پدرموشکی ایران ( ۲۹ )
انسانی قانع
ایشان در ورزش کردن تیمی داشتند که همه بودند. در آن از دانشمندانی که با آنها کار می کرد تا راننده اش هم بودند. ایشان از لحاظ مناعت طبع طوری بودند که آن راننده و آدم عادی و دانشمند از نظر جایگاه فرقی نمی کرد. همان رفتاری که با آن دانشمند داشت با آن راننده هم داشت. ممکن بود روی زمین بنشیند با راننده اش غذا بخورد، با آن دانشمند هم روی زمین می نشست و غذا می خورد.
ساده ترین دفاتر در بخش صنعتی مال ایشان بود، ایشان میز 4 متری نداشت، ایشان آن انسان قانعی بود. بیشتر اهل کار بود. اصل این نبود که در دفتری که برای او در نظر گرفتند زندگی کند و بیشتر دنبال این بود که در صحنه باشد و نکته مهم در رابطه ایشان است که همیشه در صحنه بود از دور چیزی را هدایت نمی کرد. ایشان چه در صنعت چه در عملیات در همه صحنه از نزدیک بود و در آن کارها تسلط داشت و در آن کارها علم داشت، اگر علمی هم نداشت یاد می گرفت و می آمد آن کار را خوب و به طور راحت انجام می داد.
توکل به خدا
توکل خیلی بالایی داشتند. هر وقت کاری را انجام می دادند و در آن کار موفق می شدند می دیدیم در یک بیابان ابتدا نماز می خواندند، به اصطلاح نماز شکر می خواندند، بعد خوشحالی خود را ابراز می کرد. ایمان قوی در شکست ها مشخص می شود، ایشان در واقع ایمان فوق العاده داشتند و در هر کاری توسل های خاص خود را داشتند به حضرت زهرا(س) علاقه خاصی داشتند.
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور