سلوک امام زمان (عج) و کارگزاران ایشان در حکومت مهدوی
سلوک امام زمان (عج) و کارگزاران ایشان در حکومت مهدوی
سیره حکومتی امام مهدی (عج) براساس آنچه در روایات آمده است، همچون امیر المؤمنین علیه السلام است. کافی به سند خود از حماد بن عثمان آورده که امام صادق علیه السلام فرمود: وقتى قائم ما اهل البیت علیهم السّلام بپاخیزد ، لباسهاى على علیه السّلام را دربرمىکند و روش او را پیش مىگیرد.(۲)
خود امیر المؤمنین علیه السلام نیز در در عبارتى به ابو عبد اللّه جدلى فرموده است که: آیا خبر ندهم تو را به أنف و عین مهدى؟ عرضه داشت: آرى! پس آن حضرت دست به سینۀ خود زد و فرمود: من.(۳)
در حکومت حقّۀ حضرت على (ع) همگان از نعمت عدالت برخوردار بودند، شیوۀ زندگى امیر مؤمنان (ع) صفحات تاریخ را منوّر ساخته است.اما برخلاف زندگی زاهدانه حضرت علیه السلام، آنچه از زبان امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه آمده، ایشان با سوزى جانکاه، بسیارى از دستیاران و کارگزاران حکومت خویش را به باد پرخاش مىگیرد، و ایشان را بازخواست مىکند، و حضور آنان در مهمانى یک ثروتمند را محکوم مىنماید و حتى به محاکمه و برکنارى و عزل از مسئولیت تهدید میکند. و اینها همه، براى همین بود که برخى از آنان پس از رسیدن به حکومت و مقام و پست و دستیابى به بیت المال و امکانات رفاهى، هدفهاى اصلى و آرمانهاى مردمى و مسئولیتهاى الهى را فراموش مىکردند.
امام مهدى «ع» ، این آخرین یادگار پیامبران و اولیاى خدا، براى پیشگیرى از این آفت بزرگ، اصولى را در[ابتدای حکومت ]خویش مىگنجاند و اصول کار را مشخص مىسازد، و با یارانش در اینباره تجدید عهد مىکند، با اینکه یاران درجۀ یک آن امام(عج)، انسانهاى خودساخته و استثنایى هستند، و دینباورانى بىنظیرند که کمتر رهبرى چون ایشان دستیاران و یارانى داشته است، با اینهمه، پیمان و بیعت، راه را هموارتر و کار را استوارتر مىسازد.
اصول بیعتی را که امام مهدی (عج) با کارگزاران حکومتش می بندد، شامل موارد زیر است:
۱-احترام به ارزش انسان
۲-احترام به حقوق انسان
۳-دادگرى و عدالتگسترى
۴-دورى از هرگونه مالاندوزى و گرایش به سرمایهدارى
۵-دورى از ظلم
۶-دورى از زندگى اشرافى
۷-دورى از احتکار
۸-سادهزیستى و همسانى با تودههاى محروم و مستضعف
۹-پذیرش زندگى دشوار و خاکى
۱۰-ایثار و فداکاریهاى بزرگ
و….(۴)
اصول فوق الذکر از حدیثی از امیرالمؤمنین علیه السلام استخراج شده:
«قائم با یارانش پیمان مىبندد و از آنان بیعت مىگیرد که (به این اصول عمل کنند): . . . مسلمانى را دشنام ندهند. . . حریمى را هتک نکنند، به خانهاى (بدون اجازه) هجوم نبرند، کسى را بناحق نزنند، طلا و نقره گنج نکنند، همچنین گندم و جو (مواد غذایى) اندوخته نسازند، مال یتیمان را نخورند. . . لباس خز و حریر (لباسهاى اشرافى) نپوشند. کمربند زرین نبندند گندم و جو (فرآوردههاى خوراکى) را احتکار نکنند، به کم راضی و قانع باشند. . . لباس درشت بپوشند و (در حال عبادت و نماز) صورت بر خاک بگذارند. . . و در راه خدا به جهادى شایسته دست یازند.»(۵)
این بیعت جنبه صوری و تشریفاتی ندارد.« روش ایشان در حکومت، این است که با کارگزاران حکومت اسلامى جهانى، بسیار سختگیر و با مردم، بهویژه مستمندان، بسیار مهربان است و پس از مدتى نیز در جامعه و حکومت او که جامعه و حکومت جهانى است، دیگر مستمندى نخواهد بود. سختگیرى مىکند اما با مسئولان حکومت، نه با تودۀ مردم که باید رعایت و تربیت شوند. با مردم، آسان، برادرانه، متواضع و بامحبت است. سختگیر با حاکمان و آسانگیر با مردم است.»(۶)
امام صادق علیه السلام در این زمینه می فرمایند:مهدی بخشنده ای است که مال را به وفور می بخشد. بر مسئولین کشور بسیار سخت می گیرد.بر بی نوایان بسیار مهربان است.(۷)
امام (عج) در کنار سخت گیری به کارگزارانشان ، با وجودیکه تمام ثروت و قدرت دنیا را در اختیار دارند، خود نیز زندگی ساده و زاهدانه ای دارند. همگان از نعمت و آسایش و آرامش برخوردار مىشوند ولى شخص امام (عج) جامهاى خشن مىپوشند و از حدّاقل زندگى استفاده مىکنند .
در بیعتی که در ابتدای حکومتشان از کارگزارانشان می گیرند، خودشان را نیز ملزم به تعهداتی می نمایند:
«متعهد مىشود که از همان راهى که آنان مىروند برود، و چون آنان لباس بپوشد، و بر مرکوبى مانند مرکوب آنان سوار شود، و چنان باشد که آنان هستند. به اندک بسنده کند، و زمین را با یارى خدا از دادگرى پرکند، پس از آنکه از ستم آکنده شده باشد. . . و حاجب و دربانى نگمارد.»(۸)
و این سیره ی اولیای الهی است. چنانکه روایت شده: علّى بن خنیس به محضر امام صادق (ع) عرض کرد: جانم به فدایت از خلافت بنى فلان (بنى عبّاس) و عیش و نوش آنان سخن گفتید، اگر امر در دست شما بود و این قدرت به دست شما مىرسید، ما نیز روزهاى خوش و خرّمى در زیر سایۀ شما داشتیم.
امام صادق (ع) فرمود: نه هرگز چنین نیست، اى معلّى! به خدا سوگند اگر قدرت در دست ما بود، شبها به تدبیر امور و روزها به تلاش و کوشش مىپرداختیم، جامهاى خشن بر تن داشتیم و غذاى بىخورشت مىخوردیم، ولى از ما گرفته شد ….(۹)
از اینجا استفاده مىشود که اگر خلافت غصب نمىشد و به دست معصومین علیهم السّلام مىرسید آنها نیز همین روش را دنبال مىکردند و شیعیان نزدیکى چون معلّى بن خنیس نیز طبعا از لذّتهاى مادّى و آسایشهاى ظاهرى محروم مىشدند.(۱۰)
منابع:
۱-ترجمه بخشی از دعای ندبه
۲-کافی ج ۱ ص ۴۱۱
۳- مکیال المکارم ج۱ ص ۱۴۵
۴- عصر زندگی و چگونگی آینده انسان و اسلام (پژوهشی در انقلاب جهانی امام مهدی «عج») محمد حکیمی ج ۱ صص۲۱۴-۲۱۳
۵- همان صص۲۱۶-۲۱۵ به نقل از منتخب الاثر ص۴۶۹
۶-مهدی (عج) ده انقلاب در یک انقلاب، حسن رحیم پورازغدی ص ۴۵
۷-روزگار رهایی ، ترجمه یوم الخلاص ، کامل سلیمان ص۳۰۸به نقل از ملاحم و الفتن ص۱۳۷
۸- منتخب الاثر ص۴۶۹
۹-روزگار رهایی ، ترجمه یوم الخلاص کامل سلیمان ، فصل ۱۴ ص۳۵۷ به نقل از کافی ج ۱ ص۴۱۰ و غیبت نعمانی۱۵۴
۱۰-همان ص ۳۵۸