پیوند سنتهای الهی با مهدویت (1)
چهارشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۱۵ ب.ظ
(بسم الله الرحمن الرحیم)
چکیده
بین سنتهایالهی و مهدویت در ابعاد اعتقادی، اخلاقی، تربیتی و سیاسی ـ اجتماعی پیوند معناداری وجود دارد. این پیوند، بدین صورت تبیین میشود که با توجه به اینکه خداوند متعال، سنتهای خود را به گونهای ترسیم کرده است که عوامل و شرایط گوناگون در تحقق یا تعجیل و تأخیر این سنتها مدخلیت دارد، در این راستا نقش انسان در تحقق یا تعجیل و تأخیر این سنتها بسیار چشمگیر است؛ بنابراین، ایجاد زمینهها و شرایط تحقق سنتهای الهی ـ به ویژه سنتهای مهم و اساسی تفکر مهدویت؛ سنت پیروزی حق بر باطل، سنت حاکمیت صالحان، غلبه اسلام بر سایر ادیان و سنت جانشینی مستضعفان ـ بر عهده انسانهای متعهد و منتظران است. در این تحقیق، بر اساس هر یک از سنتهای الهی با بهرهگیری از آیات و روایات برخی از وظایف منتظران از جمله پذیرش ولایت و سرپرستی امامان علیهم السلام، تأثیرپذیری از سخنان نورانی و سیر عملی آن بزرگواران بیان خواهد شد.
پیش در آمد
خداوند متعال، سرنوشت جمعیتها و ملتها را مبتنی بر سنتها و قوانین ثابت و تغییر ناپذیر خویش بنا نهاده است. این قوانین، چنان است که هر ملتی سرنوشت خویش را به دست اراده خویش رقم میزند؛ از اینرو در شماری از آیات قرآن کریم، سخن از سنتهای الهی از قبیل سنت انقراض ظلم و ستم، سنت پیروزی حق بر باطل، سنت حاکمیت صالحان، سنت غلبه اسلام بر سایر ادیان و سنت جانشینی مستضعفان، به میان آمده است؛ ولی این سنتها زمانی تحقق مییابد که ملتها و امتها در پی تغییر وضعیت سرنوشت خویش باشند. بدین لحاظ میان سنتها و قوانین الهی در تغییر سرنوشت و بشارت ظهور منجی و تحقق حکومت جهانی حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف پیوندی عمیق وجود دارد. این مقاله، در صدد پاسخگویی به این مسأله است که میان سنتهای الهی و مهدویت و وظایف منتظران، چه ارتباطی وجود دارد؟ همچنین در این نوشتار، سنتهای الهی مرتبط با حقگرایان مطرح میشود.
مفهوم شناسی
سُنَّةُ النّبیّ: طریقته التی کان یتحرّاها، و سُنَّةُ اللّه تعالی: قد تقال لطریقة حکمته و طریقة طاعته، نحو: (سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلًا) (فتح، 23). (وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا) (سوره فاطر، 43)؛ سنت پیامبر، همان روشهای ایشان است که به آنها پایبند است وسنت خداوند، روش حکمت و روش طاعت ایشان است (راغب، 1412ق: ص429).
در کتاب قاموس قرآن علاوه بر مطالب بالا از قول مرحوم طبرسی نقل میکند:
سنّت و طریقه و سیره، نظیر هم هستند (قرشی، 1371ش: ج3، ص342).
پس سنت الهی روش و طریقه و قانونی است که به فرمان خداوند بر عالم حکمفرما میباشد.(1) ابن منظور در لسان العرب سنت الهی را چنین تعریف میکند:
سنة الله أحکامه و أمره و نهیه؛ سنت الهی شامل احکام و امر و نهی الهی میباشد (ابن منظور، 1414ق: ج13، ص225).
لذا به روشها و قوانینی که در افعال الهی وجود دارد و خداوند متعال بر اساس آن، امور عالم و آدم را تدبیر میکند، سنتهای الهی میگویند (ر.ک: مصباح یزدی، 1379: ص425).
مهدویت از دیدگاه اسلام، به معنای اعتقاد به وجود امام زمان و آخرین حجت و ذخیره الهی است که با ظهور و انقلاب جهانی خود، راه پیامبران الهی و خاتم آنان، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را در سراسر گیتی گسترش خواهد داد و قوانین اسلام را به عنوان کاملترین برنامه سعادت بخش، در همه دنیا اجرا خواهد کرد. او ضمن غلبه بر اوضاع فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دنیا، اوضاع جهان را طبق خواست خداوند و بر اساس نیاز واقعی همه مردم دنیا، مرتب و منظم خواهد ساخت و عدالت را در سراسر جهان گسترش میدهد و ظلم و ستم را ریشه کن میسازد.
شیعه معتقد است مهدی موعود، امام دوازدهم و سلالة پاک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میباشد. در این رابطه، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت علی علیه السلام فرمود:
امامان پس از من، دوازده نفر هستند.ای علی! نخستین آنها تو هستی و آخرینشان قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف است. او کسی است که خداوند به دست او مشرق و مغرب زمین را فتح میکند (صدوق، 1395ق: ج1، ص282).
سنتهای حق گرایان و وظایف منتظران
حیات حق مداران و راستی طلبان، همواره قرین الطاف پنهان و آشکار الهی وسنتهایی است که در زندگی آنان جاری بوده و زمینه بهرهمندی هر چه بیشتر از نعمتهای پروردگار و واصل شدن به طریق هدایت و سعادت را فراهم میکند. منتظران دولت و حاکمیت مهدوی لازم است با توجه به این سنن، وظایف خود را شناخته و در راه زمینهسازی ظهور، سهم و بهرهای داشته باشند. برخی از این سنن و وظایف به بیان زیر است:
1. سنت ولایت خداوند بر بندگان صالح
آنچه در این سنت به دنبال آن هستیم، این است که خدا و رسول و امامان علیهم السلام بر مؤمنان ولایت دارند؛ از این رو باید این ولایت و ابعاد آن را شناخت و از آن پیروی کرد. دربارة ولایت خداوند بر بندگان باید دانست که این ولایت، دو گونه است:
الف. ولایت به خالقیت و رازقیت که دربارة مؤمن و کافر یکسان است.
ب. ولایت ناشی از اطاعت و بندگی برابر خدا که به معنای سرپرستی به هدایت تشریعی و تکوینی و فراهم کردن اسباب خیر و توفیق به انجام خیر و اجتناب از شرور است. این هدایت، ولایتی است که ویژه مؤمنان میباشد. بنابر توضیحاتی که داده شد و نیز با استفاده از آیه مبارک (اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ) (بقره، 257) مقصود ما از ولایت خداوند بر بندگان صالح، روشن میشود. بدین ترتیب که مقصود ما، ولایت به معنای دوم (به معنای سرپرستی) است که توضیح داده شد؛ بنابراین مؤمنان با پذیرش خداوند به عنوان ولی و سرپرست خویش، تحت ولایت خداوند باقی میمانند و کفار با سرپرست قرار دادن طاغوت، از تحت ولایت الله (ولایت به معنای دوم) خارج میشوند. ملاصدرا ذیل این آیه مینویسد:
خدا ولی مؤمنان است؛ به این معنا که نصیر و یاور در امور دنیوی و اخروی آنان است. چون خداوند از مؤمن و کافر سخن گفت، خواست متولی امر هریک از این دو گروه را روشن کند و برانگیزاننده خواستههای آنان و مطلوبها و حرکتهای آنان را نیز روشن سازد؛ پس فرمود: «همانا خداوند، سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند»؛ یعنی یاور و کمک کار آنان است در هر آنچه به آن نیاز دارند و مصلحت امور دین و دنیا و آخرتشان در آن است. آنان را وادار و تشویق میکند به رسیدن به تمام مقصودشان به بالاترین مقاماتشان میرساند. (2)
پس از تبیین بحث ولایت خداوند، با استناد به آیة (اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا) در صدد تبیین ولایت رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام هستیم. به همین منظور به بررسی آیه شریف (إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ) (مائده، 55) از دیدگاه مفسران میپردازیم.
مرحوم علامه طباطبایی در رابطه با این آیه میفرماید:
پس آنچه از معانی ولایت در موارد استعمالش به دست میآید این است که ولایت، عبارت است از یک گونه قربی که باعث و مجوز نوع خاصی از تصرف و مالکیت تدبیر میشود. در آیه شریف مورد بحث، سیاقی که از آن استفاده میشود، ولایت خدا و رسول و مؤمنان به یک معنا است. که به یک نسبت ولایت را به همه نسبت داده است (طباطبایی، 1362: ج11، ص22)..
مؤید این مطلب، این جمله از آیه بعدی است که (فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ) (مائده، 56) برای اینکه این جمله دلالت یا دست کم اشعار دارد بر اینکه رسول خدا و مؤمنان از جهت اینکه تحت ولایت خداوند هستند؛ پس سنخ ولایت هر دو، یکی و از سنخ ولایت پروردگار است و خداوند متعال برای خود، دو سنخ ولایت نشان داده است؛ یکی ولایت تشریعی و دیگری ولایت تکوینی.
همچنین علامه طباطبایی در آیه مذکور مصداق «الذین آمنوا» را امیرالمؤمنین میداند که به عقیده شیعه سایر معصومین از فرزندان امام علی علیه السلام هستند.
در اصول کافی نیز ذیل آیه (إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا) از امام صادق علیه السلام چنین نقل فرموده:
«إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ» یعنی خداوند و رسولش، به امور و اموال شما از خودتان سزاوارترند و «الَّذینَ آمَنُوا» یعنی علی و فرزندان امامش، تا روز قیامت.
علامه طباطبایی در آیه مذکور، ولایت خدا و رسول و مؤمنان را یکی دانسته و مصداق «وَ الَّذینَ آمَنُوا» را امیرالمؤمنین علیه السلام میداند. همچنین روایتی که از امام صادق علیه السلام ذیل آیه مذکور نقل شده است، خدا و رسول و امام علی و فرزندانش را بر ولایت مؤمنان سزاوارتر میداند، تا خود مؤمنان.
آنچه پس از تبیین این سنت الهی به دست میآید، این است که خدا و رسول و امامان علیهم السلام بر مؤمنان ولایت دارند؛ بنابراین باید ابعاد این ولایت را شناخت و از آنها پیروی کرد. در پرتو این شناخت و پیروی، وظایف منتظران بر اساس این سنت به دست میآید.
یکی از وظایف منتظران، معرفت امامان علیهم السلام و پذیرش ولایت آنان، به ویژه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. منتظر باید با تأثیرگیری معنوی از سخنان نورانی و سیره عملی امامان علیهم السلام با آن انوار الهی اتصال روحی برقرار کند؛ زیرا شرط ولایتی که موجب غلبه و پیروزی است، حضور نیست؛ بلکه شرطش وجود است. علامت ولایتپذیری، گوش سپردن به رهنمودهای دویست و پنجاه ساله همة امامان علیهم السلام است که نور واحدند. شیفتگی به ولی و کلمات او در تحول درونی شیعه بسیار مؤثر است و مفهوم گسترده پذیرش ولایت، شامل آن نیز میشود؛ بنابراین منتظران علاوه بر اطاعت محض، باید با تربیت خود و انجام وظایف فردی، سیاسی و اجتماعی و زمینهسازی برای ظهور حضرت، موجبات خشنودی آن وجود مبارک را فراهم کنند.
به عبارت دیگر، منتظر واقعی باید به گونهای عمل کند که در تمام حرکات وسکناتش، ولایت پذیری و اطاعت از مولا مشاهده شود، کسی که در گفتار، خود را منتظر حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف میداند؛ ولی در عمل، به گونهای است که آثاری از تبعیت و اتصال معنوی در او دیده نمیشود، «منتظر حقیقی» شمرده نمیشود.
پی نوشت ها :
1. ذکر این نکته لازم است که سنت، به معنای قول و فعل و تقریر معصوم علیه السلام، اصطلاحی روایی است و ما اینجا از سنت، در جایگاه مفهومی قرآنی سخن میگوییم.
2. لما ذکر الله تعالی المومن و الکافر اراد ان یبین ولی امور کل منهما و داعی اشواقهم، و اراداتهم، و حرکاتهم، فقال: الله ولی الذین امنوا ای: نصیرهم و معینهم فی کل ما لهم الیه الحاجه و ما فیه الصلاح فی امور دینهم و دنیاهم و آخرتهم و یشوقهم الی منتهی قصدهم مرمی غرضهم و یوصلهم الی اعلی مقاماتهم و کراماتهم (صدرالمتألهین، 1372: ج4، ص227).
بین سنتهایالهی و مهدویت در ابعاد اعتقادی، اخلاقی، تربیتی و سیاسی ـ اجتماعی پیوند معناداری وجود دارد. این پیوند، بدین صورت تبیین میشود که با توجه به اینکه خداوند متعال، سنتهای خود را به گونهای ترسیم کرده است که عوامل و شرایط گوناگون در تحقق یا تعجیل و تأخیر این سنتها مدخلیت دارد، در این راستا نقش انسان در تحقق یا تعجیل و تأخیر این سنتها بسیار چشمگیر است؛ بنابراین، ایجاد زمینهها و شرایط تحقق سنتهای الهی ـ به ویژه سنتهای مهم و اساسی تفکر مهدویت؛ سنت پیروزی حق بر باطل، سنت حاکمیت صالحان، غلبه اسلام بر سایر ادیان و سنت جانشینی مستضعفان ـ بر عهده انسانهای متعهد و منتظران است. در این تحقیق، بر اساس هر یک از سنتهای الهی با بهرهگیری از آیات و روایات برخی از وظایف منتظران از جمله پذیرش ولایت و سرپرستی امامان علیهم السلام، تأثیرپذیری از سخنان نورانی و سیر عملی آن بزرگواران بیان خواهد شد.
پیش در آمد
خداوند متعال، سرنوشت جمعیتها و ملتها را مبتنی بر سنتها و قوانین ثابت و تغییر ناپذیر خویش بنا نهاده است. این قوانین، چنان است که هر ملتی سرنوشت خویش را به دست اراده خویش رقم میزند؛ از اینرو در شماری از آیات قرآن کریم، سخن از سنتهای الهی از قبیل سنت انقراض ظلم و ستم، سنت پیروزی حق بر باطل، سنت حاکمیت صالحان، سنت غلبه اسلام بر سایر ادیان و سنت جانشینی مستضعفان، به میان آمده است؛ ولی این سنتها زمانی تحقق مییابد که ملتها و امتها در پی تغییر وضعیت سرنوشت خویش باشند. بدین لحاظ میان سنتها و قوانین الهی در تغییر سرنوشت و بشارت ظهور منجی و تحقق حکومت جهانی حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف پیوندی عمیق وجود دارد. این مقاله، در صدد پاسخگویی به این مسأله است که میان سنتهای الهی و مهدویت و وظایف منتظران، چه ارتباطی وجود دارد؟ همچنین در این نوشتار، سنتهای الهی مرتبط با حقگرایان مطرح میشود.
مفهوم شناسی
1. سنت
سنت، به معنای راه یا روش است و معمولاً به یک اسم اضافه میشود که در این صورت، به معنای روش آن مسمّی است؛ همانطور که راغب در مفردات میگوید:سُنَّةُ النّبیّ: طریقته التی کان یتحرّاها، و سُنَّةُ اللّه تعالی: قد تقال لطریقة حکمته و طریقة طاعته، نحو: (سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلًا) (فتح، 23). (وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا) (سوره فاطر، 43)؛ سنت پیامبر، همان روشهای ایشان است که به آنها پایبند است وسنت خداوند، روش حکمت و روش طاعت ایشان است (راغب، 1412ق: ص429).
در کتاب قاموس قرآن علاوه بر مطالب بالا از قول مرحوم طبرسی نقل میکند:
سنّت و طریقه و سیره، نظیر هم هستند (قرشی، 1371ش: ج3، ص342).
پس سنت الهی روش و طریقه و قانونی است که به فرمان خداوند بر عالم حکمفرما میباشد.(1) ابن منظور در لسان العرب سنت الهی را چنین تعریف میکند:
سنة الله أحکامه و أمره و نهیه؛ سنت الهی شامل احکام و امر و نهی الهی میباشد (ابن منظور، 1414ق: ج13، ص225).
لذا به روشها و قوانینی که در افعال الهی وجود دارد و خداوند متعال بر اساس آن، امور عالم و آدم را تدبیر میکند، سنتهای الهی میگویند (ر.ک: مصباح یزدی، 1379: ص425).
2. مهدویت
مهدویت، مصدر جعلی مهدی، به معنای مهدی بودن است و در اصطلاح، اعتقاد به ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را گویند که از جمله معتقدات اصولی مذهب شیعه دوازده امامی است و همان پدید آمدن حکومت عدل جهانی است (تونهای، 1383ش: ص711).مهدویت از دیدگاه اسلام، به معنای اعتقاد به وجود امام زمان و آخرین حجت و ذخیره الهی است که با ظهور و انقلاب جهانی خود، راه پیامبران الهی و خاتم آنان، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را در سراسر گیتی گسترش خواهد داد و قوانین اسلام را به عنوان کاملترین برنامه سعادت بخش، در همه دنیا اجرا خواهد کرد. او ضمن غلبه بر اوضاع فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دنیا، اوضاع جهان را طبق خواست خداوند و بر اساس نیاز واقعی همه مردم دنیا، مرتب و منظم خواهد ساخت و عدالت را در سراسر جهان گسترش میدهد و ظلم و ستم را ریشه کن میسازد.
شیعه معتقد است مهدی موعود، امام دوازدهم و سلالة پاک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میباشد. در این رابطه، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت علی علیه السلام فرمود:
امامان پس از من، دوازده نفر هستند.ای علی! نخستین آنها تو هستی و آخرینشان قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف است. او کسی است که خداوند به دست او مشرق و مغرب زمین را فتح میکند (صدوق، 1395ق: ج1، ص282).
سنتهای حق گرایان و وظایف منتظران
حیات حق مداران و راستی طلبان، همواره قرین الطاف پنهان و آشکار الهی وسنتهایی است که در زندگی آنان جاری بوده و زمینه بهرهمندی هر چه بیشتر از نعمتهای پروردگار و واصل شدن به طریق هدایت و سعادت را فراهم میکند. منتظران دولت و حاکمیت مهدوی لازم است با توجه به این سنن، وظایف خود را شناخته و در راه زمینهسازی ظهور، سهم و بهرهای داشته باشند. برخی از این سنن و وظایف به بیان زیر است:
1. سنت ولایت خداوند بر بندگان صالح
آنچه در این سنت به دنبال آن هستیم، این است که خدا و رسول و امامان علیهم السلام بر مؤمنان ولایت دارند؛ از این رو باید این ولایت و ابعاد آن را شناخت و از آن پیروی کرد. دربارة ولایت خداوند بر بندگان باید دانست که این ولایت، دو گونه است:
الف. ولایت به خالقیت و رازقیت که دربارة مؤمن و کافر یکسان است.
ب. ولایت ناشی از اطاعت و بندگی برابر خدا که به معنای سرپرستی به هدایت تشریعی و تکوینی و فراهم کردن اسباب خیر و توفیق به انجام خیر و اجتناب از شرور است. این هدایت، ولایتی است که ویژه مؤمنان میباشد. بنابر توضیحاتی که داده شد و نیز با استفاده از آیه مبارک (اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ) (بقره، 257) مقصود ما از ولایت خداوند بر بندگان صالح، روشن میشود. بدین ترتیب که مقصود ما، ولایت به معنای دوم (به معنای سرپرستی) است که توضیح داده شد؛ بنابراین مؤمنان با پذیرش خداوند به عنوان ولی و سرپرست خویش، تحت ولایت خداوند باقی میمانند و کفار با سرپرست قرار دادن طاغوت، از تحت ولایت الله (ولایت به معنای دوم) خارج میشوند. ملاصدرا ذیل این آیه مینویسد:
خدا ولی مؤمنان است؛ به این معنا که نصیر و یاور در امور دنیوی و اخروی آنان است. چون خداوند از مؤمن و کافر سخن گفت، خواست متولی امر هریک از این دو گروه را روشن کند و برانگیزاننده خواستههای آنان و مطلوبها و حرکتهای آنان را نیز روشن سازد؛ پس فرمود: «همانا خداوند، سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند»؛ یعنی یاور و کمک کار آنان است در هر آنچه به آن نیاز دارند و مصلحت امور دین و دنیا و آخرتشان در آن است. آنان را وادار و تشویق میکند به رسیدن به تمام مقصودشان به بالاترین مقاماتشان میرساند. (2)
پس از تبیین بحث ولایت خداوند، با استناد به آیة (اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا) در صدد تبیین ولایت رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام هستیم. به همین منظور به بررسی آیه شریف (إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ) (مائده، 55) از دیدگاه مفسران میپردازیم.
مرحوم علامه طباطبایی در رابطه با این آیه میفرماید:
پس آنچه از معانی ولایت در موارد استعمالش به دست میآید این است که ولایت، عبارت است از یک گونه قربی که باعث و مجوز نوع خاصی از تصرف و مالکیت تدبیر میشود. در آیه شریف مورد بحث، سیاقی که از آن استفاده میشود، ولایت خدا و رسول و مؤمنان به یک معنا است. که به یک نسبت ولایت را به همه نسبت داده است (طباطبایی، 1362: ج11، ص22)..
مؤید این مطلب، این جمله از آیه بعدی است که (فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ) (مائده، 56) برای اینکه این جمله دلالت یا دست کم اشعار دارد بر اینکه رسول خدا و مؤمنان از جهت اینکه تحت ولایت خداوند هستند؛ پس سنخ ولایت هر دو، یکی و از سنخ ولایت پروردگار است و خداوند متعال برای خود، دو سنخ ولایت نشان داده است؛ یکی ولایت تشریعی و دیگری ولایت تکوینی.
همچنین علامه طباطبایی در آیه مذکور مصداق «الذین آمنوا» را امیرالمؤمنین میداند که به عقیده شیعه سایر معصومین از فرزندان امام علی علیه السلام هستند.
در اصول کافی نیز ذیل آیه (إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا) از امام صادق علیه السلام چنین نقل فرموده:
«إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ» یعنی خداوند و رسولش، به امور و اموال شما از خودتان سزاوارترند و «الَّذینَ آمَنُوا» یعنی علی و فرزندان امامش، تا روز قیامت.
علامه طباطبایی در آیه مذکور، ولایت خدا و رسول و مؤمنان را یکی دانسته و مصداق «وَ الَّذینَ آمَنُوا» را امیرالمؤمنین علیه السلام میداند. همچنین روایتی که از امام صادق علیه السلام ذیل آیه مذکور نقل شده است، خدا و رسول و امام علی و فرزندانش را بر ولایت مؤمنان سزاوارتر میداند، تا خود مؤمنان.
آنچه پس از تبیین این سنت الهی به دست میآید، این است که خدا و رسول و امامان علیهم السلام بر مؤمنان ولایت دارند؛ بنابراین باید ابعاد این ولایت را شناخت و از آنها پیروی کرد. در پرتو این شناخت و پیروی، وظایف منتظران بر اساس این سنت به دست میآید.
یکی از وظایف منتظران، معرفت امامان علیهم السلام و پذیرش ولایت آنان، به ویژه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. منتظر باید با تأثیرگیری معنوی از سخنان نورانی و سیره عملی امامان علیهم السلام با آن انوار الهی اتصال روحی برقرار کند؛ زیرا شرط ولایتی که موجب غلبه و پیروزی است، حضور نیست؛ بلکه شرطش وجود است. علامت ولایتپذیری، گوش سپردن به رهنمودهای دویست و پنجاه ساله همة امامان علیهم السلام است که نور واحدند. شیفتگی به ولی و کلمات او در تحول درونی شیعه بسیار مؤثر است و مفهوم گسترده پذیرش ولایت، شامل آن نیز میشود؛ بنابراین منتظران علاوه بر اطاعت محض، باید با تربیت خود و انجام وظایف فردی، سیاسی و اجتماعی و زمینهسازی برای ظهور حضرت، موجبات خشنودی آن وجود مبارک را فراهم کنند.
به عبارت دیگر، منتظر واقعی باید به گونهای عمل کند که در تمام حرکات وسکناتش، ولایت پذیری و اطاعت از مولا مشاهده شود، کسی که در گفتار، خود را منتظر حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف میداند؛ ولی در عمل، به گونهای است که آثاری از تبعیت و اتصال معنوی در او دیده نمیشود، «منتظر حقیقی» شمرده نمیشود.
پی نوشت ها :
1. ذکر این نکته لازم است که سنت، به معنای قول و فعل و تقریر معصوم علیه السلام، اصطلاحی روایی است و ما اینجا از سنت، در جایگاه مفهومی قرآنی سخن میگوییم.
2. لما ذکر الله تعالی المومن و الکافر اراد ان یبین ولی امور کل منهما و داعی اشواقهم، و اراداتهم، و حرکاتهم، فقال: الله ولی الذین امنوا ای: نصیرهم و معینهم فی کل ما لهم الیه الحاجه و ما فیه الصلاح فی امور دینهم و دنیاهم و آخرتهم و یشوقهم الی منتهی قصدهم مرمی غرضهم و یوصلهم الی اعلی مقاماتهم و کراماتهم (صدرالمتألهین، 1372: ج4، ص227).
۹۴/۰۵/۱۴