جبهه فرهنگی راه نور

باسلام هدف ما=ترویج فرهنگ ایثار شهادت وهمگام سازی عناوین روایتگری واطلاع رسانی وجذب راویان دفاع مقدس می باشد

جبهه فرهنگی راه نور

باسلام هدف ما=ترویج فرهنگ ایثار شهادت وهمگام سازی عناوین روایتگری واطلاع رسانی وجذب راویان دفاع مقدس می باشد

جبهه فرهنگی راه نور

سخن از احساسی واحد و اعتقاد به هدفی مشترک همواره همان چیزی بوده و هست و خواهد بود که علت گردهم آمدن جمعی را فراهم می آورد. حسی مرکب از تنفر و عشق. حسی شبیه بلاتکلیفی. شبیه دودلی میان دوراهی.

و اینجاست که آن تنفر ملال آور جایش را به عشقی خنک و لذت بخش می دهد. آن سرزمین و آن مردمان در ذهنت مجسم می شوند و عاشقانه به آنها می اندیشی. کسانی که آسمان و دریا از آنان درس وسعت می آموزند و به آنان رسیدن رویای شبانگاهت می شود. و شاهد هم همان هدف مشترک.


این حس و هدف مشترک بود که جمعی را گرد هم آورد. جمعی که چراغ هدایت و کشتی نجات را تنها راه آسمانی شدن می دانند. کسانی که آن دستان یاریگر را می شناسند و در تلاش شناخت و شناساندن آنان هستند. همانها که عاشقانه چشمان سحرانگیر دلدار را دیده اند و بیستون بیستون به پای شیرین جهان جان داده اند. آری هرکس قد و قامت سرو بی همتای هستی را ببیند اختیاری برایش نمی ماند و مطیع بی چون و چرای صاحب دلش می شود. اینجا همان جایی است که در پی دیدار الف قامت دوست هستند و در این راه دست به دامان دوستان دوست شده اند. دوستانی که شهیدند، یعنی شهود کرده اند و دیده اند دلدار را. و ما باید پای درس آنان بنشینیم تا موی و روی و قد و بالا و لبخند و چشمان محبوبمان را برایمان شرح دهند. از صدایش بگویند از صوت قرآنش از ...

پس تو نیز اینچنین عشقی مقدس را داری به ما ملحق شو و عهدی دوباره ببند. که

از میان مؤمنان مردانى‏ اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند (احزاب / 23)

پس دست در دست هم هرکدام در هر جایگاه به قدر توان وظیفه ای در قبال آن برخی که به شهادت رسیده اند داریم. و ما اینجا در سنگری مجازی سعی در ادای دین به آنان را داریم. هر چند در این سنگر به روی تمام عاشقان شهادت باز است و ما همواره نیازمند توان همسنگران جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی می باشیم. باشد تا دست مهربان آنان همواره بر سر دوستدارانشان سایه مهر و نوازش بیفکند.

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

۴۵۵۰ مطلب توسط «مجید» ثبت شده است

یک خاطره اشک آور از حجت الاسلام قرائتی

چهارشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۵ ب.ظ
ک خاطره اشک آور از حجت الاسلام قرائتی
شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۱۱
 
رسا، حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی تعریف می‏کرد که ما روحانیان را خیلی سخت می‏شه گریاند! اما یکی از رزمندگان خاطره ای تعریف کرد که اشکمونو در آورد!

گفت: تو یکی از عملیات ها که شب انجام می شد قرار بود از جایی عبور کنیم که مین گذاری شده بود؛ مجبور بودیم از اونجا رد بشیم چاره ای جز این نداشتیم.

گفتیم کی داوطلب میشه راه رو باز کنه تا بتونیم عبور کنیم؟ چندتا از رزمنده ها داوطلب شدند تا راه رو باز کنند ... وقتی میخواستند راه باز کنند میدونستند که زنده نمی مونند.

چون با انفجار هر مین دست، پا، سر، بدن یک جا متلاشی میشود! داوطلب ها پشت سر هم راه افتادن برای باز کردن راه ... صدای مین می آمد. همین زمان متوجه شدم یکی داره بر میگرده!

گفتم شاید ترسیده! بالاخره جان عزیزه و عزیزی جان باعث شده برگرده... گفتم خودمو نشون ندم شاید ببینه خجالت بکشه!

بعد از چند دقیقه متوجه شدم یکی داره میره سمت محل مین گذاری شده.. رفتم سمتش گفتم وایسا کجا میری؟

گفت دارم میرم محل مین گذاری شده دیگه!! گفتم تو جزو کسای بودی که داوطلب شده بودند چرا برگشتی؟

گفت: آخه پوتینم نو (تازه) بود خواستم اونو در بیارم با جوراب برم و بیت المال حیف و میل نشود. اون پوتین بمونه یکی دیگه ازش استفاده کنه.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۴ ، ۲۲:۱۵
مجید

سرداری که به خانه‌ای زیر پونز نقشه رضایت داد!

چهارشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۳ ب.ظ
کد مطلب: 101323
سرداری که به خانه‌ای زیر پونز نقشه رضایت داد!
یکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۱۱
 
در آخرین نقطه شهرری و در قلعه‌گبری شهرکی برای برخی نیروهای سپاه ساخته شده است. این شهرک زیر پونز بود و امکانات کمی‌ داشت. ابتدا سردار به آنجا آمدند و چند سالی هم آنجا بودند. بعد از آن به شهرک شهید بروجردی در بزرگراه بعثت که آن هم در مناطق جنوبی تهران بود، رفتند.
مشرق - امروز ۴۰ روز از خاکسپاری شهید حاج سید حمید تقوی می‌گذرد. شیرمردی که وقتی از خدماتش در سپاه پاسداران بازنشسته شد، خودش را بازنشسته نکرد و زندگی جدیدی را با فعالیت‌های جهادی در قلب عراق آغاز کرد. به همین بهانه پای صحبت یکی از دوستان و همکاران او نشستیم تا از زاویه‌ای دیگر به ویژگی‌های فردی و اجتماعی او بنگریم. باشد که چراغ راهمان شود...
***

اگر موافقید، از نحوه آشنایی‌تان با شهید آغاز کنیم.

آشنایی ما به سال ۸۲ برمی‌گردد. البته قبل از آن هم خصوصیات ایشان را می‌شنیدیم اما چون همکار نبودیم، حشر و نشر خاصی نداشتیم. حاج حمید از فرماندهان قرارگاه رمضان در خوزستان بود و وقتی به تهران آمد، آشنایی ما شروع شد.

ایشان نمی‌خواست مطرح شود و همیشه گمنام بود اما به نظر من خداوند با هدیه شهادت، ایشان را از گمنامی‌ خارج کرد و حالا در همه کشور نام ایشان و بخشی از خصوصیاتشان را می‌شناسند و می‌دانند.

وقتی شهید تقوی به تهران آمدند، کارهایشان در قرارگاه رمضان ادامه داشت؟

ایشان قبل از اینکه به تهران بیایند، فرمانده قرارگاه فجر خوزستان تا سال ۸۲ بودند. کار قرارگاه هم کار روی مجاهدین عراقی و کسب اطلاعات از آنسوی مرز بود. نفوذ به عمق خاک عراق و سازماندهی نیروهای مجاهد عراقی هم از کارهای این قراگاه بود و با لشکر بدر هم در ارتباط بودند.

به تهران که آمدند، فرماندهی اطلاعات و عملیات قرارگاه رمضان را پذیرفتند تا اینکه بازنشسته شدند.

پس داوطلبانه به عراق رفته بودند...

بله. معمولا وقتی افراد بازنشسته می‌شوند به دنبال تفریح می‌روند و دیگر کاری به اطرافشان ندارند اما ایشان اصلا آرام و قرار نداشت. یادم هست دو ماه قبل از شهادتشان، برای انتخابات تعاونی مسکن ایشان را دیدم و گفتم: شنیده‌ام نامزد شده‌اید؟ گفت: نه، من برای جای دیگری نامزد شده‌ام. دعا کنید به ما هم شربت بدهند!

پس شما تا روزهای آخر با ایشان مرتبط بودید.

البته ارتباط ما برقرار بود و اگر به تهران می‌آمدند یا به طریق تلفنی یا حضوری در خدمت ایشان بودم اما حاج آقا حسینی، نماینده ولی فقیه در قرارگاه رمضان کسی بود که تا آخرین روزها هم با حاج حمید تقوی بود. ایشان تعریف می‌کرد که در آخرین دیدار، قبل از اذان، وضو گرفته و عازم آماده کردن مقدمات نماز جماعت بودند که سردار تقوی را دیدند. سردار هم به سمت ایشان رو کرده و گفته بودند بیایید با هم برویم. من می‌روم و شربت می‌خورم و شما حسرت می‌خورید...

ایشان در شهرک حضرت عبد العظیم(ع) همسایه شما بودند؟

بله. در آخرین نقطه شهرری و در قلعه‌گبری شهرکی برای برخی نیروهای سپاه ساخته شده است. این شهرک زیر پونز بود و امکانات کمی‌داشت. ابتدا سردار به آنجا آمدند و چند سالی هم آنجا بودند. بعد از آن به شهرک شهید بروجردی در بزرگراه بعثت که آن هم در مناطق جنوبی تهران بود، رفتند. آنقدر خاکی و دلنشین بودند که عکسشان را در اتاقم زده‌ام و هر کجا می‌روم، انگار دارم با ایشان حرف می‌زنم.

شما هم خوزستانی هستید؟

خیر . من بروجردی هستم...

فیلمی‌از شهید تقوی منتشر شده بود که نشان می‌داد قدری لهجه عربی هم دارند...

ایشان اصالتا عرب زبان نبودند. ولی چون در منطقه فقیرنشین خوزستان زندگی می‌کردند، زبان عربی را یاد گرفته بودند. هنوز هم مادرشان با اینکه همسر شهید و مادر شهید هستند، در آن منطقه زندگی می‌کنند. خدا رحمت کند پدرشان سید نصرالله تقوی را که در عملیات خیبر شهید شدند و برادرشان سید خسرو که در عملیات والفجر ۸ به شهادت رسیدند. خیلی از نزدیکان و دوستان این موضوع را نمی‌دانستند و من چون به پرورنده‌شان دسترسی داشتم، این موضوع را فهمیدم؛ چون خودشان اصلا در این‌باره صحبت نمی‌کردند.

موضوع سیادت ایشان چیست؟ گویا برخی نمی‌دانستند که ایشان از سادات است...

۷-۸ سال پیش که رفت و آمد خانوادگی ما آغاز شده بود، همسرم روزی گفت که می‌دانی حاج آقا تقوی سید است؟ گفتم: نه... گفت: گویا برادر حاج آقا به قم و خدمت تعدادی از مراجع رسیده و آنجا بر اساس شجره‌نامه مشخص شده که از سادات هستند.

روزی در محل کار به شهید تقوی گفتم که این خبر را شنیده‌ام و پیشنهاد دادم که سفره‌ای بیاندازد و همه را مطلع کند اما حاج آقا موافق نبود و گفت: نیازی نیست... هنوز هم خیلی‌ها نمی‌دانند که ایشان سید بوده. برادرانشان شناسنامه‌هایشان را تعویض کردند اما حاج سید حمید، پیگیر این موضوع هم نبود.
سرداری که به خانه‌ای زیر پونز نقشه رضایت داد!

شهید تقوی چند فرزند داشتند و وضعیت خانوادگی‌شان چگونه بود؟

چهار دختر داشتند که یکی‌شان اردواج کرده‌اند.

پس با وجود این دختران، اگر شهید نمی‌شدند هم جایشان در بهشت بود... وقتی به خانه‌تان می‌آمدند، چگونه رفتار می‌کردند و برخوردشان با خانواده چگونه بود؟

من خودم بارها برای دخترانشان خواستگار می‌فرستادم که اگر چه حاج حمید راضی بود ولی دخترخانم‌ها قبول نمی‌کردند. من کمی ‌ناراحت شدم و یک بار که تماس گرفته بودم، به یکی از دخترانشان گفتم: افرادی که به شما معرفی می‌کنم، خیلی مناسب و قابل اطمینان هستند، چرا آن‌ها را قبول نمی‌کنید؟ یکی از دختران حاج حمید گفت: راستش را بخواهید در خانه پدرمان بسیار راحت و خوشحالیم و فعلا می‌خواهیم درسمان را بخوانیم و قصد ازدواج نداریم... این نشان از اوج مهر و محبت در محیط خانگی حاج حمید داشت.
سرداری که به خانه‌ای زیر پونز نقشه رضایت داد!

در مهمانی‌ها معمولا شما به خانه‌شان می‌رفتید یا ایشان می‌آمدند؟

حاج حمید، بیشتر روزها روزه بودند و به همین خاطر بسیاری از دفعات، تنهایی به خانه ما می‌آمدند تا افطار کنند. ولی گاهی هم به همراه خانمشان به منزل ما تشریف‌فرما می‌شدند. ما هم چند باری برای افطار به منزلشان ‌رفتیم.

البته حاج حمید بیشتر اوقات بعد از بازنشستگی به خوزستان و نزد مادرشان می‌رفتند. حسینیه‌ای هم در آنجا ساخته بودند که پیگیر کارهایش بودند.

رفتارشان با ساکنین مجتمع مسکونی چگونه بود؟

پایگاه بسیج شهرک حضرت عبدالعظیم(ع) را می‌خواستیم راه‌اندازی کنیم که سال ۸۳ مبلغ ۳۵ میلیون تومان از حاج قاسم سلیمانی گرفتیم و کلنگش را هم شهید تقوی زدند. حاج حمید پیگیر کارهای این پایگاه بودند و در حسینیه‌ای که در شهرک ساخته شد هم همیشه حاضر می‌شدند و وقتی امام جماعت نداشتیم، بی‌تعارف، جلو می‌رفت و نماز را به امامت ایشان می‌خواندیم؛ چون هم شکر خدا به خودشان مطمئن بودند و هم بقیه ایشان را قبول داشتند و قرائتشان هم که کامل بود. ساختمان پایگاه بسیج که تمام شد، قرار شد کارهای اداری‌اش را پیگری کنیم که چون حاج حمید وقت نداشت و من کارها را انجام می‌دادم. در حقیقت به اصرار حاج حمید، مسئولیت پایگاه را قبول کردم اما همیشه خودم را نیروی ایشان می‌دانستم.

شما نیروی اداری بودید یا نظامی؟

من در زمان جنگ در اطلاعات عملیات بودم و بعد از آن به حوزه نمایندگی ولی فقیه آمدم. البته خیلی علاقمند بودم که در خدمت حاج حمید باشم که متاسفانه توفیق نشد. البته کار با سردار تقوی راحت هم نبود؛ چرا که ایشان در کارشان کاملا دقیق و سختگیر بودند و نسبت به بیت‌المال هم بسیار حساسیت داشتند.

شما برای مبارزه با داعش و سلفی‌ها داوطلب نشدید که با شهید تقوی همراه شوید؟

چرا؛ از همان زمان بازنشستگی من طی نامه‌ای اعلام کردم که آماده اعزام هستم. تقریبا یک ماه بعد بازنشستگی بود که داعش به عراق حمله کرد و من باز هم پیگیری کردم اما هنوز شرایط برای اعزام من مهیا نشده است. من بسیار مشتاقم تا پرچمی ‌که دست شهید تقوی بوده را از زمین بردارم.

شهید تقوی از لحاظ جسمی‌ در چه وضعیتی بودند؟ یعنی توانایی لازم برای حضور در جبهه نبرد را داشتند؟

حاج حمید تا قبل از بازنشستگی به مکان رزشی محل کار می‌آمدند و می‌دویدند. من هم چون می‌خواستم در کارهای خوب از ایشان تبعیت کنم، این ورزش را انجام می‌دادم. این ورزش‌های حاج حمید به رغم روزه‌داری ایشان بود. گذشته از اینکه دائم‌الوضو بود، عمده روزها را هم روزه می‌گرفتند. واقعا در همان حال و هوای ۵۷ مانده بودند. برخی همکارها می‌گفتند که در سال ۸۳ و ۸۴ که صدام سقوط کرده بود و حاج حمید به عنوان فرمانده قرارگاه میانی مهران یا ۱۷۰۰ مشغول به خدمت در این شهر بودند، مدام در حال روزه بودند و من خودم هم فکر می‌کردم حاج حمید در گرمای این شهر که به حدود ۵۰ درجه می‌رسید، روزه نگیرد اما بچه‌ها می‌گفتند که هیچوقت ایشان را در صبح وظهر در سالن غذاخوری ندیده‌اند. شهید تقوی اصلا چای نمی‌خورد و از لحاظ جسمی‌هم هیچ مشکلی نداشت و در کوهپیمایی همیشه جلو بود. مثلا با همکاران به کوه الوند یا کوه‌های تهران می‌رفتیم و خودشان هم گاهی به صورت انفرادی به کوه می‌رفتند و ورزش می‌کردند.
سرداری که به خانه‌ای زیر پونز نقشه رضایت داد!

در این کوهپیمایی‌ها خاطره‌ای هم با ایشان دارید؟

یک روز ارتفاعات بالای شهرک الماسی در شرق تهران را بالا می‌رفتیم که برگشت و به من گفت: مرزبان! دنیای عجیب و غریبی شده. دعا کن شهید بشویم.

از خصوصیات اخلاقی ایشان هم برایمان بگویید.

آدمی ‌بسیار ساده زیست بود و اصلا با دکوراسیون و ظواهر نسبتی نداشت. مثلا در خانه ۸۰ متری شان یک فرش کاملا معمولی پهن بود و هیچ مبلمانی وجود نداشت. البته راحتی خانواده را می‌‌خواستند و حتی تمام حقوقشان در اختیار خانم شان که دخترخاله‌شان هستند، بود اما چون غالبا در ماموریت بودند، این کار را کرده بودند. شهید تقوی سر و وضع کاملا ساده‌ای داشتند.

شما برای صرف غذا هم به خانه‌شان رفته بودید؟ سفره‌شان چه حال و هوایی داشت؟

سفره‌ای ساده که همیشه یک نوع غذا داشت و خانواده‌شان هم به این وضعیت همراهی می‌کردند. یکی از خواهران من در ساختمان ایشان ساکن بودند و من همیشه می‌گفتم که در این ساختمان دو خواهر دارم. من همسر شهید تقوی را به خاطر همین همراهی‌ها و ساده‌زیستی‌ها، مثل خواهر خودم می‌دانستم و احترام می‌کردم.
سرداری که به خانه‌ای زیر پونز نقشه رضایت داد!

خانواده شهید تقوی بعد از شهادت حاج آقا به خوزستان رفتند با در تهران هستند؟

هنوز که نرفته‌اند و در تهران مشغول رتق و فتق مراسم‌ها هستند و اطلاعی ندارم که چه برنامه‌ای برای آینده دارند.

قرارگاه رمضان یکی از یگان‌های مهم سپاه است، چرا ایشان بعد از آمدن به تهران در چنین شهرکی با امکانات کم ساکن شدند؟

وقتی ثبت‌نام برای مجتمع مسکونی حضرت عبدالعظیم(ع) آغاز شد تعدادی از سرداران هم ثبت نام کردند اما وقتی صحبت ثبت نام در مجتمع‌های دیگری که در نقاط بهتری از تهران بود به میان آمد، همه انصراف دادند و فقط حاج حمید به عنوان تنها سردار باقی مانده در میان ما، تا آخر ماندند و حتی در شهرک، ساکن هم شدند. در شهرکی که حتی در روی نقشه هم نیست و واقعا زیر پونز است. حتی ما هم از اینکه ایشان انصراف ندادند، تعجب کردیم.

تا دو سال پیش که حاج حمید بازنشسته شدند و دخترانشان می‌خواستند برای رفت و آمد به دانشگاه، دسترسی بهتری به وسایل عمومی ‌داشته باشند، تصمیم گرفتند به واحدی ۸۰ متری در شهرک شهید بروجردی بروند که ایشان هم امکانات ویژه‌ای نداشت و فقط دسترسی‌شان به مرکز شهر بهتر بود.
سرداری که به خانه‌ای زیر پونز نقشه رضایت داد!

مجتمع حضرت عبدالعظیم برای نیروهای سپاه بود؟

بله، برای تعدادی از آن‌ها ساخته شد اما به مرور واحدها فروخته شد و حالا تعداد کمی‌ از پاسداران آنجا زندگی می‌کنند. چون شرایط خیلی مناسبی ندارد.

چه زمانی خبر شهادت حاج حمید را شنیدید؟

نگهبانی در مجتمع مسکونی‌مان داریم که آن شب زنگ خانه‌مان را زد و دیدم که زار زار گریه می‌کند. تعجب کردم و فکر کردم که با کسی دعوا کرده است. گفت: آقای تقوی شهید شده... خشکم زد. سریع به خانواده‌اش زنگ زدیم اما آن‌ها هم در جریان نبودند. تا اینکه فردای آن روز که چند نفر از سرداران و مسئولان قرارگاه رمضان با خانواده به منزل حاج‌آقا رفته بودند، آن‌ها هم با خبر شدند. حاج آقا حسینی هم با یکی از همکارانمان تماس گرفته و خبر را داده بودند که ایشان هم با گریه خبر را دادند.

خلاصه پیکر را به معراج آوردند و شبانه هم به مسجد شهرک شهید بروجردی آوردند که سردار مسجدی بعد از مراسم دعا، سخنرانی کردند و شبانه پیکر را از مسجد تا منزل به نحو با شکوهی تشییع کردند. دوستان بسیج شهرری هم اصرار داشتند حاج حمید را به حرم حضرت عبدالعظیم(ع) ببرند اما وقت برای این کار وجود نداشت. فردایش هم که تشییع در ستاد فرماندهی سپاه برگزار شد.

حالات خانواده خصوصا دختران‌شان بعد از شنیدن خبر چگونه بود؟

بسیار آرام بودند و اصلا بی‌تابی نمی‌کردند. همسرشان گفته بودند که ما همیشه منتظر شهادت حاج حمید بودیم و خیلی از همکاران هم تعجب می‌کردند که فردی با این خصوصیت‌های رفتاری و با این خلوص، چگونه تا به حال شهید نشده است؟ حاج حمید یک نیروی اطلاعاتی بود و همیشه گمنام زندگی می‌کرد.

حاج حمید در لیست سیاه آمریکا هم بودند و یک بار هم در اهواز، نارنجک جنگی را به منزلشان انداخته بودند که خوشبختانه آسیبی ندیده بودند.

از نحوه شهادت شان اطلاع دارید؟

بر اساس گفته‌های حاج آقا حسینی، در منطقه سامرا که بودند، در خط اول، داعشی‌ها در خانه‌ها پناه می‌گرفتند. مجاهدان با هدایت حاج حمید، توانسته بودند که خط اول را بشکنند. داعش تا قبل از اربعین، جاده نجف – کربلا هم در تیررس داعش بود اما با عملیات‌های مختلف؛ داعش پس زده شد. به هر حال با تدبیر حاج قاسم سلیمانی و سردار تقوی کارهایی انجام شد تا آسیبی به زائران اربعین حسینی نرسد. امسال شکر خدا با امنیت خاصی برگزار شد و من شخصا شاهد این امنیت بودم.

گویا داعشی‌ها در خط دوم هم به عقب رانده می‌شوند و در خط سوم، به یک روایت، یک داعشی در ترانس برق قایم شده بود و به سمت سردار تقوی شلیک می‌کند که به ایشان اصابت می‌کند. کار ایشان هدایت بوده و حتی سلاح و کلت هم به همراهشان نبوده است.

اگر خاطره خاص دیگری از ایشان دارید، مشتاق به شنیدن هستیم.

سال ۹۰ قسمت شد همراه با خانواده به مشهد مقدس مشرف شویم که ایشان را نزدیک مسجد گوهرشاد دیدیم. به ما دو تا کارت ویژه مسئولان برای دیدار با رهبر انقلاب را دادند و رفتند. بعدها معلوم شد که کارت خودشان را داده‌اند تا مثلا فرزند من که علاقمند بود، با «آقا» دیدار کند.

تواضع حاج حمید آن قدر بود که کسی نمی‌توانست در سلام کردن از ایشان پیشی بگیرد. کسی اگر ایشان را نمی‌شناخت، از وضع ظاهری‌اش نمی‌توانست پی ببرد که سردار است. حتی با وجود اینکه اتومبیلی با راننده در اختیار داشت، با سرویس محل کار تردد می‌کرد. صبح‌ها با سرویس به سر کار می‌رفت و اگر کارش تا دیر وقت طول می‌کشید، با اتومبیل محل کار به خانه می‌آمد.

راننده ایشان (آقای صفری) تعریف می‌کند که یک روز صبح زود برای رفتن به فرودگاه قرار گذاشتیم ولی خواب ماندم و دیر رفتم. به دنبال حاج آقا رفتم و سوارشان کردم. خلاصه به پرواز نرسیدیم ولی شهید تقوی من را کوچکترین توبیخی نکرد و گفت: شاید صلاح بوده تا به این پرواز نرسیم.

حاج حمید همیشه با پای پیاده به نماز جمعه شهرری می‌رفتند و به شرکت در این مراسم اهمیت زیادی می‌دادند.

شهید تقوی هر جایی که جلسه بود یا جمعی حضور داشتند، دنبال جای تکیه نمی‌گشت و همان وسط و رو به قبله می‌نشست.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۴ ، ۲۲:۱۳
مجید

سند تفاوت رفتار ایران و عراق در جنگ+عکس

چهارشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۰۷ ب.ظ

سند تفاوت رفتار ایران و عراق در جنگ+عکس

1435725106754_01334503280392198866.jpg

اگرچه عراقی‌ها در عملیات «کربلای4» ضدهوایی‌های چهارلول خود را علیه رزمندگان ایرانی به کار انداختند و ناجوانمردانه خط‌ شکنان ما را به شهادت رساندند، ولی ایرانیان هیچ‌گاه در تاریخ جنگ‌ تحمیلی دست به چنین کشتار بی‌رحمانه‌ای نزدند.

به گزارش سرویس «فرهنگ‌حماسه» ایسنا، در هر جنگی کشتن و کشته شدن وجود دارد اما اینکه دو طرف تخاصم چگونه و با چه روش یا جنگ‌افزاری و در چه موقعیتی به مقابله با دشمنان خود بپردازند تا او را زمینگیر کنند بسیار جای بحث دارد.

در طول جنگ هشت ساله عراق علیه ایران بارها و بارها شاهد نقض پروتکل‌های بین‌المللی در رابطه با اسرای جنگی و مجروحین توسط رژیم بعث عراق بوده‌ایم. نیروهای عراقی که بیشترشان بویی از انسانیت نبرده بودند و تمام وجودشان پر از کینه، خوی وحشیگری و جنایت بود به دفعات بسیار رزمندگان ایرانی را به فجیع‌ترین شکل به شهادت رساندند.

نمونه‌ای از این جنایت‌ها را در همین چند هفته گذشته و پس از اعلام خبر کاوش پیکرهای 175 غواص و خط شکن شهید که برخی از آن‌ها دسته‌بسته زنده بگور شده بودند شاهد بودیم. رزمندگان ایرانی در زمان هشت سال دفاع مقدس بارها و بارها با این چنین رفتارهایی از نزدیک در مناطق عملیاتی مواجه بوده‌اند،اما پس از اینکه نیروی دشمن به اسارت آن‌ها درمی‌آمد به دلیل حفظ کرامت انسانی با او همچون یک انسان و اسیرجنگی برخورد می‌کردند و هرگز از روی کینه و دشمنی درصدد آسیب رساندن یا کشتار آن‌ها بر نمی‌آمدند.

این روش و منش پیش از آنکه برگرفته از قانون‌های بین‌المللی باشد ریشه در عقاید و آموزه‌های دینی ما مسلمانان و بویژه ایرانیان داشت که امام خمینی (ره) بر این اصل توصیه مؤکد داشته‌اند.در حقیقت سرشت گریز از خونریزی سفارشی است که همواره مولا علی(ع) به فرزندان خود پیش از آغاز جنگ‌ها کرده است.

سردار حسین علایی

در همین راستا سردار دکتر حسین علایی روایت می‌کند:

ما می‌توانستیم همه آن‌ها را خلاص کنیم

« بهمن‌ماه سال 1364 در منطقه عملیاتی «فاو» حدود 200 عراقی به دلیل جزر و مد آب در بستر رودخانه‌ای باتلافی گیر کرده بودند و نمی‌توانستند بیرون بیایند. آنها در باتلاق فرو می‌رفتند و نمی‌توانستند حرکتی انجام دهند.ما می‌توانستیم همه آن‌ها را بکشیم اما با این حال حتی یک نفر از رزمندگان ایران به طرف آنها شلیک نکرد و علیرغم اینکه به نیرو نیاز داشتیم با این حال تعدادی از نیروهای خودمان را در آنجا مستقر کردیم تا با طناب جان تک تک عراقی‌ها را نجات دهند.

این مصداق‌ نشان می‌دهد که حتی در شرایط خاص هم به عراقی‌ها تیر خلاصی شلیک نکردیم و تا آنجا که من فرمانده بودم هیچگاه ندیدم کسی تیر خلاص شلیک کند. در حقیقت این رفتار نیروهای ایرانی برگرفته از عقیده امام(ره) بود که معتقد بودند:عراقی‌ها فریب خورده‌اند و ما باید آنها را از دست صدام نجات بدهیم.»

عراقی‌هایی که در باتلاق فرو می‌رفتند

سردار حسین علایی در کارنامه فعالیت‌های خود مسئولیت‌هایی همچون فرماندهی سپاه آذربایجان‌شرقی از ابتدای سال 1359، فرماندهی بسیج مستضعفین آذربایجان‌شرقی در زمان قبل از الحاق به سپاه از اواخر سال 1359، فرماندهی سپاه آذربایجان‌غربی در سال 1360، جانشینی واحد طرح و عملیات ستاد مرکزی سپاه در سال 1361،ریاست ستاد قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) سپاه از اواخر سال 1362، تشکیل «قرارگاه نوح نبی(ع)» و تصدی فرماندهی آن از سال 1363، تأسیس نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال 1364 و تصدی فرماندهی آن در دوران دفاع‌مقدس و تا سال 1369، قائم مقامی وزیر دفاع وقت از سال 1370 و ریاست ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سال 1376 تا 1379 را دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۰ تیر ۹۴ ، ۲۲:۰۷
مجید

هاشمی‌رفسنجانی:

ظرفیت الگو شدن را داریم/ کسی جرأت برخورد با مانع‌تراشان را ندارد

1433171835690_hemmat khahi-11.jpg

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه ایران و مکتب اهل بیت(ع) می‌توانند رهبر فکری جهان اسلام باشند، تاکید کرد: ظرفیت این کار را داریم اما این مهم، شرایطی دارد که باید برآورده شود و موانعی وجود دارد که فعلاً کسی جرأت نمی‌کند با مانع‌تراشان برخورد کند.

به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی،در نشست علمی اعضای حلقه دانش و فناوری شورای آزاداندیشی دینی، اندیشه آزاد و آزادی اندیشه را یک اصل اساسی در اسلام و از مصرّحات آیات در قرآن و روایات خواند و گفت: یکی از ضرورت‌های تربیت‌ دینی نسل حاضر و ترسیم آینده‌ای روشن، اثبات آزاداندیشی دینی و وجود آن در جوامع اسلامی است.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نقادی تفکرات مخالف آزادی اندیشه و وجود آن در سطوح مختلف جامعه را برای اصلاح روش‌های کنونی، ضروری توصیف و خاطر نشان کرد: اینکه باید حرف‌های دیگران را شنید و بهترین‌ها را انتخاب کرد، صراحت قرآنی و تبیین نظر اسلام است.

هاشمی رفسنجانی، تلاش برای تحقق عدالت بین نسلی را وظیفه هر نسلی دانست و استفاده درست نسل امروزی از منابع موجود را به عنوان یکی از مسایل جدّی مورد تأکید قرار داد و با انتقاد از سیاست‌هایی که طی سالیان طولانی برداشت ناصحیح از منابعی که به همه نسل‌ها تعلق دارد، اظهار کرد: حفاظت از منابع زیرزمینی برای نسل‌های آینده و حتی جلوگیری از سیر شتابان تخریب محیط زیست و آلودگی آن، از وظایف انسانی، اسلامی، ملی و حاکمیتی ماست.

وی در پاسخ به سیاه‌نمایی‌های افراطی بعضی‌ها گفت: باید به این واقعیت توجه داشته باشیم که هزینه‌های زیربناهای ماندگار که امروز در آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها صورت می‌گیرد متعلق به نسل آینده است که قدرتی برای ایران در سال‌های بعد می‌شوند و مخصوص نسل موجود نیست.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از سخنان خود به تناسب گزارش‌های مطرح شده در این جلسه در مورد موضوع قوانین فیزیک و هستی خود کنترل، با یادآوری شبهات یهود که دست خدا را برای ادامه تحول در سیر آفرینش بسته می‌دانند، به آیه « وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ» اشاره کرد و گفت: از مجموعه آیات قرآن چنین استنباط می‌شود که نشان از قدرت لایزال خداوندی در همه مراحل آفرینش وجود دارد و در مقابل کسانی که معتقد به خوداتکایی دنیا و تداوم آفرینش براساس سنن هستند، باید بپذیریم که اراده خداوندی فوق همه اینهاست.

هاشمی رفسنجانی با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه ایران و مکتب اهل بیت(ع) می‌توانند رهبر فکری جهان اسلام باشند، تاکید کرد: ظرفیت این کار را داریم اما این مهم، شرایطی دارد که باید برآورده شود و موانعی وجود دارد که فعلاً کسی جرأت نمی‌کند با مانع تراشان برخورد کند.

وی با انتقاد از وجود بعضی از افراطیون در محیط‌های دانشگاهی و حوزوی و تهدید دانشمندان، دانشگاهیان و علما و مراجع از طرف تندرو‌ها، گفت: در اسلامی که علما و دانشمندان به صراحت قرآن دارای مقام و جایگاه رفیع هستند « یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجات‏ »، نباید برای بیان اندیشه‌های علمی خویش محدودیت داشته باشند.

هاشمی رفسنجانی با تبیین اهداف طرح «کرسی های آزاداندیشی»، خاطر نشان کرد: وقتی دیدم اهداف ایشان در حد شعارهای سطحی و چند سمینار تبلیغاتی بر زمین مانده، دست به قلم بردم و کتاب آزاداندیشی دینی را به عنوان مقدمه کار نوشتم که البته باید با استفاده از منابع و مآخذ غنی‌تر شود.

رئیس هیات امنای دانشگاه آزاد با ابراز خرسندی از حضور دانشمندان ایران در مراکز حساس علمی و تحقیقاتی دنیا و همچنین ابراز تأسف به خاطر عدم حضور این دانشمندان در ایران، گفت: باید فضایی ایجاد کنیم تا بزرگان علمی ایران که افتخارات جهانی کسب کرده‌اند، کشورشان را مأوای خود بدانند، آن‌گونه که دانشگاه جندی‌شاپور در ایران قبل از اسلام و حتی در قرون اولیه اسلامی، محل تجمع علمی دانشمندان بود به گونه‌ای که مومن و کافر با هم می‌نشستند و بحث می‌کردند.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با تأکید بر اینکه تفکرات جامد، مانع پیشرفت دانشگاه‌ها و حوز‌ه‌ها می‌شود، افزود: استعدادهای زیادی را به خاطر جمود فکری در برخورد با نوآوری های علمی و دانشمندان و محققان از دست دادیم که بسیار قیمتی‌تر از نفت و منابع دیگر بودند.

هاشمی رفسنجانی اضافه کرد: در زمانه‌ای که علم تا بی‌نهایت به سوی تجزیه می‌رود و رشته‌های فراوانی خلق می‌شود، چگونه می‌توانیم انتظار داشته باشیم که یک نفر در همه‌ی رشته‌ها مرجعیت علمی داشته باشد.

وی با اشاره به برنامه‌های دانشگاه آزاد اسلامی برای نهادینه کردن تحقیق و پژوهش در کشور خاطر نشان کرد: تازگی به این نتیجه رسیدیم که باید در کنار دانشگاه آزاد اسلامی، پژوهشگاه آزاد اسلامی سراسری نیز داشته باشیم تا فرزندان ایران در اقصی نقاط کشور فرصت پژوهش و مطالعه و بروز استعدادهای خود را داشته باشند.

در این جلسه گزارشی کلی در سه موضوع سازه های عدالت بین نسلی در ایران، قوانین فیزیک و هستی خود کنترل و مرجعیت علمی، توسط لطفی دبیر شورای آزاداندیشی دینی و اساتید و صاحب نظران ارایه شد.

حلقه دانش و فناوری، یکی از شش حلقه شورای آزاداندیشی دینی است که براساس منویات مقام معظم رهبری دام ظله العالی و در راستای ترویج و توسعه آزاد اندیشی و آزدای بیان مبتنی بر تعقل و تدین، تشویق صاحب نظران و فرهیختگان کشور و جهان به آزاد اندیشی و ارایه آراء و اندیشه ها با رعایت مبانی و اصول اخلاقی اسلام، تقویت زیر ساختهای علمی و فرهنگی آزاد اندیشی و توانمندسازی اشخاص حقیقی و تشکّل های خصوصی برای آزاد اندیشی در همه حوزه های علمی و دینی، رفع موانع و محدودیت های آزاد اندیشی در همه زمینه های علوم و فنون و تقویت و توسعه ظرفیت های علمی کشور در راستای آزاد اندیشی و فرآیند تولید علم و نظریه پردازی تأسیس شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۴ ، ۲۲:۰۴
مجید

سرکردگان داعش به جان یکدیگر افتادند

چهارشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۵۸ ب.ظ

سرکردگان داعش به جان یکدیگر افتادند

پایگاه اطلاع‌رسانی مجلس اعلای اسلامی عراق نوشت: اختلاف و درگیری خونین بین سرکردگان گروه تروریستی و تکفیری داعش در عراق افزایش یافته است.

 به نقل از العالم، «عبدالامیر الزیدی» فرمانده عملیات دجله گفت: داعش از اختلاف و درگیری خونین بین سرکردگان خود رنج می‌برد به نحوی که برخی از سرکردگان این گروه تروریستی تاکنون به دست همدیگر اعدام شده‌اند.

سومریه نیوز به نقل از الزیدی گفت: اعترافات اعضای دستگیر شده داعش در استان صلاح‌الدین نشان می‌دهد که سرکردگان این گروه تروریستی به ویژه سرکردگان خارجی دچار اختلافات شدید هستند و همدیگر را اعدام می‌کنند.

الزیدی ادامه داد: داعش برای جلوگیری از پیشروی نیروهای ارتش عراق و بسیج مردمی متوسل به بمب‌گذاری اراضی و خودروها شده است و اکثراً از مقابله رو در رو با نیروهای عراقی امتناع می‌کند.

وی افزود: داعش در چند هفته گذشته بیش از 15 فرمانده برجسته خود را در شهر بیجی و اطراف آن از دست داده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۴ ، ۲۱:۵۸
مجید

داستان عکس؛ گرد فقر بر سر بشاگرد

چهارشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۵۲ ب.ظ

داستان عکس؛ گرد فقر بر سر بشاگرد

«آب هست ولی کم است»، این گزاره دقیق نیست. دقیق‌تر، آن است که «آب هست ولی "خیلی" کم است» و برای جایی مثل «بشاگرد»، باید نوشت «آب نیست»، به جرعه‌های آخرش رسیده، حوضچه از آب خالی است و چشم‌ها از دل‌نگرانی، پُر.

دور حوضچه خالی آبی که چونان محتضری نفس‌های آخرش را می‌کشد، حلقه زده‌اند. دست‌وپای کوچک کودکانش رنگ خاک گرفته و تمام اسباب‌بازی‌شان چوب‌های خشک درختانی شده که از کپرها مانده؛ پیرزنی که داغ آفتاب روی داغ از دست دادن همسر و فرزندانش هم افتاده و پیرمردی که از درد به خود می‌پیچد و سر به بیابان می‌گذارد.

نبود آب سالم موجب شیوع انواع بیماری‌ها شده است

این‌ها تصاویر بشاگرد است؛ منطقه‌ای محروم و دور افتاده در هرمزگان با روستاهای کپرنشین. بی‌آبی، فرصت کشاورزی را از مردم روستاها گرفته و موجب بروز و گسترش بیمار‌ی‌های عفونی شده است و جز گوسفندانی چند و نان و پنیری برای زندگی ندارند. هرچند، از وقتی یادمان می‌آید، بشاگرد نمادی از یک منطقه محروم بود و هنوز هم همین بار را به دوش می‌کشد؛ گویی نه خانی آمده و نه خانی رفته!

همت خواهی - عکاس ایسنا - در مجموعه عکس مستند خود، تصاویری منتشر کرده که از سختی‌های زندگی بشاگردی‌ها حکایت دارد؛ از بی‌آبی و خشکسالی گرفته تا نبود بهداشت و شیوع بیماری‌های گوناگون و وضعیت نامناسب تغذیه کودکان و مادران.

او در توضیح تصاویری که منتشر کرده، از نبود راه‌های ارتباطی میان روستاهای بشاگرد و سختی حمل و نقل به عنوان یکی از دلایل فقر غذایی و بهداشتی این شهرستان یاد و تاکید کرده است که «کامل شدن جاده نیمه‌کاره منتهی به روستاهای بشاگرد» می‌تواند تا حد زیادی اوضاع روستاییان را بهبود بخشد.

در این توضیح آمده است: «کودکان بیشتر روستاهای بشاگرد به دلیل فقر مالی خانواده دچار سوء تغذیه هستند و زنان از آغاز دوره بارداری تا زایمان به دلیل نبود مرکز درمانی دوره سخت و خطرناکی را طی می‌کنند. کودکان و زنان زیادی در روستاهای بشاگرد بی‌سرپرست و فقیرند».

او همچنین درباره وضعیت آموزشی در بشاگرد نوشته: «کمتر دانش‌آموزی وارد مرحله دانشجویی می‌شود و بیشتر دختران تنها تا کلاس ششم امکان ادامه تحصیل دارند».

بشاگرد در شرق تنگه هرمز قرار دارد که پیشتر بخشی از جاسک به حساب می‌آمد اما از سال 1387 شهرستان جداگانه‌ای شد به مرکز سردشت و اکنون بیش از 40 هزار نفر جمعیت دارد. براساس آمار، نصف این جمعیت در حال حاضر بیکار هستند که این مسأله یکی از دلایل تشدید فقر منطقه محسوب می‌شود.

دخترک بشاگردی در حال بازی در کپر در حال ساخت

پیرزنی که شوهر و فرزندانش را در دعوای اهالی دو روستا از دست داده و خود نیز بیمار است

پیرمردی که به دلیل بیماری داخلی، گاه از شدت درد، سر به بیابان می‌گذارد

بیشتر دخترها به دلیل محرومیت ناچارند فقط تا کلاس ششم تحصیل کنند

تعداد زیادی از کودکان بشاگرد دچار سوءتغذیه و بیماری‌های ناشی از فقدان بهداشت هستند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۴ ، ۲۱:۵۲
مجید

بغداد هنوز نفس می کشد داستان وعکس

چهارشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۴۹ ب.ظ

داستان عکس؛ بغداد هنوز نفس می‌کشد

این روزها وقتی به عراق فکر می‌کنیم، جنگ و کشتار و مین‌های کنار جاده و از همه بدتر، داعش و کشتارهای عجیب و غریبش به ذهن می‌آید. اما زندگی در عراق روی دیگری هم دارد؛ عکس‌هایی شاد و رنگی از بغداد که زندگی در تک‌تک فریم‌هایش جریان دارد و آدم‌ها با وجود حضور مداوم سایه جنگ بر کشورشان هنوز لبخند به لب زندگی می‌کنند، روی دیگر سکه‌ زندگی در عراق است.

زندگی عصرهای تابستان در بغداد پر از رنگ و موسیقی و شادی است

می‌گویند وقتی داعش موصل را می‌گیرد و به بغداد نزدیک می‌شود، برای چند روزی بغداد دیگر بغداد نمی‌ماند، شهر سکوت و ترس می‌شود و کسی از خانه بیرون نمی‌آید. اما انتشار خبرِ حضور ایران و سردار سلیمانی در عراق، زندگی را دوباره به بغداد باز می‌گرداند و ایرانی‌ها این روزها در عراق محبوب‌تر از گذشته‌اند.

زندگی در بغداد، زندگیِ در سایه ترس و جنگ است؛ زندگی آدم‌هایی است که با وجود تیربارهای کمین گرفته در خیابان، ایست بازرسی‌های پرتعداد و فضای امنیتی حاکم بر شهر، خود را به دستِ ترس نداده‌اند و دست از سر موسیقی و تفریح و خوشی برنداشته‌اند.

دجله هنوز همان دجله است؛ رود پرآبی که نیلی‌اش را در بغداد پهن کرده، ساحل رود تفرجگاه عصرهای تابستانه بغداد است، صدای موسیقی با ریتم تند عربی بر قایق‌های روان بر رود از دور می‌آید و با خنده‌های از ته دل در هم می‌آمیزد. جوانان بغدادی پی خوشی می‌گردند و انگار جوان‌های تهرانی سال‌های پیش هستند و در حال عبور از یک دوره پربحران!

بغداد شهری متفاوت است و آنچنان هم فضای شهرهای مذهبی را ندارد، سبک زندگی در این شهر متفاوت است و موسیقی و فست‌فود و حتی کاباره‌ها جزئی از این شهر است؛ البته هنر هم بخشی انکارنشدنی در بغداد محسوب می‌شود.

خیابان «متنبی» در مرکز شهر و از قدیمی‌ترین خیابان‌های بغداد است، اینجا خیابان فرهنگ، کتاب‌فروشی‌ها و گالری‌ها و نمایشگاه‌های هنری است، در سال‌های اخیر مرکز گفت‌گوهای فرهنگی و تجمعات صنفی و اجتماعی هم هست. خیابان پر جنب و جوش و زنده‏‌ای که نقش فراوانی در شکل‌گیری فرهنگ معاصر عراق در میانه جنگ و بحران دارد.

قایق‌ها بر دجله با ریتم تند موسیقی عربی شناورند

عراق از سال 2003 تا به حال درگیر جنگ است؛ جنگی که یک روز حاصل حمله نیروهای ائتلاف است و روز بعد آتش اختلافات قومی و مذهبی تکه تکه‌اش را می‌سوزاند. بر اساس برخی آمار منتشر شده از تعداد کشته‌شدگان در عراق، در سال گذشته میلادی، 17 هزار نفر غیرنظامی در عراق جان باخته‌اند و خشونت‌ها در عراق از سال 2003 تا سال 2014، جان 202 هزار نفر غیرنظامی را گرفته است. همچنین جنگ در عراق از سال 2003 خانه و کاشانه پنج میلیون نفر را هم گرفته و آنها را آواره است.

حالا هم داعش هر روز تن بی‌جان عراق را می‌لرزاند. تا همین چند وقت پیش داعش در نزدیکی بغداد بود و بیم افتادن پایتخت به دست نیروهای «دولت اسلامی عراق و شام» نامی که گروه تروریستی داعش بر خود نهاده، هنوز در جان این مردم است. اما مگر می‌شود زندگی را تعطیل کرد؟

* * *

همت خواهی - عکس ایسنا - در سفری به عراق، فرصتی را برای گذر از کوچه‌ها و خیابان‌های بغداد اختصاص داده و عکس‌هایی از جریان زندگی در پایتخت کشور همسایه تهیه کرده که در قالب گزارشی تصویری با عنوان «زندگی در بغداد» منتشر شده است. در توضیح کوتاه این گزارش تصویری آمده است: «گزارش زیر حاوی عکس‌هایی از حال و هوای شهر بغداد پایتخت کشور عراق در این روزهاست».

ایسنا - آزاده شمس

خیابان متنبی، مرکز فرهنگ و جمع شدن جوانان بغدادی است

نمایشگاه فرهنگی در متنبی، مرکز فرهنگ و هنر بغداد

زندگی در بغداد، زندگی در سایه جنگ و ترس

یک بعدازظهر خانوادگی بغداد

برگزاری محفل شعرخوانی در یکی از بناهای فرهنگی خیابان متنبی

اجرای موسیقی در موزه مردم‌شناسی بغداد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۴ ، ۲۱:۴۹
مجید

ظریف: هیچ ضرب‌الاجلی برای مذاکرات تعیین نشده است/ پیشرفت داشته و خواهیم داشت

1435482793793_untitled (1 of 5).jpg

وزیر خارجه کشورمان گفت که در مذاکرات پیشرفت داشته و در آینده هم پیشرفت خواهیم داشت.

به گزارش خبرنگار انرژی هسته‌ای خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) اعزامی به وین، محمد جواد ظریف پیش از نشست امروز خود با جان کری به خبرنگاران و رسانه‌های تصویری که برای لحظاتی به اتاق مذاکرات راه یافتند گفت: هیچ ضرب‌الاجلی برای مذاکرات تعیین نشده است و ما به کار ادامه می دهیم و پیشرفت خواهیم داشت و از هر فرصتی برای پیشرفت کار استفاده می‌کنیم.

وی هم چنین درباره سفر آمانو به تهران گفت که ما از مدیرکل آژانس برای سفر به تهران دعوت کردیم.

وزیران خارجه ایران و آمریکا تاکنون شش دور مذاکره داشته‌اند.

هم چنین از صبح روز چهارشنبه معاونان وزیران خارجه ایران و آمریکا دیدار کردند که هم چنان مذاکراتشان ادامه دارد. در این بین علی اکبر صالحی و ارنست مونیز به طور جداگانه و سپس در جلسه عمومی هیات های مذاکره کننده دو طرف گفت‌وگو و شرکت کردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۴ ، ۲۱:۴۳
مجید

افق مذاکرات هسته‌ای، مثبت و امیدوار کننده است

چهارشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۴۰ ب.ظ

رییس دفتر رییس‌جمهور:

افق مذاکرات هسته‌ای، مثبت و امیدوار کننده است

IMAGE635202849387421875.jpg

رییس دفتر رییس‌جمهور، افق پیش روی مذاکرات هسته‌ای را مثبت و امیدوار کننده توصیف کرد و گفت: در حال حاضر ماموریت بزرگ پیش روی اتاق‌های بازرگانی مشترک بین ایران و دیگر کشورها بویژه ایران و ایتالیا، برای فصل نوین در مناسبات بین المللی اقتصادی ایران در دوران پس از تحریم آماده است.

به گزارش گروه دریافت خبر ایسنا، محمد نهاوندیان عصر روز گذشته(سه‌شنبه) در جلسه مشترک اتاق های بازرگانی، صنایع و معادن ایران ایتالیا افزود: اگر چه کار مذاکرات هسته‌ای تمام نشده اما همین که به جای استفاده از زبان تهدید، اعمال نظرهای یک طرفه و اعمال مواضع یک جانبه، طرفین به منطق و اهداف مشترک دست پیدا کردند، دلیل کافی است که نسبت به آینده مذاکرات و حصول توافق خوشبین باشیم.

رییس دفتر رییس جمهور تاکید کرد: در حوزه مسائل هسته‌ای طرف مقابل خواسته‌های خود را محدود به این مسئله کرد که برنامه هسته‌ای ایران هدف تسلیحاتی را دنبال نکند که از منظر جمهوری اسلامی ایران این مسئله تحصیل ماحصل بود چراکه ایران بارها اعلام کرده که هدف تسلیحاتی را در برنامه هسته ای خود دنبال نکرده و نمی کند اما در عین حال باید حقوق پیشرفت هسته‌ای را همانند دیگر حوزه ها دنبال کند و اذعان طرف مقابل به این مسئله زمینه حصول توافق را به طور جدی فراهم کرد.

نهاوندیان با اشاره به رفت و آمدهای هیات های اقتصادی مختلف از سراسر جهان به ایران در طول ۲۲ ماه گذشته اظهار داشت: این مسئله به خوبی نشان داد که در مذاکرات هسته ای نیز طرف های مقابل تمایل فراوانی برای گسترش همکاری های اقتصادی با جمهوری اسلامی ایران دارند.

رییس دفتر رییس جمهور اضافه کرد: در حال حاضر زمان حرکتی جدید برای اتاق های بازرگانی ایران و ایتالیا فرا رسیده است که اقتصاد این دو کشور بیش از پیش با امکانات و ظرفیت های یکدیگر آشنا شوند.

نهاوندیان با تاکید بر اینکه افزایش شفافیت و رقابت اقتصادی در کشور، اولین و مهم‌ترین دستاورد رفع تحریمهاست، گفت: ملت ایران اگرچه پایمردانه در مقابل تحریم های اقتصادی ایستادگی کرد اما هزینه عدم شفافیت و کاهش رقابت در بازارها را مصرف کنندگان ایرانی پرداختند.

رییس دفتر رییس جمهور تصریح کرد: زمان آن رسیده که تولید کننده، مصرف کننده و ارائه کنندگان خدمات در اقتصاد ایران همه گزینه های مختلف رقابتی را مدنظر قراردهند و بهترین و کارآمدترین راه را انتخاب نمایند.

نهاوندیان با تاکید بر اینکه در رقابت برای دسترسی و حضور در بازار ایران، ملاک درجه آمادگی برای مشارکت هرچه بیشتر است، افزود: موسسات مالی و ارائه کنندگان خدمات مالی ایتالیایی می توانند در کنار صنعتگران این کشور زمینه های حضور سریعتر و گسترده‌تر را برای حضور در اقتصاد ایران فراهم کنند.

نهاوندیان با بیان اینکه مزیت رقابتی اقتصادی ایتالیا در مقایسه با سایر رقبا، شاکله اقتصادی مبتنی بر بنگاه های کوچک و متوسط است، ادامه داد: با توجه به جمعیت جوان ایران و مسئله جدی اشتغال، سیاست دولت به طور قاطعانه حمایت از بنگاه های متوسط و کوچک است.

رییس دفتر رییس جمهور افزود: همین هم‌سازی و هم‌ساختاری اقتصاد دو کشور، فرصت ویژه ای برای اقتصاد ایران و ایتالیا فراهم می کند.

نهاوندیان در ابتدای سخنان خود با ابراز خرسندی برای برگزاری این نشست مشترک گفت: این جلسه نقطه آغاز ورود به یک فصل جدید مناسبات اقتصادی بین ایران و ایتالیا است.

رییس دفتر رییس جمهور افزود: اتاق های مشترک بازرگانی از جمله ایران و ایتالیا وظیفه مهم زنده نگداشتن کانال های اقتصادی دو کشور با وجود فشارها در دوران تحریم های ظالمانه علیه ایران را بر دوش داشته‌اند.

نهاوندیان تاکید کرد: ضررهای متعدد این تحریم‌ها برای اقتصاد ایران و ایتالیا و همچنین مقامات سیاسی جهان این نکته را گوشزد می کند که آثار سوء تحریم‌ها تنها محدود به کشور تحریم شونده نبوده بلکه سایر کشورها را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.

رییس دفتر رییس جمهور تصریح کرد: مطمئن هستیم اقتصادهایی که با توجه به اهمیت و نقش اقتصاد ایران ارتباطات خود را با کشور حفظ نمودند و در شرایط پرفشار تحریم از طرق ممکن برای حفظ پیوند استفاده کردند، ثمرات این حفظ رابطه را در دوران پس از تحریم که دوران شکوفایی و جهش برای اقتصاد ایران است، کاملا لمس خواهند کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۴ ، ۲۱:۴۰
مجید

یا یک توافق خوب یا خوداتکایی

چهارشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۳۷ ب.ظ

یا یک توافق خوب یا خوداتکایی

توضیحات تخت‌روانچی درباره اجرای پروتکل الحاقی و دسترسی‌ به تاسیسات

hamid forootan-4-58.jpg

معاون وزیر امور خارجه کشورمان گفت: هنوز موضوعات حل نشده‌ای درباره‌ی مساله‌ی مربوط به برنامه هسته‌ای و تحریم‌ها وجود دارد.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مجید تخت‌روانچی، مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران در گفت‌وگو با بولتن دانشمندان هسته‌ای آمریکا در پاسخ به سوالی درباره‌ی این که طرف غربی در مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 1+5 موارد جدیدی را به این مذاکرات افزوده و این که آیا همه طرف‌ها هنوز در چارچوب تفاهم لوزان گفت‌وگو می‌کنند یا نه؟ افزود: آن چه ما در لوزان به دست آوردیم یک تفاهم بود نه توافق، راه‌حلی برای پایان دادن به برخی اختلافات. اینجاست که تفاوت وجود دارد. ما زیرچتر این تفاهم کلی کار کردیم اما باید بگویم که در لوزان زمان کافی برای پرداختن به جزییات نداشتیم.

معاون وزیر امور خارجه کشورمان ادامه داد: بنابراین ما و دیگر شرکای‌مان تلاش کرده‌ایم تا ببینیم می‌توانیم مسائلی که برای هر دو طرف اهمیت دارد را حل کنیم یا نه؟ زمانی که شما درباره‌ی کلیات صحبت می‌کنید می‌توانید با سرعتی کم‌تر یا بیش‌تر اعلام موافقت کنید اما وقتی وارد جزییات می‌شوید به زمان بیش‌تری نیاز دارید. برخی مواقع لازم است که پافشاری کنید. بنابراین کار ساده‌ای نیست که به سرعت به پایان همه چیز دست یابید. اما ما منطق لوزان را دنبال می‌کنیم.

تخت‌روانچی درباره‌ی موضوعات حل نشده و این که آن‌ها بیشتر سیاسی هستند یا فنی؟ بیان کرد: باید بگویم هر دو. مسائلی مربوط به هر دو جبهه وجود دارد. از آن‌جایی که در مرحله حساسی قرار داریم من نمی‌خواهم وارد جزییات شوم. اما در خصوص هر دو موضوع اصلی یعنی هسته‌ای و تحریم‌ها هنوز مسائل فنی برای حل شدن وجود دارد. صادقانه باید بگویم که علاوه بر این، تصمیمات سیاسی نیز باید اتخاذ شوند.

او افزود: از طرفی دیگر باید تاکید کنم که ما در لوزان در بعد هسته‌ای وارد جزییات زیادی شدیم. ما درباره‌ی تحریم‌ها نیز رایزنی کردیم اما در مقایسه با آنچه درباره‌ی مساله هسته‌ای به‌دست آوردیم درباره‌ی تحریم‌ها حاصل نشده است. اکنون این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است و همان طور که گفتم اگر در مساله‌ی هسته‌ای وارد جزییات شده‌ایم باید درباره‌ی مساله‌ی تحریم‌ها نیز همین کار را انجام دهیم.

معاون وزیر امور خارجه ایران درباره‌ی نقش مجلس ایران در روند مذاکرات هسته‌ای گفت: همانطور که می‌دانید چند روز پیش مجلس قانونی را تصویب کرد که به تایید شورای نگهبان رسید. ما (برای توافق) به تایید آن‌ها نیاز نداریم اما وزارت امور خارجه باید توافق را به مجلس ارائه دهد و هر 6 ماه یک بار گزارش به روز شده‌ای را به مجلس تحویل دهد. هم‌چنین شروط دیگری در این قانون وجود دارد. به عنوان مثال ما باید در چارچوب مصوبه‌ی مجلس عمل کنیم. مجلس در این زمینه بسیار فعال است.

تخت‌روانچی ادامه داد: تصویب پروتکل الحاقی باید از طریق مجلس انجام شود و ما معتقدیم که علاوه بر پروتکل الحاقی حتی اجرای این شروط نیز باید منوط به تایید مجلس باشد. ما به عنوان دولت باید به حرف مجلس گوش دهیم و آن‌ها چارچوب عملکرد ما را تعیین می‌کند.

وی تصریح کرد : اگر توافقی حاصل شود یک توافق خوب خواهد بود. این چیزی است که همه ما و نه فقط ایران می‌خواهیم. این توافق باید در چارچوب آن چه رهبر معظم انقلاب و مجلس تعیین کرده‌اند باشد و در این صورت است که اجرای توافق روان و ساده خواهد بود.

معاون وزیر امور خارجه کشورمان درباره ی روند اجرای پروتکل الحاقی و بازرسی از تاسیسات نظامی گفت: پیش از هر چیز باید ببینیم که تعهدات بین‌المللی ایران چه چیزی است. ما با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی توافق پادمانی داریم که سال‌ها بر اساس آن عمل کرده‌ایم و تاکنون هیچ مساله‌ای درباره‌ی این ابزار وجود نداشته است.

او افزود: علاوه بر این مساله‌ی پروتکل الحاقی وجود دارد. ما در سال‌های 2003 تا 2005 به مدت دو سال آن را اجرا کردیم. آژانس برای رفتن به نقاط مختلف در ایران به انتخاب خود آزاد بود و هیچ مشکلی درباره‌ی مکان‌هایی که آژانس خواستار بازدید از آن و گفت‌وگو درباره‌ی آن بود وجود نداشت. بنابراین تا جایی که سابقه‌ی ما درباره‌ی اجرای پروتکل الحاقی در سال‌هایی که آن را داوطلبانه اجرا کردیم نشان می‌دهد، حتی یک مشکل هم وجود نداشت.

تخت‌روانچی خاطرنشان کرد: بازرسان کار خود را در ایران انجام داده‌اند. ایران علاوه بر این تحت کنوانسیون تسلیحات شیمیایی، دسترسی به تاسیسات نظامی را فراهم کرد. بنابراین هر گاه صحبت از تعهدات ما طبق الزامات مشروع بین‌المللی به میان می‌آید ما هیچ مشکلی نداشته‌ایم.

وی هم‌چنین گفت:‌ ما اکنون در حال ورود به مرحله جدید هستیم و اگر به یک توافق نهایی دست پیدا کنیم شامل پروتکل الحاقی خواهد بود. ما در متن به اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی اشاره کرده‌ایم که این تا زمان آخرین مرحله یعنی تصویب آن توسط مجلس ایران خواهد بود. این بدین معنی است که اجرای پروتکل به بخشی از قوانین ملی ایران تبدیل می‌شود. بنابراین اگر به یک توافق دست پیدا کنیم ایران ملزم به پیروی از پروتکل الحاقی است که شامل دسترسی‌های مدیریت شده می‌شود.

تخت‌روانچی بیان کرد: اگر شما به سوالات و تحولات اخیر درباره‌ی این که آیا ایران امکان دسترسی مدیریت شده را فراهم می‌کند اشاره دارید باید بگویم که نمی‌توانم آن را در خلاء مورد بحث قرار دهیم. شما باید ببینید که این موضوع کجا و در چه قالبی مطرح شده است. اگر به یاد بیاورید زمانی که یک سری تفاهمات در لوزان به دست آمد ایده‌ی دسترسی به سایت‌های نظامی ایران در هر زمان و در هر کجا مطرح شد. این موضوع نگرانی‌هایی را درباره‌ی هدف اصلی این ایده به وجود آورد. این که این کار مربوط به توافق است یا درباره‌ی سر درآوردن از این که در نیروی نظامی ایران چه می‌گذرد.

این دیپلمات ارشد ایرانی تاکید کرد:‌ ما به هیچ کس اجازه نمی‌دهیم وارد مجموعه‌های نظامی‌مان شود. چون پروتکل الحاقی به این معنی نیست که بازرسان هر کجا خواستند را بازدید کنند و برای این که هر کاری خواستند انجام دهند و با هر که خواستند صحبت کنند دست بازی داشته باشند. بلکه پروتکل الحاقی به معنی فراهم کردن دسترسی به نواحی مشخص است که مدارکی دال بر خطاهایی ادعایی وجود داشته باشد که اسناد مربوط به آن هم باید به اعضا ارائه شود.

معاون وزیر امور خارجه کشورمان ادامه داد: من فکر نمی‌کنم که در آینده برای اجرای پروتکل الحاقی مشکلی وجود داشته باشد. می‌دانید این موضوع درباره‌ی مواردی خاص است نه هر موردی. به طور قطع این مساله مردم را نگران می‌کند. من نمی‌توانم تصور کنم که به عنوان مثال آمریکا اجازه چنین کاری را بدهد. این حساسیت صرفا مختص ایران نیست. هیچ کشوری در تاسیسات نظامی‌اش را باز نمی‌کند و ایران هم از این امر مستثنی نیست. ما می‌خواهیم با فراهم کردن دسترسی روزانه به بازرسان کار آژانس را راحت‌تر کنیم.

این دیپلمات ارشد ایرانی درباره‌ی مساله لغو تحریم‌ها و موضع ایران در این باره گفت: از همان ابتدای مذاکرات ما تاکید داشتیم هر آن چه انجام می‌دهیم باید هم راستا و متناسب با آن چیزی باشد که طرف مقابل انجام می‌دهد. منظور من این نیست که هر آن چه ایران درباره‌ی برنامه‌ی هسته‌ای‌اش انجام می‌دهد باید طرف مقابل هم همان را اجرا کند؛ قطعا این نیست، اما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که کارمان را انجام دهیم، تعهدات‌مان را اجرا کنیم و صبر کنیم تا طرف مقابل تعهداتش را اجرایی کند. بنابراین باید یک هم‌زمانی وجود داشته باشد. ما به دوستان‌مان در گروه 1+5 گفته‌ایم که ایران آماده است یک سری گام‌ها در خصوص مساله‌ی هسته‌ای را در مرحله اول انجام دهد به شرط آن که اطمینان یابیم طرف مقابل هم تعهداتش را انجام می‌دهد. ما هنوز در حال بحث درباره‌ی این موضوعات هستیم.

او ادامه داد: اما مساله‌ی هم‌زمانی چیزی است که ما روی آن پافشاری می‌کنیم. این که ایران سهم خود را انجام دهد و طرف مقابل نیز به طور هم‌زمان سهم خود را اجرایی کند. اما این کار نمی‌تواند بر این مبنا باشد که طرف دیگر منتظر بماند تا ما کارمان را انجام دهیم و بعد آن‌ها درباره آن چه می‌خواهند انجام دهند تصمیم بگیرند. مساله‌ی هم‌زمانی چیزی است که روی آن پافشاری کردیم و من فکر می‌کنم که همکاران‌مان آن را درک کرده‌اند. آن‌ها همان فکری را دارند که ما داریم و از نظر من قابل حل شدن است.

معاون وزیر امور خارجه کشورمان در پایان در پاسخ به این سوال که اگر توافقی حاصل نشود چه تاثیری بر دولت خواهد گذاشت؟ بیان کرد: می‌دانید ما همیشه با همه بسیار صادق بوده‌ایم. اگر توافقی به دست آید به نفع ما، به نفع منطقه و به نفع 1+5 است. این واقعا یک بحران ساختگی است. اما یک توافق برای این که پایدار باشد باید خوب باشد. در عین حال دست نیافتن به یک توافق پایان جهان نیست. دولت کنونی تلاش می‌کند تا از وابستگی به نفت در اقتصادش فاصله بگیرد و از این که گروگان قیمت نفت باشد رهایی یابد. بنابراین در سال‌های آینده امیدواریم که این وابستگی به صفر برسد. ما می‌دانیم که کار مشکلی خواهد بود و هیچ کس نمی‌تواند انکار کند که نداشتن ارز خارجی دشوار است اما ما معتقدیم که باید یک توافق خوب داشته باشیم، یا در غیر این صورت به خودمان اتکا کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۴ ، ۲۱:۳۷
مجید