ایران در یمن دخالت دارد؟
در یمن طرح مبادره خلیجی که به ابتکار عربستان صعودی به اجرا در آمده بود با شکست رو به رو شد و مرحله ای جدید از بلوغ سیاسی مردم یمن به نمایش گذاشته شد و تجربه های انقلاب دو سال قبل به همراه وحدت عمیق شافعی ها و زیدی ها و یک رهبری یکپارچه و منسجم به یاری انقلاب مردمی یمن شتافتند.
به گزارش تابناک؛ عربستان سعودی ۱۴۰۰ کیلومتر مرز مشترک با یمن دارد واین مرز نگرانی همیشگی صعودیها بوده و خواهد بود و به همین دلیل نیز سالهای متمادی به هزینه های هنگفت سرپا نگه داشتن رژیم های وابسته در یمن تن داده بود تا نگرانی های خود از ناحیه یمن را بر طرف کند اما طولی نکشید که طرح مبادره خلیجی نیز به بن بست سیاسی رسید. امروز بزرگترین نگرانی راهبردی سعودی ها نداشتن متحدی قوی در یمن می باشد؛ تا زمام امور را به دست او بسپارند و در مقابل جریان مستحکم مردمی در انقلاب وجود دارد که هیچ نتیجه ای جز یک تغییر بنیادی را نمی پذیرد.
با این حال دو روز پیش بود که بان کی مون دبیر کل سازمان ملل به شورا گفت که یمن پیش چشم ما در حال فروپاشی است و راه را بر تلاش اردن و بریتانیا برای پیشنهاد یک قطعنامه باز کرد. کشورهای عضو شورای همکاری تجربه یک استفاده از مداخله نظامی در بحرین برای سرکوب قیام مردمی در این کشور را دارند ولی یمن از حیث وسعت و شکل نیروهای داخلی به گونهای نیست که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به تنهایی امکان مداخله نظامی موثر در آن را داشته باشند.
علاوه بر توان نظامی قابل توجه حوثیها برای مقاومت در برابر تهاجم خارجی، القاعده شاخه یمن که به تازگی با گروه تروریستی داعش اعلام بیعت کرده است، نیروی قابل توجهی است که سالها بمباران و حملات پهپادی آمریکا نیز نتوانسته آن را از بین ببرد. ایجاد یک نیروی بینالمللی و دارای مشروعیت بینالمللی برای مداخله در یمن از همین زاویه مورد توجه شورای همکاری خلیج فارس به رهبری سعودیها قرار گرفته است.
در این قطعنامه قطعنامه مورد بحث از حوثیها میخواهد که "سریعا و بدون قید و شرط" از ادارات دولتی خارج شوند، عبد ربه منصور هادی رئیس جمهوری مستعفی مورد حمایت آمریکا و اعضای کابینه را از حبس خانگی خارج کنند، و با "حسن نیت" در مذاکرات آشتی به رهبری سازمان ملل شرکت کنند.
روزنامه های عربی_ غربی خبر پشت خبر و یادداشت پشت یادداشت همزمان دارند روی مسله ی نفوذ ایران مانور می دهند و خطر نفوذ ایران را به همه سرمایه داران و مستکبرین منطقه ای و بین المللی گوشزد می کنند. روز نامه اماراتی گلف بیزنس در مطلبی به قلم عسکر بیان کرد: صنعا نباید به دست حوثی ها بیافتد زیرا آن ها متحدان قوی ایرانی ها هستند و این یعنی نفوذ ایرانی ها در منطقه، به نفوذ ایران پایان دهید، ایران را متوقف کنید.
در همین ارتباط سعدالله زارعی کارشناس مسائل خاورمیانه در گفت و گو با تابناک به بررسی مسائل یمن و نقش عربستان و امریکا در اوضاع این کشور پرداخته است.
به عنوان اولین سئوال به نظر شما چه شد که در روند تحولات بیداری اسلامی وضعیت یمن به اینجا رسیده است؟
یمن در بین کشورهای عربی داری وضعیت منحصر به فرد محسوب می شود . چرا که از یک طرف یمن خودش را مادر عرب ها به حساب می اورد. به اعتبار اینکه قحطانیان در مقابل عدنیان ام العرب به حساب می آیند که از همین منطقه مغرب و صنعا که در یمن هست شروع می شود. در واقع یمنی ها خودشان را سرچشمه تمدن عربی به حساب می آورند. از طرف دیگر یمن بیشترین تعداد جمعیت زیدی را در خودش دارد و نزدیک به نیمی از جمعیت 22 میلیونی را زیدی ها تشکیل می دهند. زیدی ها در بین مذاهب اسلامی به عنوان سلحشورترین جریان مذهبی شناخته می شوند و معروف هستند به مذهب شمشیر و همه آنها به صورت سنتی از نوجوانی با خودشان اسلحه حمل می کنند. در واقع آنها حمایل کردن اسلحه را مستحب به حساب می آورند. زیدی ها به طور طبیعی آمادگی ورود در یک انقلاب بزرگ را داشته اند. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بیش از هر جمعیتی روی یمن تاثیر گذاشت. یمنی ها زودتر از سایر اقوام به دعوت انقلاب اسلامی مبنی بر اصلاح وضعیت پاسخ مثبت دادند. بعد هم که جنبش های عربی در اواخر سال 1389 یعنی اوایل سال 2011 شروع شد. یمنی ها فاز جدید از مبارزات اجتماعیشان را شروع کردند و موفق شدند بعد از مدتی نزدیک به یک سال مقابله با رژیم حاکم بر یمن آقای علی عبدالله صالح را از قدرت به زیر بکشند. بعدا انقلاب یمن دچار انحرافاتی شد و عربستانی ها توانستند در سال 2012 بر این موج سوار شوند و با دنبال کردن طرح شورای همکاری خلیج فارس موسوم به مبادره خلیجی این انقلاب را به انحراف بردند.
چه شد که منصور هادی نتوانست یمن را اداره کند؟
رئیس جمهور جایگزین شده به جای آقای صالح در مسیر طرح مبادره خلیجی دچار انحرافاتی شد و نتوانست طرح مبادره را ان طوری که سعودی ها مد نظر داشتند به نتیجه برساند. رئیس جمهور یمن اشتباهات بزرگی مرتکب شد؛ به خصوص در عمل به توافق گروه های یمنی ؛ اقای منصور هادی طفره رفت. در حوزه اجتماعی نیز با گران کردن بی سابقه سوخت که تاثیر مستقیمی بر زندگی دست کم 80 درصد از مردم یمن که از طریق کشاورزی و دامداری روزگار می گذرانند برجای گذاشت و این مسئله بار دیگر شعله های انقلاب را در یمن برافروخت. این بار نیروهای جدید به صحنه آمدند که در کانون این نیروها انصار الله قرار داشت که با توجه به تجربیات و توانایی های سیاسی، اجتماعی و امنیتی که انصارالله داشت؛ توانستند خلاء رهبری را در یمن پر کنند و ساختار منبعث از طرح مبادره خلیجی را به هم بزنند. امروز یمن با خلاء قدرت سیاسی مواجه شده است و جنبش انصار الله به همراه نیروهای جنوب به رهبری اقای سالم البیز و علی ناصر محمد تلاش می کنند که یک ساختار موقتی را برای دوره گذار در یمن ایجاد کنند و دولت موقت در نهایت با برگزاری انتخابات و به رفراندوم گذاشتن پیش نویس قانون اساسی مسیر تحولات یمن را از دوره گذار به سمت دوره ثبات مدیریت کند.
نقش عربستان و امریکا را در این قضایا چه می دانید؟
دخالت آمریکا و عربستان در مرحله اول یعنی در فاصله سال های 2011 تا 2012 که کاملا مشخص است و اساسا روی کار آمدن منصور هادی و طرح مبادره خلیجی در چهارچوب دخالت این دو کشور قابل تجزیه و تحلیل است که عربستانی ها نیز خود به آن اذعان دارند. دخالت عربستان در تحولات یمن به نفع خاندن الاحمر که خاندان اقای علی عبدالله صالح می باشد. منتها از زمانی که امریکایی ها و سعودی ها رشته ارتباطیشان با یمن ضعیف و نزدیک به قطع رسید؛ ایران را متهم به دخالت در یمن کردند.
عربستان ایران را متهم به دخالت در یمن می کند. شما این دخالت را قبول دارید؟
درست در زمانی که عربستان حضورش در یمن کم رنگ شد، ایران را متهم کردند. در حالی که تاکنون هیچ نشان روشنی از دخالت ایران وجود ندارد و نشان داده نشده است. منتها جمهوری اسلامی از خواسته اکثریت شمالی ها و جنوبی ها حمایت می کند. در واقع حمایت ایران حمایت از خواست ملت یمن است که در حد حمایت سیاسی است و به هیچ وجه مداخلات اجتماعی و امنیتی منجر نشده است. ایران اساسا در یمن حضور ندارد. حتی سفارت ایران در یمن تعطیل است. چه برسد به اینکه ایران بتواند در آنجا به صورت غیر رسمی باشد. مشکل عربستان این است که مردم یمن از آرمان های انقلاب اسلامی حمایت می کنند. به ایران اعتماد دارند و ایران را صادق می دانند. اما در نقطه مقابل تجربشان درباره عربستان به انها یادآوری می کند که به ال سعود نباید متکی باشند.
اخیراً شورای همکاری خلیج فارس از شورای امنیت سازمان ملل خواسته است که به یمن حمله نظامی کند. به نظر شما این طرح احتمال اجرایی شدن دارد؟
این بحث چند روز است که مطرح شده است و روس ها و چینی ها به صراحت گفتند که قطعنامه را وتو می کنند. شورای همکاری خلیج فارس با علم به اینکه این طرح قابلیت طرح در شورای امنیت ندارد؛ آن را برای استفاده تبلیغاتی مطرح کرده است. روسیه و چین از این طرح حمایت نمی کند و حتی جمال بن عمر که نماینده دبیرکل سارمان ملل در یمن است از این طرح حمایت نمی کند. در واقع فلسفه در خواست شورای همکاری خلیج فارس از شورای امنیت این است که راه حل های میانه را تقویت کنند. راه حل های میانه مبتنی بر دو موضوع است.
1- اعمال سیاست تحریمی علیه جنبش انصارالله به قصد تضعیف جنبش و ترساندن مردم از شریط آینده
2- گفت گوهای که شورای همکاری باید با جریان انصارالله شروع کند در شرایطی برگزار شود که گویا شورای همکاری از پشتوانه بین المللی برخوردار است. این در حالی است که از نگاه حوثی ها این موضوع پذیرفته شده نیست. این همان شورای همکاری است که دو سال قبل آقای منصور هادی را بر مردم یمن تحمیل کرد و در طول دو سال گذشته اجازه نداد که در یمن توافق داخلی شکل بگیرد و نیروهای مختلف شمال و جنوب به یک توافقی برسند.
احتمال تجزیه یمن به شمالی و جنوبی وجود دارد؟ ایا عربستان به دنبال تجزیه یمن است؟
این بحث را کسانی مطرح می کنند که از یمن شناخت ندارند. عربستان سعودی بیش از آن که با حوثی ها مشکل داشته باشد با جنوبی ها مشکل دارد. همیشه رابطه جنوبی ها در طول 40 سال گذشته با عربستان تیره بوده است. الان هم رابطشان تیره است. سعودی ها در جنوب از محبوبیت برخوردار نیستند. فقط در استان بیضا از طریق پسر اقای منصور هادی یک نفوذی داشتند و تحرکاتی را در استان بیضا انجام دادند. الان هم که این استان از سیطره منصور هادی خارج شده است و عملا حوثی ها و جنوبی ها در استان بیضا امنیت را برقرار کرده اند. بنابراین این که عربستان بتواند در جهت تجزیه ورود کند این مسئله بسیار بسیار بعید است و جنوبی ها اساسا حساسیت نسبت به عربستان دارند. این حساسیت هم یک حساسیت تاریخ است.
به نظر شما آینده یمن به چه سمت و سویی حرکت خواهد کرد؟
بررسیها بیانگر آن است که شورای همکاری خلیجفارس در جلسه طولانی پنجم بهمنماه جاری - 25 ژانویه گذشته-، از گزینه مداخله نظامی چشمپوشی کرد. در این جلسه که با محوریت عربستان و امارات برگزار گردید، در مواجهه با جنبش انقلابی یمن سه راهحل مورد بررسی قرار گرفت. راهحل اول توسل به شیوه نظامی بود ولی سعودیها به دلیل ضعف نظامی اعضای شورا در مقایسه با جنبش انصارالله، از این راهحل فاصله گرفته و در عین حال آن را به مداخله نظامی شورای امنیت سازمان ملل حواله دادند اما دو روز بعد باراک اوباما با صراحت اعلام کرد که از مداخله نظامی در یمن به عنوان راهحل حمایت نمیکند. پس کاملا واضح است که برخورد و مداخله نظامی در دستور کار شورای امنیت و یا شورای همکاری خلیجفارس قرار ندارد.
راهحل دومی که در شورا مورد بحث قرار گرفت «ایجاد اجماع بینالمللی» علیه جنبش انصارالله بود. به این معنا که غرب و کشورهای عربی، یمن را «بایکوت» کرده و روابط خود را با این کشور قطع نمایند این فرایند از سوی آمریکا و عربستان کلید خورد و بعضی دیگر از کشورهای غربی و عربی نیز به آن پیوستند اما به یک وضعیت فراگیر تبدیل نشد و مضافا اینکه حتی آمریکاییها نگفتهاند که به دلیل تسلط جنبش انصارالله بر یمن سفارتخانه خود را تعطیل کردهاند. بلکه آن را به «شرایط ناپایدار» مرتبط نمودهاند. این راهحل برای آن است که مردم یمن از آیندهای که برای رسیدن به آن به صحنه آمدهاند، بترسند و شرایط پیشروی آنان تاریک جلوه داده شود.
راهحل سومی که در شورای همکاری مورد بحث قرار گرفت، برقراری تماس با انصارالله برای رسیدن به فرمول مشترک و با حد متوسطی از خواستههای عربی بود. جناح قطر، عمان و کویت این موضوع را مطرح کردند و البته با مخالفت تند پادشاهی بحرین و امارات مواجه شدند و نماینده عربستان سعودی این را موضوعی سخت معرفی کرد. با این وصف معلوم شد که تمایل به رسیدن به راه حل با حوثیها در شورای همکاری خلیج فارس بیش از جنگ با آنان موضوعیت یافته است.
به نظر میآید شورای همکاری خلیج فارس و سه کشور آمریکا، انگلیس و فرانسه به ترکیبی از راه حل دوم و سوم فکر میکنند و معتقدند تأکید بر راه حل دوم میتواند توافق با جنبش انقلابی یمن را به صورتبندی مطلوبتری سوار نماید. اما از آن طرف جنبش انصارالله در مواجهه با طرح مداخلهجویانه شورای همکاری و شورای امنیت بر عدم پذیرش مداخله خارجی تأکید کرده و از سوی دیگر با فعال نگه داشتن میادین و خیابانها و بخصوص با تداوم شرایط خاص در صنعا درصدد بر آمده تا سررشته تحولات در داخل یمن باقی بماند. قدر مسلم هفتههای آینده- بین 2 تا 8 هفته- بسیار تعیین کننده خواهند بود.
در این رابطه بیشتر بخوانید: http://www.tabnak.ir/fa/news/475760/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%DB%8C%D9%85%D9%86-%D8%AF%D8%AE%D8%A7%D9%84%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF © www.tabnak.ir
در این رابطه بیشتر بخوانید: http://www.tabnak.ir/fa/news/475760/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%DB%8C%D9%85%D9%86-%D8%AF%D8%AE%D8%A7%D9%84%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF © www.tabnak.ir