آیا امام زمان(عج) مانند سایر مردم دارای نام و فامیلی است؟
سه شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۳۶ ق.ظ
آیا امام زمان(عج) مانند سایر مردم دارای نام و فامیلی است؟
(بسم الله الرحمن الرحیم)
در مورد نام و شهرت چند نکته گفتنی است:
۱. نام یعنی اسم علم که بدون ملاحظه معنی وصفی، در هنگام ولادت یا ساخت چیزی بر اشخاص و اشیا نهاده میشود. دهخدا ذیل لغت لقب آورده است: نامی که در آن معنای مدح یا ذم منظور باشد؛ به خلاف علم که در آن هیچ معنی منظور نباشد.
۲. فامیلی یا شهرت یکی از رسوم جدید اروپایی است و اصل واژه فامیل و فامیلی فرانسوی است.
دهخدا ذیل لغت فامیل چنین مینویسد: از فرانسه: اسم. در پاورقی: در فرانسه Fumille و در انگلیسی Family خانواده، بستگان، نزدیکان و خویشاوندان، خاندان. ترکیبات: فامیلدار، بیفامیل. فامیلی(:ص نسبی). منسوب به فامیل. خانوادگی.
نام و فامیلی در ایران تقریباً در نیم قرن اخیر رسم شده است.
۳. در میان اقوام دیگر گاهی اسم را نیز به ملاحظه معنی آن وضع میکردهاند:
مستر هاکس میگوید:
عادت قوم یهود بر این قرار گرفته بود که اسمها را به ملاحظه رفتار شخص یا خانواده یا به ملاحظه اتّفاقات وقایع و ایّام توّلد میگذاردند و پدر یا مادر یا هر دوی ایشان در وقت تولد و یا هنگام ختنه طفل به مشورت و صوابدید دوستان، اسم را انتخاب کرده و طفل را مینامیدند... و گاهی از اوقات بعضی نامها به تحریک الهام و ملاحظه معنای نبوتی گذارده میشد... و گاهی از اوقات، در اواسط عمر کسی به واسطه ملاحظات فوق، اسم وی را تغییر میدادند؛ مثل ابرام، سارای، یعقوب و غیره و گاهی اسم شخص از واقعه مهمی که در حیات وی روی داده بود مأخوذ بود؛ مثل اسماعیل، عیسی، یعقوب، موسی و غیره... و بسیاری اوقات اسم اشخاص را به اسم جلاله مرکب مینمودند؛ مثلاً لفظ ایل، یاه، یاهوه و غیره را در اول اسامی افزوده ... سموئیل، یوشع، ادویناه مینامیدند و بعضی از اوقات، یک جمله را اسم قرار میدادند.
۴. طبق عقاید دینی، نام افراد برجسته مانند پیامبران با الهام یا وحی تعیین شده است.
۵. در میان اقوام عرب سه گونه نام رسم بود:
الف. نام؛
ب. لقب: حاوی معنایی که از کمالی حکایت میکند؛
ج. کنیه: که در اصل با واژه «اب» و «ام» و به تبع آن، «اخ»، «اخت»، «ابن»، «بنت» و... مانند ابوالقاسم و امُّ سلمه ... به کار میرود.
۶. در مورد امامان بزرگوار نام، لقب، کنیه با وحی و الهام و دستور خدا انجام میگرفته است که هر کدام به جهات یا جهاتی گوناگون بوده است.
۷. در مورد امام زمان روایاتی را که شامل نام، لقب و کنیه حضرت است بهطور مثال میآوریم:
نام؛
امام حسن عسکری علیهالسلام به همسر خود فرمود:
«به زودی حامل پسری خواهی بود که نام او «محمّد» است و قائم پس از من است».[۲]
لقب؛
حضرت دارای القاب متعددی است. القاب شریف ایشان که از قرآن و کتب سایر ادیان و روایات به دست میآید بسیار زیاد است و هریک بیانگر یک ویژگی ممتاز و مدح و تعریف آن حضرت است. حاجی نوری در کتاب نجمالثاقب، این القاب را جمعآوری کرده که بیش از صد و هشتاد لقب است. بعضی از آنها را از آیات قرآن و بعضی را از کتب دیگر ادیان و مذاهب و بعضی را هم از روایات و ادعیه برداشت نموده است؛[۳] القابی مانند: بقیةالله، اباصالح، مهدی، خلف صالح، نور، منتظر و… .
کنیه؛
امام صادق علیهالسلام فرمود:
«خلف صالح از فرزندان من است و او مهدی است. نام او «م ح م د» است. کنیه او ابوالقاسم است. او در آخرالزّمان خروج میکند».
معرفی منابع برای مطالعه بیشتر
• منتخب الأثر، لطفالله صافی؛
• منتهی الآمال، شیخ عباس قمی؛
• نجم الثاقب، محدث نوری؛
• امام مهدی از ولادت تا ظهور، محمدکاظم قزوینی.
پینوشتها
۱. قاموس کتاب مقدّس، مستر هاکس، ص ۵۹.
۲. کمالالدین، شیخ صدوق، ج۲، ص۴۰۸.
۳. نجمالثاقب، محدث نوری، باب دوم.
آیا امام زمان مانند سایر مردم دارای نام و فامیلی است؟
در مورد نام و شهرت چند نکته گفتنی است:
۱. نام یعنی اسم علم که بدون ملاحظه معنی وصفی، در هنگام ولادت یا ساخت چیزی بر اشخاص و اشیا نهاده میشود. دهخدا ذیل لغت لقب آورده است: نامی که در آن معنای مدح یا ذم منظور باشد؛ به خلاف علم که در آن هیچ معنی منظور نباشد.
۲. فامیلی یا شهرت یکی از رسوم جدید اروپایی است و اصل واژه فامیل و فامیلی فرانسوی است.
دهخدا ذیل لغت فامیل چنین مینویسد: از فرانسه: اسم. در پاورقی: در فرانسه Fumille و در انگلیسی Family خانواده، بستگان، نزدیکان و خویشاوندان، خاندان. ترکیبات: فامیلدار، بیفامیل. فامیلی(:ص نسبی). منسوب به فامیل. خانوادگی.
نام و فامیلی در ایران تقریباً در نیم قرن اخیر رسم شده است.
۳. در میان اقوام دیگر گاهی اسم را نیز به ملاحظه معنی آن وضع میکردهاند:
مستر هاکس میگوید:
عادت قوم یهود بر این قرار گرفته بود که اسمها را به ملاحظه رفتار شخص یا خانواده یا به ملاحظه اتّفاقات وقایع و ایّام توّلد میگذاردند و پدر یا مادر یا هر دوی ایشان در وقت تولد و یا هنگام ختنه طفل به مشورت و صوابدید دوستان، اسم را انتخاب کرده و طفل را مینامیدند... و گاهی از اوقات بعضی نامها به تحریک الهام و ملاحظه معنای نبوتی گذارده میشد... و گاهی از اوقات، در اواسط عمر کسی به واسطه ملاحظات فوق، اسم وی را تغییر میدادند؛ مثل ابرام، سارای، یعقوب و غیره و گاهی اسم شخص از واقعه مهمی که در حیات وی روی داده بود مأخوذ بود؛ مثل اسماعیل، عیسی، یعقوب، موسی و غیره... و بسیاری اوقات اسم اشخاص را به اسم جلاله مرکب مینمودند؛ مثلاً لفظ ایل، یاه، یاهوه و غیره را در اول اسامی افزوده ... سموئیل، یوشع، ادویناه مینامیدند و بعضی از اوقات، یک جمله را اسم قرار میدادند.
۴. طبق عقاید دینی، نام افراد برجسته مانند پیامبران با الهام یا وحی تعیین شده است.
۵. در میان اقوام عرب سه گونه نام رسم بود:
الف. نام؛
ب. لقب: حاوی معنایی که از کمالی حکایت میکند؛
ج. کنیه: که در اصل با واژه «اب» و «ام» و به تبع آن، «اخ»، «اخت»، «ابن»، «بنت» و... مانند ابوالقاسم و امُّ سلمه ... به کار میرود.
۶. در مورد امامان بزرگوار نام، لقب، کنیه با وحی و الهام و دستور خدا انجام میگرفته است که هر کدام به جهات یا جهاتی گوناگون بوده است.
۷. در مورد امام زمان روایاتی را که شامل نام، لقب و کنیه حضرت است بهطور مثال میآوریم:
نام؛
امام حسن عسکری علیهالسلام به همسر خود فرمود:
«به زودی حامل پسری خواهی بود که نام او «محمّد» است و قائم پس از من است».[۲]
لقب؛
حضرت دارای القاب متعددی است. القاب شریف ایشان که از قرآن و کتب سایر ادیان و روایات به دست میآید بسیار زیاد است و هریک بیانگر یک ویژگی ممتاز و مدح و تعریف آن حضرت است. حاجی نوری در کتاب نجمالثاقب، این القاب را جمعآوری کرده که بیش از صد و هشتاد لقب است. بعضی از آنها را از آیات قرآن و بعضی را از کتب دیگر ادیان و مذاهب و بعضی را هم از روایات و ادعیه برداشت نموده است؛[۳] القابی مانند: بقیةالله، اباصالح، مهدی، خلف صالح، نور، منتظر و… .
کنیه؛
امام صادق علیهالسلام فرمود:
«خلف صالح از فرزندان من است و او مهدی است. نام او «م ح م د» است. کنیه او ابوالقاسم است. او در آخرالزّمان خروج میکند».
معرفی منابع برای مطالعه بیشتر
• منتخب الأثر، لطفالله صافی؛
• منتهی الآمال، شیخ عباس قمی؛
• نجم الثاقب، محدث نوری؛
• امام مهدی از ولادت تا ظهور، محمدکاظم قزوینی.
پینوشتها
۱. قاموس کتاب مقدّس، مستر هاکس، ص ۵۹.
۲. کمالالدین، شیخ صدوق، ج۲، ص۴۰۸.
۳. نجمالثاقب، محدث نوری، باب دوم.
۹۴/۰۴/۱۶