آشکار شدن قبر بعد از 130سال
هنگامى که حضرت على (ع ) به شهادت رسید، فرزندانش شبانه جنازه آن بزرگوار را به طور مخفى دفن کردند، و محل قبرش مخفى بود، زیرا آن حضرت دشمنان کینه توز بسیار داشت ، بخصوص خوارج و بنى امیه ، آن قدر با او دشمن بودند که احتمال نبش قبر آن حضرت در میان بود.
دههاسال گذشت ، همچنان قبر آن حضرت مخفى بود، تا اینکه در زمان خلافت هارون الرشید حادثه اى موجب پیدا شدن قبر آن حضرت گردید آن حادثه این بود:
عبدالله بن حازم مى گوید: روزى براى شکار همراه هارون از کوفه بیرون رفتیم ، در بیابان به ناحیه غریین ، رسیدیم ، در آنجا آهوانى را دیدیم ، بازها و سگهاى شکارى را به سوى آنها فرستادیم ، آن آهوان به تپه اى که در آنجا بود پناه بردند، و بالاى همان تپه ایستادند، ناگهان بازها در کنار آن تپه فرود آمدند، و سگهاى شکارى بازگشتند.
هارون از این جریان در شگفت شد که این چه رازى است که آهوان به آن تپه مى برند، و بازها و سگها جرئت رفتن به آنجا را ندارند؟!
بار دیگر دیدیم ؛ آهوان از آن تپه فرود آمدند، و سگها به سوى آنها رفتند، آهوان به سوى آن تپه رفتند، و بازها و سگها از رفتن به سوى تپه باز ایستادند، و این حادثه سه بار تکرار شد.
هارون به من گفت : (بشتاب به جستجو پرداز، احتمالا این تپه مکان مقدسى است و اسرارى در آن نهفته است )
ما به جستجو پرداختیم تا پیرمردى از طائفه بنى اسد را یافتیم ، او را نزد هارون آوردیم .
هارون از او سؤالاتى کرد.
پیرمرد گفت : آیا در امان هستم ؟ هارون به او امان داد.
پیرمرد گفت : پدرم از پدرش حدیث کرد که آنها گفتند: (قبر شریف حضرت على (ع ) در این تپه است ، و خداوند آنجا را حرم امن قرار داده است ، و هر کس به آنجا پناه نمى برد مگر اینکه ایمن گردد؟)
هارون از اسب پیاده شد و آبى طلبید و وضو گرفت و کنار آن تپه رفت و در آن جا نماز خواند و خود را به خاک آن مالید و گریه کرد سپس از آن جا به سوى کوفه بازگشتیم به این ترتیب قبر مقدس امام على (ع ) پس از حدود 130 سال مخفى بودن ، آشکار گردید.