تعقیبات و نوافل
تعقیبات و نوافل
نماز،حضور در پیشگاه خداوند و شرکت در ضیافتى معنوى است که وى،بندگان را به آن فرا خوانده است.
همچنانکه حضور در یک میهمانى،مقدمات و آدابى دارد و نسبتبهمهمان،استقبال و بدرقه به عمل مىآید و مهمان هرچه عزیزتر باشد،مراسم پیشواز و بدرقه،با شکوهتر صورت مىپذیرد،اداى فریضه الهى نیزچنین است.
پیشوایان معصوم ما(علیه السلام)پیش از فرا رسیدن وقت نماز،خودرا مهیاى آن مىساختند و پس از نماز نیز،مدتها به تعقیب نمازمىپرداختند و دل از یاد خدا نمىکندند و لب از ثناى او نمىبستند وچهره از قبله بر نمىتافتند.مگر نه آنکه نماز را«نور چشم»خودمىدانستند؟ مگر انسان به آسانى دل از نور چشم مىکند و از آن چشممىپوشد؟
اذان و اقامه،نوعى استقبال از نماز است و تعقیبات،بدرقه آن. بىاعتنایى به تعقیبات و دعاهاى پس از نماز،نشان بىعلاقگى بهخود نماز است.آنگونه که در روایات،نسبتبه زودتر رفتن به مسجد و انتظار شروع نماز را کشیدن،تشویق و سفارش شده و منتظر نماز را، «مهمان خدا»گفتهاند. (1) به انجام مستحبات و دعاهایى پس از اتمامنماز نیز سفارش شده است. قرآن مىفرماید:
«فاذا فرغت فانصب و الى ربک فارغب» (2) همین که فارغ شدى،به کار دیگرى بپرداز و به سوى پروردگارت رغبت نما.
اینک به ذکر برخى از مسائل مربوط به تعقیبات مىپردازیم:
تعقیب نماز
امام صادق(ع)مىفرماید:همین که از نماز واجب فارغ شدى،بهدعا و تعقیب نماز مشغول باش. (3) و مىفرماید:دعا پس از نماز صبح و ظهر و مغرب،مستجاب مىشود. (4) و نیز:تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها(34 مرتبه الله اکبر،33مرتبه الحمد لله و 33 مرتبه سبحان الله) از هزار رکعت نماز مستحب،نزدخداوند بهتر است. (5)
و در حدیث مىخوانیم:هر کس این تسبیحات را بگوید،به آیه (و اذکروا الله کثیرا احزاب/41) که بمعناى زیاد یاد کردن خداونداست،عمل کرده است. (6)
البته دعا و تعقیبات به جاى خود،و ادامه کار و تلاش هم به جاىخود.و هیچکدام مانع یکدیگر نیست.بعضى مىپندارند اگر به جاىدعا،سراغ کار بروند،کامیابتر و موفقترند. رسولخدا(ص)مىفرماید:
«التعقیب بعد صلاة الفجر ابلغ فى طلب الرزق» (7) دعاى پس از نماز صبح،براى زندگى و جلب رزق،مؤثرتر است.
درود و نفرین
از جمله کارهاى تعقیباتى،درود و صلوات فرستادن بر نیکان وزبدههاى کمال بشرى،و لعن و نفرین بر مظاهر شرک و پلیدى وسردمداران کفر و ستم است.
در آنچه به عنوان دعاهاى تعقیب آمده،هم به موارد متعددى از«صلوات»بر مىخوریم،همه به مواردى از لعن و این،گوشهاى از تولىو تبرى در یک مکتب زنده و جهتدار است.
صلواتها که نقل شده به جاى خود.حتى در نمونههاى فراوانى،خود«اللهم صل على محمد و آل محمد»،به عنوان یکى از تعقیباتنمازها بیان شده است.
اما در مورد لعن:امام باقر(ع)مىفرماید:
«اذا انحرفت عن صلاة مکتوبة فلا تنحرف الا بانصراف لعن بنىامیة» (8) هر گاه نماز واجب را تمام کردى،جز با لعن بنى امیه،از جاى خودحرکت نکن.
چرا که آن دودمان ننگین و تبهکار،نمونه طاغوتها و از بارزترینچهرههاى مخالفتبا خط رهبران معصوم و آل پیامبر بودند و مستحقهر گونه نفرت و نفرین!
امام صادق(ع)در پى هر نماز،به چهار مرد و چهار زن(که ازدشمنان سر سخت مقام مامتبودند)لعن و نفرین مىکرد. (9) چه زیباست اسلامى که در کنار برنامههاى عبادى و الهى خویش،بیزارى از ستمگران و مفسدان و طاغوتها را هم جزء برنامههاى خود،ساخته و نماز و عبادات و حج آن،همراه با برائت و اعلام تنفر از کفار ومشرکان و منافقان است. (10 پس تعقیبات نماز،برخوردار از نوعى فریاد لعنتبر دشمنان خدا ومخالفان خط رهبرى الهى است.
تسبیح حضرت زهرا(ع)
یکى دیگر از تعقیبات نماز،تسبیحات حضرت زهرا(ع)است.یعنىگفتن 34 مرتبه الله اکبر،33 مرتبه الحمدلله و 33 مرتبه سبحانه الله،پساز فراغت از هر نماز.این تسبیحات را رسول خدا(ص)به دخترشفاطمه(ع)تعلیم داد و بر گفتن آن،بسیار سفارش شده است و پاداش بسیاردارد.
امام باقر(ع)مىفرماید:در میان ستایشها،بهتر از تسبیحات حضرتزهرا(ع)نیست،و اگر بود، رسول خدا(ص)به فاطمه(ع)تعلیممىداد. (11) در روایات متعددى،تاکید شده به همراه داشتن تسبیح 34 دانهاى ازخاک مقدس امام حسین(ع)و اینکه ذکر گفتن با آن،ثواب زیاد داردو حتى گرداندن آن،بدون ذکر هم ارزشمند و خوب است. (12) و در حدیثى است که:خود آن دانهها ذکر مىگویند. (13) تربتحسین(ع)،یادآور حماسههاى کربلا و احیاگر«فرهنگشهادت»است و انس انسان را با رهبرى الهى،جهاد،شهادت،ایثار،سیدالشهداء، مبارزه با ستم و انتقام از ظالمان را بیشتر مىکند.
تسبیحات حضرت زهرا(ع)به ترتیبى که گفته شد،حتى در کتبحدیثى اهل سنت نیز آمده، (14) ولى هیچکدام نگفتهاند که نام اینتسبیحات،تسبیح حضرت زهراست!!...
سجده شکر
سپاس نعمتهاى حقتعالى،نشان معرفت و ادب و بندگى است.درآیات و روایات،به مسئله شکرگزارى از نعمتها،بسیار سفارش شده واینکه یاد نعمتها،محبت انسان را به خدا زیاد مىکند و نعمتهاى الهىرا مستدام و افزون مىگرداند. (15)
گرچه شکر نعمتها،از توان و طاقتبشر بیرون است،ولى انسانباید به هر قدر که مىتواند، سپاسگزارى احسان و نعمت و نیکى پروردگارباشد.یکى از شکلهاى شکر،سجده بر خاک کردن و پیشانى بر خاکنهادن در برابر خداوند و شکر گفتن اوست.
و«سجده شکر»یکى از تعقیبات نماز به حساب آمده است. (16) مرحوم علامه مجلسى،تمام جلد 83 بحار الانوار را(جز چند صفحه آخر) به روایات تعقیبات نماز اختصاص داده و 63 حدیث،پیرامون سجده شکر،از ائمه اطهار(ع) نقل کرده است.
سجده بعد از نماز،شکرانه توفیق انجام نماز است. (17) در سجده شکر،سه مرتبه«شکرا لله»کافى است،ولى در حدیثاست:اگر انسان به طول یک نفس،«یا رب،یا رب»بگوید:خداوند به او خطاب مىفرماید:«لبیک!ما حاجتک؟»حاجت تو چیست تا انجامدهم؟ (18)
امام صادق(ع)فرمود:سجده شکر بعد از نماز،دلیل کامل شدن نماز و رضاى خدا و اعجاب و خوش آمدن فرشتگان است.خداوند بارها ازآنان مىپرسد،پاداش این بنده شاکر چیست؟ مىگویند:رحمت تو،بهشت تو،حل مشکل او،و هر خیرى را که فرشتگان مىگویند، جوابىنمىشنوند،به خدا عرضه مىدارند:ما نمىدانیم پاداش این سجدهچیست؟خداوند مىفرماید:همچنانکه او از من شکر کرد،من هم از اوتشکر مىکنم،و با این جمله به فرشتگان مىفهماند که رضا و سپاسالهى از او،بالاتر از بهشت و رحمت و حل مشکلات است. (19)
در حدیث است:خداوند به حضرت موسى فرمود:دلیل آنکه تو را بهپیامبرى مبعوث کردم، سجدههایى بود که بعد از نماز داشتى. (20)
نمازهاى مستحب(نوافل)
به جز نمازهاى واجب روزانه(17 رکعت)،نمازهاى دیگرى هموجود دارد که انجام آنها مستحب است و بسیار ثواب دارد و چون ایننمازها،اضافه بر نماز واجب است،به آنها نافله و نوافل گفته مىشود(نفل،به معناى زاید و افزون است).
تعداد رکعتهاى نمازهاى مستحب،دو برابر رکعات واجب،یعنى34 رکعت است،بدین شرح:
1- نافله نماز صبح،دو رکعت،قبل از نماز صبح،
2- نافله نماز ظهر،هشت رکعت،قبل از نماز ظهر،
3- نافله نماز عصر،هشت رکعت،قبل از نماز عصر،
4- نافله نماز مغرب،چهار رکعت،بعد از نماز مغرب،
5- نافله نماز عشاء،دو رکعت نشسته،بعد از نماز عشاء.
6- نافله شب،یازده رکعت،پیش از اذان صبح،که هشت رکعت آن«نافله شب»نام دارد،دو رکعتش به نام«شفع»،و یک رکعت دیگرشبه نام«وتر»است. (21)
در حدیث است که:نمازهاى نافله،به منزله هدیه است و در هرصورت،پذیرفته مىشود. (22)
با همه تاکید و تشویقى که در باره انجام نمازهاى مستحبى است،اداى آنها باید از روى علاقه و عشق باشد و انسان،بر خودش آنها راتحمیل نکند.سعى کند که ابتدا،آمادگى روحى و علاقه و کشش قلبىبیاید،آنگاه به انجام آنها بپردازد.
امام رضا(ع)فرموده است:دلها،گاهى اقبال و آمادگى دارند،وگاهى نه.عبادات را وقتى که دلها آماده است انجام دهید. (23) به همین دلیل،در نمازهاى مستحب،برخى ارفاقها و تسهیلاتىوجود دارد که در نمازهاى واجب نیست.این آسانگیرى،براى جذببیشتر افراد است.از جمله اینکه:
1- نماز مستحب را،هم مىتوان ایستاده خواند،هم نشسته.
2- در نماز مستحب،مىتوان فقط سوره حمد خواند و به رکوع رفت.
3- در نماز مستحب،شک میان رکعت اول و دوم،نماز را باطلنمىکند و نمازگزار مىتواند تصمیم بر هر کدام بگذارد.
4- انجام کم و زیادهاى اشتباهى در نماز مستحب،سجده سهوندارد.
5- براى نمازهاى واجب،بهتر است انسان به مسجد برود ولى در بارهنوافل،چنین دستورى نیست.
این سادهگیرىها براى تشویق افراد به این عبادتهاى سازندهاست.حتى اگر نماز مستحب را کسى در وقتش نتوانستبخواند،قضاىآنرا مىتواند انجام دهد،که در اینصورت،طبق حدیث، خداوند به فرشتگان مباهات کرده و مىفرماید:به بندهام بنگرید!چیزى را که بر اوواجب نکردهام،قضا مىکند!(و در حدیث دیگرى افزوده شده که:شمارا شاهد مىگیرم که او را آمرزیدم) (24)
در حدیثى آمده:نماز نافله،جبران کننده نواقصى است که درنمازهاى واجب است. (25) و... همچون صدقهاى است که انسان مىپردازد. (26)
نماز شب
در میان نوافل،«نماز شب»جایگاه خاصى دارد و تاکید فراوانى کهدر آیات قرآن و احادیث در باره آنست،به مراتب بیش از نمازهاى دیگرمستحب است و به همین جهت،اولیاء خدا بر آن مداومت و مواظبتداشتند و به تهجد و عبادت نیمه شب مىپرداختند.تا آنجا که نماز شبرا خداوند،بر بنده محبوبش حضرت محمد(ص)واجب ساخته و چنین فرمان داده بود:
«و من اللیل فتهجد به نافلة لک» (27) بخشى از شب را بعنوان نافله به تهجد بپرداز و سحر خیزى کن.
قرآن،در توصیف کسانى که نیایشگران شب و اهل نماز شباند،چنین مىفرماید:
«و المستغفرین بالاسحار» ، (28) استغفار کنندگان در سحرها «و الذین یبیتون لربهم سجدا و قیاما» (29) آنانکه در حال سجود و قیام،براى خدا شب زندهدارى مىکنند.
«کانوا قلیلا من اللیل ما یهجعون» (30) مردان خدا،مقدار کمى از شبرا مىخوابیدند.
در آیه دیگر مىخوانیم:مردان خدا براى انجام نیایش سحرگاهان ونماز شب،از بستر گرم فاصله مىگیرند و به نماز شب مشغول مىشوند،پاداش آنان،غیر از بهشت و حوریان و... چیزهایى است که خداوندبرایشان ذخیره کرده که موجب روشنى دیدگانشان است: «فلا تعلمنفس ما اخفى لهم من قرة اعین» (31)
از این رو،نماز شب،مورد عنایت تمام انبیاء بوده (32) و رسولخداچندین مرتبه حضرت على را به نماز شب سفارش نموده و فرمود:«علیکبصلاة اللیل،علیک بصلاة اللیل،علیک بصلاة اللیل» (33) بر تو باد،نماز شب.(سه مرتبه)
و در حدیث است:
«شرف المؤمن صلاته باللیل» (34) شرف مؤمن به نماز شب اوست.
و امام صادق(ع)فرمود:در خانههایى که نماز شب خوانده مىشود و قرآنتلاوت مىگردد،آن خانهها نزد آسمانیان،همچون ستارهها درخشانند. (35)
گذشته از آن،سحرخیزى و استفاده از هواى مفید آن هنگام،براىبدن،نشاط آور است و در حدیث است که:«قیام اللیل مصحة البدن» (36) شب زندهدارى،بدن را تندرست مىکند.
و در حدیث دیگرى اضافه برآثار معنوى آن،خاصیت دردزدایى براى آن بیان شده است:«...و مطردةالداء عن اجسادکم» (37)
نماز شب،نشان عشق و محبت انسان به آفریدگار است و این علاقه،انسان را از خواب،جدا مىکند و به راز و نیاز نیمهشب،با محبوب وا مىدارد،و اگر آن عشق نباشد،انسان با چه انگیزهاى،در تنهایى وتاریکى،از استراحت دستبشوید و در خلوتى عارفانه،به گفتگو بامعشوق بپردازد؟
در یک حدیث قدسى از قول خداوند،مىخوانیم:
«کذب من زعم انه یحبنى فاذا جنه اللیل نام عنى،الیس کل محب یحب خلوة حبیبه؟» (38) دروغ مىگوید آنکه مدعى محبت من است،ولى وقتى شباو را فرا مىرسد،مىخوابد،آیا مگر نه اینکه هر عاشقى،خلوت با معشوقش را دوست دارد؟...
نماز شب،توفیقى مىخواهد که آنرا هم باید از خدا طلبید.
گاهى گناهان و دروغها،سبب محرومیت انسان از نماز شب مىگردد و شیرینى عبادت و نیایش،از انسان گرفته مىشود.
در حدیث است:
«ان الرجل لیکذب الکذبة فیحرم بها عن صلاة اللیل» (39) گاهى کسى دروغ مىگوید،و به همین سبب از نماز شب محروم مىشود.
انسان،با تداوم نماز شب و تهجد و عبادتهاى شبانه،مىتواند به مقامىاز کمال و صفاى نفس و قرب به خدا برسد که چشم و گوش و دستخدایى پیدا کند(جز حق نبیند،جز حق نشنود و جز حق،عمل نکند)وبه آنجا برسد که هر دعایى کند،مستجاب گردد. (40)
__________________________________________
1-مستدرک الوسائل،ج 1 ص 336.
2-انشراح،آیه 7.
3-مستدرک الوسائل،ج 1 ص 336.
4-و5-مستدرک الوسائل،ج 1 ص 336-
6-وسائل،ج 4 ص 1023.
7-مستدرک الوسائل،ج 1 ص 336-
8-وافى،ج 2 ص 121.
9-وسائل الشیعه،ج 4 ص 1037.
10-در اینجا بجاست که یاد کنیم از 400 شهید مظلوم ایران،که در ایام حج،در جمعه خونینمکه،در حالى که فریاد برائت از کفار و طواغیت و مستکبران جهانى بر لب داشتند و«مرگ بر آمریکا»
و«مرگ بر اسرائیل»مىگفتند،آماج گلولههاى وهابیان حاکم بر حجاز قرار گرفته و مظلومانه به شهادترسیدند(در سال 1366)-زهى تاسف که اینگونه شعارها را که الهام گرفته از آیات قرآن است و دستورقرآن،به اعلام برائت و بیزارى از مشرکان در مناسک حج مىباشد-برخى کج فهمان،مخالف حالعبادت در حج مىدانستند و مخالفت مىکردند!.
11-وسائل،ج 4 ص 1024.
12-جواهر،ج 10 ص 405.
13-وسائل،ج 4 ص 1033.
14-از جمله در:صحیح مسلم،ج 1 ص 418،صحیح بخارى،ج 1 ص 110،سنن ابن ماجه،ج 1 ص 299(در بحث تعقیبات نماز).
15- لئن شکرتم لازیدنکم (ابراهیم،آیه 5).
16-بحار الانوار،ج 83(بیروت)ص 194(در این کتاب،حدود 87 روایت و 38 آیه در باره مسئله شکر نقل کرده است-)
17-بحار،ج 83 ص 200.
18-وسائل،ج 4 ص 1071.
19-وسائل،ج 4 ص 1071،وافى،ج 2 ص 123.
20-بحار،ج 83 ص 200.
21-در بحارالانوار،تمام جلد 84،به روایات مربوط به نمازهاى مستحب اختصاص یافته وصدها حدیث در این باره نقل شده است.
22-قصار الجمل،ج 2.
23-ان للقلوب اقبالا و ادبارا-(بحار،ج 84 ص 47)
24-بحار،ج 84 ص 43،وسائل ج 3 ص 56.
25-مستدرک الوسائل،ج 1 ص 177.
26-قصار الجمل،نافله.
27-اسراء،آیه 79.
28-آل عمران،آیه 17.
29-فرقان،آیه 64.
30-ذاریات،آیه 18.
31-سجده،آیه 17.
32-بحار،ج 84 ص 136.
33-وافى،ج 2 ص 22.
34-وافى،ج 2 ص 21.
35-وافى،ج 2 ص 22.
36-وسائل،ج 5 ص 272.
37-وافى،ج 2 ص 22.
38-نقل از:مصباح الشریعه.
39-نورالثقلین،ج 3 ص 204.
40-ثواب الاعمال،ص 88