جبهه فرهنگی راه نور

باسلام هدف ما=ترویج فرهنگ ایثار شهادت وهمگام سازی عناوین روایتگری واطلاع رسانی وجذب راویان دفاع مقدس می باشد

جبهه فرهنگی راه نور

باسلام هدف ما=ترویج فرهنگ ایثار شهادت وهمگام سازی عناوین روایتگری واطلاع رسانی وجذب راویان دفاع مقدس می باشد

جبهه فرهنگی راه نور

سخن از احساسی واحد و اعتقاد به هدفی مشترک همواره همان چیزی بوده و هست و خواهد بود که علت گردهم آمدن جمعی را فراهم می آورد. حسی مرکب از تنفر و عشق. حسی شبیه بلاتکلیفی. شبیه دودلی میان دوراهی.

و اینجاست که آن تنفر ملال آور جایش را به عشقی خنک و لذت بخش می دهد. آن سرزمین و آن مردمان در ذهنت مجسم می شوند و عاشقانه به آنها می اندیشی. کسانی که آسمان و دریا از آنان درس وسعت می آموزند و به آنان رسیدن رویای شبانگاهت می شود. و شاهد هم همان هدف مشترک.


این حس و هدف مشترک بود که جمعی را گرد هم آورد. جمعی که چراغ هدایت و کشتی نجات را تنها راه آسمانی شدن می دانند. کسانی که آن دستان یاریگر را می شناسند و در تلاش شناخت و شناساندن آنان هستند. همانها که عاشقانه چشمان سحرانگیر دلدار را دیده اند و بیستون بیستون به پای شیرین جهان جان داده اند. آری هرکس قد و قامت سرو بی همتای هستی را ببیند اختیاری برایش نمی ماند و مطیع بی چون و چرای صاحب دلش می شود. اینجا همان جایی است که در پی دیدار الف قامت دوست هستند و در این راه دست به دامان دوستان دوست شده اند. دوستانی که شهیدند، یعنی شهود کرده اند و دیده اند دلدار را. و ما باید پای درس آنان بنشینیم تا موی و روی و قد و بالا و لبخند و چشمان محبوبمان را برایمان شرح دهند. از صدایش بگویند از صوت قرآنش از ...

پس تو نیز اینچنین عشقی مقدس را داری به ما ملحق شو و عهدی دوباره ببند. که

از میان مؤمنان مردانى‏ اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند (احزاب / 23)

پس دست در دست هم هرکدام در هر جایگاه به قدر توان وظیفه ای در قبال آن برخی که به شهادت رسیده اند داریم. و ما اینجا در سنگری مجازی سعی در ادای دین به آنان را داریم. هر چند در این سنگر به روی تمام عاشقان شهادت باز است و ما همواره نیازمند توان همسنگران جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی می باشیم. باشد تا دست مهربان آنان همواره بر سر دوستدارانشان سایه مهر و نوازش بیفکند.

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

۴۲۳ مطلب با موضوع «شهدا حماسه دفاع مقدس ومدافعین ازحرمین اهل بیت (ع)» ثبت شده است

شهیدی که هنوز نفس می‌کشد +تصاویر

چهارشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۲۹ ب.ظ
شهیدی که هنوز نفس می‌کشد +تصاویر
 
"سید نورخدا موسوی" یکی از جانبازان سرافراز نظام مقدس اسلامی است که در درگیری با اشرار در شرق کشور و گروهک تروریستی عبدالمالک ریگی به این درجه رفیع نائل آمده است.

به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله، "سید نورخدا موسوی" یکی از جانبازان سرافراز نظام مقدس اسلامی است که در درگیری با اشرار در شرق کشور و گروهک تروریستی عبدالمالک ریگی به این درجه رفیع نائل آمده است. 

سید نورخدا اکنون مدت ۶ سال است که به طور ۱۰۰ درصد جانباز است و در کما به سر می برد که به لطف بیکران خداوند و امام زمان(عج) نفس می کشد و شرح حال زندگی وی از زبان همسر وفادارش این گونه بیان می شود. 

کبری حافظی، همسر سید نور خدا موسوی جانباز ۱۰۰ درصد لرستانی اظهار کرد: آقا سید از هر نظر انسان ویژه ای بودند و ازدواج با ایشان یک سعادت برای من بود که حاصل این ازدواج مبارک و با سعادت برای ما دو فرزند به نام های سیده زهرا ۱۳ ساله و سید محمد ۱۱ساله است. 

آقا سید توسط گروهک تروریستی ریگی از ناحیه سر جانباز شدند 

وی با اشاره به زندگی خود و سید قبل از جانبازی ایشان افزود: من فرهنگی بودم و آقا سید جزء نیروهای انتظامی بود که بعد از اتمام دانشگاه افسری ایشان، مدتی ساکن تهران بودیم و بعد به خرم آباد آمدیم و پس از چند سال زندگی در خرم آباد به ایشان مأموریت داده شد که به زاهدان برود. 

حافظی تصریح کرد: حدود ۱ سال و ۷ ماه در زاهدان زندگی کردیم و تقریبا اواخر مأموریت آقا سید بود که در عملیاتی که با گروهک تروریستی اشرار عبدالمالک ریگی ملعون انجام شد آقا سید به درجه رفیع جانبازی نائل شدند که در آن زمان سیده زهرا کلاس اول ابتدائی بود و پدرش هنوز کارنامه امتحانات او را ندیده بود که در ۱۷ اسفند ۸۷ آقا سید در این عملیات از ناحیه سر مجروح شدند و ۴ نفر از بهترین دوستان خود را از دست دادند. 



آقا سید اولین نفری بود که خبر شهادتش اعلام شد 

همسر سید نورخدا بیان کرد: اولین نفری که در آن عملیات خبر شهادتش اعلام شده بود آقا سید بود که بعدا متوجه شده بودند که نبض ایشان هنوز کار می کند و پس از طی کردن یک مسیر ۸۵ کیلومتری جاده خاکی با ماشین حمل سربازان، آقا سید را به بیمارستان انتقال داده بودند که بنا بر تعریف دوستان سید، برای باز کردن مسیر در داخل شهر و در خیابان ها دوستان سید تیر هوایی شلیک می کردند تا مردم راه را باز کنند و از داخل خیابان ها کنار بروند. 
وی با اشاره به تأثیر دعاهای مردم برای سید اظهار کرد: در روزهای اول امیدی به زنده ماندن سید نبود که با دعای خیر مردم ایشان زنده ماندند و علائم حیاطی خود را به دست آوردند، که به عقیده من بعد از امام خمینی(ره) که در بستر بیماری مردم خیلی برایش دعا کردند، سید از معدود کسانی بود که مردم آن قدر برای سلامتی ایشان دعا می کردند. 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۴ ، ۱۳:۲۹
مجید
محض خنده برای مدیران امروزی!
خاطره‌ای تکان‌دهنده از سردار شهید مهدی باکری
 
شما یه انسان بالغ هستی، وقتی یه جایی رو می‌تونیم با اتوبوس بریم، چرا با هواپیما و پول ملت بریم؟ وقتی می‌تونیم توی هتل معمولی بخوابیم، چرا بریم هتل چهار ستاره؟....
به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله - مرحوم «مصطفی الموسوی» از نیروهای کهنه‌کار لشکر ۳۱ عاشورا و از هم‌رزمان «مهدی باکری» ، خاطره ای از آن سردار شهید نقل کرده است که بسیار تکان دهنده و تاثیرگذار است و حقیقتا مایه شرمند‌گی بسیاری از آقایان و عزیزانی است که بار مسئولیت مدیریت های گوناگون را بر گردن دارند. خداوند عاقبت همه ما را ختم به خیر بگرداند، همان گونه که عاقبت مهدی باکری را؛ و العاقبة للمتّقین.

«به سمیناری در مشهد دعوت شده بودم. از لشکر اجازه گرفتم و آمدم تبریز. رفت و برگشت‌مان با هواپیما بود. آن‌جا هم ما را به یک هتل چهار ستاره بردند که امکانات خوبی هم داشت. برای من که مدت زیادی در منطقه بودم، سفر لذت‌بخشی بود. چند روزی آن‌جا بودیم و برگشتیم.

آقا مهدی، اولین حقوق سپاهش را گرفته بود. به ما گفت: «امروز همه مهمون من، می‌خوام همه رو جیگر مهمون کنم.» خیلی سر حال بود. ما را صبحانه جگر مهمان کرد. سر صبحانه، همین‌طور که مشغول خوردن بودیم، پرسید: «خُب، آقای الموسوی، تعریف کن ببینم، از سمینار مشهد چه خبر؟» با آب و تاب گفتم: «آقا مهدی، سمینار نگو، بگو دومینار. عجب سمیناری بود. با هواپیما بردنمون و رفتیم هتل چهار ستاره و خلاصه همه چیز به راه بود.» تا این ها را گفتم، قیافه‌اش در هم رفت. 

حرف‌هایم که تمام شد، همین‌طور که سیخ‌ها دستش بود، گفت: «آقای الموسوی! این سیخ‌ها رو می‌بینی؟ روز قیامت این‌ها رو توی بدنت فرو می‌کنن. شما می‌تونستی با اتوبوس بری، با اتوبوس هم برگردی.» گفتم: «من که هواپیما نگرفتم، برامون گرفته بودن.» سعی کردم خودم را تبرئه کنم، اما او با ناراحتی گفت: «شما یه انسان بالغ هستی، وقتی یه جایی رو می‌تونیم با اتوبوس بریم، چرا با هواپیما و پول ملت بریم؟ وقتی می‌تونیم توی هتل معمولی بخوابیم، چرا بریم هتل چهار ستاره؟» می‌گفت «چون مأموریت بوده و از بیت‌المال خرج شده، نباید می‌رفتی.»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۴ ، ۱۳:۲۶
مجید

تقویت مبتذل‌سازان با کدام توجیه؟!

چهارشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۲۰ ب.ظ
تقویت مبتذل‌سازان با کدام توجیه؟!
لمپنیسم فرهنگی هدیه‌دولتی به مردم در ماه‌رمضان!
دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۰۹
 
در دو سال گذشته، از طرفی شاهد کاهش تولید فیلم‌های دفاع مقدسی و با درونمایه ملی و استراتژیک هستیم، از طرف دیگر هم، تولید آثاری با رویکرد لمپن و سخیف و در کنار آنها، آثار مبتذل افسرده و جشنواره‌ای رو به افزایش است.
پایگاه خبری انصارحزب الله: اکران همزمان سه فیلم با محتوایی سرشار از لمپنیسم در ماه مبارک رمضان، عملکرد به شدت تناقض‌آمیز جدید سازمان سینمایی دولت است. آنچه مدیریت سینمایی دولت یازدهم در پیش گرفته است، تقویت دو جریان منحط فیلمفارسی و سینمای پوچگرای شبه‌روشنفکرانه است. 

در دو سال گذشته، از طرفی شاهد کاهش تولید فیلم‌های دفاع مقدسی و با درونمایه ملی و استراتژیک هستیم که بازخورد این ضعف در عدم برگزاری جشنواره فیلم مقاومت در سال جاری بروز یافته است. از طرف دیگر هم، تولید آثاری با رویکرد لمپن و سخیف و در کنار آنها، آثار مبتذل افسرده و جشنواره‌ای رو به افزایش است.

سیاست‌های فرهنگی دولت یازدهم در عرصه سینما سه شاخصه عمده را نشان می‌دهد؛ این سیاست‌ها در درجه اول موجب در تنگنا قرار گرفتن سینمای ملی شده است. در مرحله بعد، سازمان سینمایی دولت با راه‌اندازی گروه موسوم به «هنر و تجربه» به حیات مصنوعی سینمای شبه‌روشنفکری کمک می‌کند. مرحله جدید سیاست‌های سینمایی دولت، مجال دادن به تولید و نمایش کمدی‌های غیراخلاقی است.

شرایط به این ترتیب است که ماه مبارک رمضان که موقعیت زمانی مناسبی برای نمایش فیلم‌هایی با درونمایه دینی و معنوی است، با برنامه‌ریزی مدیران سینمایی دولت، به اکران نازل‌ترین آثار شبه طنز سینمایی اختصاص یافته است. به طوری که سه فیلم، از نوع کمدی لوده و با درونمایه لمپنیستی، اکثریت قریب به اتفاق سالن‌های سینما را دربر گرفته‌اند.

گرچه نمایش فیلم‌هایی در ژانر کمدی در سینما و تلویزیون، امری طبیعی و به یک معنا لازم به نظر می‌رسد، اما آنچه نگران‌کننده است، تبدیل شدن نوع خاصی از کمدی نازل و فاقد بنیه فرهنگی به عنوان اصل و معیار است.

اما چنین فیلم‌هایی چه هزینه‌هایی را برای فضای فرهنگی کشور در پی دارند؟ حداقل تأثیر منفی این گونه آثار، تغییر و تحریف در تعریف کمدی است. طبق تعریف، کمدی و به طور کلی طنز، طرح موضوعات مهم اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی با زبانی ظریف و لطیف و البته گاهی تیز و برنده است. اما فیلم‌های مذکور، بیشتر به یک نمایش روحوضی مدرن شباهت دارند تا طنز واقعی. کمدی موجود در این آثار، از نوع سرگرمی تخدیرآمیز است که تنها برای ساعاتی مخاطب را از دنیای واقعی جدا کرده و او را غرق در فراموشی و ناآگاهی نمایند.

بدون تردید، فیلم‌های لمپنیستی به نمایش درآمده در اکران ماه رمضان، با کمدی در معنای واقعی کلمه منافات دارند. این فیلم‌ها، نه تنها در پی آگاهی اجتماعی و فرهنگی و سیاسی مخاطب خود نیستند، که فتح گیشه و سود اقتصادی یگانه مقصود از ساخت چنین آثاری است.

اما تفاوت کمدی و طنز حقیقی چیست؟ فرق طنز متعهد با آنچه در فیلم‌های مورد بحث جریان دارد چیست؟ برای یافتن پاسخ این گونه پرسش‌ها، باید به اصول و بنیادهای هنر و سینمای انقلاب، آنچنان که در آرا، گفتارها و نوشته‌های بزرگان مکتب انقلاب آمده است رجوع کرد.

طبق مبانی نظری هنر دینی، خنده و تفنن نمی‌توانند به عنوان هدف استفاده شوند، بلکه باید وسایلی باشند برای رسیدن به اهدافی والا و متعالی؛ به این معنی که برخی از نکات را که در قالب‌های جدی نمی‌توان گفت، طنز و کمدی، می‌توانند به طرح آن کمک کنند. در بسیاری موارد، بیان حرف حق و آگاهی‌بخشی به مخاطب، به وسیله این قالب موثرتر خواهد بود.

اما متأسفانه سینمای کمدی امروز ایران و همچنین برخی از سریال‌های طنز تلویزیونی، مسیری کاملا خلاف این جهت را می‌روند. غفلت مخاطبان و دور ساختن آنها از اندیشیدن و خودآگاهی در فضایی معنوی و آرمانگرایانه، کارکرد اصلی این گونه سینمایی در ایران شده است. بسیاری از حرکات و کلمات مورد استفاده در آثار کمدی ایرانی، بدون شک با دین در تضاد هستند. شادی برخاسته از چنین آثاری، همراه با انتقال نوعی سبک‌عقلی و روحیه خودباختگی در مقابل ضدارزش‌هاست.

وقتی از مسایل مضمونی و محتوایی در سینما صحبت می‌کنیم عده‌ای اعتراض می‌کنند و می‌گویند سینما قبل از این که بتواند به ترویج و اشاعه آموزه‌های اعتقادی دست بزند، باید از نظر صنعتی و تکنیکی درست شود و یا این سخن که سینما بدون جذب مخاطب و بازگشت سرمایه رو به نابودی خواهد رفت.

این نکات درست هستند، اما با نگاهی عمیق به مسئله می‌توان درک کرد که جریان سینمای کمدی ایران در سال‌های اخیر- که البته شروع آن از دوران حاکمیت فرهنگی غرب‌زدگی تساهل‌جوی اصلاحات بود- منجر به پایین آوردن سطح سلیقه مخاطبان سینما شده است. وقتی ذائقه بینندگان به چنین فیلم‌هایی عادت کرد، آن وقت باید شاهد بی‌تماشاگر ماندن سایر فیلم‌ها بود؛ هر چند از نظر صنعتی و فنی تکامل یافته باشیم.

طنز سبک و بی‌هدف جذابیتی کاذب دارد که مخاطبان خود را موجوداتی فاقد تعادل روحی و روانی می‌پندارد و با تحمیق مردم، زمینه را برای عوام‌زدگی و میانمایگی آماده می‌سازد و چنین مسئله‌ای نتیجه‌ای جز استثمار روحی و فکری جامعه برای «تاجران سینمایی» نخواهد داشت.

گذشته از تمام این مسایل، کمدی لمپن، باعث به انزوا کشاندن سینمای ارزشی و متفکرانه است و چنین روندی، در درازمدت به اضمحلال و زوال سینما می‌انجامد؛ نکته مهم این است که اکثر این فیلم‌ها دارای شباهت سبکی و ساختاری هستند و این مسئله نوعی رکود و یکنواختی را بر سینما تحمیل کرده است.

این معضل، نه تنها فرصتی برای بازسازی بدنه سینمای ایران و آشتی دادن مخاطبان نیست، بلکه تهدیدی علیه فرهنگ جامعه محسوب می‌شود؛ به خصوص این که می‌دانیم تعداد زیادی از این نوع آثار در نوبت اکران هستند و تعداد بسیار بیشتری نیز در مراحل مختلف تولید قرار دارند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۴ ، ۱۳:۲۰
مجید

10 سردار شهید «لشکر10 سیدالشهدا(ع)» در یک قاب

سه شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۴۶ ق.ظ

10 سردار شهید «لشکر10 سیدالشهدا(ع)» در یک قاب

1434018691607_40160.jpg

تاریخ رزم لشکر 10 سیدالشهدا(ع) لبریز از حماسه و جانفشانی رزمندگان و فرماندهانی است که تصویر 14 تن از آن‌ها در این عکس به چشم می‌خورد.

به گزارش سرویس «فرهنگ‌حماسه» ایسنا،تصویری که مشاهده می‌کنید مربوط به فرماندهان لشکر 10 سیدالشهدا(ع) است که با حاج علی فضلی (جانشین فعلی سازمان بسیج مستضعفین و فرمانده وقت لشکر10 سیدالشهدا در دوران دفاع مقدس) آن را به ثبت رسانده‌اند.

نکته قابل توجه تصویر، این است که از 14 نفر رزمنده و فرمانده‌ حاضر در عکس، 10 نفر به شهادت رسیده‌اند و از این 10 رزمنده، 6 نفر (داوود آجرلو، کسائیان،حیدری،کیانپور،میررضی،عراقی) در عملیات کربلای‌5 به مقام شهادت رسیده‌اند.

فرماندهان لشکر10 سیدالشهدا(ع)

ردیف ایستاده از راست:

نفر اول- شهید داوود آجرلو، فرمانده گردان علی اصغر (ع).

نفر سوم- شهیداحمد آجرلو، جانشین تیپ یکم ثارالله.

نفر چهارم- شهید ابراهیم کسائیان، فرمانده محور لشکر.

نفر پنجم- شهید داوودحیدری، فرمانده گردان زهیر (ع).

نفر ششم- شهید علی رضا کیانپور، فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر.

نفر هفتم- شهید سید حسین میررضی، فرمانده عملیات لشکر.

ردیف نشسته از راست:

نفراول- شهید احمدرضا شاه نظر عراقی، فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر.

نفر سوم- شهید رضا عبدی، فرمانده گردان قمربنی هاشم(ع)

نفر چهارم - شهید سید محمد زینال حسینی، فرمانده گردان تخریب.

نفر هفتم- شهید جعفر محمدی، فرمانده عملیات لشکر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۴ ، ۰۱:۴۶
مجید

شناسایی هویت پیکر یکی از ۱۷۵ شهید غواص و خط شکن + مشخصات

هویت پیکر مطهر یک شهید از عملیات خیبر و پیکر مطهر یکی از ۱۷۵ شهید غواص و خط شکن که در عملیات کربلای ۴ به شهادت رسیده‌اند، شناسایی شد.

تسنیم:  تسنیم، هویت پیکر مطهر یک شهید از عملیات خیبر و پیکر مطهر یکی از ۱۷۵ شهید غواص و خط شکن که در عملیات کربلای ۴ به شهادت رسیده‌اند و پیکر آن‌ها با دستان بسته بعد از گذشت ۲۹ سال از شهادتشان در یک گور دسته جمعی در ابوفلوس تفحص شد، احراز هویت شد.

شهید سید جلیل میری ورکی فرزند سید قاسم یکی از خط شکنان عملیات کربلای ۴ بود که در منطقه ام الرصاص به شهادت رسیده است. او متولد ششم فروردین ماه سال ۱۳۳۸ از شهرستان تنکابن در استان مازندران است. او اعزامی لشکر ۲۵ کربلا بود که در جبهه به عنوان یک تک تیر انداز فعال بود و به عنوان خط شکن کربلای ۴ در این عملیات به شهادت رسید. حالا بعد از گذشت ۲۹ سال از شهادتش هویت پیکر مطهر او شناسایی شده است.

همچنین پیکر مطهر «شهید محمد علی‌بمانی» یکی از ۲۷۰ شهید تازه تفحص شده است که متولد قزوین بوده و از آنجا به جبهه اعزام شده است. شهید محمد علی‌بمانی، سوم شهریور ۱۳۲۹در شهر قزوین به دنیا آمد و تا پایان دوره ابتدایی درس خواند، کارگر کارخانه بود، ازدواج کرد و صاحب دو دختر شد. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت و هفتم اسفند ماه ۱۳۶۲در جزیره مجنون و در عملیات خیبر به شهادت رسید. اما اثری از پیکرش به دست نیامد و از همان سال در شمار شهدای مفقود الجسد جای گرفت.پیکر مطهر این شهید والامقام بعد از گذشت ۳۲ سال توسط کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح کشف شد.

پیکر شهید علی‌بمانی فردا سه شنبه ۱۶ تیرماه ۹۴ ساعت ۱۰ صبح وارد قزوین می‌شود و در میدان مینودر مورد استقبال خانواده‌های معظم شهدا و ایثارگران، مردم و مسئولان استانی قرار می‌گیرد.

چندی پیش پیکر مطهر ۲۷۰ شهید دفاع مقدس، که طی عملیات اخیر تفحص کشف شده‌اند از طریق مرز شلمچه وارد کشور شدند. این شهدا با تلاش کمیته جستجوی مفقودین در عملیات تفحص در جنوب عراق فاو، ابوفلوس، شلمچه، مجنون و زبیدات کشف شدند. پیکر ۱۷۵ شهید از این ۲۷۰ شهید تازه تفحص شده، جمعی از غواصان شهید عملیات کربلای۴ بودند که با دستان بسته در یک گور دسته جمعی منطقه ابوفلوس کشف شدند. پیکر مطهر این شهدا در ۲۶ خرداد ماه با استقبال بی نظیر مردم تشییع شد. این مراسم تشییع بیش از ۵ ساعت به طول انجامید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۴ ، ۱۷:۳۸
مجید

«نفت» در غذای اسرا؛خاطره‌

يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۴۲ ق.ظ

سفره الهی»؛

«نفت» در غذای اسرا؛خاطره‌

» سرویس: فرهنگ حماسه - حماسه۰۸:۳۳

سرهنگ سیدمحمود پورموسوی که بیش از هفت سال در اسارت دشمن بعثی بوده است از حال و هوای ماه رمضان در اسارت می‌گوید.

سرهنگ سیدمحمود پورموسوی به خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)،‌ می‌گوید: در روزهای اسارت، غذایی که برای هر نفر در نظر گرفته بودند 6 قاشق غذا بود. دو تکه گوشت و دو تکه نان که می‌دادند هم همه‌اش خمیر بود و فقط قسمت روی آن قابل خوردن بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۰۰:۴۲
مجید

«مهران» و «اربعین» با هم عجین شده‌اند

يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۴۱ ق.ظ

«مهران» و «اربعین» با هم عجین شده‌اند

» سرویس: فرهنگ حماسه - حماسه

معاون سیاسی امنیتی استاندار ایلام گفت: باید قدردان خانواده شهدا و ایثارگرانی باشیم که رشادت فرزندانشان آزادی مهران را رقم زد و کشور را سربلند ساختند.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه‌ی ایلام، «حسین کلانتری»، در دومین نشست شورای اطلاع‌رسانی استان با دستور کار تشکیل کارگروه‌های چهارگانه، ضمن گرامی‌داشت سالروز آزادسازی شهر مهران، توضیح داد: عملیات آزادسازی مهران در شرایط خاصی به دست آمد و زمانی که رزمندگان اسلام در عملیات «والفجر8»، فاو را فتح کرده بودند رژیم بعث با اشغال مهران به دنبال جبران شکست خود در فاو بود. جا دارد امروز از ایثارگری خانواده‌های شهدا، آزادگان و ایثارگرانی قدردانی شود چراکه عزت و سربلندی امروز مرهون ایثارگری آن‌هاست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۰۰:۴۱
مجید

سالروز شهادت سردار شهید محمدرضا دستواره

يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۳۹ ق.ظ

سالروز شهادت سردار شهید محمدرضا دستواره

» سرویس: فرهنگ حماسه - حماسه

حاج رضا پس از شهادت برادرش بیش از سه روز در تهران نماند و به منطقه بازگشت. وقتی به وی گفته می‌شود که «خوب بود لااقل تا شب هفت برادرت می‌ماندی و بعد بر می‌گشتی»، در جواب می‌گوید: «به آنها گفته‌ام کنار قبر حسین قبری را برای من خالی نگهدارید.»

به گزارش سرویس «فرهنگ‌حماسه» ایسنا، سید محمدرضا سال ۱۳۳۸ در جنوب تهران به دنیا آمد و دوران تحصیل دبستان را در مدرسه‌ای به نام «باغ آذری» گذراند. سپس تا مقطع دیپلم، تحصیلات خود را با نمرات عالی به پایان رساند. او در تمام طول دوران تحصیل از هوش و حافظه‌ای قوی برخوردار بود.

شاه توپ و تانک دارد؛ ما خدا را داریم

با اوج‌گیری انقلاب اسلامی، همراه با سیل خروشان ملت ایران در تظاهرات و فعالیت‌های مردمی شرکت فعال داشت و در این زمینه چند بار توسط عوامل رژیم منحوس پهلوی دستگیر شد. سال ۱۳۵۷ زمانی که در سال آخر دبیرستان درس می‌خواند نه تنها خود فعالانه در تظاهرات و اعتراضات عمومی علیه طاغوت شرکت می‌کرد، بلکه دوستان همکلاسی و برادران کوچکترش را نیز به این امر تشویق می‌کرد.در جریان حضور در یکی از راهپیمایی‌ها یکی از برادرانش به او گفته بود: «شاه توپ و تانک دارد و پیروزی بر او مشکل است.» ولی رضا در جواب او یادآور شده بود:«ما خدا را داریم.»

حاج محمدرضا دستواره

شهدان عباس کریمی و حاج محمدرضا دستواره در تَرک موتور

به واسطه حضور فعال و مستمری که در صحنه‌های مختلف داشت، توسط عوامل رژیم شناسایی و در روز ۱۴ آبان سال ۱۳۵۷ در دانشگاه تهران دستگیر و به زندان رفت. اما پس از مدتی از زندان آزاد شد. به هنگام ورود حضرت امام خمینی(ره) در مراسم استقبال از حضرت امام(ره) شرکت کرد و مسئولیت امنیت قسمتی از میدان آزادی را به عهده گرفت. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی جهت پاسداری از دست آوردهای انقلاب به جمع پاسداران کمیته انقلاب اسلامی پیوست و طی چهار ماه خدمت خود در این نهاد انقلابی، زحمات زیادی را در جهت انجام مأموریت‌های مختلف و تثبیت حاکمیت انقلاب اسلامی تحمل کرد. سپس به خیل سپاهیان پاسدار پیوست و بلافاصله داوطلبانه طی مأموریتی عازم کردستان شد.

کردستان و مأموریت‌های حاج رضا

او همراه فرماندهانی همچون شهید چراغی و حاج احمد متوسلیان، خطرهای بسیاری را در مقابله با ضدانقلاب به جان خرید. بعد از آزادسازی شهر مریوان در کنار جاویدالاثر متوسلیان و سایر رزمندگان وارد شهر مریوان شد. از آنجا که این شهر جنگ زده پس از آزادی با مشکلات متعددی مواجه بود و سازمان‌ها و مؤسسات دولتی تعطیل شده بودند، به دستور حاج احمد متوسلیان، او و تعدادی از همرزمانش در مراکز و ادارات مختلف از جمله شهرداری، ‌رادیو و تلویزیون مشغول خدمت شدند. رضا نیز مأموریت یافت تا کالاهای ضروری مردم را تهیه کرده و در اختیار شهروندان «کُرد» قرار دهد. او به نحو احسن این مأموریت را انجام داد و در روزهای عملیات نیز مانند سایر رزمندگان، سلاح به دست در قله‌های مریوان با ضدانقلاب و با دشمن بعثی جنگید. رضا مدتی نیز فرماندهی «پاسگاه شهدا»، در محور مریوان را به عهده داشت.

هنگامی که حاج احمد متوسلیان مأموریت یافت تیپ محمدرسول الله(ص) را تشکیل دهد، او همراه سایر پاسداران به سمت جبهه‌های جنوب سفر کرد و در آنجا به علت مهارت در جذب نیرو، «مأمور تشکیل واحد پرسنلی تیپ» شد.

برخی از سِمت‌های حاج رضا دستواره

او با میل باطنی که به گردان‌ رزمی داشت، روحیه اطاعت پذیری‌اش باعث شد تا بدون هیچگونه ابهامی مسئولیت محوله را قبول کند، اما از فرماندهان تقاضا کرد که مجاز به شرکت در عملیات باشد. بنابراین در روزهای عملیات، سلاح به دست در کنار فرماندهان گردان وارد صحنه نبرد نزدیک با دشمن می‌شد. دستواره به همراه پاسداران سپاه محمدرسول الله(ص) برای یاری رساندن به مردم مسلمان و ستمدیده لبنان و شرکت در نبردهای پرحماسه «رمضان» و «مسلم‌بن‌عقیل» به «فرماندهی تیپ سوم ابوذر» منصوب شد و تا زمان عملیات «خیبر» در همین مسئولیت به خدمت مشغول بود.

شهید دستواره نفر اول ایستاده از چپ در حال اعزام به لبنان

در عملیات خیبر بعد از شهادت «حاج محمدابراهیم همت» فرمانده دلاور لشکر محمدرسول الله(ص) و واگذاری فرماندهی به «شهید حاج عباس کریمی» سید به عنوان «قائم مقام لشکر ۲۷ حضرت رسول(ص)» منصوب شد. پس از شهادت حاج کریمی در عملیات «بدر»، به عنوان «سرپرست لشکر» در خدمت رزمندگان اسلام علیه کفار جنگید و در نهایت با انتصاب فرماندهی جدید لشکر، سید رضا دستواره همچنان به عنوان قائم مقام لشکر، در خدمت جنگ و دفاع مقدس انجام وظیفه می‌کرد.

قبر کنار برادم را خالی نگهدارید

مناطق اشغالی کردستان و صحنه‌های مختلف جبهه‌های جنوب کشور بویژه عملیات «والفجر۸» و جاده «ام‌القصر» در فاو شاهد دلاوری‌های عاشقانه و جانفشانی‌های حماسی رضا است.او در بیشتر نبردها بجز مواقعی که مجروح شده بود، حضور داشت و در شب‌های عملیات تا صبح در خط اول درگیری با دشمن و در کنار رزمندگان از نزدیک به هدایت عملیات می‌پرداخت. در عملیات «کربلای1» که برادرش «حسین» در خط پدافندی شهید شد برای شرکت در مراسم تشییع و تدفین او به تهران رفت. ولی بیش از سه روز در تهران نماند و به منطقه بازگشت. وقتی به وی گفته می‌شود که «خوب بود لااقل تا شب هفت برادرت می‌ماندی و بعد بر می‌گشتی»، در جواب می‌گوید: «به آنها گفته‌ام کنار قبر حسین قبری را برای من خالی نگهدارید.»

شهادت

بیش از ۱۰ روز از شهادت برادرش نگذشته بود که روز 13 تیرماه سال 1365 در عملیات «کربلای۱» ، «روز آزادسازی شهر مهران» از چنگال دشمن بعثی به شهادت رسید.

شهید حاج رضا دستواره تا زمان شهادت ۱۱ بار مجروح شدن را به جان خریده بود ولی هرگز لحظه‌ای از پای ننشست که دشمن بخواهد دین و ناموس کشورش را به خطر بیاندازد.

بیرون سنگر می‌خوابید

رضایی یکی از همرزمان حاج رضا در خاطره‌ای روایت می‌کند: « هر وقت برای صحبت پیش حاج دستواره می‌رفتیم، از چهره‌اش می‌فهمیدیم که خسته است و شب گذشته، کامل نخوابیده است. همیشه بیرون از سنگر می‌خوابید. در عملیات والفجر ۸ در فاو، دیده‌بان‌ ما خبر داد که دشمن طی تغییر و تحولاتی قصد حمله دارد. وقتی رفتیم این جریان را به شهید دستواره بگوییم، بیرون از سنگر خوابیده بود. به یکی از همرزمانم گفتم که چرا حاجی بیرون از سنگر خوابیده، ممکن است بر اثر اصابت خمپاره‌های دشمن آسیبی به او برسد. بیدارش کردم و گفتم: حاجی چرا اینجا خوابیده‌ای؟ وقتی بیدار شد، سئوالم را با این قطعه شعر جواب داد: گرنگهدار من آن است که من می‌دانم شیشه را در بغل سنگ نگه می‌دارد.»

حاج محمدرضا دستواره

فرازی از وصیت‌نامه شهید حاج رضا دستواره

«بسم الله الرحمن الرحیم

اعوذ و بالله من الشیطان الرجیم

حمد و شکر و ثنا و سپاس برای خداوند قادر متعال و درود و رحمت بی‌پایان برای پیامبر گرامی اسلام و ائمه اطهار سلام‌الله‌علیهم‌اجمعین و نیز درود و سلام به پیشگاه امام بزرگوار امت این امید همه امیدواران و مستضعفان و همچنین درود به پیشگاه امت خدا‌جو و حق‌طلب و کفر‌ستیز این امام عزیز، خاصه رزمندگان مخلص جبهه‌های نبرد حق بر علیه باطل و نور بر علیه ظلمت. ننگ و نفرین و خواری ابدی برای دشمنان دون‌صفت و اهریمنی‌منش که ظالمانه با این اسلام و انقلاب و رهبر و امت در قعر شقاوت در ستیز است. حرف چندانی ندارم فقط پیروی از امام امت که پیروی از ائمه و پیامبر و خداست را سرلوحه همه امور قرار دهید و محکم و مستحکم بر پشت سر او لحظه‌ای دست از مبارزه و استقامت برندارید.

من که در این عمر خود نتوانستم بهره‌ای از این اقیانوس بیکران الهی یعنی جهاد فی‌سبیل‌الله ببرم، ولی همواره سعی داشتم با چاکری مجاهدان مخلص خود را خاک پای آنها سازم. پدر و مادر پر قدرت و طاقتم مرا حلال کنید. همسرم مرا حلال نما و در تربیت اسلامی فرزندم شدیدا کوشا باش و از همه خواهران و برادران تنی و دینی برایم طلب حلالیت نما. پدرزن و مادرزن مهربانم نیز مرا حلال کنید. از مال دنیا چیزی ندارم ولی هر چه همت از آن همسرم و قیومیت زندگیم با او. همسرم خودت میدانی فقط 15000 تومان خرد خرد برایم رد مظلمه بده.

از همه التماس دعا

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

سید محمد رضا دستواره»

انتهای پیام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۰۰:۳۹
مجید

سردار کریمیان: نتیجه بی‌توجهی به آرمان‌های شهدا عاقبت شوم است

karimiyan.jpg

فرمانده سپاه عاشورا گفت: دانشجویان موتور محرکه جامعه هستند و حقیقت‌جویی در ذات آنان است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)منطقه اردبیل، سردار غلام عسگر کریمیان در مراسم شبی با شهدای گمنام در دانشگاه محقق اردبیلی با بیان اینکه شهدا در نزد خداوند روزی می‌خورند و شاهد و ناظر اعمال ما هستند، گفت: عالم برزخ برای شهدا نیست و شهدا از هم اکنون در محضر خدا هستند و دارای مقام و مرتبه بسیار بالایی هستند.

وی عامل تحرک، نشاط، پویایی، حرکت، استقامت و پیروزی ایرانیان در مقابل استکبار جهانی و یزیدیان زمان را تأسی گرفتن از فرهنگ ایثار و شهادت عنوان کرد و افزود: دشمنان اسلام تلاش می‌کنند حرفی از شهدا و دفاع مقدس گفته نشود، ولی ما نباید این اجازه را به آنها بدهیم.

کریمیان جنس حرکت شهدا را حسینی و عاشورایی دانست و تصریح کرد: ایستادگی 37 ساله مقابل شیاطین بزرگ دنیا را مدیون شهدا هستیم.

فرمانده سپاه عاشورا با بیان اینکه هنوز باب شهادت باز است و برای انقلاب اسلامی و آرمان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و امام خمینی (ره) شهید تقدیم می‌کنیم، خاطرنشان کرد: دانشجویان بصورت منطقی و علمی به گذشته خود توجه داشته باشند.

این آزاده هشت سال دفاع مقدس با بیان اینکه در زمان جنگ رزمندگان آگاهانه پا به میدانی گذاشتند که راه برگشتی نداشت، گفت: برخی خاطرات در زندگی انسان وجود دارد که هیچوقت از ذهن انسان فراموش نمی‌شود و هشت سال دفاع مقدس یکی از آنهاست.

وی با انتقاد از افرادی که ایراد می‌گیرند که با چند تکه استخوان(شهدا) برای خودتان مغازه باز کرده‌اید و صرفاً این حرکت‌ها را برای بقای خودتان انجام می‌دهید، گفت: این افراد اگر می‌دانستند این صاحبان چند تکه استخوان افرادی هستند که با خدا معامله کرده و خون خود را در راه خدا، اسلام و ایران داده‌اند، هیچوقت اینگونه صحبت نمی‌کردند.

کریمیان با بیان اینکه ما دهه شصتی‌ فکر می‌کنیم، ولی دهه نودی عمل می‌کنیم، افزود: در هشت سال دفاع مقدس از 44 کشور دنیا، عراق را در جنگ علیه ایران، حمایت و پشتیبانی می‌کردند ولی ما پیروز شدیم و وجبی از خاک ایران را از دست ندادیم، که این در سایه روحیه شهادت‌طلبی و عاشورایی رزمندگان بود.

فرمانده سپاه عاشورا با بیان اینکه شهدا برای حفظ عزت کشور و دین خود، جان خود را فدای اسلام کردند، افزود:در زمان هشت سال دفاع مقدس، جبهه و پشت جبهه عاشورایی بود و اکنون نیز باید حرکتی داشته باشیم که روحیه جهادی داشته باشد و آن یک حرکت زینبی است.

وی دانشجویان را موتور محرکه جامعه و حقیقت‌جویی را در ذات آنان دانست و خاطرنشان کرد: اگر نتوانیم آرمان‌های شهدا را پاس بداریم، عاقبت وخیم و شومی در انتظار ما خواهد بود.در بسیاری از جوانان عصر حاضر روحیه جهادی مشاهده می‌شود که در لحظات بحرانی با گذشتن از زندگی راحت خود، در مقابل دشمن عرض اندام می‌کنند.

کریمیان با بیان اینکه باید روحیه امیدواری و شجاعت را در جامع تقویت کنیم، افزود:دشمن تلاش می‌کند با طراحی سناریوهای مختلف آب را گل آلود کند تا بتواند ماهی بگیرد، ولی جوانان ایرانی به آن مقام علمی و عقلی رسیده‌اند که از حقانیت جمهوری اسلامی ایران دفاع کنند.

وی در پایان سخنان خود گفت: ما وفادار به امام خمینی (ره)، مقام معظم رهبری و راه خونین شهدا هستیم و تا وقتی نفس می‌کشیم، اجازه نمی‌دهیم نفس شیطانی دشمن و استکبار بر کشور سایه افکند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۴ ، ۱۸:۰۷
مجید
  1. سالروز سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران توسط آمریکا

1435570406336_images.jpg

در روز 12 تیرماه 1367،ناو آمریکایی «وینسنس»،یک فروند هواپیمای مسافربری ‏ایران را در خلیج فارس هدف قرار داد و همه 290 سرنشین آن را به شهادت رساند. این خبری بود که در زمان خودش با بهت فراوان از سوی رسانه‌‏های جهان منتشر شد.

به گزارش سرویس فرهنگ حماسه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، بر اساس گزارش‏‌های تکمیل شده بعدی مشخص شد که در روز 12 تیرماه 1367، یک فروند هواپیمای ایرباس شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران، در پرواز معمولی برنامه‏‌ریزی شده 655، از بندرعباس به مقصد دبی در حالی که هنوز سقف پرواز مورد نظر را به دست نیاورده بود بر فراز آب‏‌های سرزمینی ایران و در آب‏های اطراف جزیره هنگام،به دلیل شلیک دو موشک از ناو آمریکایی وینسنس سقوط کرد و تمامی 290 نفر مسافر و خدمه آن به شهادت رسیدند. 118 نفر از این مسافران زن و کودک بودند.

همچنین 20 هندی، یک ایتالیایی، 6 پاکستانی، 13 نفر تبعه امارات و 6 نفر یوگسلاو نیز در میان مسافران هواپیما دیده می‌شد..

مروری بر جریانات پیش آمده، واقعیت این اقدام وحشیانه آمریکا را آشکار می‌کند.

**یکشنبه دوازدهم تیرماه 1367 بندرعباس‏

هواپیمای ایرباس 300 متعلق به هواپیمای جمهوری اسلامی ایران در فرودگاه بندرعباس به زمین نشست و طبق برنامه پیش‏‌بینی شده، قرار بود این هواپیما با شماره پرواز 655 با 290 سرنشین (156 مرد، 53 زن، 57 کودک 2 تا12ساله و8 کودک زیر دو سال و 42 نفر با ملیت‌های یوگسلاو، پاکستانی، هندی، عرب و 16 خدمه پروازی) در ساعت 10 صبح به مقصد دوبی پرواز کند.

**ساعت 9صبح (خلیج فارس)

تعدادی از قایق‏‌های تندروی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مشغول گشت‏‌زنی ‏در جنوب قشم بودند، با تهاجم نیروهای آمریکایی مواجه شدند. رزمندگان دریادل اسلام بلافاصله به مقابله با نیروهای آمریکایی مستقر در ناوها میپ‌ردازند. در جریان این درگیری، چند فروند چرخبال آمریکایی برفراز قایق‏‌های‏ تندرو به پرواز درآمده و به سوی آن‏ها شلیک می‏‌کنند.

دلاورمردان سپاه اسلام،همزمان با مقابله با ناوهای آمریکایی به آتش چرخبال‌ها نیز پاسخ می‏‌دهند و در این درگیری یک فروند چرخبال آمریکایی مورد هدف قرار گرفته و به قعر آب‏های نیلگون خلیج‏ فارس سقوط می‌‏کند.

**ساعت 10 صبح (بندرعباس)

هواپیمای جمهوری اسلامی ایران پرواز 655 با 15دقیقه تأخیر در ساعت 10:5 از برج مراقبت فرودگاه بندرعباس تقاضای پرواز کرد، مدت پرواز تا دوبی 30 دقیقه و حداکثر 14 هزارپا تعیین شد.

در ساعت 10:17 دقیقه، هواپیمای ایرباس 300 به پرواز درآمد.

دقایق نخستین پرواز و مراحل اوج‏گیری تا ارتفاع 12 هزارپایی مطابق طرح پرواز انجام شد و خلبان به طور پیوسته با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و مرکز کنترل راه‌های هوایی ایران و امارات تماس داشت.

در خلیج فارس ناوجنگی آمریکایی «وینسنس» که در تاریخ هفتم خرداد از بندر «سان دیه گو» وارد خلیج‌‏فارس شده بود، به قصد یک ماجراجویی هوایی به آب‌‏های مرزی ایران نزدیک شد.

«ایچنرمارک» قلب این رزم‏ناو به شمار می‏‌رفت.

وظیفه اصلی آن،کشف هدف‌های پرنده، اعم از موشک، هواپیما و پردازش اطلاعات، تعقیب صدها هدف به طور همزمان و کنترل آتش آن‏ها بود، هم‏چنین این رزم‏ناو به موشک‏‌های ‏زمین به هوا با برد 408 کیلومتر نیز مجهز بود.

چند لحظه پیش از ورود هواپیمای ایرباس 300 به منطقه کنترل هوایی امارات، در محلی به نام «مولبیت»، خلبان به مرکز کنترل هوایی کشور اطلاع داد که قصد دارد به 14 هزارپایی صعود کند.

** ساعت 10:22دقیقه (خلیج‌‏فارس)

در این لحظه ناو وینسنس که خود را به بهترین و نزدیکترین موقعیت رسانده بود، به دستور ناخدا «ویل راجرز»، فرمانده ناو، موشک استاندارد 2 به سوی پرواز 655 شلیک کرد. ناگهان هواپیما از صفحه رادارهای زمینی محو شده و در طوفانی از دود و آتش به پهنه آب‏‌های نیلگون خلیج‏‌فارس فرو رفت.

با عدم اطلاع از سرنوشت هواپیما، برج مراقبت فرودگاه بندرعباس، در تماس با دوبی، پیگیر سرنوشت پرواز 655 شده ولی آن‏ها اظهار بی‏اطلاعی کردند.

بلافاصله ستاد تأمین استان هرمزگان وضعیت اضطراری اعلام و فعالیت خود را آغاز کرد.

با شناسایی دقیق محل سقوط، چرخبال‌ها و شناورها به موقعیت 26و42 عرض شمالی و56 درجه و 3 دقیقه طول شرقی حرکت کردند.

بلافاصله پس از این جنایت هولناک، مقامات آمریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف_ 14 جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار داده‏‌اند.

پس از روشن شدن نوع هواپیما، آمریکایی‌ها سعی کردند تا به نحوی وانمود کنند که در این مورد مرتکب اشتباه شده‏‌اند، اما شواهد بعدی، این نظر آنان را کاملاً مردود جلوه داد.

مقامات نظامی آمریکا اعلام کردند که هواپیمای ایرباس در خارج از دالان هوایی پرواز می‏‌کرده و رزم‏ناو آمریکایی نیز هفت‏ بار اخطار رادیویی برای‏ هواپیمای ایران مخابره کرده ولی جوابی دریافت نکرده است!

این ادعا کاملا غیر قابل قبول بود، زیرا قطعات متلاشی شده هواپیما و اجساد سرنشینان آن در سطح وسیعی از آب‏های سواحل جنوبی جزیره هنگام، درست در داخل آب‏های ایران پراکنده شده بودند.

این محل درست در زیر مرکز دالان هوایی بین‏‌المللی بندرعباس- دوبی (آمبر56) قرار دارد و نشان می‏‌دهد که هواپیما درست در مسیر پیش‏‌بینی شده در حال پرواز بوده است و همانطور که چهار سال بعد روزنامه «نیویورک تایمز»، در گزارشی که حاوی چندین نکته تازه بود،نوشت که ناو وینسنس در آب‏‌های فلات قاره ایران بوده است نه در آب‏های بین‏‌المللی و پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) در آن زمان بر این حقیقت سرپوش گذاشته شده است. ضمن آن که هواپیمای مسافربری ایرباس از نظر حجم، شکل،اندازه و توانایی پرواز کاملاً با هواپیمای اف_ 14 متفاوت است.

با توجه به ارتباط کلامی و ارتباط ناوبری هر هواپیمای بازرگانی و مسافربری، ناو آمریکایی‏ می‌توانست به راحتی با شنیدن مکالمات خلبان به ماهیت هواپیمای ‏مسافربری پی ‏ببرد.

اساسا در همان زمان و بعدها دلایل روشن بسیاری بر دروغگویی مقامات آمریکایی ارائه شد چنانچه هنگامی که در شهریور 62 یک هواپیمای بوئینگ 747 شرکت هواپیمایی کره‏ جنوبی (ک.ال.ال) در حالی ‏که با 269 مسافر از مسیر عادی خود منحرف شده و حدود 500 کیلومتر مسافت را در زمانی نزدیک به دو ساعت در داخل خاک شوروی سابق طی کرده بود، به دلیل بی‏‌توجهی به اخطارهای مکرر هواپیماهای شکاری این کشور توسط سیستم دفاع موشکی‏ شوروی سرنگون شد.

در این ماجرا «ریگان» ابراز عقیده کرد که هیچ مطلبی نمی‏‌تواند توجیه‌‏کننده سرنگون ساختن یک هواپیمای غیرمسلح باشد.

وی اعلام کرد:شوروی (سابق) با حمله به یک هواپیمای مسافربری، دست به یک عمل تروریستی زده است و یکی از اعضای کمیته امور خارجه مجلس آمریکا، دولت این کشور را به مقابله به مثل ترغیب کرد.

در هر حال آمریکایی‏‌ها به ‏صورت جسارت‏‌آمیزی دلایل این جنایت خود را بیان و تأکید کردند که هدف آمریکا از ساقط کردن هواپیمای ایرباس ایران، وادار کردن جمهوری اسلامی به پذیرش صلح و پایان جنگ تحمیلی بود، چنان‏ که رونالد ریگان،رئیس جمهور وقت آمریکا در این زمینه گفت:«این فاجعه (سقوط هواپیمای مسافربری ایران از سوی آمریکا) ضرورت دست‏یابی به برقراری صلح را با حداکثر شتاب، دو چندان ساخته است» به عبارتی هدف آمریکا رهاندن گریبان صدام جنایتکار از دستان پرقدرت رزمندگان اسلام بود.

رفتار مزورانه آمریکا در این میان نیز قابل مطالعه است.

از یک سو،رونالد ریگان،رئیس جمهور وقت آمریکا، در اعلامیه‏‌ای، با اظهار تأسف از این رویداد تلخ، به سرنگون شدن هواپیمای مسافربری ایران اعتراف کرد، ولی اقدام ناو آمریکایی را عمل دفاعی بجا دانست و مدعی شد هواپیمای ایرباس ایرانی در حال کاهش ارتفاع و شیرجه رفتن به سوی ناو آمریکایی بوده است.

از سوی دیگر، به فرمانده ناو وینسنس که موجب سقوط هواپیمای مسافربری ایران شده بود نشان افتخار داد و بر جنایت او مهر تأیید زد. این تناقض آشکار، از عوام فریبی ریاکارانه دولت آمریکا و نیات شوم سردمداران این کشور خبر می‏‌داد.عوام فریبی و جنایتکاری‏‌ای که همچنان ادامه داشته و در ذات حاکمیت آمریکا نهادینه شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۴ ، ۱۸:۰۵
مجید