رسواترین شکل خودنمایی
رسواترین گونه های تبرج یا همان خود نمایی با انگیزة جنسی که سطوح گوناگون دارد، خودنمایی آمیخته با اختلاط و فحشاست که در عصرحاضر نیز بر روابط بسیاری از زنان و مردان جوامع غیر دینی، سایه افکنده است.

بنا بر اسناد تاریخی همزمان با آغاز زندگی اجتماعی زن در قالب خانواده، خویشاوندان و جامعه مفاهیم محرم و نامحرم و گونه ای از حریم گیری و محدودیت، به عنوان معیار بایدها و نبایدها در برقراری روابط جنسی، شکل معاشرت، چگونگی تماس گفتاری و پوشش بدنی مطرح بوده و جلوه حجب، حیا و عفاف او به حساب میآمده است. یکی از نمادهای حیا و عفاف، نماد پوشش و لباس بوده است و پایبندی به آن برای زنان یک کمال و حراست از آن برای مردان، افتخار و شرافت به حساب میآمده است.
از دیدگاه قرآن نیز موضوع حیا و عفاف مخصوص زنان نبوده؛ بلکه ذات و سرشت انسان، اقتضای حیا و عفاف را دارد. ترسیم مرحله ای که انسان هنوز به فرهنگ، دین روابط تولید و توزیع، مناسبات اجتماعی و رقابت و حس مالکیت و ... دست نیافته است تا از آنها تأثیرپذیر باشد، بیانگر این مسئله است و آن، فضای کاملاً طبیعیای است که حضرت آدم علیهالسلام و همسرش راهی را انتخاب میکنند که نتیجه آن فرو افتادن حجاب و آشکار شدن چیزهایی بود که آن را بر اساس ذات و سرشت انسانی خود، زشت میدانستند و چون زشتی را احساس کردند، در صدد پوشاندن آن بر آمدند: « فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ»؛ « چون آدم و همسرش از آن درخت بچشیدند، شرمگاهشان پدیدار گشت و آنها شروع کردند به چسباندن برگهای بهشت بر تن خود».(1)
با اتکاء به ذاتی بودن حیا و عفاف، قرآن زنان و مردان را دعوت به عفت ورزی میکند با این تفاوت که عفت ورزی مردان با کنترل بر شهوت و پرهیز از چشم چرانی حاصل میآید و حیای زن، با حریم گیریهایی که یکی از نمودهای آن پوشش تن میباشد.
رفتار حضرت موسی علیه السلام میتواند مصداق بارز این نوع عفت ورزی باشد که پس از اجابت دعوت شعیب علیه السلام موقع رفتن به خانه ایشان، برای اینکه چشمش به قد و قامت زن نامحرم نیفتد، به دختر شعیب علیه السلام پیشنهاد کرد که پشت سر او حرکت کند و راه خانه را به او بنمایاند.
دختر شعیب علیه السلام این برخورد موسی علیه السلام را نوعی امانتداری شمرد و خداوند نیز تلقی او را مورد تأیید قرار داد: « قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الأمِینُ»؛ « یکی از آن دو گفت: پدر! او را مزدوری بگیر؛ زیرا بهترین کسی به مزدوری میگیرد آن است که نیرومند و امین میباشد».(2)
حریم گیریهای لازم
وقتی نگاه مردان به زنان صرفاً نگاهی جنسی باشد، آمیزه ای از نفرت و ترس را در روح زن به وجود میآورد و همین حالت روحی به او انگیزة حریم گیری و میل به عفت ورزی میدهد. قرآن در این زمینه پیشنهادها و راهکارهایی را ارائه میدهد که رعایت آنها منجر به تأمین عفت در حیات اجتماعی میگردد.

از نظر قرآن زن و مرد هر دو وظیفه دارند که از چشم چرانی بپرهیزند و برای اندام جنسی خود، پوششی برگزینند که مانع رؤیت شود: « قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ به ما یَصْنَعُونَ * وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ»؛ «به مؤمنان بگو چشمهای خود را فرو گیرند و شرمگاه خود را بپوشانند، این برای آنها پاکیزه تر است. خداوند از آنچه انجام میدهید، آگاه است و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را فرو گیرند و شرمگاه خود را بپوشانند» .(3)
حفظ و پوشش اندام جنسی همانگونه که با برهنگی تضاد دارد، با لباسی که در اثر تنگی یا نازکی پوشش کامل به حساب نیاید، نیز ناسازگار میباشد. خداوند به مردان نیز فرمان داده است که سرزده و بدون اجازه به خانه کسی وارد نشوند و بدین وسیله آسایش و آزادی زنان را در خلوتگاه خانهشان بهم نزنند.
زنی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کرد: یا رسول الله، من در خانهام وضعیتی دارم که نمیپسندم هیچ کسی مرا با آن وضع ببیند، اگر در چنین شرایطی کسی بر من وارد گردید، چه کار کنم؟ پس این آیه نازل شد: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتًا غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّی تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَی أَهْلِهَا ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ»؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاید، به خانههایی غیر از خانه خود، بدون اجازه گرفتن و سلام کردن بر اهل آن وارد نشوید، این برای شما بهتر است، امید است متوجه سرّ این فرمان بشوید».(4)(5)
در مورد زنان نیز میفرماید: « وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ»؛ «هرگاه از زنان پیامبر کالایی خواهید، از پشت پرده بخواهید. این برای پاکی دلهای شما و آنان تأثیرگذارتر است».(6)
حریم گیریهای پیشنهادی قرآن در مورد زنان، مربوط به رفتار، گفتار و لباس پوشیدن آنان میشود و آمیخته با هشدار و بیدارباش میباشد؛ زیرا قرآن معتقد است که تعامل زن و مرد در حیات اجتماعی اجتناب ناپذیر است، ولی درباره محتوا، شکل و شیوه معاشرت، طرح و توصیة ویژه دارد؛ از این رو، با پذیرش مشروعیت اصل گفت وگو از به کارگیری شیوه نازکی و لطافت در صدا و کلمات و جملات دارای معنای باطل و ناروا، باز میدارد: «یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلا مَعْرُوفًا»؛ «پس در گفتار فروتنانه و با کرشمه سخن مگوئید تا بیماردلان به طمع نیفتند و لحن پیراسته از باطل بر زبان جاری کنید».(7)
قرآن از پایکوبی و خودنمایی و جلوه گری زنان و گام برداشتن به گونه ای که صدای زیورهایی که به پا میبسته اند، آشکار شود نیز نهی کرده است: « وَلا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ»؛ « پای بر زمین نکوبند، به گونه ای که زینت پنهان داشتهشان را به اطلاع دیگران برسانند و مردان غریبه را به خود جلب نظر نمایند».(8)
قرآن حتی از خودنمایی زنان سالخورده نیز نهی کرده است: « وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللاتِی لا یَرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجَات»؛ «زنان بازنشسته که امید به ازدواج ندارند، اجازه دارند که جامه های خود را کنار گذارند، بدون اینکه با زیور آلاتشان به خودنمایی بپردازند».(9)
رسواترین گونه های تبرج یا همان خود نمایی با انگیزة جنسی که سطوح گوناگون دارد، خودنمایی آمیخته با اختلاط و فحشاست که در عصرحاضر نیز بر روابط بسیاری از زنان و مردان جوامع غیر دینی، سایه افکنده است.
با اینکه حیا و عفاف در سرشت آدمی ریشه دارد، اما محدودیت آور نیز هست، اما نتایج حجاب و عفاف آنقدر مهم است که زنان با رغبت این مقدار از محدودیت را پذیرا شوند و البته این رغبت زمانی شکل میگیرد که زنان و مردان به فلسفه، آثار و اهداف حجاب توجه داشته باشند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتًا غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّی تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَی أَهْلِهَا ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ»؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاید، به خانههایی جز خانه های خودتان، وارد نشوید تا آنکه خبر دهید و اجازه خواهید و بر اهل آن سلام کنید. این برای شما بهتر است، باشد که به یاد آرید».(10)
پی نوشت ها:
1. اعراف: 22.
2. قصص: 26.
3. نور: 30 – 31.
4. نور: 27.
5. الدر المنثور، ج6، ص 171.
6. احزاب: 53.
7. احزاب: 32.
8. نور: 31.
9. نور: 60.
10. نور: 27.