...هرجا به نام تو می رسم
|
.... هرجا کسی از تو می نویسد .... هرجا کسی به یاد تو نشسته است دلم نازک می شود .... چشمهایم تر می شوند و بغض راه گلویم را می بندد .... نازنین ترینم ... خدا جانم ما اینجا روی این زمین تنهاییم .... و سرگرم یکدیگر و سرگرم بازیهای فراوان .... اما همیشه جایی در عمیقترین لایه های وجودمان خلائی را حس می کنیم که در شادترین لحظات و در شلوغ ترین دقایق دلتنگمان می سازد .... اینجا جای ما نیست مهربانترینم .... غربت این زمین هرگز از وجود ما پاک نمی شود و هرگز از یادمان نمی رود .... عزیزترینم .... دلتنگ تو هستم .... و حال آنکه تو نزدیکی .... دلم میخواهدت و حال آنکه تو در دل من خانه داری ..... چگونه از این سردرگمی نجاتم می دهی ؟ چطور محبت شکست ناپذیر تو بر تمام این غمها پیروز خواهد شد؟ به من نشان بده ..... الهی به من که بنده ی کوچک تو هستم رحم کن و نجاتم بده از اینهمه دلهره ی عذاب آور .. |