر زندگی انسان انکارناپذیر است. مسلم است جوانی که به امید موفقیت تلاش می‏کند، بدون توجه کافی به این عامل مهم، ره به جایی نخواهد برد. برنامه‏ریزی برای زندگی، حرکتی باارزش است که نظم در کارها و رفتار را در پی دارد. اسلام و پیشوایان دین نیز به آن تأکید کرده‏اند. امام علی علیه‏السلام در آخرین لحظه‏های زندگی، پیروان خود را به دو امر مهم و حیاتی سفارش فرمود: «أوصِیکُمْ بِتَقَوی اللّه‏ِ و نَظمِ اَمرِکُمْ؛ شما را به پرهیزکاری و نظم در کارها سفارش می‏کنم».
امام خمینی رحمه‏الله نمونه برجسته وقت‏شناسی و نظم و برنامه‏ریزی بود، به گونه‏ای که ایشان در نجف اشرف وقتی به زیارت حرم حضرت امیرمؤمنان علی علیه‏السلام مشرف می‏شد، مردم ساعت خود را با ورود وی به حرم تنظیم می‏کردند.
بوفون، درباره اهمیت نظم و ترتیب می‏گوید: «استعداد و هوش، اگر با نظم و ترتیب همراه نشود، سه چهارم نیرو و اثر خود را از دست می‏دهد».
ساموئل اسمایلز، نویسنده مشهور انگلیسی، درباره ارزش وقت می‏گوید:
مردان کاری، وقت را چون مال دانسته‏اند، ولی در حقیقت، وقت بهتر از مال، بلکه بهتر از علم و تندرستی است؛ چه آنکه اگر هر یک از اینها از دست برود، تحصیلش ممکن است، ولی اگر وقت گذشت، به دست آوردن آن محال است. مخفی نماند که وقت، هنگامی گران و عزیز است که منشاء کارهای خوب باشد. یکی از فواید وقت‏شناسی این است که انسان را از ارتکاب افعال قبیح باز می‏دارد. همیشه مردمان وقت‏نشناس و بی‏کاره منشاء شرارتند. دانستن قیمت وقت، انسان را به حفظ وقت مجبور می‏کند. هیچ چیزی مانند وقت‏شناسی اعتماد مردم را به انسان زیاد نمی‏کند، زیرا کسی که به محافظت وقت اعتنایی ندارد، قیمت آن را نمی‏داند، در این صورت تباه کردن اوقات مردم را سهل می‏پندارد و دروغ و خُلف وعده برایش آسان می‏شود. بدیهی است که در این صورت، اعتماد مردم از وی زایل می‏گردد. کسانی که وقت برایشان اهمیت ندارد، هیچ کاری را سر وقتش انجام نمی‏دهند. همیشه وقتی به کشتی می‏رسند که رفته است، وقتی نامه‏های خود را می‏نویسند که پست حرکت کرده است و ازاین‏رو، همیشه به پریشانی و اضطراب دچارند.
بنابراین، جوان برای رسیدن به پیروزی، باید با یک برنامه‏ریزی دقیق و منطقی برای استفاده بهینه از فرصت‏ها، تمام کارهای روزانه خود را انجام دهد و از بی‏برنامگی و بی‏نظمی که عامل رکود و آفت پیروزی است، به شدت بپرهیزد. گفته می‏شود موارد زیر، برخی از نتایج یک برنامه آگاهانه و منطقی است:
1. کارها با سرعت و دقت انجام می‏شود؛
2. کارهای امروز به فردا سپرده نمی‏شود؛
3. اعصاب و روان آدمی آرامش دارد و دچار اضطراب نمی‏شود؛
4. وقت انسان صرف کارهای بیهوده نمی‏شود؛
5. افکار آدمی نظم و انسجام بهتری می‏یابد و فرصت‏های تازه‏ای برای بعضی از کارهای برجامانده فراهم می‏گردد.
پیام متن:
1. بیان اهمیت نظم و برنامه‏ریزی.
2. وقت‏شناسی، عامل توفیق و کامیابی.
3. برخی از پی‏آمدهای مفید برنامه‏ریزی مطلوب.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۰۲:۱۵
مجید

افسردگى ـ ریش‏ها و چاره‏ها

يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۱۲ ق.ظ

جواد محدّثى
وقتى گل و گیاه افسرده مى‏شود، یعنى رنگ و بو و طراوت و شادابى خود را از دست مى‏دهد، دیگر ثمر نمى‏دهد، و پیوسته رو به زردى و سستى مى‏رود تا خشک و نابود شود.
وقتى هم انسانى افسرده مى‏شود، یعنى نشاط زندگى، انگیزه تلاش، امید به آینده، بالندگى و رشد فکرى و اجتماعى را از دست مى‏دهد، روز به روز منزوى‏تر مى‏شود. به همه بدبین مى‏گردد، از حضور در مجامع و محافل و میهمانى‏ها و مراسم طفره مى‏رود، دستش به‏سوى هیچ تلاشى دراز نمى‏شود، خود را موجودى بى‏خاصیّت و زندگى را تلاشى عبث مى‏شمرد و در نهایت، دچار نوعى «مرگ تدریجى» مى‏گردد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۰۲:۱۲
مجید

سخریه و استهزاء چیست ؟ و چه عواقبی دارد ؟0

يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۱۰ ق.ظ

استهزاء چیست ؟
بیان کردن گفتار یا کردار یا وصف یا خلقت کسی به گونه ای که سبب خنده دیگران و تحقیر مسخره شونده شود ، چه به زبان یا با ایماء و اشاره و کنایه استهزاء نامیده می شود .

کسی را که به این خوی ناپسند متصف باشد مستهزء گویند .
استهزاء از گناهان کبیره است . و این از گناهانیست که از مقدمات گناه غیبت محسوب می شود .

حکمت حرمت استهزاء مؤمن :

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۰۲:۱۰
مجید

عقوبت دنیوی و اخروی ریختن آبروی مؤمن

يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۰۹ ق.ظ


امام صادق (ع) می فرمایند: کسی که به منظور عیب جویی و ریختن آبروی مومن و اینکه او را از نظر مردم بیندازد سخنی را نقل کند، خداوند او را از ولایتش بیرون کرده، به سوی ولایت شیطان می فرستد ولی شیطان هم او را نمی پذیرد.
از نظر اسلام حفظ جان، مال و آبروی مردم و حتی اندیشه آنان محترم است و ریختن آبروی مؤمن بسیار خطرناک و گناه بزرگی به شمار می رود به همین دلیل است که امام صادق (ع) در حدیثی، حرمت مؤمن را از حرمت کعبه بالاتر دانستند. اما متاسفانه گاهی دیده می شود در جامعه اسلامی حرمت و آبروی اشخاص حفظ نمی شود و با سادگی ابروی مسلمانی را می برند و هیچ توجهی به عقاب دنیوی و اخروی آن ندارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۰۲:۰۹
مجید

یکی از امراض روحی "چشم چرانی" است که پیامدهای ناگواری برای خود فرد و اطرافیان دارد و در آموزه های دینی هم به شدت مورد نهی قرار گرفته است.
بدون شک مهمترین گناهی که دیدگان آدمی مرتکب می شود و بزرگترین حرامی که آدمی از ناحیه چشم بدان آلوده می شود نگاه به نامحرم است. نگاه ناپاک روح و روان آدمی را در بر می گیرد، انسان را برای گناه آماده می کند و از مسیر تعالی باز می دارد. همین پیامدهای سوء باعث شده که آیات و روایات زیادی مرد را به تقوای چشم دعوت می کنند و از نگاه های حرام و زهرآگین شیطان منع می نمایند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۰۲:۰۷
مجید

خدمت به خلق خدا، مانع سقوط انسان

يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۰۶ ق.ظ

یکی از موانع سقوط انسان که از نظر قرآن کریم، در ردیف نماز است، خدمت به خلق خداست. اساساً آیات نورانی قرآن بر انفاق و نماز به صورت توأمان تأکید می‌ورزد، به گونه‌ای که در آیات متعدّدی، در کنار تأکید بر اقامۀ نماز، بر رسیدگی به مخلوقات و دستگیری از بندگان خدای تعالی پافشاری کرده است.   
خداوند متعال در آیات ابتدایی سورۀ بقره، قبل از هرچیز، قرآن کریم را هدایت‌گر متّقین برمی‌شمرد و سپس با تعریف متّقین، به نماز و انفاق به عنوان دو مانع مهمّ سقوط انسان اشاره می‌فرماید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۰۲:۰۶
مجید

بد اخلاق ها منتظر فشار قبر باشند

يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۰۴ ق.ظ

خداوند قادر قهار کوچک ترین بد اخلاقی را در این «محبوب ترین کانون» برنمی تابد و بدون عقاب نمی گذارد، هرچند که به مقام سعد بن معاذ نیز نایل گشته باشیم. یعنی اگر بازوی ولایت و امام زمانت نیز شده باشی، اگر در اخلاق خانوادگی ات نقصی باشد، به همان میزان باید حساب پس بدهی.
سعدبن معاذ یکی از بهترین اصحاب و یاوران پیامبر (صلوات الله علیه و آله) بود. او بزرگ و آقای انصار و از نخستین کسانی از مردم مدینه بود که اسلام آورد و پیامبر را به مدینه دعوت کرد. او بازوی ولایت و رسالت بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۰۲:۰۴
مجید