معلمی که برای نشستن از دانش آموزان خود اجازه می گیرد
پنجشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۰۴ ب.ظ
.jpg)
فارغ التحصیل رشته شیمی است و می گوید حضو....
فارغ التحصیل رشته شیمی است و می گوید حضورش به عنوان مربی عفاف و حجاب در مدارس کاملا اتفاقی بوده است. علاقه ای به آوردن اسمش ندارد و به گفته خودش قریب سه سال است در بیش از پانصد مدرسه و در سنگر تبلیغ حجاب فعالیت داشته است. در طی این سال ها توانسته با بیان شیرین و جذابش دانش آموزان بسیاری را علاقه مند به رعایت حجاب و قرار گرفتن در مسیر حیا و عفاف کند. با هم پای صحبت های مربی می نشینیم که با وجود دشواری های این راه، عاشقانه برای ترویج و ترغیب دخترانمان به حیا و عفاف تلاش کرده و شاید دختران شما نیز یکی از این عزیزان بوده و یا خواهد بود….
◄ از چه زمانی به فعالیت در حوزه حجاب و عفاف علاقه مند شدید؟ انگیزه و هدف شما از ورود به این حوزه چه بود؟
ورود من به این حوزه کاملا اتفاقی بود. به کار در فضاهای فرهنگی بسیار علاقه داشتم و خواسته قلبیم این بود که بتوانم کمکی به انقلاب اسلامی کرده باشم، به همین دلیل کار با موسسات مختلف فرهنگی را آغاز کردم. ولی باز اقناع نمی شدم تا این که وارد کار در زمینه ی حجاب و عفاف شدم و با ورود به فضاهای تبلیغ، مدرسه و آگاه شدن از مسایل نوجوانان و دغدغه های آنان نسبت به حیا و عفاف خیلی برای فعالیت و حضور در این حوزه مصصم تر شدم و تا به امروز که نزدیک ۳ سال است که در این زمینه فعالیت کرده ام، در حدود ۵۰۰ مدرسه حضور داشتم.
◄ ویژگی های یک مربی خوب از نظر شما چیست و مربی باید چه ظرفیت هایی داشته باشد تا بتواند ارتباط موثری با دانش آموزان برای انتقال مفاهیم دینی برقرارکند؟
خیلی از افراد به پشتوانه علم و تحصیلاتشان وارد شغل معلمی می شوند. ولی حقیقت این است که در این مقوله فقط علم کافی نیست و اگر برخی در این زمینه موفق نمی شوند به این دلیل است که دوران نوجوانی و روحیات نوجوان را نمی شناسند. مسئله دیگر بحث مهارت ارتباط گیری با دانش آموزان است، به طور مثال یکی از اساتید به ما یادآوری می کردند که با ورود به کلاس از دانش آموزان اجازه بگیرید و بنشینید و با این کار به آن ها احساس شخصیت بدهید. نکات ظریفی در این باره وجود دارد که با تجربه عملی می شود به آن ها رسید. علاوه بر این یک مربی باید سعی کند که خود را با شرایط روز هماهنگ کند استفاده از لبا س هایی با رنگ شاد و متنوع و مناسب با شرایط حضور در مدرسه بسیار در برقراری ارتباط می تواند موثر باشد.
◄ شروع کار در ابتدا چگونه بود؟ آیا تا به امروز به آنچه درنظر داشتید رسیده اید؟
در شروع کار سختی زیاد بود، همکاری برخی از مدارس ضعیف بود، من هم تجربه ارتباط گیری با دانش آموزان و جوانان را نداشتم. با وجود دلگرمی هایی که از طرف دانش آموزان وجود داشت، اما معلمینی بودند که در این زمینه کم لطفی هایی می کردند. به طور مثال با وجود رضایت و اجازه مدیر مبنی بر حضور مربی حجاب در کلاس، معلم مخالفت می کرد و کلاس را در اختیار ما قرار نمی داد. همچنین حضور برخی از دانش آموزان که با شیطنت های خود کلاس را بهم می ریختند، در ابتدا مشکل آفرین می شد اما در بیشتر موارد همین دانش آموزان اکثرا جذب کلاس می شدند. در نهایت به لطف خداوند با گذراندن دوره های مختلف آموزشی و ارتباط گیری با مدارس مختلف به تدریج تجربه ام بیشتر شد. البته هنوز هم برخی مشکلات وجود دارد اما من در این مدت یاد گرفتم که از این مشکلات باید بگذرم و فقط به هدفم فکر کنم.
◄ چه روش هایی را برای ارتباط با دانش آموزان و ایجاد انگیزه و ترغیب به حیا و عفاف امتحان کرده اید و در نهایت کدامیک را انتخاب نموده و به کار برده اید؟
ما هر چه قدر سعی کنیم شبیه دانش آموزان باشیم آن ها بیشتر جذب می شوند. دانش آموز وقتی احساس کند که شما معلم نیستید و برای او مانند یکی از دوستانش هستید و او را درک می کنید، بیشتر جذب شما می شود. برای مثال من از خاطرات دوران نوجوانی ام برای آن ها می گویم، مثال هایی که می زنم از خودم و دوستانم و اطرافیانم هست. در ارتباط با آن ها از یک سری الفاظ عامیانه که شاید به طور عادی خودم از آن ها استفاده نکنم، استفاده می کنم. حتی گاهی برای آن ها خاطره هایی تعریف می کنم که آن ها فکر نکنند که من از فضای فکری آن ها دور هستم تا درک کنند که من هم وقتی در موقعیت آن ها بودم دچار خطا شده ام. برای بحث حجاب با توجه به شرایط امروز جامعه بهترین روش، روش غیر مستقیم است. یعنی با این که ما مبانی حجاب را بطور کامل از تعلیمات دینی دریافت کرده ایم؛ ولی گاهی بهتر است با استفاده از روش های علمی و روانشناسی شروع کنیم و بعدا از ایجاد آمادگی فکری وارد بحث های دینی شویم ولی باز می بایست شرایط ویژه هر مدرسه را در نظر گرفت.
◄ یکی از بهترین تجربه ها یا خاطره هایی را که در سال های تبلیغ حجاب و عفاف داشتید برای ما بازگو کنید.
یکی از حرف هایی که همیشه در اکثر کلاس ها می شنوم این است که اکثر بچه ها می گویند: «خانم ما تا حالا نمی دونستیم حجاب یعنی چی؟» حقیت این است که این حرف هم من را خوشحال می کند که توانستم مفهوم حجاب را به بچه ها آموزش بدهم و هم از طرف دیگر واقعا” ناراحت می شوم که چرا یک نوجوان ۱۵-۱۴ ساله تازه در این سن باید با حجاب آشنا بشنود؟ چرا این نوجوان تا این سن نه از طرف خانواده و نه از طرف مدرسه، درک و اطلاعات صحیحی از این مفهوم کلیدی دریافت نکرده است. برای نمونه کیمیا دختری که در مقطع اول یا دوم دبیرستان تحصیل می کرد، یک روز بعد از کلاسی که داشتم پیش من آمد و ماجرای خودش را برایم اینطور تعریف کرد و گفت: «من تا ۱۵-۱۴ سالگی اصلا” مفاهیم مذهبی رو قبول نداشتم و نمی تونستم قبول کنم. تا اینکه با دختری مذهبی آشنا شدم و به او علاقه مند شدم. تحت تأثیر دوستی با او بود که نمازخون شدم. اولین باری که نماز خوندم پدر و مادرم منو مسخره کردند اما بعد از مدتی با صحبت های که با اونها داشتم، دیدم به نماز گرایش پیدا کردند. از این ها که بگذریم اما من نسبت به حجاب اصلا” پذیرش نداشتم. به توصیه دوستم کتاب هایی رو می خوندم که اطلاعات خوبی به من می دادن اما نمی تونستم نسبت به حجاب تسلیم باشم و اونو بپذیرم. تا این که در کلاس شما شرکت کردم، اولش وقتی شنیدم درباره حجابه واقعا” کلافه شدم که باز می خوان در مورد حجاب برامون صحبت کنن اما صحبت های شما رو که شنیدم انگار تازه داشتم مطالب کتاب هایی رو که خونده بودم درک می کردم. تازه می فهمیدم حجاب چیه! تازه می فهمم زن بودن یعنی چی؟ حالا تصمیم دارم چادر سر کنم و هیچ وقت هم چادرمو کنار نمی زارم. چادر بهم آزادی می ده.»
◄ تا حالا توانستید فعالیت و تاثیر خاص یا مورد نظرتان را در این حوزه انجام بدهید، به طوریکه باعث قوت قلب شما شده باشد و کارتان را محکم تر ادامه بدید؟
بله به لطف خداوند چندین بار تاثیر خوبی از کار دیده ام. نمونه آن همان خاطره ای که در سؤال قبل برایتان تعریف کردم و جالب اینجاست که زمانی این اتفاق های خوب می افتاد که من از کار خسته شده ام و تصمیم به ترک آن داشتم اما با دیدن این اتفاقات دوباره عزم خودم را جزم کردم و به کار ادامه دادم. وقتی می بینم با حضورم در مدارس توانستم لااقل در نگرش بچه ها نسبت به حجاب تاثیر بگذارم و این تاثیرات را از طریق پیامک هایی که برای من می فرستند، دریافت می کنم خوشحال می شوم. وقتی می بینم برخی از دانش آموزان به حجاب و چادر گرایش پیدا می کنند، خیلی خوشحال می شوم. مثلا در یکی از جلسات مادری تشریف آورده بودند و از من تشکر می کردند که: «دختر من با شنیدن صحبت های شما به نماز اول وقت علاقه مند شده و من و پدرش را هم تشویق به نماز اول وقت می کند ولی امروز متوجه شدم که شما در این چند روز راجع به نماز صحبت نکردید و صحبت شما راجع به تشویق به حیا بوده است». درواقع ذات بچه ها حق پذیر است و با یک تلنگر بیدار می شوند، ما راجع به حجاب و حیا صحبت می کنیم ولی به برکت این صحبت ها بچه ها متمایل به دیگر مسائل دینی هم می شوند و این مسئله برای من قوت قلب است.
◄ از نظر مالی کار دراین حوزه چگونه بوده است؟
اصولا در کشور ما امکان ندارد یک کار فرهنگی بدون دغدغه مالی انجام بشود. خوب ما هم به تبع با این مسائل روبرو هستیم و اصولا برای تبلیغ مسائل اعتقادی خیلی نمی توان روی مسائل مادی حساب کرد. البته من در این مدت گاهی احساس می کنم که خودم نیستم که جلو میروم و کس دیگری است که مرا پیش می برد و خداوند در طول این چند سال و در طی این مسیر نشانه های به من نشان داده که با وجود مشکل مالی در این زمینه انگیزه ادامه کار برای من بسیار قوی بوده است.
◄ خود شما به عنوان یک مربی محجبه و دلسوز در زمینه حجاب تمایل دختران امروز به حجاب را چطور ارزیابی می کنید؟
به نظر من اشکالی در دختران ما نیست، ما نتوانستیم مفهوم حجاب را به آن ها خوب بیاموزیم، حتی خود ما که در خانواده های مذهبی رشد کردیم، همیشه به ما می گفتند که باید حجابتان را رعایت کنید چون اسلام اینطور گفته، اگر حجاب نداشته باشید خداوند شما را عذاب می کند، حالا من و امثال من انسان های متعبدی بودیم و دین را باور داشتیم ولی حتی برای ما هم از کرامات و بزرگی حجاب توضیح ندادند. حالا شرایط ما را با شرایط دانش آموزان الان در نظر بگیرید. بارها شده که ما در مدارس مختلف وقتی می گفتیم حجاب، همه بچه ها می گفتند ااااااااااااااه دوباره حجاب ولی بعد از کلاس همان دانش آموزان می گفتند که خانم ما تا حالا این چیزها را نمی دانستیم. امروزه با وجود کم کاری خانواده، مدرسه، جامعه و هجمه عظیم دشمن؛ تمایل نداشتن دختران و پسرانمان به حجاب و عفاف دور از ذهن هم نخواهد بود.
◄ آیا یک معلم فیزیک یا ریاضی هم می تواند مروج و الگوی حجاب و عفاف باشد؟
بله اتفاقا به نظر من معلم یک درس اختصاصی خیلی می تواند موثر باشد تا یک معلم درس عمومی و پرورشی. زیرا نوجوان در ذهن خود به این فکر می کند که این معلم سطح علمی بالاتری دارد و این به طور غیر مستقیم یک سری شبهات را در ذهن دانش آموز حل می کند که پس می توان هم درجات علمی را کسب کرد و به مدارج بالای علمی رسید و هم حجاب داشت و بچه ها جدا علاقه خاصی به معلمین دروس اختصاصی دارند و رفتارهای او به طورجدی می تواند روی بچه ها تاثیر بگذارد.
◄ آیا در حال حاضر برای ترویج فرهنگ حیا مجموعه های موفق و اثر گذاری در این زمینه وجود دارند که در حال فعالیت باشند؟
خیلی از موسسات برای حجاب کار کردند ولی متاسفانه مشکل ما این است که مدام موازی کاری می کنیم من به همراه یکی از دوستانم زمانی در بررسی برخی از موسسات مختلف به این نتیجه رسیدم که چقدر آن ها می توانند به لحاظ کاری مکمل هم باشند. برخی از موسسات به لحاظ مالی در مضیقه هستند ولی به لحاظ محتوایی عالی هستند و موسسه دیگر برعکس ولی متاسفانه موسسات باهم هماهنگی ندارند و نتیجه هم این می شود که ما نتوانستیم تا به امروز کار خاصی انجام دهیم. ولی امروزه می توان از موسسه خیبر نام برد که با وجود نقاط ضعف اما به صورت کاملا مردمی و به صورت کاربردی مشغول به فعالیت است و توانسته در این سال ها کارهای خوبی در زمینه ترویج حجاب انجام دهد.
در پایان از شما به دلیل این که وقت شریفتان را در اختیار ما قرار دادید سپاسگزاریم و از خداوند برای شما طلب توفیق و موفقیت در این مسیر راداریم.
۹۴/۰۵/۰۱