يكشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۰۱ ق.ظ
|
گاهى مردم آن قدر پست مىشوند که یا مأیوس مىشوند و یا فخور. اگر ضررى به آنها برسد شدیدا مأیوس مىشوند و اگر نعمتى به آنها برسد بسیار شاد و مغرور مىگردند و معلوم است که از دیدگاه قرآن این گونه انسانها ارزشى ندارند. مىفرماید: ?وَ لَئِنْ اَذَقْنَا الاِْنْسانَ مِنّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنا مِنْهُ اِنَّهُ لَیَؤُسٌ کَفُورٌ وَ لَئِنْ اَذَقْنا نَعْماءَ...... اِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُور? هرکه او بسته غم و خنده بُود او بدین دو عاریت زنده بود این خوشى در قلبها عاریتى است زیر زینت مایه بىزینتى است بعضىها اسیر غم و شادىاند، یا دنبال آن هستند که شاد شوند و یا لگد مال غم خودشان مىگردند. قلب چنین انسانهایى همیشه بازیچه غم و شادىها است. مثلاً کسى خودش را زشت مىپندارد و ناراحت است، براى همین به خودش فشار مىآورد و به آرایش کردن خودش مىپردازد تا زشتىهایش را پنهان کند، در صورتى که خود این کار نوعى زحمت براى او ایجاد مىکند. این در حالى است که انسان مىتواند فوق زشتى و زیبایى باشد. سوى دریا عزم کن زین آبگیر بحر جو و ترک این مرداب گیر جنس دنیا، جنس غم و شادى است، انسان باید مرداب دنیا، مرداب برد و باختها، مرداب اِفادهها و پُزها و رقابتها را ترک کند و فوق غمها و شادىها باشد. و چنین صعودى با ورود در دیندارى ممکن مىشود. دنیا را آن گونه که هست بپذیرد و فوق روزگار باشد. انسان باید به خودش کمک کند تا ?المستسلمِ لِلدَّهر? شود، در این حال است که واقعیتهاى دنیا راپسندیده و مىپذیرد.

|
۰
۰
۹۴/۰۵/۰۴
مجید