چرا در فرهنگ اسلام دیه زن و مرد متفاوت هستند
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از شبهات و سوالاتی که نوعاً ذهن و فکر بعضی از افراد را به خود مشغول ساخته و در مواردی نیز بهانهای برای خدشه وارد کردن به دین مبین اسلام شده است. موضوع تفاوت دیه زن ومرد در دین مبین اسلام است.به این معنا که چرا دیه زن و مرد برابر نیست؟جواب این سوال در در ضمن چند نکته بیان میکنم.
نکته اول: در قرآن کریم، فقط در یک آیه، دیه مطرح شده است که آن هم اشاره ای به نصف بودن دیه زن نسبت به مرد نکرده است. بنابراین عمده دلایل در این زمینه، روایات و اجماع فقها است
وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْریرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى أَهْلِهِ إِلاَّ أَنْ یَصَّدَّقُوا فَإِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَکُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْریرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ إِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ میثاقٌ فَدِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى أَهْلِهِ وَ تَحْریرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ وَ کانَ اللَّهُ عَلیماً حَکیماً [نساء/92]
و هیچ مؤمنى را نَسِزَد که مؤمنى را- جز به اشتباه- بکشد. و هر کس مؤمنى را به اشتباه کشت، باید بنده مؤمنى را آزاد و به خانواده او خونبها پرداخت کند مگر اینکه آنان گذشت کنند. و اگر [مقتول] از گروهى است که دشمنان شمایند و [خود] وى مؤمن است، [قاتل] باید بنده مؤمنى را آزاد کند [و پرداخت خونبها لازم نیست]. و اگر [مقتول] از گروهى است که میان شما و میان آنان پیمانى است، باید به خانواده وى خونبها پرداخت نماید و بنده مؤمنى را آزاد کند. و هر کس [بنده] نیافت، باید دو ماه پیاپى- به عنوان توبهاى از جانب خدا- روزه بدارد، و خدا همواره داناى سنجیدهکار است.»
نکته دوم: دیهای که در خصوص قتل غیری عمدی زن ومرد گرفته می شود به هیچ وجه "بهای خون" انسان نیست چرا که ارزش خون انسانها را چه از جنس زن باشند و چه از جنس مرد نمی توان با مال ومنال دنیا مقایسه کرد. چرا که خداوند متعال زن و مرد را از یک جنس خلق کرده است. «خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَة[زمر/6] او شما را از یک نفس آفرید»
«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ [حجرات/13] اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفریدیم، و شما را ملّت ملّت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایى متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. بىتردید، خداوند داناى آگاه است.»
نقش دیه این است که هم مجازات است که طرف حواسش را جمع کند و دیگر از این اشتباهات مرتکب نشود، و هم جبران خسارت اقتصادی نبود فردی است که از بین رفته است، پس به خاطر آنکه دیه بهای خون نیست گفته شود پس خون مرد رنگینتر از خون زن است[1]
با این فرض که دیه برای جبران خسارت وارده به مجنی علیه یا خانواده اوست، گفته میشود از آنجا که مرد نقش بیشتر و مؤثرتری در زندگی اقتصادی دارد، و از بین رفتن و یا صدمه دیدن او لطمه بیشتری به اقتصاد خانواده وارد میآورد، به ویژه که در نظام حقوق اسلام، اداره خانواده و مسؤولیت تأمین معیشت آن با مرد است. بنابراین دیه او باید بیشتر باشد. از این منظر تفاوت دیه زن و مرد، هرگز به معنای پائینتر بودن ارزش زن نیست، بلکه بدان دلیل است که تبعات از دست دادن مرد یا صدمه دیدن او از لحاظ اقتصادی بیشتر از زن است، و حال که قرار است این ضایعه به صورت مادی جبران شود، و در واقع تحت عنوان دیه خسارت داده شود، و طبعاً این تفاوت وضع باید در نظر گرفته شود.
از آنجا که حکم شرعی و قانونی با توجه به وضع غالب تعیین میشود، وضع غالب این است که مرد تأمین کننده هزینه خانواده و دارای نقش مؤثرتر در وضع اقتصادی و مالی است، بنابراین خسارت قابل پرداخت به او یا خانوادهاش تحت عنوان دیه بیشتر از آن تعیین شده است. و امروز بیشتر صاحب نظران با این تبیین تفاوت دیه زن و مرد را توجیه میکنند.
هر چند که باید خاطر نشان کرد در اسلام از نظر بعد انسانی و الهی و ارزشی، تفاوتی بین زن و مرد نیست بلکه تفاوت در بازده اقتصادی است، و حکمت تفاوت دیه به عنوان جبران خسارت نیز بر این معیار توجیه پذیر است[2]
--------------------------
پی نوشت:
[1]. مکارم شیرازی، ناصر، دروس خارج فقه، بحث دیات، روزنامه آموزشی پژوهشی فیضیه، شماره 18، ص 5.
[2]. ر.ک. همان، ص 8ـ5. و جوادی آملی، عبدالله، زن در آئینه جلال و جمال، قم، انتشارات اسراء، چاپ دوم، 1376، ص 421. محمد رشید رضا، المنار، ج 5، ص 332.