عوامل پیدایش مدعیان دروغین مهدویّت (3)
چهارشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۲۶ ق.ظ
(بسم الله الرحمن الرحیم)
درباره محمد بن نصیر نمیری از مدعیان دروغین نیابت در دوران غیبت صغرا میگویند وی قائل به اباحی گری بود و همة محرمات را حلال میدانست. وی لواط را جایز میدانست و میگفت از ناحیه مفعول، نشانه تواضع و فروتنی و از ناحیه فاعل یکی از شهوات و طیبات است و خداوند هیچ کدام از این دو (تواضع و طیبات) را حرام نکرده است. (9)
انگیزههای مهم گرایش شماری از جوانان به مسلک بابیت و بهائیت، همین آسان گیری و بیپروایی اخلاقی بوده که این مسلک از آن سخن میگفته است. رهبران بابیت، به نام اصلاح دین و تمدن و نوآوری، مرزهای شرعی میان زن و مرد و پوشش زن را در اسلام به سخره میگرفتند و برای تبلیغ مرام خود و جذب جوانان به سوی مسلک خود از زنان استفاده میکردند.
قرة العین(10) از نخستین زنان گرونده به باب است که در محفل بابیان و هواداران خود، بیحجاب آشکار میشده، منبر میرفته است. در یکی از سخنرانیهای خود، خطاب به بابیان میگفته است: «ای اصحاب! این روزگار، از ایام فترت شمرده میشود. امروز تکالیف شرعیه، یک باره ساقط است و این صوم و صلات کاری بیهوده است (انصاری، 1382: ص80)».
مرز میان خواص و عوام همان بصیرت و آگاهی است. در رشد و پیدایش مدعیان دروغین مهدویت عملکرد خواص بسیار مؤثر است. نکته پر اهمیت آن است که بسیاری از ادعاهای دروغین در آغاز پیدایی، کم اهمیت جلوه میکردند. در واقع، در مقطع ایجاد این انحراف ها، کمتر کسی فکر میکرد که یک جریان کوچک و کم اثر، روزی به صورت یک فرقه و جریان، در تاریخ بماند و موجبات انحرافات گوناگون اخلاقی، اجتماعی و اعتقادی را فراهم آورد. طبعاً اگر در زمان مناسب، عالمان و حاکمان متعهد و مسؤول با این گونه انحرافات برخورد میکردند و با افشاگری یا ردیّه نویسی و حتی ایجاد محدودیت، مانع از عضوگیری و گسترش آن جریان میان مردم میشدند، میزان اثرگذاری آن محدود میشد، و طبعاً در راستای زمان، اثری از آن باقی نمیماند.
در این میان، مدعیان مهدویت نیز برای پیشبرد ادعای خویش از روایات جعلی مدد میجستند؛ برای مثال، برای گسترش هرچه بیشتر ادعای مهدویت «عبیدالله المهدی» در آفریقا، داعیان اسماعیلیه بر اساس بعضی روایاتِ منسوب به اهل بیت علیهم السلام که ظهور مهدی از مغرب خواهد بود، روایاتی جعل کرده و پیش بینی میکردند ظهور، در سال غلبه فاطمیان بر آفریقا خواهد بود. آنان از امام هادی علیه السلامروایتی نقل میکردند که در سال 254ق فرموده است: «با گذشت چهل و دو سال، بلا و گرفتاریای که گرفتار آن هستید، رفع خواهد شد» (قاضی نعمان، بیتا: ص73).
مبلغان اسماعیلی برای جلب اقوام بربر و بادیه نشین به مهدویت، احادیثی جعل کردند که طبق این احادیث، مهدی موعود از بین اقوام شیعه نشین ظهور خواهد کرد. بیشتر این احادیث، ظهور مهدی را از نواحی دور دست کشورها و کنارههای سرزمینهای آباد مانند «زاب» در آفریقا و «سوس» در مغرب تعیین میکرد (ابن خلدون، 1363: ج1، ص328).
یکی از نشانههای ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، طلوع خورشید از سمت مغرب گفته شده است. (11) روایات مربوط به این نشانه، بیشتر در منابع اهل سنت آمده و آنچه در کتابهای شیعه وجود دارد، همان مضمون را تکرار کرده است. بخش عمده این احادیث، ذیل آیه 158 سوره انعام وارد شده است. اسماعیلیان، از این روایات سوء استفاده کردند و با برداشتی ناروا آن را بر مهدی فاطمی تطبیق نمودند؛ زیرا وی از منطقه «مغرب» در شمال آفریقا قیام کرد.
قاضی نعمان مورخ اسماعیلی مذهب (متوفای 363ق) نیز ضمن گزارش این حدیث، آن را پیشگویی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم درباره مهدی فاطمی دانسته است. وی مینویسد:
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: «در سال سیصد هجری خورشید از مغرب طلوع خواهد کرد». این، حدیث مشهوری است و تا کنون خورشید از مغرب طلوع نکرده و پس از این هم نخواهد کرد؛ پس مقصود رسول خدا، قیام مهدی از مغرب است و مهدی همان خورشیدی است که فرموده سیصد سال پس از هجرت من طلوع خواهد کرد. (12)
پی نوشت ها :
9. برای اطلاع بیشتر در اینباره، ر.ک: طوسی، 1417: ص244؛ نوبختی، 1404: ص103 و 102؛ خوئی، 1410: ج17، ص299.
10. قرة العین در سال 1233 ق در خانواده ای مذهبی متولد شد. پدرش ملاصالح برغانی، همراه دو برادر دیگر ملاصالح، یعنی ملامحمد تقی و ملاّ محمدعلی هر سه صاحب درجة اجتهاد بودند و در ایران شهرت داشتند. قرةالعین به اصول و عقاید شیخیه علاقهمند بود و در مکاتبهای که بین او و سیدکاظم رشتی صورت گرفت، سیدکاظم رشتی به او لقب «قرة العین» داد. وی، سومین شخصی است که به باب میپیوندد و بعد از پیوستن به علی محمد، اصول دیانت اسلام را رعایت نکرد و منکر حجاب شد.
11. برای دستیابی به مجموعه این احادیث، ر.ک: کورانی، 1411: ج1، ص87، 262، 519 و ج2، ص113، 131، 204-214.
12. روی یحیی بن سلام ـ صاحب التفسیر ـ رفعه باسناده الی رسول الله صلی الله علیه و آله أنه قال: «تطلع الشمس من مغربها علی رأس الثلائمائه من هجرتی». و هذا حدیث مشهور و لم تطلع الشمس من مغربها فی هذا الوقت و لا بعده و انّما عنّی بذلک رسول الله قیام المهدی بالظهور من المغرب و العرب. تقول: طلع علینا فلان و طلع من مکان کذا و کذا اذا اقیل منه و المهدی هو المراد بالشمس التی رسول الله صلی الله علیه و آله: «انّها تطلع من المغرب علی رأس الثلاثمائه من هجرتی» (قاضی نعمان، 1414: ج3، ص418
عوامل تسهیل کننده
1. تکلیف گریزی و اباحه گری
بین پیروان هر مکتب، هستند کسانی که انگیزه گردن نهادن به بایدها و نبایدها را ندارند و همیشه و همه گاه تلاش میورزند از زیر بار تکلیف، شانه خالی کنند؛ اما برای این امر، توجیهی ندارند؛ لذا از خانواده و جامعه بیرون رانده میشوند. همچنین عدهای بیاعتقادند و نمیتوانند بیاعتقادی خود را بروز دهند؛ زیرا جامعه و خانواده آنان بر شالوده دینداری بنا شده است و کار آنان، شنا بر جریان خلاف است. این افراد، در جامعه دینداران، خود را زندانی میپندارند و همیشه برای خود راه فراری میجویند؛ از این روی با هر نغمهای که با هواها و هوسهای اینان همراه باشد، همنوا میشوند و با هر حرکتی که بیتقوایی و لاابالی گری اینان را نادیده انگارد یا برای آن توجیه و مبنایی درست کنند، همراه میشوند.درباره محمد بن نصیر نمیری از مدعیان دروغین نیابت در دوران غیبت صغرا میگویند وی قائل به اباحی گری بود و همة محرمات را حلال میدانست. وی لواط را جایز میدانست و میگفت از ناحیه مفعول، نشانه تواضع و فروتنی و از ناحیه فاعل یکی از شهوات و طیبات است و خداوند هیچ کدام از این دو (تواضع و طیبات) را حرام نکرده است. (9)
انگیزههای مهم گرایش شماری از جوانان به مسلک بابیت و بهائیت، همین آسان گیری و بیپروایی اخلاقی بوده که این مسلک از آن سخن میگفته است. رهبران بابیت، به نام اصلاح دین و تمدن و نوآوری، مرزهای شرعی میان زن و مرد و پوشش زن را در اسلام به سخره میگرفتند و برای تبلیغ مرام خود و جذب جوانان به سوی مسلک خود از زنان استفاده میکردند.
قرة العین(10) از نخستین زنان گرونده به باب است که در محفل بابیان و هواداران خود، بیحجاب آشکار میشده، منبر میرفته است. در یکی از سخنرانیهای خود، خطاب به بابیان میگفته است: «ای اصحاب! این روزگار، از ایام فترت شمرده میشود. امروز تکالیف شرعیه، یک باره ساقط است و این صوم و صلات کاری بیهوده است (انصاری، 1382: ص80)».
2. بیتفاوتی خواص
انسان، موجودی اجتماعی است و همواره تکامل و پیشرفت خود را در همبستگی و تعامل با جامعه میبیند؛ لذا انسان و جامعه دارای رابطه دو سویه تأثیرپذیری و تأثیرگذاری هستند. مردم نیز از حیث تأثیرات متقابل به دو گروه تأثیرگذار و تأثیرپذیر تقسیم میشوند. از دیدگاه جامعه شناسی، گروه تأثیرگذار «خواص» و گروه تأثیرپذیر را «عوام» مینامند. با نگاهی دقیق به جوامع پیشین، در مییابیم که عوام و خواص، در دورههای مختلف منشأ تحولات تاریخی بودهاند؛ به گونهای که هر پدیده تاریخی، حاصل نوع عملکرد این دو طایفه و تعامل آنها است.مرز میان خواص و عوام همان بصیرت و آگاهی است. در رشد و پیدایش مدعیان دروغین مهدویت عملکرد خواص بسیار مؤثر است. نکته پر اهمیت آن است که بسیاری از ادعاهای دروغین در آغاز پیدایی، کم اهمیت جلوه میکردند. در واقع، در مقطع ایجاد این انحراف ها، کمتر کسی فکر میکرد که یک جریان کوچک و کم اثر، روزی به صورت یک فرقه و جریان، در تاریخ بماند و موجبات انحرافات گوناگون اخلاقی، اجتماعی و اعتقادی را فراهم آورد. طبعاً اگر در زمان مناسب، عالمان و حاکمان متعهد و مسؤول با این گونه انحرافات برخورد میکردند و با افشاگری یا ردیّه نویسی و حتی ایجاد محدودیت، مانع از عضوگیری و گسترش آن جریان میان مردم میشدند، میزان اثرگذاری آن محدود میشد، و طبعاً در راستای زمان، اثری از آن باقی نمیماند.
3. جعل احادیث
عقیده به مهدی موعود، چنان در ذهن و قلب مردم رسوخ کرده بود که از همان صدر اسلام در انتظار ظهورش بودند. این انتظار، در ایام هرج و مرج و بحرانها و حوادث ناگوار تاریخی، شدت مییافت. طبیعی است که جاعلان حدیث نیز از این قضیه سوء استفاده کرده و به جعل حدیث و تغییر متن آن میپرداختند.در این میان، مدعیان مهدویت نیز برای پیشبرد ادعای خویش از روایات جعلی مدد میجستند؛ برای مثال، برای گسترش هرچه بیشتر ادعای مهدویت «عبیدالله المهدی» در آفریقا، داعیان اسماعیلیه بر اساس بعضی روایاتِ منسوب به اهل بیت علیهم السلام که ظهور مهدی از مغرب خواهد بود، روایاتی جعل کرده و پیش بینی میکردند ظهور، در سال غلبه فاطمیان بر آفریقا خواهد بود. آنان از امام هادی علیه السلامروایتی نقل میکردند که در سال 254ق فرموده است: «با گذشت چهل و دو سال، بلا و گرفتاریای که گرفتار آن هستید، رفع خواهد شد» (قاضی نعمان، بیتا: ص73).
مبلغان اسماعیلی برای جلب اقوام بربر و بادیه نشین به مهدویت، احادیثی جعل کردند که طبق این احادیث، مهدی موعود از بین اقوام شیعه نشین ظهور خواهد کرد. بیشتر این احادیث، ظهور مهدی را از نواحی دور دست کشورها و کنارههای سرزمینهای آباد مانند «زاب» در آفریقا و «سوس» در مغرب تعیین میکرد (ابن خلدون، 1363: ج1، ص328).
4. برداشتهای ناصحیح از روایات
کاوشها و جستارهایی که درباره احادیث صورت میگیرد، باید بر مبنای اصول و مبانی موجود در قرآن و سنت اصیل و تردیدناپذیر باشد، نه آنکه بر اساس دستمایههای ذهنی جاری در جامعه باشد. در اینجا قصد بررسی روشهای چگونگی برخورد با روایات در میان نیست؛ بلکه قصد داریم با بیان مثالی، چگونگی تفسیر ناروا از احادیث مهدویت و سوء استفاده از آن در موضوع مدعیان دروغین را روشن کنیم.یکی از نشانههای ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، طلوع خورشید از سمت مغرب گفته شده است. (11) روایات مربوط به این نشانه، بیشتر در منابع اهل سنت آمده و آنچه در کتابهای شیعه وجود دارد، همان مضمون را تکرار کرده است. بخش عمده این احادیث، ذیل آیه 158 سوره انعام وارد شده است. اسماعیلیان، از این روایات سوء استفاده کردند و با برداشتی ناروا آن را بر مهدی فاطمی تطبیق نمودند؛ زیرا وی از منطقه «مغرب» در شمال آفریقا قیام کرد.
قاضی نعمان مورخ اسماعیلی مذهب (متوفای 363ق) نیز ضمن گزارش این حدیث، آن را پیشگویی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم درباره مهدی فاطمی دانسته است. وی مینویسد:
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: «در سال سیصد هجری خورشید از مغرب طلوع خواهد کرد». این، حدیث مشهوری است و تا کنون خورشید از مغرب طلوع نکرده و پس از این هم نخواهد کرد؛ پس مقصود رسول خدا، قیام مهدی از مغرب است و مهدی همان خورشیدی است که فرموده سیصد سال پس از هجرت من طلوع خواهد کرد. (12)
پی نوشت ها :
9. برای اطلاع بیشتر در اینباره، ر.ک: طوسی، 1417: ص244؛ نوبختی، 1404: ص103 و 102؛ خوئی، 1410: ج17، ص299.
10. قرة العین در سال 1233 ق در خانواده ای مذهبی متولد شد. پدرش ملاصالح برغانی، همراه دو برادر دیگر ملاصالح، یعنی ملامحمد تقی و ملاّ محمدعلی هر سه صاحب درجة اجتهاد بودند و در ایران شهرت داشتند. قرةالعین به اصول و عقاید شیخیه علاقهمند بود و در مکاتبهای که بین او و سیدکاظم رشتی صورت گرفت، سیدکاظم رشتی به او لقب «قرة العین» داد. وی، سومین شخصی است که به باب میپیوندد و بعد از پیوستن به علی محمد، اصول دیانت اسلام را رعایت نکرد و منکر حجاب شد.
11. برای دستیابی به مجموعه این احادیث، ر.ک: کورانی، 1411: ج1، ص87، 262، 519 و ج2، ص113، 131، 204-214.
12. روی یحیی بن سلام ـ صاحب التفسیر ـ رفعه باسناده الی رسول الله صلی الله علیه و آله أنه قال: «تطلع الشمس من مغربها علی رأس الثلائمائه من هجرتی». و هذا حدیث مشهور و لم تطلع الشمس من مغربها فی هذا الوقت و لا بعده و انّما عنّی بذلک رسول الله قیام المهدی بالظهور من المغرب و العرب. تقول: طلع علینا فلان و طلع من مکان کذا و کذا اذا اقیل منه و المهدی هو المراد بالشمس التی رسول الله صلی الله علیه و آله: «انّها تطلع من المغرب علی رأس الثلاثمائه من هجرتی» (قاضی نعمان، 1414: ج3، ص418
۹۴/۰۵/۰۷