همیشه اینگونه بوده است
شنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۳۹ ق.ظ
همیشه اینگونه بوده است
|
همیشه این گونه بوده است: کسی را که خیلی دوست داری، زود از دست می دهی پیش از آنکه خوب نگاهش کنی. پیش از آنکه تمام حرفهایت را به او بگویی ، پیش از آنکه همه لبخندهایت را به او نشان بدهی مثل پروانه ای زیبا، بال میگیرد و دور می شود ، فکر می کردی میتوانی تا آخرین روزی که زمین به دور خود می چرخد و خورشید از پشت کو ه ها سرک می کشد در کنارش باشی . همیشه این گونه بوده است:
کسی که از دیدنش سیر نشده ای زود از دنیای تو میرود ، وقتی به خودت
می آیی که حتی ردی از او در خیابان نیست فکر می کردی میتوانی با او
به همه باغها سر بزنی ، هنوز روزهای زیادی باید با او به تماشای
موجها می رفتی ، هنوز ساعتهای صمیمانه ای باید با او اشک می ریختی
همیشه این گونه بوده است:
وقتی از هر روزی بیشتر به او نیاز داری ، وقتی هنوز پیراهن
خوشبختی را کا ملا بر تن نکرده ای ، وقتی هنوز ترانه های عاشقی را تا
آخر با او نخوانده ای ناباورانه او را در کنارت نمی بینی ، فکر می
کردی دست در دست او خنده کنان به آن سوی نرده های آسمان خواهی
رفت تا صورتت را پر از بوسه و نور کند .
همیشه این گونه بوده است:
او که میرود ، او که برای همیشه می رود آنقدر تنها می شوی که نام
روزها را فراموش میکنی ، از عقربه های ساعت میگریزی و هیچ
فرشته ای به خوابت نمی آید
راستی اگر هنوز او نرفته ؛ اگر هنوز باد همه شمعهایت را خاموش
نکرده ؛ اگر هنوز می توانی برایش یک گل بفرستی پس قدر
تک تک نفسهایش را بدان...
|
۹۴/۰۴/۲۰