شنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۱۳ ب.ظ
|
گنجشگی با عجله و تمام توان خود به آتش نزدیک می شد و بر می گشت/ پرسیدند چه می کنی؟ پاسخ داد در این نزدیکی چشمه ی آبی می خواهم که مرتب نوک خود را پر از آب کنم و آن را روی آتش بریزم.گفتند حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است/واین آب فایده ای ندارد/ گفت شاید نتوانم آتش را خاموش کنم اما آن هنگام که خداوند می پرسد /زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی ؟ پاسخ دهم هر آنچه از من بر می آمد انجام دادم.
|
شنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۷ ب.ظ
|
فعالیت مردم کشورهای مختلف پس از بازنشستگی:
1) المان :اموزش دوره های نوین رانندگی وسپس خرید اخرین مدل مرسدس بنز وسفر به تمامی اروپا به همراه خانواده
2) روسیه: اموزش فضانوردی و سفر به فضا و تفریح ونشاط به همراه خانواده
3) امریکا: اموزش خوانندگی و رقاصی و سپس شرکت در کلیه کنسرت ها و جشن ها به همراه خانواده
4) کانادا: اموزش شنا و سپس تفریح و نشاط به همراه خانواده در کلیه سواحل کانادا و اروپا
5) چین: اموزش دوره های رزمی و سپس ورزش و نشاط به همراه خانواده
6) انگلیس: اموزش دوره های تیراندازی و شکار و سپس تفریح و شکار در جنگلها به همراه خانواده
7) زاپن: اموزش خلبانی و سپس خرید هواپیمای شخصی و تفریح و نشاط بر فراز اسمان به همراه خانواده
8) ایران: خرید یک پراید قسطی با چهار ضامن معتبر و کار در یک تاکسی تلفنی به صورت تمام وقت و رو اوردن به دخانیات بخاطر مشکلات مالی و ندادن اقساط پراید و سپس سکته قلبی و مغزی با هم و رفتن به بیمارستان به همراه خانواده ...!؟
|
شنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۶ ب.ظ
|
حرفهایی با خدا
! پروردگارم در مستجاب نشدن دعاهایم حکمتی نهفته است که خود فقط به آن علم داری.میدانم دعاهایم میشنوی.و من در محکمه ی انسانی جهل خویش تو را به خساست محکوم میکنم...برای سکوتت در مقابل دستهای گشوده شده ام بسوی آسمانت.و تو در برابر طغیان من باز سکوت میکنی..و آرام در گوش من زمزمه میکنی شکیبا باش بنده ام..من در خفا اموری را برایت کنار گذاشته ام که خوشایند تو خواهد بود..
|
شنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۴ ب.ظ
|
گاهی خدا
به انسان میگوید ::
من خانه هستم .. ، در بزن .
با هم چای میخوریم و گپ میزنیم
تو سبُک میشوی ..و .. و من نظرم را در مورد تو عوض میکنم و کاری میکنم تا دلت گرم شود .
لازم نیست سر سجادۀ نماز باشی
می توانی همانطور که در حال چای خوردن هستی با من حرف بزنی
یا .. همانطور که در حال گوش دادن به موسیقی هستی
منهم از موزیک خوشم می آید
خودم به انسانها آموزش داده ام بنوازند ، به بعضی از آنها الهام کردم چگونه ساز های متفاوت بسازند و نغمه های شورانگیز از آن بیرون بکشند ،
با رقص هم مخالف نیستم . ببین پروانه ها چگونه می رقصند . گُل در حال رقص است .
ابرها درحال رقصند.
به کودکان نگاه کن ، پاک و معصومند و مدام درحال رقصند.
گاهی خدا می گوید : مزاحم نیستی در بزن با هم یک چای بنوشیم و گپ بزنیم ...
ﺟﻠﻮﯼ ﻣﻦ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﮑﻦ ﻣﻦ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﻧﻤﯽﮐﻨﻢ، ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻣﻦ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﮑﻦ، ﻣﻦ ﺭﻫﺒﺮﯼ ﻧﻤﯽﮐﻨﻢ
ﺗﻨﻬﺎ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﻗﺪﻡ ﺑﺰﻥ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺑﺎﺵ ...
" ﺁﻟﺒﺮ ﮐﺎﻣﻮ "
|
شنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۲ ب.ظ
|
مرد یعنی ناز هستی در وجود مرد یعنی یک فرشته در سجود مرد یعنی یک بغل آسودگی مرد یعنی پاکی از آلودگی مرد یعنی هدیه ی زن از خدا مرد یعنی همدم و یک هم صدا مرد یعنی عشق و هستی، زندگی مرد یعنی یک جهان پایندگی مرد یعنی اردیبهشت، فصل بهار مرد یعنی زندگی در لاله زار مرد یعنی عاشقی، دلدادگی مرد یعنی راستی و سادگی مرد یعنی عاطفه، مهر و وفا مرد یعنی معدن نور و صفا مرد یعنی راز، محرم، یک رفیق مرد یعنی یار یکدل، یک شفیق مرد یعنی پدر مردان مرد مرد یعنی همدم دوران درد مرد یعنی حس خوش، حس عجیب مرد یعنی بوستانی پر نصیب مرد یعنی باغهای آرزو مرد یعنی نعمتی در پیش رو مرد یعنی بنده ی خوب خدا مرد یعنی نیمی از زنها جدا مرد یعنی همسری خوب و شفیق مرد یعنی بهترین یار و رفیق مرد یعنی انفجار نورها مرد یعنی نغمه ی روح و روان مرد یعنی ساز موسیقی جان مرد یعنی مرهم هر خستگی مرد یعنی بهترین وابستگى
تقدیم به همه آقایان گل
|
شنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۰ ب.ظ
|
این کودک با اینهمه حسرت ! فردا که بزرگ شد ٬ می شود یک فرد ضد اجتماع !
او از جامعه ای که فقر را به او تحمیل کرده ٬ انتقام سختی خواهد گرفت!
فردا که بزرگ شد ٬ پیاده نظام افراطی گری می گردد !
حتی اگر هزاران بار فریاد استشهادی سر دهد ٬ در اعماق وجود خویش انتقام این حسرتهای کودکانه را از جامعه اش قطعاʺ خواهد گرفت ! یک داعشی خواهد شد ! شاید هم طالبانی ! یک انتحاری !
برای مقابله با افراط ٬ ابتدا به جنگ فقر و بی عدالتی باید رفت !
|
شنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۵۵ ب.ظ
شنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۵۲ ب.ظ
|
! خدایا |
شنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۴۸ ب.ظ
|
پرنده گفت : کوچ
درخت گفت : آه
پرنده کوچ کرد و رفت تا بهار
درخت ماند و انتظار
تو چه ساده ای و من، چه سخت
تو پرنده ای و من، درخت
آسمان همیشه مال توست
ابر، زیر بال توست
من، ولی همیشه گیر کرده ام
، تو به موقع می رسی و من
... سالهاست دیر کرده ام
***
! خوش به حال تو که می پری
راستی چرا
دوست قدیمی ات، درخت را
با خودت نمی بری؟
|
شنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۴۵ ب.ظ
|
**************************** |