شنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۶ ب.ظ
|
حرفهایی با خدا
! پروردگارم در مستجاب نشدن دعاهایم حکمتی نهفته است که خود فقط به آن علم داری.میدانم دعاهایم میشنوی.و من در محکمه ی انسانی جهل خویش تو را به خساست محکوم میکنم...برای سکوتت در مقابل دستهای گشوده شده ام بسوی آسمانت.و تو در برابر طغیان من باز سکوت میکنی..و آرام در گوش من زمزمه میکنی شکیبا باش بنده ام..من در خفا اموری را برایت کنار گذاشته ام که خوشایند تو خواهد بود.. پروردگارم..برای نداده هایت شکرگزارم چون میدانم خیر مرا تو فقط میدانی..و برای داده هایت شکرگزارم... من گر این نبودم پس چه بودم. میتوانستی مرا گیاه خلق کنی یا که سنگی در پرتگاه..یا که گنجشکی بر شاخسار یا که هیچ باشم....اما مرا انسان آفریدی..و چه زیبا نعمتی است این نعمت...مرا انسان آفریدی..سرور کاینات جهان...و همه چیز در خدمت من. پروردگارم نگذار با ناسپاسی این داده ات را از یاد ببرم..بگذار تمام امورم را به تو بسپارم..سکان کشتی را تو بدست بگیر..انسانیتم را از من پس نگیر.. پروردگارم بگذار شکرگزار نعمتهای دیده و ندیده ات باشم..و طغیان نکنم به بهانه ی انسان بودنم.. بگذار همیشه تنها بنده ی تو باشم....
|
۰
۰
۹۴/۰۷/۱۸
مجید