خدا خواست به تو بال و پر بدهد...

خدا می خواست به تو بال و پر بدهد...

گفت چشمت می زنند!

چادر داد...

 

 

رؤیت تان با سیاه ِ چادرتان سخت است

 

خودمان هستیم ، مثلا درک قرآن سخت است

حتی فهمیدن کامل المیزان سخت است

 

مثلا این که چرا آسمان در تابستان

ناگهان میگیرد حس و حال باران، سخت است

 

تحــریم کــن!

 

در هیچ اساس نامه ای

حق تماشای تو به رسمیت شناخته نشده!

 

خیالت تخت

تحــریم کــن!

چادر بکش به تمام چشم ها

برنامه صلح آمیزی در کار نیست..

 

 

یک سـوره ، به نـام " چـــادر "

حیــف کـه عــربی " چ " نــدارد

وگـــرنــه ، بعیـــد نبــود

یک سـوره ، به نـام " چـــادر " ، مــدنی ، 18 آیــه...

آن هــم بــا سجـــده واجـــب

 

 

چادری بی حجاب یا محجبه چادری؟

خیلی ها می دانند که حجاب حکم خداست، برای مصونیت زن در مقابل دیده هوس بازان و شهوت پرستان، برای سلامت جامعه، برای حفظ کرامت زن و غیره است، تا اینجای قضیه بحث بر سر مرز بین بی حجابی و با حجابی بود، اما نکته مهم این روزها اصلاح فرهنگ غلط چادری بی حجاب به سمت محجبه های چادری است!

کرامت حضرت فاطمه و مسلمان شدن یهودی

 

وقتى زن آن حالت شگفت را دید فریاد زد:شوهر خود را خواست

آنچه را دیده بود براى شوهرش بازگو کرد

یهودى شگفت زده شده بود

و فراموش کرده بود که چادر حضرت فاطمه (علیهاالسلام) در آن خانه است

با سرعت داخل اتاق شد، دید که اشعه نورانى چادر آن خورشید عصمت است

و مانند ماه درخشان خانه را روشن کرده است .

یهودى از مشاهده این حالت تعجبش بیشتر شد

یهودى همراه با زنش ‍ به خانه خویشان خود دویدند و 80 نفر از ایشان حاضر شدند

و این را دیدند از برکت شعله چادر فاطمه (علیهاالسلام ) همگى اسلام آوردن

آشکار شدن قبر بعد از 130سال

 

هنگامى که حضرت على (ع ) به شهادت رسید، فرزندانش شبانه جنازه آن بزرگوار را به طور مخفى دفن کردند، و محل قبرش مخفى بود، زیرا آن حضرت دشمنان کینه توز بسیار داشت ، بخصوص خوارج و بنى امیه ، آن قدر با او دشمن بودند که احتمال نبش قبر آن حضرت در میان بود.

روایتی از معجزه حضرت ابوالفضل(ع)

 

 بالاخره بعد از مدت‌ها دعا به درگاه خداوند، برات رفتن به کربلای ما هم امضاء شد. اما زیارتی که با شروع تفتیش آمریکایی‌ها، اسکن چشمی، انگشت‌نگاری، اسکن پاسپورت همراه بود. اما هر چه بود حتی از این هم سخت‌تر، باز ارزش زیارت عتبات عالیات را داشت.

شفاى ابو راجع حمامى توسط امام عصر(عج)

 

ابو راجح از شیعیان مخلص شهر حله (یکى از شهرهاى عراق که در نزدیک نجف اشرف واقع شده ) و سرپرست یکى از حمامهاى عمومى حله بود، از این رو بسیارى از مردم او را مى شناختند.

مسلمان شدن راهب مسیحی از علم امام باقر(ع)

 

هنگامى که هشام بن عبدالملک امام باقر(ع ) را همراه پسرش امام صادق (ع ) از مدینه به شام تبعید کرد، امام صادق (ع ) مى گوید: یک روز همراه پدرم از خانه هشام بیرون آمدیم ، به میدان شهر رسیدیم دیدیم جمعیت بسیارى اجتماع کرده اند، پدرم پرسید: (اینها کیستند و براى چه اجتماع کرده اند؟)