جبهه فرهنگی راه نور

باسلام هدف ما=ترویج فرهنگ ایثار شهادت وهمگام سازی عناوین روایتگری واطلاع رسانی وجذب راویان دفاع مقدس می باشد

باسلام هدف ما=ترویج فرهنگ ایثار شهادت وهمگام سازی عناوین روایتگری واطلاع رسانی وجذب راویان دفاع مقدس می باشد

جبهه فرهنگی راه نور

سخن از احساسی واحد و اعتقاد به هدفی مشترک همواره همان چیزی بوده و هست و خواهد بود که علت گردهم آمدن جمعی را فراهم می آورد. حسی مرکب از تنفر و عشق. حسی شبیه بلاتکلیفی. شبیه دودلی میان دوراهی.

و اینجاست که آن تنفر ملال آور جایش را به عشقی خنک و لذت بخش می دهد. آن سرزمین و آن مردمان در ذهنت مجسم می شوند و عاشقانه به آنها می اندیشی. کسانی که آسمان و دریا از آنان درس وسعت می آموزند و به آنان رسیدن رویای شبانگاهت می شود. و شاهد هم همان هدف مشترک.


این حس و هدف مشترک بود که جمعی را گرد هم آورد. جمعی که چراغ هدایت و کشتی نجات را تنها راه آسمانی شدن می دانند. کسانی که آن دستان یاریگر را می شناسند و در تلاش شناخت و شناساندن آنان هستند. همانها که عاشقانه چشمان سحرانگیر دلدار را دیده اند و بیستون بیستون به پای شیرین جهان جان داده اند. آری هرکس قد و قامت سرو بی همتای هستی را ببیند اختیاری برایش نمی ماند و مطیع بی چون و چرای صاحب دلش می شود. اینجا همان جایی است که در پی دیدار الف قامت دوست هستند و در این راه دست به دامان دوستان دوست شده اند. دوستانی که شهیدند، یعنی شهود کرده اند و دیده اند دلدار را. و ما باید پای درس آنان بنشینیم تا موی و روی و قد و بالا و لبخند و چشمان محبوبمان را برایمان شرح دهند. از صدایش بگویند از صوت قرآنش از ...

پس تو نیز اینچنین عشقی مقدس را داری به ما ملحق شو و عهدی دوباره ببند. که

از میان مؤمنان مردانى‏ اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند (احزاب / 23)

پس دست در دست هم هرکدام در هر جایگاه به قدر توان وظیفه ای در قبال آن برخی که به شهادت رسیده اند داریم. و ما اینجا در سنگری مجازی سعی در ادای دین به آنان را داریم. هر چند در این سنگر به روی تمام عاشقان شهادت باز است و ما همواره نیازمند توان همسنگران جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی می باشیم. باشد تا دست مهربان آنان همواره بر سر دوستدارانشان سایه مهر و نوازش بیفکند.

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

کد: 1153-07

آیا امام خمینی قابل تحریف است؟
چگونه امام خمینی از بعد فرهنگی قابل تحریف است ؟

پژوهش و نگارش: سیدحسین حیدری   
گرایش مقاله: عمومی

چکیده :
یافته‌های تحقیق، به طور کلی عوامل زیر را به عنوان عوامل مؤثر بر تحریف امام تأیید می‌نماید:
انحراف از راه و اصول حقه امام که مبنای آن اسلام است، به هر دلیل.
دوری از فرهنگ،  هویت ساز و  مولد تربیت  و  اخلاق محور  و تفکر پرور اسلام.
تقلید کورکورانه از فرهنگ بیگانه بخصوص غرب.
نداشتن قانون و نقشه راه منطبق با اصول امام.
به کار گیری سلیقه فردی و گروهی در اجرای امورات فرهنگی.
ضعف در نظارت و هدایت و کم توجهی به نظارت همه جانبه.
کم کاری و سستی در تولید و خود کفایی فرهنگی در همه زمینه ها.
عدم توسعه فرهنگ اسلامی و انقلابی .

کلید واژه‌ها :   فرهنگ ،امام خمینی ، توسعه فرهنگی، دولت، سیاستگذاری فرهنگی

مقدمه:

مسئله ی تحریف شخصیت امام، خطر بزرگی محسوب می شود،آن راهی که می تواند مانع از این تحریف شود باز خوانی اصول امام است.امام را نباید به عنوان صرفا یک شخصیت محترم تاریخی، مورد توجه قرار داد،بعضی این جور می خواهند امام را بشناسند و بشناسانند و این غلط است. (14/3/1394) این جمله رهبری انقلاب زنگ خطری برای امت محسوب می شود.که نشان از ایجاد راهی موازی در کنار راه امام است را تاکید دارد. و نیز یادآوری خطر تحریف به حدی جدی است که در ادامه متذکر شدند: اگر مردم متوجه اصول امام نباشند و تحریفات را تشخیص ندهند قطعا سیلی خواهند خورد. که این جمله متناسب با جمله پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکتتان آسیب نرسد امام است . لذاتوجه به این مطلب ضروری است که آیا امام خمینی  از بعد اقتصادی قابل تحریف است؟ آیا راه و آرمان امام تحریف شدنی است؟ در این مقاله سعی گردیده تا بطور اجمالی به پرسش های فوق پاسخی منطقی و متناسب داده شود.

بیان مسئله

علت اینکه رهبر انقلاب بعد از گذشت 37 سال از پیروزی انقلاب و گذشت 26 سال از رحلت امام خمینی (ره) چنین موضوعی را مطرح می کنن نشان از دغدغه ایشان در بحث استحاله نظام مقدس جمهوری اسلامی با گذشت زمان را دارد،که بیانات ایشان در 14/3/1394 برای حفاظت از افکار و سیره امام که منتج به انقلاب اسلامی ایران و بر پایی حکومت جمهوری اسلامی گردید را از آفات مرتبط با عناصر اصلی نظام، یعنی انقلابی، اسلامی و جمهوریت را نشان می دهد  و این حساسیت را نیز خود حضرت امام هم دارند و به صراحت در وصیت نامه خویش اعلام می نمایند : اکنون که من حاضرم، بعض نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می‌کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می‌شود، مورد تصدیق نیست مگر آن‌که صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم..... پژوهش فوق، به دنبال بررسی این مسئله بوده است و اینکه چگونه امام خمینی از بعد اقتصادی قابل تحریف است ؟

سوابق تحقیق

با توجه به اینکه این موضوع برای اولین بار از طریق رسانه ملی توسط رهبر معظم انقلاب در 14/3/1394مصادف با سالگرد رحلت امام در حرم ایشام مطرح گردید، هیچگونه سابقه مستقیم در این زمینه یافت نشد. ولی مقاله هایی نزدیک به موضوع وجود دارد.

اهمّیّت و ضرورت انتخاب موضوع

با عنایت به دو موضوع: تلاش امام در راستای تلاش پیامبر و اهل بیت ایشان برای ایجاد مدینه فاضله بود. و اینکه انقلاب اسلامی از منظر امام مقدمه ای برای سرعت دادن به ظهور منجی بشریت است.قابل توجه است که هر اندازه زاویه کوچک در بین مسولان نظام و نیز امت با آرمان ها و اصول امام طی گذشت زمان دچار تغییر خواهد شد. بطوری که خطر جایگزینی ضد ارزش بجای ارزش ها و ناهنجاری بجای هنجارها بدون کمترین مقاومت پذیرفته می شود. لذا از اهمیت این موضوع همین بس که خطوط اصلی امام بازخوانی و یادآوری می گردد.  
اهداف تحقیق

1)کمک به جامعه علمی، جهت ایجاد وحدت رویّه و اصول واحد و به‌کارگیری آن در مجامع علمی جهت تعیین اصول امام.
2)تجمیع اطلاعات و عمومی نمودن آن‌ها، به‌همراهِ تطبیق نمودن آن با فضای جامعه.
3)یادآوری میزان اهمیت کلام و سیره امام. 

سؤال اصلی تحقیق

پرسش زیر، اساسی‌ترین پرسشی است که در آغاز این پژوهش با آن مواجه بوده‌ایم:
چگونه امام خمینی از بعد فرهنگی قابل تحریف است ؟

سؤال‌های فرعی تحقیق

چگونه فرهنگ اسلامی از منظر امام خمینی قابل تحریف است؟
چگونه  استقلال فرهنگی از منظر امام خمینی قابل تحریف است؟
چگونه توسعه فرهنگی از دیدگاه امام خمینی قابل تحریف است؟

تعریف مفاهیم

فرهنگ :
فرهنگ یک کارخانه آدم‌سازی است… فرهنگ سایه‌ای است از نبوت. ( صحفیة نور، ج ۶، ۲۳۶ـ۲۳۷ )
اگر فرهنگ جامعه‏ای وابسته و مرتزق از فرهنگ غرب باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا می‏کند، و بالاخره در آن مستهلک می‏شود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست می‏دهد. (صحیفه نور، ج15، ص16)

تهاجم فرهنگی:
ملّت‌ها را از تبادل فرهنگی بین یکدیگر، گریزی نیست و هیچ کشوری نمی‌تواند مرزهای کشورش را به روی ملّت‌های دیگرببندد؛ اما امروزه به‌دلیل انحصار وسایل ارتباطات و فن‌‌‌آوریدر کشور‌های پیشرفته، این روند، به جریانی یک‌ سویه بدل شده است.
آنها می خواهند ما وابسته باشیم و چیزهایی که به ما می دهند چیزهایی  است که وابستگی می آورد. استقلال نمی خواهند داشته باشیم. استقلال فرهنگی نمی خواهند داشته باشیم. استقلال فکری نمی خواهند داشته باشیم. عُمالی که آنها تربیت کرده اند در بین خودشان، و صادر کردند برای ما، آنها هم کمک کرده اند به آنها. طرز فکر جامعه ما را به نحوی عوض کردند که اگر یک مطلبی غربی نباشد، جامعه ما نمی پذیرد این را ...( صحیفه نور، جلد 12 ، ص6)


توسعه فرهنگی:
عمده این است که فرهنگ یک فرهنگ بشود. یک فرهنگی از آن غربزدگی بیرون بیاید.(صحیفه نور، ج8، ص 126) 

روش تحقیق

بر اساس روش، تحقیقات علمی را می‌توان به پنج گروه تقسیم کرد که عبارت‌اند از: تحقیقات تاریخی، توصیفی، همبستگی، تجربی و علّی. تحقیقات توصیفی، از نظر شیوة نگرش و پرداختن به مسئلة تحقیق، به دو دسته تقسیم می‌شوند:
1. تحقیقات توصیفی محض. 
2. تحقیقات توصیفی ـ تحلیلی.
در تحقیق حاضر، ما از روش توصیفی ـ تحلیلی استفاده نموده‌ایم.

روش گردآوری اطلاعات

روش‌های گردآوری اطّلاعات را به طور کلّی به دو طبقه می‌توان تقسیم کرد: روش اَسنادی (کتابخانه‌ای) و روش میدانی. روش‌های کتابخانه‌ای در تمامی تحقیقات علمی مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ ولی در بعضی از آن‌ها در بخشی از فرایند تحقیق، از این روش استفاده می‌شود و در بعضی از آن‌ها موضوع تحقیق از حیث روش، ماهیتاً کتابخانه‌ای است و از آغاز تا انتها متّکی بر یافته‌های تحقیق کتابخانه‌ای است. 
روش‌های کتابخانه‌ای، بسته به نوع سند و موضوع تحقیق، ممکن است به صورت متن‌خوانی و استفاده از فیش، آمارخوانی و استفاده از جدول، تصویرخوانی و استفاده از نقشه و کروکی، یا فرم‌های شِبه پرسش‌نامه، سند‌خوانی، و یا ترکیبی از همة آن‌ها انجام پذیرد.در پژوهش حاضر، ما از روشِ گردآوری اطلاعات، یعنی روش اَسنادی (کتابخانه‌ای) استفاده نموده‌ایم.

مبانی نظری تحقیق

چگونه امام خمینی از نظر فرهنگی قابل تحریف است ؟
مقدمه
شناخت فرهنگ از مسائل بسیار مهم و حیاتی در بقاء و تداوم انقلاب اسلامی بوده، و ضروری است که براساس تعریف فرهنگ و شاخصه ها و ساختاره های آن، ابعاد نظام و کشور اسلامی خود راسازماندهی نماییم. آنچه تذکر آن لازم به نظر می رسد این است که فرهنگ در هر جامعه ای در حقیقت شاکله و عنصر اصلی بوده و رنگ پذیری ابعاد سیاست و اقتصاد از ناحیه آن خواهد بود. شکل گیری فرهنگ اثر خود را در دیگر ابعاد منعکس خواهد نمود. در این مقال برآنیم که تحلیل فرهنگی فرهنگ را از منظر امام خمینی ره مورد نقد و بررسی قرار داده و تقابل دیدگاه های دیگر؛ با کلام ایشان را نشان دهیم. (سایت راسخون ، فرهنگ در منظر امام خمینی، نویسنده: دکتر محمدمهدی بهدارون)
انقلاب اسلامی ایران را عموم صاحب نظران، انقلابی فرهنگی ـ عقیدتی دانسته‎اند. تحولی که به دنبال خود تعهدی تاریخی ـ جهانی و سرنوشت ساز به ارمغان آورد که به موجب آن محصول برآمده از آن تحول ژرف در صدد تجدید حیات معنوی و اخلاقی بشریت است. این ماهیت فرهنگی داشتن انقلاب اسلامی را می‎توان در نحوه وقوع، آثار و نتایج پس از آن و کلام و دغدغه‎های رهبر و بنیانگذارش مشاهده کرد و استمرار این نوع نگاه و توجه به تحول مزبور را در بستر زمان تاکنون در سیاست‎ها ـ راهبردها و روش‎های اجرایی و عملیاتی مبتنی بر اندیشه و سیره امام خمینی (ره) ملاحظه نمود. سیاست‎ها و راهبردهایی که در صدد است تا ظرفیت‎ها و توانایی‎های بالقوه انقلاب اسلامی برای سر دادن جهان به سمت زایش و رویش نوین را به فعلیت کشاند. (سایت راسخون ، فرهنگ در منظر امام خمینی، نویسنده: دکتر محمدمهدی بهدارون)

چگونه فرهنگ اسلامی از منظر امام خمینی قابل تحریف است؟
تعریف و عناصر فرهنگ از نگاه امام خمینی 
نگاه امام به عنصر «فرهنگ» یک نگاه مبنایی و زیربنایی است، عنصر مهمی که شکوفایی‎اش می‎تواند موفقیت‎های مستمر و مکرر را برای بشریت خسته از قطب‎بندی‎های مبتنی بر زر و زور به ارمغان آورد و داشته‎های آنان را در مسیر صلاح و فلاح آنان به کار گیرد. چرا که در اندیشه ایشان همه انواع وابستگی‎های اقتصادی ـ‌سیاسی ـ نظامی ملت‎ها به قدرت‎های استکباری در وابستگی فکری و فرهنگی آنها ریشه دارد و توجه به این مهم نیز باید به عنوان نقطه آغاز هرگونه حرکت اصلاحی مدنظر قرار گیرد. در بیان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نجات ملت در فرهنگ و در دانشگاه‎ها باید طرح بشود. و رأس همه اصلاحات، اصلاح فرهنگ است.
امام خمینی تا به آنجایی نقش عنصر استقلال فرهنگی در تعیین سرنوشت جوامع را فارغ از نوع مذهب و ملیت آنان بالا می‎برد که آن را منشأ‌ استقلال و موجودیت هر جامعه قلمداد کرده فکر تحقق استقلال در ابعاد دیگر را با وابستگی فرهنگی محال و ساده اندیشمی‎خوانند. فرهنگ به معنی باورها و اعتقاداتی که زندگی شخصی و اجتماعی (افراد) یک جامعه با آنها روبروست. در اندیشه امام خمینی عنصری است هجوم به آن، در رأس تمامی اهداف استعمارگران است. حضرت امام ضمن توجه به عنصر فرهنگ در معنای عام آن به طور اخص به توانایی‎ها و شایستگی‎های فرهنگ موجود در جوامع شرقی که عبارت از فرهنگ اسلامی است اشارات متعدد و مکرر داشته، خود فرهنگی را مطرح می‎کنند که بر مدار تعلیمات اسلامی و اخلاقی انسانی استوار شده است. فرهنگی که به تعبیر ایشان مترقی‎ترین فرهنگ است که (ملت‎های) شرق باید به این فرهنگ اسلامی تمام احتیاجاتش را اصلاح نماید.براین مبنا، امام پایه گذار و پی ریز تفکری می‎شود که به اساس آن می‎توان با اتکاء به توانایی‎های خود، راه توسعه ملی را با اعمال و اصرار راهبرد عدم تعهد در قبال قدرت‎های بحران ‎زا طی نمود.
فرهنگ از نظر امام خمینی(ره) آن چیزی است که فرد یا جامعه ای بر آن اساس تربیت شده است، فکر می کند و رفتار می نماید. بنابراین می توان گفت از دیدگاه حضرت امام.
 فرهنگ ؛ هویت ساز است، فرهنگ؛  مولد تربیت است، فرهنگ؛  اخلاق محور است، فرهنگ ؛ تفکر پرور است. (سایت گزاره، مفهوم فرهنگ در اندیشه امام خمینی)

اهمیت و نقش فرهنگ
انقلاب اسلامی به دلیل حضور جهانی خود در حقیقت این شعار را در سراسر جهان اعلام نمود که در مدیریت نظام اسلامی، دین اختیار را بدست گرفته است. آنچه که امروز باید نمودِ آن را در اداره مجموعه های نظام مشاهده نمود ارتباط مستقیم آنها با فرهنگ دین و نظام اسلامی است. بنابراین دستیابی به یک خط مشی فرهنگی مستقل براساس اصول و ارزش های اسلامی دارای اهمیت به سزائی بوده و امام(ره) در این باره می فرمایند:
“درباره فرهنگ هر چه گفته شود کم است. می دانید و می دانیم اگر انحرافی در فرهنگ یک رژیم پیدا شود و همه ارگان ها و مقامات آن رژیم در صراط مستقیم انسانی و الهی پایبند باشند و بر استقلال و آزادی ملت از قیود شیطان عقیده داشته باشند و آن را تعقیب کنند و ملت نیز به تعبیت از اسلام و خواسته های ارزنده آن پایبند باشند دیری نخواهد کشید که انحراف فرهنگی بر همه غلبه کند و همه را خواهی نخواهی به انحراف کشاند ونسل آتیه را آن چنان کند که انحراف بصورت زیبا و مستقیم را راه نجات بداند و اسلام انحرافی را به جای اسلام حقیقی بپذیرد و بر سر خود و کشور آن آورد که در طول ستم شاهی و خصوصاً پنجاه سال سیاه بر سر کشور آمد.( سایت راسخون ، فرهنگ در منظر امام خمینی، نویسنده: دکتر محمدمهدی بهدارون)
براستی چگونه امکان دارد علیرغم پای بند ارگان ها، مقامات و ملتی به صراط مستقیم انسانی و الهی و اعتقاد به استقلال و آزادی از قیود شیطانی، انحراف فرهنگی به صورت راهی زیبا و مستقیم بر همه غلبه کند و اسلام انحرافی به جای اسلام حقیقی راه نجات تلقی شود؟ ( سخنرانی در تاریخ ۲۲/۱۱/۶۱)
خروج از فرهنگ بدآموز غربی و نفوذ و جایگزین شدن فرهنگ آموزنده اسلامی ملی و انقلاب فرهنگی در تمام زمینه­ها در سطح کشور آنچنان محتاج تلاش و کوشش است که برای تحقق آن سالیان دراز باید زحمت کشید و با نفوذ عمیق ریشه­دار غرب مبارزه کرد. (سخنرانی در تاریخ ۱۹/۹/۶۳) 
ایشان در عبارتی می فرماید: “هجوم دانشجویان پس از طی کردن دوره های تحصیلی به آموزش های غربی و شرقی در دبیرستان ها و دانشگاه های ایران بسوی غرب و احیاناً شرق که ره آوری جز فرهنگ غربی و شرقی نداشت چنان فاجعه ای ببار آورد که همه ی ابعاد جامعه ما را بی قید و شرط وابسته، بلکه تسلیم به ابرقدرت ها کرد. (سخنرانی در تاریخ ۳۱/۶/۶۰)
صدماتی که کشور ما از فرهنگ رژیم شاه خورده است قابل مقایسه با ضررهای اقتصادی و غیره نبوده است متأسفانه در زمان این پدر و پسر دست اجانب بازگردید و مراکز آموزشی که باید تکیه گاه ملت باشد به ضدش تبدیل شد.
“ما الآن در همه چیز به گمان یک نحو وابستگی داریم که بالاتر از همه، وابستگی افکار است، افکار جوان های ما؛ پیرمردهای ما، تحصیل کرده ها، روشنفکران ما، بسیاری از افکار ما وابسته به غرب است.( سخنرانی در تاریخ ۲۴/۷/۶۰)

امام و استراتژی فرهنگی سیاست گذاران جهانی 
“دو ابرقدرت برای بدست آوردن سطله ی استعماری، بهترین راه را در حمله به فرهنگ های ملت ها دانسته و دانشگاه ها را به خدمت گرفته اند و با بدست آوردن این مراکز از ره آوردهای آن، مجلس های فرمایشی ساخته حکومت های دلخواه بدست آورده اند و نظام ها را سر تا قدم غربی یا شرقی کرده اند و آنان که در این کشمکش از همه بیشتر صدمه دیده اند و رنج کشیده اند کشورهای اسلامی بوده و هستند .(فریاد برائت)

تاثیر فرهنگ در شقاوت و سعادت امت ها 
«فرهنگ مبداء همه خوشبختیها و بدبختیهای ملت است . اگر فرهنگ ناصالح شد، این جوانهایی که تربیت می‌شوند به این تربیتهای فرهنگ ناصالح ، اینها در آتیه فساد ایجادمی کنند. فرهنگ استعماری ، جوان استعماری تحویل مملکت می دهد. فرهنگی که بانقشه دیگران درست می شود و اجانب برای ما نقشه کشی می کنند و با صورت فرهنگ می خواهند تحویل جامعه ما بدهند، این فرهنگ فرهنگ استعماری و انگلی است . و این فرهنگ از همه چیزها، حتی از این اسلحه این قلدرها بدتر است . این قلدرها اسلحه شان بعد از چند وقت می شکند، و حالا هم شکسته ، اما وقتی فرهنگ فاسد شد، جوانهای ماکه زیربنای تاسیس همه چیز هستند از دست ما می روند و انگل بار می آیند، غربزده بارمی آیند.» (صحیفه نور، ج3- صفحه : 306 )
(فرهنگ یک کارخانه آدم‌سازی است… فرهنگ سایه‌ای است از نبوت.» ( صحفیة نور، ج ۶، ص۲۳۶ـ۲۳۷)
فرهنگ مبدأ همه خوشبختی‏ها و بدبختی‏های ملت است، اگر فرهنگ ناصالح شد این جوان‏هایی که تربیت می‏شوند به این تربیتهای ناصالح، اینها در آتیه فساد ایجاد می‏کند...( صحیفه نور، ج1، ص 273)

اهداف فرهنگی امام:
۱- تضمین استقلال جامعه:  
قضیة تربیت یک ملت به این است که فرهنگ آن ملت، فرهنگ صحیح باشد.( صحیفة نور، ج۷، ص74)
ملت عزیز ایران و سایر کشورهای مستضعف جهان،اگر بخواهد از دام شیطنت‌آمیز قدرت‌های بزرگ تا آخر نجات پیدا کنند، چاره‌ای جزاصلاح فرهنگ و استقلال آن ندارند.(صحیفة نور ، ج ۱۵، ص ۲۶۷)
۲- معرفی صحیح احکام اسلام: 
ما موظفیم ابهامی را که نسبت‌به اسلام به‌ وجود آوردند، برطرف سازیم. تا این ابهام را از اذهان نزداییم، هیچ کاری نمی‌توانیم انجام بدهیم. ما باید خود و نسل آینده را وادار کنیم و به آن‌ها سفارش کنیم که نسل آتیة خویش را نیز مأمور کنند این ابهامی را که بر اثر تبلیغات سوء چندصدساله نسبت‌به اسلام در اذهان حتی بسیاری از تحصیل‌کرده‌های ما پیدا شده، رفع کنند… شما بایدخودتان را، اسلام‌تان را، نمونه‌های رهبری و حکومت اسلامی را، به مردم دنیا معرفی کنید؛ مخصوصاً به گروه دانشگاهی و طبقة تحصیل‌کرده.( ولایت فقیه، ص ۱۱8)
دانشجویان چشم‌شان باز است. شما مطمئن باشید اگر این مکتب را عرضه نمایید و حکومت اسلامی را، چنان‌که هست، به دانشگاه‌ها معرفی کنید، دانشجویان از آن استقبال خواهند کرد.» (ولایت فقیه، ص ۱۱۸)
۳- مبارزه تا نفی کامل فرهنگ کفر:
 امروز جهان تشنة فرهنگ اسلام ناب محمد(ص) است و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ اسلامی، رونق و زرق و برق کاخ‌های سفید و سرخ را از بین خواهند برد. جنگ ما، جنگ عقیده است وجغرافیا و مرز نمی‌شناسد و ما باید در جنگ اعتقادی‌مان، بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به‌ راه اندازیم.( صحیفة نور، ج ۲۰، ص ۲۳۵)
۴-  خود‌باوری در سایه فرهنگ: 
 فرهنگ، اساس ملّت است؛ اساس ملّیت یک ملت است؛ اساس استقلال یک ملّت است و لهذا آن‌ها کوشش کرده‌اند که فرهنگ ما را استعماری کنند… با تبلیغات خودشان ماها را ترساندند که از خودمان می‌ترسیدیم؛ به خودمان اعتماد نداشتیم. اگر یک کسی مریض می‌شد، می‌گفتیم باید برود خارج؛ درصورتی‌که طبیب داشتیم… باید ارتش ما را خارجی‌ها اداره کنند؛ باید نفت‌مان را خارجی‌ها بیایند اداره کنند… مغزهای ما را شست‌وشو کردند. اعتماد به ‌نفس را از بین بردند. (صحیفة نور ، ج۶، ص۴۰)
۵-  اصلاح ساختار نظام تربیتی: 
ما یک وابستگی روحی پیدا کردیم، این وابستگی روحی از همة چیزها برای ما بدتر است.( صحیفة نور، ج ۷، ص ۲۵)
اولین اقدام این است که همة‌عوامل فساد و مهم‌تر این‌که همة انگیزه‌های فساد در زمینه‌های اجتماعی واقتصادی وسایر زمینه‌ها با کمال جدیّت باید ریشه‌کن شود.(صحیفة نور ، ج ۳، ص ۴۷)
۶- مقابله با تهاجم فرهنگی: 
دست آمریکا و سایر ابرقدرت‌ها تا مرفق به خون جوانان ما و سایر مردم مظلوم و رزمنده فرو رفته است. ما تا آخرین قطرة‌ خون خویش با آنان شدیداً می‌جنگیم؛ چرا که ما مرد جنگیم. ما انقلاب‌مان رابه تمام جهان صادرمی‌کنیم؛ چرا که انقلاب ما اسلامی است و تا بانگ لا اله الاّالله و محمد رسول‌الله(ص) بر تمام جهان طنین نیفکند، مبارزه هست و تا مبارزه در هرکجای جهان علیه مستکبرین هست، ما هستیم.( صحیفة نور، ج۱۱، ص۲۲۶)
قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها بدانند که ما تا آخرین نفر و تا آخرین منزل و تا آخرین قطرة خون برای اعلای کلمه‌ الله ایستاده‌ایم و بر خلاف میل تمامی آنان، حکومت نه شرقی ونه غربی را در اکثر کشورهای جهان پایه‌ریزی خواهیم نمود.( صحیفة نور ، ج۲۰، ص۶۱) (سایت علوم پزشکی کرمانشاه ،فرهنگ ازنظر امام خمینی)
اما  ‌راه‌بردها و شیوه‌های تحقق اهداف فرهنگی از دیدگاه حضرت امام(ره)، باید به‌عنوان یک دستورالعمل مستمر و دائمی به‌کار گرفته شود.تعلل در هر زمینه‌ای می‌تواند بر اهداف فرهنگی جامعه خدشه وارد نماید. از این جهت، هدف فرهنگی منهای راه‌برد فرهنگی، قابل تعقیب و دسترسی نخواهد بود.

مهم‌ترین راهبردهای فرهنگی از نظر امام‌خمینی
۱- قطع وابستگی فرهنگی:
 قضیة تربیت یک ملت به این است که فرهنگ آن ملت، فرهنگ صحیح باشد.(صحیفة نور، ج۷، ص74)
۲-  دفاع همه‌جانبه از ارزش‌های دینی: 
ما موظفیم ابهامی را که نسبت‌به اسلام به‌ وجود آوردند، برطرف سازیم. تا این ابهام را از اذهان نزداییم، هیچ کاری نمی‌توانیم انجام بدهیم. ما باید خود و نسل آینده را وادار کنیم و به آن‌ها سفارش کنیم که نسل آتیة خویش را نیز مأمور کنند این ابهامی را که بر اثر تبلیغات سوء چندصدساله نسبت‌به اسلام در اذهان حتی بسیاری از تحصیل‌کرده‌های ما پیدا شده، رفع کنند… شما بایدخودتان را، اسلام‌تان را، نمونه‌های رهبری و حکومت اسلامی را، به مردم دنیا معرفی کنید؛ مخصوصاً به گروه دانشگاهی و طبقة تحصیل‌کرده.» (کتاب ولایت فقیه، ص ۱۱8)
۳- تحول فرهنگی:
۴- حضور مؤثر حوزة علمیه و روحانیت
۵-  توجه به مراکز آموزشی و تبلیغی
۶- مشارکت فعال زنان
نگاه به زنان توسط امام از حیث فرهنگ: در نظام اسلامی، زن به عنوان یک انسان می تواند مشارکت فعال با مردان در بنای جامعه اسلامی داشته باشد ولی نه به صورت یک شی ء، نه او حق دارد خود را به چنین حدی تنزل دهد و نه مردان حق دارند که به او چنین بیندیشند و در مورد آنچه را که به نام تفریحات شناخته شده است، اسلام با هر چیزی که انسان را به پوچی و از خود بیگانه شدن می کشاند، مبارزه می کند. شرابخواری و میگساری در اسلام ممنوع است. فیلم های منحرف کننده از اخلاق متعالی انسان، ممنوع است.( صحیفه نور، ج3ص92)
۷- توجه به جوانان و مشکلات آنان
۸- مبارزه با رفاه‌طلبی (سایت علوم پزشکی کرمانشاه ،فرهنگ ازنظر امام خمینی)

جمع بندی
توجه به فرهنگ در همه ابعاد بعنوان حیاتی ترین عنصر حیات یک جامعه  با عنایت به اسلامیت و استقلال با دوری از فرهنگ بیگانه و تقلید کورکورانه از غرب بلکه رعایت آنچه که اصول فرهنگ از دید امام است با استفاده از استراتژی هشت گانه امام در زمینه فرهنگ.



چگونه  استقلال فرهنگی از منظر امام خمینی قابل تحریف است؟
این است وضعیت فرهنگی ما از دید امام
صدماتی که کشور ما از فرهنگ رژیم شاه خورده است قابل مقایسه با ضررهای اقتصادی و غیره نبوده است متأسفانه در زمان این پدر و پسر دست اجانب بازگردید و مراکز آموزشی که باید تکیه گاه ملت باشد به ضدش تبدیل شد). (سخنرانی در تاریخ ۲۴/۷/۶۰)
ما الآن در همه چیز به گمان یک نحو وابستگی داریم که بالاتر از همه، وابستگی افکار است، افکار جوان های ما؛ پیرمردهای ما، تحصیل کرده ها، روشنفکران ما، بسیاری از افکار ما وابسته به غرب است.( صحیفه نور ج ۱۰ص۵۶)

تهاجم فرهنگی از دید امام
مهم ترین آسیب فرهنگی از دیدگاه امام، مرور وصیت نامه الهی سیاسی امام خمینی وسخنرانی های ایشان نشان می دهد که ازمنظر امام فرهنگ، زیربنا واساس مقدرات یک ملت راتشکیل می دهد ونجات جامعه درگرو استقلال فرهنگی ورهایی ازوابستگی فکری وغربزدگی است .امام خمینی اوایل آبان سال 58 طی دیدار باجمعی ازدبیران عضوانجمن اسلامی، درباره اهمیت فرهنگ ونقش آن درتحول جامعه فرمودند : رأس همه اصلاحات ،اصلاح فرهنگ است . (صحیفه نور، ج 10 ، ص55)( پایگاه اطلاع رسانی کانون فرهنگی جوادالائمه محمدعلی ندائی، مهم ترین آسیب فرهنگی از دیدگاه امام خمینی )
سوال دیگری که دراین جا مطرح می شود آن است که ازمنظرامام (ره) مهم ترین مشکل فرهنگی جامعه چیست ؟ نظر امام خمینی آن است که وابستگی فکری وغربزدگی مهم ترین مشکل ملت وفرهنگ جامعه است .ایشان دردیدار جمعی ازدبیران دراین باره فرمودند:«مادامی که پیوستگی مغزی داریم به خارج واجانب ، هیچ یک از این گرفتاری هایی که شمردید، نمی توانیم اززیرش فرارکنیم.»(صحیفه نور، ج10/55)امام در فرازی از وصیت نامه خود نیز، همین وابستگی راعامل همه عقب ماندگی ها برشمردند و تاکید کردند:«اگر دانشگاه ها و مراکز تعلیم و تربیتِ دیگر با برنامه های اسلامی و ملی در راه منافع کشور به تعلیم و تهذیب و تربیت کودکان و نوجوانان وجوانان جریان داشتند،  هرگز میهن ما در حلقوم انگلستان و پس از آن آمریکا و شوروی فرو نمی رفت و هرگز قراردادهای خانه خراب کن بر ملت محروم  غارت زده تحمیل نمی شد و هرگز پای مستشاران خارجی به ایران باز نمی شد و هرگز ذخایر ایران و طلای سیاه این ملت رنجدیده در جیب قدرت های شیطانی ریخته نمی شد و هرگز دودمان پهلوی و وابسته های به آن، اموال ملت را نمی توانستند به غارت ببرند... ( پایگاه اطلاع رسانی کانون فرهنگی جوادالائمه محمدعلی ندائی، مهم ترین آسیب فرهنگی از دیدگاه امام خمینی )

موضوع تهاجم فرهنگی در منظومه فکری امام 
بحث دیگری که در تحلیل مقوله فرهنگ ازمنظر امام خمینی به میان می آید، آن است که آیا ایشان به موضوع تهاجم فرهنگی هم پرداخته اند؟ پاسخ این سوال را می توان با تاملی در وصیت نامه امام به آسانی دریافت.اساسا باور به وجود کشورهای استعمارگر در عرصه بین المللی، به تنهایی برای قبول مسئله تهاجم فرهنگی کافی است.به همین دلیل، دیدگاه امام خمینی درباب تهاجم فرهنگی، بسیار روشن وآشکار است .چنان که دروصیت نامه خود تصریح کردند:«ازجمله نقشه ها که مع الأسف تأثیر بزرگی در کشورها و کشور عزیزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زیادی به جا مانده، بیگانه نمودن کشورهای استعمار زده از خویش و غرب زده و شرق زده نمودن آنان است به طوری که خود را و فرهنگ و قدرت خود را به هیچ گرفتند و غرب و شرق،  دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبله  گاه عالم دانستند و وابستگی به یکی از دو قطب را از فرایض غیرقابل اجتناب معرفی نمودند! و قصه این امر غم انگیز، طولانی و ضربه هایی که از آن خورده و اکنون نیز می خوریم کشنده و کوبنده است.»بررسی کامل مقوله فرهنگ ازدیدگاه امام خمینی به عنوان  بنیانگذار انقلابی که جوهره واساس آن فرهنگی است ، مجالی وسیع می طلبد. به یقین، شایسته است درسال فرهنگ ، این موضوع توسط صاحب نظران بررسی شود.( پایگاه اطلاع رسانی کانون فرهنگی جوادالائمه محمدعلی ندائی، مهم ترین آسیب فرهنگی از دیدگاه امام خمینی )
تردیدی نیست که جهانخواران، برای به دست آوردن مقاصد شوم خود و تحت ستم کشیدن مستضعفان جهان راهی بهتر از هجوم به فرهنگ و ادب کشورهای ضعیف ندارند. " (صحیفه نور، ج 15، ص 267) .
حضرت امام خمینی که ریشه تمامی معضلات جامعه را در بیماریهای فرهنگی می دانستند، کرارا گوشزد می کردند که آفات فرهنگی سموم کشنده ای هستند که سیاست و اقتصاد جامعه را هلاک می کنند. چنین بینشی ایشان را بیش از هرچیز، به آسیب شناسی فرهنگی در جامعه اسلامی سوق می داد، به همین دلیل در تمامی سخنرانیها و آثارشان نوعی جهت گیری آگاهانه در راستای تبیین و توضیح مسائل فرهنگی، مشهود است. ایشان غربزدگی، استعمار فرهنگی، جهل فرهنگی، . . . و بسیاری از آفات فرهنگی دیگر را از موانع اصلی دستیابی به الگوی جامع توسعه می شناخته اند: ". . . فرهنگ مسموم استعمار، تا اعماق قصبات و دهات ممالک اسلامی رخنه کرده و فرهنگ قرآن را عقب زده و نوباوگان ما را فوج فوج در خدمت بیگانگان و مستعمرین در می آورد و هر روز با نغمه تازه، با اسامی فریبنده، جوانان ما را منحرف می کند. " (صحیفه نور، ج 1، ص 156) .(سایت حوزه،حضور - پاییز 1377، شماره 25 ، توسعه فرهنگی از دیدگاه امام خمینی)
"عمده این است که فرهنگ یک فرهنگ بشود. یکی فرهنگی از آن غربزدگی بیرون بیاید. " (صحیفه نور، ج 8، ص 126) .(سایت حوزه،حضور - پاییز 1377، شماره 25 - توسعه فرهنگی از دیدگاه امام خمینی)

کارکرد فرهنگ از نظر امام خمینی 
فرهنگ آن چیزی است که فرد یا جامعه ای بر آن اساس تربیت شده است، فکر می کند و رفتار می نماید. بنابراین می توان گفت از دیدگاه حضرت امام:
 فرهنگ ؛ هویت ساز است،
فرهنگ؛  مولد تربیت است،
فرهنگ؛  اخلاق محور است،
فرهنگ ؛ تفکر پرور است.
 به عنوان مثال ایشان در جلد 12 صحیفه نور، ص6 می فرمایند: "...آنها می خواهند ما وابسته باشیم و چیزهایی که به ما می دهند چیزهایی  است که وابستگی می آورد. استقلال نمی خواهند داشته باشیم. استقلال فرهنگی نمی خواهند داشته باشیم. استقلال فکری نمی خواهند داشته باشیم. عُمالی که آنها تربیت کرده اند در بین خودشان، و صادر کردند برای ما، آنها هم کمک کرده اند به آنها. طرز فکر جامعه ما را به نحوی عوض کردند که اگر یک مطلبی غربی نباشد، جامعه ما نمی پذیرد این را ...". هم چنین ایشان در جای دیگری می فرمایند : " ... لکن براى ساختن یک مملکتى که در طولِ باید گفت 2500 سال تا حالا، اگر بخواهیم کارى به آن نداشته باشیم در طول چند سالى که خود ما یعنى من شاهدش بودم آنها با تمام قوا در خراب کردن این مملکت کوشش کردند. در خراب کردن فرهنگ، خراب کردن تبلیغات و وسایل تبلیغى از قبیل روزنامه‏ها، مجلات، رادیو- تلویزیون و هر چیزى را که شما خیال کنید؛ چیزهایى را که باید براى این مملکت خدمت بکند، آموزنده باشد، تربیت بکند مملکت را...".( جلد 10صحیفه امام(ره)، ص21)(سایت گزاره،  مفهوم فرهنگ در اندیشه امام خمینی، محمد هادی همایون)



استقلال فرهنگی
کشورهای جهان سوم، در آخرین دهه قرن بیستم دریافتند که بعد از یک قرن و پذیرش مفاهیم ظاهرا علمی به نام توسعه و آرزوی دستیابی به دروازه‏های بزرگ تمدن، به کشورهای عقب مانده، عقب نگه داشته شده، توسعه نیافته، مقروض، فقیر و وابسته مبدل شده‏اند. و امروز که به سالهای تاریک چند دهه پیش می‏نگرند، تهی و پوچ بودن آن همه مفاهیم پر زرق و برقی که به نام پیشرفت به آنهاالقاء شده بود را بخوبی درک می‏کنند. حضرت امام خمینی قدس‏سره با توجه به آیه شریفه «لَنْ یَجْعَلَ اللّهُ الکافِرینَ علی المومنین سبیلا» استقلال را یکی از مهمترین اصول و محورهای برنامه‏ریزی‏های توسعه، و وابستگی و سلطه فرهنگی را اساسی‏ترین علت عقب‏ماندگی کشورهای جهان سوم می‏دانستند، و بارها درباره آن به ملتهای دربند، بخصوص مسلمانان، هشدار دادند. از خود بیگانگی فرهنگی، استعمار فرهنگی، فرهنگ استعماری، سلطه فرهنگی، فرهنگ سلطه، استقلال فرهنگی، تحول فرهنگی و استقلال فکری، مفاهیمی هستند که ایشان برای بیان جنبه‏های مختلف وابستگی فرهنگی ملل اسلامی و اهمیت حصول استقلال فرهنگی درسخنرانیها و نوشته هایشان به کار برده‏اند:
«اسلام وابستگی شما را و ما خودمان را به دیگران منکر است، می‏گوید نباید صنعت ما وابسته باشد، نباید زراعت ما وابسته باشد نباید ادارات ما وابسته باشد، نباید اقتصاد ما وابسته باشد، نباید فرهنگ ما وابسته به غیر باشد. مبدأ این همین است که در فکر، وابسته هستیم، فکرمان نمی‏تواند بکشد این را که ما خودمان هم فرهنگ داریم، خودمان هم فرهنگمان غنی است، خودمان هم همه چیز داریم.
«همانطور که کرارا تذکر داده‏ام، بزرگترین وابستگی ملتهای مستضعف به ابر قدرتها و مستکبرین، وابستگی فکری و درونی است، که شاید سایر وابستگیها از آن سر چشمه می‏گیرد، و تا استقلال فکری برای ملتی حاصل نشود، استقلال در ابعاد دیگر حاصل نخواهد شد، و برای به دست آوردن استقلال فکری و بیرون رفتن از زندان وابستگی، خود و مفاخر و مآثر ملی و فرهنگی خود را دریایند. (ساست تبیان، توسعه فرهنگی از دیدگاه امام خمینی، محمد مهدی احمدی)

محدوده های اصلی فرهنگ (جلوه سلبی) :
در اندیشه امام (ره)، فرهنگ مرزهای مشخصی دارد. در این ارتباط می توان به گزاره هایی  چون"پیشرفت مادی فرهنگ نیست." و  "صنعت، فرهنگ نیست. " اشاره نمود. ایشان می فرمایند :  " ... ما الان از فرهنگ و اکثر علوم، احتیاجی به خارج نداریم و اگر در صنعت هم مانند انها نیستیم، نباید خودمان را ببازیم و بگوییم که آنها پیشرفته هستند و ما همه چیزمان باید خارجی باشد ، نه مساله این جور نیست....( جلد 18 صحیفه امام،ص219)( سایت گزاره،  مفهوم فرهنگ در اندیشه امام خمینی، محمد هادی همایون)
امام می‌‌‌ فرمایند: بی‌‌‌ شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است. اساسا فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می‌دهد... استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلالِ فرهنگ آن نشأت می‌‌‌ گیرد. فرهنگ اساس ملت است. اساس ملیت یک ملت است. اساس استقلال یک ملت است.(سایت شورای برنامه ریزی مدارس اهل سنت، امام خمینی و اصلاح فرهنگ عمومی دکتر محمد عابدی اردکانی)
تبدیل فرهنگ تبعی و استعماری به فرهنگ استقلالی، ضرورتی اجتناب‌‌‌ ناپذیر است و منظور امام از فرهنگ استقلالی، فرهنگ اسلامی است. یعنی از نظر امام، اصلاح فرهنگ عمومی، بازگشت به فرهنگ اصیل و ناب اسلامی است: باید فرهنگ، فرهنگ اسلامی باشد، اگر ما موفق بشویم به اینکه فرهنگمان یک فرهنگ اسلامی بشود مدارسمان یک مدارس اسلامی بشود، [درآن صورت] افرادی که تربیت می‌‌‌ شوند در آن فرهنگ و در آن مدارس، انسان هستند. (سایت شورای برنامه ریزی مدارس اهل سنت، امام خمینی و اصلاح فرهنگ عمومی دکتر محمد عابدی اردکانی)

توصیه های امام در بعد فرهنگ
توصیه‌های فرهنگی امام خمینی  را می توان به عنوان منشور فرهنگ انقلاب همیشه پیش رو داشت؛ بخش دوم این توصیه ها که در وصیت نامه سیاسی – الهی امام خمینی و در خطاب به اقشار گوناگون بیان گردیده به شرح ذیل می باشد:

توصیه به عموم ملت
خوداتکایی و خودکفایی؛
از جمله نقشه‌ها که مع الاسف تأثیر بزرگی در کشورها و کشور عزیزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زیادی به جا مانده، بیگانه نمودن کشورهای استعمار زده از خویش، و غرب‏زده و شرق‏زده نمودن آنان است به طوری‏که خود را و فرهنگ و قدرت خود را به هیچ گرفتند و غرب و شرق، دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبله گاه عالم دانستند و وابستگی به یکی از دو قطب را از فرائض غیرقابل اجتناب معرفی نمودند!

پرهیز از فرهنگ مصرفی
غم انگیزتر اینکه آنان ملتهای ستمدیده زیر سلطه را در همه چیز عقب نگه داشته و کشورهایی مصرفی بار آوردند.

جرأت ابتکار و خلاقیت
و به قدری ما را از پیشرفت‏های خود و قدرت‏های شیطانی‏شان ترسانده‌اند که جرأت دست زدن به هیچ ابتکاری نداریم و همه چیز خود را تسلیم آنان کرده و سرنوشت خود و کشورهای خود را به دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته مطیع فرمان هستیم.

عدم تقلید کورکورانه از شرق و غرب
این پوچی و تهی مغزی مصنوعی موجب شده که در هیچ امری به فکر و دانش خود اتکا نکنیم وکورکورانه از شرق و غرب تقلید نماییم.

مأیوس نشدن از خوداتکایی در مقابل تمسخر روشنفکران
از فرهنگ و ادب و صنعت و ابتکار اگر داشتیم، نویسندگان و گویندگان غرب و شرق زده‏ی بی‏فرهنگ، آن‏ها را به باد انتقاد و مسخره گرفته و فکر و قدرت بومی ما را سرکوب و مأیوس نموده و می‌نمایند و رسوم و آداب اجنبی را هر چند مبتذل و مفتضح باشد با عمل و گفتار و نوشتار ترویج کرده و با مداحی و ثناجویی آنها را به خورد ملت‏ها داده و می‌دهند. فرنگی مابی از سر تا پا و در تمام نشست و برخاست‏ها و در معاشرت‏ها و تمام شوون زندگی موجب افتخار و سربلندی و تمدن و پیشرفت، و در مقابل، آداب و رسوم خودی، کهنه پرستی و عقب افتادگی است. بی اعتنایی به آنچه مربوط به مذهب و معنویات است از نشانه‌های روشنفکری و تمدن، و در مقابل، تعهد به این امور نشانه‏ی عقب ماندگی و کهنه‏پرستی است.
ما می‌توانیم
اینجانب نمی‏گویم ما خود همه چیز داریم؛ معلوم است ما را در طول تاریخ نه چندان دور خصوصا، و در سده‌های اخیر از هر پیشرفتی محروم کرده‏اند. من وصیت دلسوزانه و خادمانه می‌کنم به ملت عزیز که اکنون که تا حدود بسیار چشم‏گیری از بسیاری از این دام‏ها نجات یافته و نسل محروم حاضر به فعالیت و ابتکار، برخاسته و دیدیم که بسیاری از کارخانه‌ها و وسایل پیشرفته مثل هواپیماها و دیگر چیزها که گمان نمی رفت متخصصین ایران قادر به راه انداختن کارخانه‌ها و امثال آن باشند و همه‏ی دست‏ها را به سوی غرب یا شرق دراز کرده بودیم که متخصصین آنان این‏ها را به راه اندازند، در اثر محاصره اقتصادی و جنگ تحمیلی، خود جوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را ساخته و با قیمت‏های ارزان‏تر عرضه کرده و رفع احتیاج نمودند و ثابت کردند که اگر بخواهیم می‌توانیم.

دفاع از استقلال، آزادی و ارزش‌های انسانی
از جوانان، دختران و پسران، می‌خواهم که استقلال و آزادی و ارزش‏های انسانی را، ولو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات و عشرت‏ها و بی بند وباریها و حضور در مراکز فحشا که از طرف غرب و عمال بی‏وطن به شما عرضه می‌شود نکنند؛ که آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهی شما و اغفالتان ازسرنوشت کشورتان و چاپیدن ذخائر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگی کشیدنتان و مصرفی نمودن ملت و کشورتان به چیز دیگر فکر نمی‏کنند؛ ومی‏خواهند با این وسایل و امثال آن شما را عقب مانده، و به اصطلاح آنان "نیمه وحشی " نگه دارند.

دانشجویان مراقب باشند
در دانشگاه نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهای خودی منحرف کنند و به سوی شرق یا غرب بکشانند و دولت‏مردان را از بین اینان انتخاب و بر سرنوشت کشورها حکومت دهند تا به دست آنها هرچه می‌خواهند انجام دهند.
اکنون که دانشگاه‏ها و دانشسراها در دست اصلاح و پاکسازی است، برهمه ما لازم است با متصدیان کمک کنیم و برای همیشه نگذاریم دانشگاهها به انحراف کشیده شود؛ و هر جا انحرافی به چشم خورد با اقدام سریع به رفع آن کوشیم.
این امر حیاتی باید در مرحله اول با دست پرتوان خود جوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گیرد که نجات دانشگاه از انحراف، نجات کشور وملت است.

انتخاب نمایندگان متعهد
وصیت اینجانب به ملت در حال و آتیه آن است که با اراده مصمم خود و تعهد خود به احکام اسلام و مصالح کشور در هر دوره از انتخابات وکلای دارای تعهد به اسلام وجمهوری اسلامی که غالبا بین متوسطین جامعه و محرومین می‌باشند و غیرمنحرف از صراط مستقیم - به سوی غرب یا شرق - و بدون گرایش به مکتبهای انحرافی و اشخاص تحصیلکرده و مطلع بر مسائل روز و سیاستهای اسلامی، به مجلس بفرستند.

حضور در صحنه
وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات، چه انتخاب رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چه انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر، در صحنه باشند.

حفظ روح تعاون و همکاری
وصیت من به همه آن است که با یاد خدای متعال به سوی خودشناسی وخودکفایی و استقلال، با همه ابعادش به پیش، و بی‌تردید دست خدا با شما است، اگر شما در خدمت او باشید و برای ترقی و تعالی کشور اسلامی به روح تعاون ادامه دهید. تا این روح تعاون و تعهد در جامعه برقرار است کشور عزیز از آسیب دهر انشاءالله تعالی مصون است.

توصیه به مسئولین
از مهمات امور، تعهد وکلای مجلس شورای اسلامی است. اکنون که با عنایت پروردگار و همت ملت عظیم الشان سرنوشت کشور به دست مردم افتاد و وکلا از خود مردم و با انتخاب خودشان، بدون دخالت دولت و خانهای ولایات به مجلس شورای اسلامی راه یافتند، و امید است که با تعهدآنان به اسلام و مصالح کشور جلوگیری از هر انحراف بشود.
از همه نمایندگان خواستارم که با کمال حسن نیت و برادری با هم مجلسان خود رفتار، و همه کوشا باشند که قوانین خدای نخواسته از اسلام منحرف نباشد و همه به اسلام و احکام آسمانی آن وفادار باشید تا به سعادت دنیا و آخرت نایل آیید.
به مجلس و دولت و دست اندرکاران توصیه می‌نمایم که قدر این ملت را بدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصا مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیای نعم همه هستند و جمهوری اسلامی رهاورد آنان و با فداکاریهای آنان تحقق پیدا کرد و بقای آن نیز مرهون خدمات آنان است، فروگذار نکنید و خود را از مردم و آنان را از خود بدانید و حکومت‏های طاغوتی را که چپاولگرانی بی‌فرهنگ و زورگویانی تهی‌مغز بودند و هستند را همیشه محکوم نمایید، البته با اعمال انسانی که شایسته برای یک حکومت اسلامی است.
بر دولتها و دست اندرکاران است چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده که از متخصصین خود قدردانی کنند و آنان را با کمکهای مادی و معنوی تشویق به کار نمایند و از ورود کالاهای مصرف ساز و خانه برانداز جلوگیری نمایند و به آنچه دارند بسازند تا خود همه چیز بسازند.
از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در این عصر و عصرهای آینده می‌خواهم که اگر خدای نخواسته عناصر منحرفی با دسیسه و بازی سیاسی وکالت خود را به مردم تحمیل نمودند، مجلس اعتبارنامه‏ی آنان را رد کنند و نگذارند حتی یک عنصر خرابکار وابسته به مجلس راه یابد.( به گزارش ،پایگاه خبری تحلیلی رئیس جمهور ما، قاسم صفایی‏نژاد)

توصیه به روحانیت
به جامعه محترم روحانیت خصوصا مراجع معظم، وصیت می‌کنم که خود را از مسایل جامعه خصوصا مثل انتخاب رئیس‏جمهور و وکلای مجلس، کنار نکشند و بی‌تفاوت نباشند.
همه دیدید و نسل آتیه خواهد شنید که دست سیاست‌بازان پیرو شرق و غرب، روحانیون را که اساس مشروطیت را با زحمات و رنج‏ها بنیان گذاشتند از صحنه خارج کردند و روحانیون نیز بازی سیاست‌بازان را خورده و دخالت در امور کشور و مسلمین را خارج از مقام خود انگاشتند و صحنه را به دست غرب‏زدگان سپردند؛ و به سر مشروطیت و قانون اساسی و کشورو اسلام آن آوردند که جبرانش احتیاج به زمان طولانی دارد.
وصیت اینجانب به حوزه‌های مقدس علمیه آن است که کرارا عرض نموده‌ام که در این زمان که مخالفین اسلام و جمهوری اسلامی کمر به براندازی اسلام بسته‌اند و از هر راه ممکن برای این مقصد شیطانی کوشش می‌نمایند، ویکی از راه‏های با اهمیت برای مقصد شوم آنان و خطرناک برای اسلام و حوزه‌های اسلامی نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حوزه‌های علمیه است‏، که خطر بزرگ کوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزه‌ها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافی است و خطر بسیار عظیم آن در درازمدت به مقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیاد که با آگاهی بر علوم اسلامی و جا زدن خود را در بین توده‌ها و قشرهای مردم پاکدل و علاقه‏مند نمودن آنان را به خویش و ضربه مهلک زدن به حوزه‌های اسلامی و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب می‌باشد.
می‌دانیم که قدرت‏های بزرگ چپاولگر در میان جامعه‌ها افرادی به صورت‏های مختلف از ملی‏گراها و روشنفکران مصنوعی و روحانی نمایان که اگرمجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب رسان‏ترند ذخیره دارند که گاهی سی - چهل سال با مشی اسلامی و مقدس مآبی یا "پان ایرانیسم " و وطن پرستی و حیله‌های دیگر، با صبر و بردباری در میان ملت‏ها زیست می‌کنند و در موقع مناسب مأموریت خود را انجام می‌دهند. و ملت عزیز ما در این مدت کوتاه پس ازپیروزی انقلاب نمونه هایی از قبیل "مجاهد خلق " و "فدایی خلق " و"توده‏ای "ها و دیگر عناوین دیده‏اند، و لازم است همه با هوشیاری این قسم توطئه را خنثی نمایند و از همه لازمتر حوزه‌های علمیه است که تنظیم و تصفیه آن با مدرسین محترم و افاضل سابقه‏دار است با تأیید مراجع وقت. و شاید تز"نظم در بی نظمی " است از القائات شوم همین نقشه ریزان و توطئه‏گران باشد.
وصیت اینجانب آن است که در همه اعصار خصوصا در عصرحاضر که نقشه‌ها و توطئه‌ها سرعت و قوت گرفته است، قیام برای نظام دادن به حوزه‌ها لازم و ضروری است؛ که علما و مدرسین و افاضل عظیم الشان صرف وقت نموده و با برنامه دقیق صحیح حوزه‌ها را و خصوصا حوزه‏ی علمیه‏ی قم و سایرحوزه‌های بزرگ و با اهمیت را در این مقطع از زمان از آسیب حفظ نمایند.
لازم است علما و مدرسین محترم نگذارند در درس‏هایی که مربوط به فقاهت است و حوزه‌های فقهی و اصولی از طریقه مشایخ معظم که تنها راه برای حفظ فقه اسلامی است منحرف شوند، و کوشش نمایند که هر روز بر دقت‏ها وبحث و نظرها و ابتکار و تحقیق‏ها افزوده شود؛ و فقه سنتی که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن ارکان تحقیق و تدقیق است، محفوظ بماند و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد. و البته در رشته‌های دیگر علوم به مناسبت احتیاجات کشور و اسلام برنامه هایی تهیه خواهد شد و رجالی در آن رشته تربیت باید شود. و از بالاترین و والاترین حوزه هایی که لازم است به طورهمگانی مورد تعلیم و تعلم قرار گیرد، علوم معنوی اسلامی است، از قبیل علم اخلاق و تهذیب نفس و سیر و سلوک الی الله - رزقنا الله و ایاکم - که جهاد اکبر می‌باشد.
وصیت اینجانب به آن طایفه از روحانیون و روحانی نماها که با انگیزه‌های مختلف با جمهوری اسلامی و نهادهای آن مخالفت می‌کنند و وقت خود را وقف براندازی آن می‌نمایند و با مخالفان توطئه‏گر و بازیگران سیاسی کمک، وگاهی به طوری که نقل می‌شود با پولهای گزافی که از سرمایه‏داران بی‏خبر از خدا دریافت برای این مقصد می‌کنند کمک‏های کلان می‌نمایند، آن است که شماها طرفی از این غلط کاری‏ها تاکنون نبسته و بعد از این هم گمان ندارم ببندید.
بهتر آن است که اگر برای دنیا به این عمل دست زده‏اید - و خداوند نخواهد گذاشت که شما به مقصد شوم خود برسید - تا در توبه باز است از پیشگاه خداوند عذر بخواهید و با ملت مستمند مظلوم هم صدا شوید و از جمهوری اسلامی که با فداکاری‏های ملت به دست آمده حمایت کنید، که خیر دنیا و آخرت در آن است. گرچه گمان ندارم که موفق به توبه شوید. و اما به آن دسته که از روی بعض اشتباهات یا بعض خطاها، چه عمدی و چه غیرعمدی، که از اشخاص مختلف یا گروه‏ها صادر شده و مخالف با احکام اسلام بوده است با اصل جمهوری اسلامی و حکومت آن مخالفت شدید می‏کنند و برای خدا در براندازی آن فعالیت می‌نمایند و با تصور خودشان این جمهوری از رژیم سلطنتی بدتر یا مثل آن است، با نیت صادق در خلوات تفکر کنند و از روی انصاف مقایسه نمایند با حکومت و رژیم سابق.

توصیه به رسانه‌ها
وصیت اینجانب به وزارت ارشاد در همه اعصار خصوصا عصر حاضر که ویژگی خاصی دارد، آن است که برای تبلیغ حق مقابل باطل و ارائه‏ی چهره حقیقی جمهوری اسلامی کوشش کنند. ما اکنون، در این زمان که دست ابرقدرت‏ها را از کشور خود کوتاه کردیم، مورد تهاجم تبلیغاتی تمام رسانه‌های گروهی وابسته به قدرت‏های بزرگ هستیم. چه دروغ‏ها و تهمت‏ها که گویندگان و نویسندگان وابسته به ابرقدرت‏ها به این جمهوری‏اسلامی نوپا نزده و نمی‏زنند.
و مسأله تبلیغ تنها به عهده‏ی وزارت ارشاد نیست بلکه وظیفه‏ی همه دانشمندان وگویندگان و نویسندگان و هنرمندان است. باید وزارت خارجه کوشش کند تاسفارتخانه‌ها نشریات تبلیغی داشته باشند و چهره‏ی نورانی اسلام را برای جهانیان روشن نمایند؛ که اگر این چهره با آن جمال جمیل که قرآن و سنت در همه ابعادبه آن دعوت کرده از زیر نقاب مخالفان اسلام و کج فهمی‏های دوستان خودنمایی نماید، اسلام جهان‏گیر خواهد شد و پرچم پرافتخار آن در همه جا به اهتزاز خواهد آمد.
رادیو و تلویزیون و مطبوعات و سینماها و تئاترها از ابزارهای موثر تباهی و تخدیر ملتها، خصوصا نسل جوان بوده است. در این صد سال اخیر بویژه نیمه‏ی دوم آن، چه نقشه‌های بزرگی از این ابزار، چه در تبلیغ ضد اسلام و ضدروحانیت خدمتگزار، و چه در تبلیغ استعمارگران غرب و شرق، کشیده شد و ازآن‏ها برای درست کردن بازار کالاها خصوصا تجملی و تزئینی از هر قماش، ازتقلید در ساختمانها و تزیینات و تجملات آنها و تقلید در اجناس نوشیدنی وپوشیدنی و در فرم آنها استفاده کردند، به طوری که افتخار بزرگ فرنگی ماب بودن در تمام شئون زندگی از رفتار و گفتار و پوشش و فرم آن بویژه درخانم‏های مرفه یا نیمه مرفه بود، و در آداب معاشرت و کیفیت حرف زدن و به کار بردن لغات غربی در گفتار و نوشتار به صورتی بود که فهم آن برای بیشتر مردم غیرممکن، و برای هم‏ردیفان نیز مشکل می‌نمود! خداوند متعال به ما و آنان منت گذاشت و همه را از شر مفسدین و غارت‏گران نجات داد.
تقاضا این است که:
قبل از آشنایی به مسایل، به اشکال تراشی و انتقاد کوبنده و فحاشی برنخیزید؛ و به حال این اسلام غریب که پس از صدها سال ستمگری قلدرها وجهل توده‌ها امروز طفلی تازه پا و ولیده‏ای است محفوف به دشمن‏های خارج وداخل، رحم کنید.
شما اشکال‏تراشان به فکر بنشینید که آیا بهتر نیست به جای سرکوبی به اصلاح و کمک بکوشید؛
به جای طرفداری از منافقان و ستمگران و سرمایه‏داران و محتکران بی‏انصاف از خدا بی‏خبر، طرفدار مظلومان و ستمدیدگان و محرومان باشید؛
به جای گروه‏های آشوب‏گر و تروریست‏های مفسد و طرفداری غیرمستقیم از آنان، توجهی به ترور شدگان از روحانیون مظلوم تا خدمت‏گزاران متعهد مظلوم داشته باشید.

توصیه به ثروتمندان مشروع
به ثروت‏مندان و پول‏داران مشروع وصیت می‌کنم که ثروت‏های عادلانه خود رابه کار اندازید و به فعالیت سازنده در مزارع و روستاها و کارخانه‌ها برخیزید که این خود عبادتی ارزشمند است .
به همه در کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت می‌کنم که خیر دنیا وآخرت شماها رسیدگی به حال محرومان جامعه است که در طول تاریخ ستم‏شاهی و خان خانی در رنج و زحمت بوده‏اند. و چه نیکو است که طبقات تمکن‏دار به طور داوطلب برای زاغه و کپرنشینان مسکن و رفاه تهیه کنند. ومطمئن باشند که خیر دنیا و آخرت در آن است. و از انصاف به دور است که یکی بی‏خانمان و یکی دارای آپارتمان‏ها باشد.

توصیه به مخالفین
اینجانب در اینجا یک وصیت به اشخاصی که به انگیزه‏ی مختلف با جمهوری‏اسلامی مخالفت می‌کنند و به جوانان، چه دختران و چه پسرانی که مورد بهره‏برداری منافقان و منحرفان فرصت طلب و سودجو واقع شده‏اند می‏نمایم:
که بی‏طرفانه و با فکر آزاد به قضاوت بنشینید و تبلیغات آنان که می‌خواهند جمهوری اسلامی ساقط شود و کیفیت عمل آنان و رفتارشان باتوده‌های محروم و گروه‏ها و دولت‏هایی که از آنان پشتیبانی کرده و می‌کنند وگروه‏ها و اشخاصی که در داخل به آنان پیوسته و از آنان پشتیبانی می‌کنند واخلاق و رفتارشان در بین خود و هوادارانشان و تغییر موضع‏هایشان درپیش‏آمدهای مختلف را، با دقت و بدون هوای نفس بررسی کنید؛ و مطالعه کنیدحالات آنان که در این جمهوری اسلامی به دست منافقان و منحرفان شهیدشدند، و ارزیابی کنید بین آنان و دشمنانشان؛ نوارهای این شهیدان تا حدی دردست و نوارهای مخالفان شاید در دست شماها باشد، ببینید کدام دسته طرف‏دار محرومان و مظلومان جامعه هستند.
وصیت من به نویسندگان و گویندگان و روشنفکران و اشکال‏تراشان وصاحب عقدگان آن است که به جای آنکه وقت خود را در خلاف مسیر جمهوری اسلامی صرف کنید و هرچه توان دارید در بدبینی و بدخواهی وبدگویی از مجلس و دولت و سایر خدمت‏گزاران به کار برید، و با این عمل کشور خود را به سوی ابرقدرت‏ها سوق دهید، با خدای خود یک شب خلوت کنید و اگر به خداوند عقیده ندارید با وجدان خود خلوت کنید و انگیزه‏ی باطنی خود را که بسیار می‌شود خود انسانها از آن بی‏خبرند بررسی کنید، ببینید آیا با کدام معیار و باچه انصاف خون این جوانان، قلم قلم شده را در جبهه‌ها و در شهرها نادیده می‌گیرید و با ملتی که می‌خواهد از زیر بار ستم‏گران و غارت‏گران خارجی وداخلی خارج شود و استقلال و آزادی را با جان خود و فرزندان عزیز خود به دست آورده و با فداکاری می‌خواهد آن را حفظ کند، به جنگ اعصاب برخاسته‏اید و به اختلاف‏ انگیزی و توطئه‌های خائنانه دامن می‌زنید و راه را برای مستکبران و ستمگران باز می‌کنید. آیا بهتر نیست که با فکر و قلم و بیان خود دولت و مجلس و ملت را راهنمایی برای حفظ میهن خود نمایید.( به گزارش ،پایگاه خبری تحلیلی رئیس جمهور ما، قاسم صفایی‏نژاد)

جمع بندی
استقلال فرهنگی ضرورتی حیاتی است و با توجه به این که از نظر امام ما چیزی کم نداریم، لذا باید هرگونه الگو برداری از غرب را رها کرده و به فرهنگ اسلامی و ایرانی و شرقی خود اکتفا و تکیه نماییم. ما برای رهایی از شر دشمنان راهی جز استقلال فرهنگی در سطوح مسولان، مردم  از همه ابعاد آن نداریم. و این شدنی است چون پیشرفت های علمی و صنعتی فرهنگ نیست و ما از نظر فرهنگی دارایی بسیار بیشتری از غرب داریم. و اگر بنا بر ادامه راه انقلاب باشد باید جامعه بخصوص جوانان را به فرهنگ اسلام ناب تجهیز نمود.

چگونه توسعه فرهنگی از دیدگاه امام خمینی قابل تحریف است؟
فرهنگ، اساس توسعه است
بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است. اساسا فرهنگ هر جامعه، هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می‏دهد و با انحراف فرهنگ، هر چند جامعه از بُعدهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ و پوک و میان تهی است. اگر فرهنگ جامعه‏ای وابسته و مرتزق از فرهنگ غرب باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا می‏کند، و بالاخره در آن مستهلک می‏شود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست می‏دهد. (صحیفه نور، ج15، ص16)
ایشان در جایی دیگر فرهنگ را مایه سعادت و شقاوت جامعه می‏دانند و می‏فرمایند: «فرهنگ مبدأ همه خوشبختی‏ها و بدبختی‏های ملت است، اگر فرهنگ ناصالح شد این جوان‏هایی که تربیت می‏شوند به این تربیتهای ناصالح، اینها در آتیه فساد ایجاد می‏کند... (صحیفه نور، ج1، ص 273)

فرهنگ اسلامی اساس و هدف توسعه فرهنگی است
یکی از موانع اصلی موفقیت نظریه‏های توسعه، بی‏توجهی یا کم توجهی این نظریه‏ها به شرایط اعتقادی، فکری و فرهنگی حاکم بر جوامع مختلف است. متأسفانه علی رغم وجود انگیزه و میل مضاعف به روند توسعه و نوسازی، فقدان درک جامع از مفاهیم و ملزومات توسعه و عدم شناخت قانونمندیهای حاکم بر آن در جهان اسلام منجر به یک دور باطل، در فرایند توسعه یافتگی گردیده است. مذهب و اعتقادات دینی، اساسی‏ترین رکن فرهنگ هر جامعه است، متأسفانه نظریه پردازان توسعه، بندرت بر اساس نوع مذهب هر جامعه توانسته‏اند نظریه با الگوی توسعه خاص آن جامعه را بیان کنند. حضرت امام‏خمینی قدس‏سره ضمن آنکه شرط اصلی توسعه و زیربنای آن را توسعه فرهنگی می‏شناسند، محتوای این فرهنگ را فرهنگ اسلامی می‏دانند و نادیده گرفتن و تضعیف فرهنگ اسلامی را علت اصلی توسعه نیافتگی، و ترویج و اشاعه فرهنگ اسلامی را تنها راه توسعه عنوان می‏کنند. ایشان ضمن آنکه قائل به زیربنا بودن فرهنگ و روبنا بودن اقتصاد هستند، رشد و گسترش فرهنگ اسلامی را هدف اصلی برنامه‏های توسعه می‏دانند:
«نظر ما به اقتصاد نیست مگر بطور آلی، نظر ما به فرهنگ اسلامی است؟
نظر ما به فرهنگ اسلامی است که این فرهنگ اسلامی را از جامعه جدا کردند، باید فرهنگ، فرهنگ اسلامی باشد...
«این جوامع (کشورهای استعمارگر) مطالعه کردند که اگر فرهنگ اینها (کشورهای مسلمان) یک فرهنگ مستقل صحیحی باشد از توی اینها یک جمعیت سیاسی مستقل و امینی پیدا می‏شود. و این هم برای آنها مضر است. بناء علیه در جانب اسلام و روحانیت دو چیز را سد می‏دیدند یکی اصل اسلام و یکی هم روحانیت را.(ساست تبیان، توسعه فرهنگی از دیدگاه امام خمینی، محمد مهدی احمدی)
توسعه از دیدگاه امام خمینی دارای پنج ویژگی است
1. جامعیت مفهوم توسعه به نحوی که کلیه ابعاد وجودی انسان را فرا می‏گیرد.
2. فرهنگ اساس توسعه است.
3. استقلال فرهنگی، عامل اصلی توسعه و وابستگی فرهنگی، عامل اصلی توسعه نیافتگی است.
4. فرهنگ اسلامی، اساس و هدف توسعه فرهنگی است.
5. تربیت و تعالی انسان، شرط توسعه و غایت آن است.
 (ساست تبیان، توسعه فرهنگی از دیدگاه امام خمینی، محمد مهدی احمدی)
در آثار امام می‌توان به مؤلفه‌هایی اشاره کردکه باید در سیاستگذاری‌ها به آن توجه ویژه گردد؛ این مؤلفه‌ها عبارتند از:
سیاستگذاری فرهنگی و تقویت خود باوری و اعتماد به نفس در جامعه از نظر امام.
1 . سیاستگذاری فرهنگی و قانون گرایی از دیدگاه امام؛
2 . سیاستگذاری فرهنگی و اسلام از دیدگاه امام؛
3 . سیاستگذاری فرهنگی و نقش مردم از دیدگاه امام؛
4 . کرامت انسانی و سیاستگذاری فرهنگی از نظر امام؛(سایت پژوهشگاه علوم انسانی،  یوسف خان محمدی، دولت و سیاست گذاری فرهنگی از دیدگاه امام خمینی)

هدف توسعه فرهنگی از دیدگاه امام
بر اساس دیدگاه امام هدف از توسعه فرهنگی: زدودن وابستگی، دستیابی به استقلال، خوشبختی، شرافت و انسانیت و اصلاح جامعه و ساختارهای آن در دیگر ابعاد است. و به دلیل ارتباط توسعه اقتصادی و سیاسی با توسعه فرهنگی و وابسته بودن هر یک به دیگری، امام برای توسعه فرهنگی نسبت به آن دو اولویت قائل است، و هر توسعه واقعی را متأثر از توسعه فرهنگی می بیند. امام ریشه سلطه غرب را در سلطه فرهنگی او دیده است «این غرب یا شرق که سلطه پیدا کرده است بر همه ممالک اسلامی، مهمش این سلطه فرهنگی بوده است. »
امام در پیامی که به مناسبت بازگشایی مدارس و دانشگاه ها در سال ۱۳۵۸ صادر شد، چنین می گویند: «بزرگترین وابستگی ملّتهای مستضعف به ابر قدرت ها و مستکبرین، وابستگی فکری و درونی است که وابستگی های دیگر هم از آن سرچشمه می گیرد. تا استقلال فکری برای ملتی حاصل نشود، استقلال در ابعاد دیگر حاصل نخواهد شد. . . . برای به دست آوردن استقلال فکری و بیرون رفتن از زندان وابستگی خود، مفاخر و مآثرملی و فرهنگی خود را دریابید. بزرگترین فاجعه برای ملت ما این وابستگی فکری است که گمان می کنند همه چیز از غرب[ است] و ما در همه ابعاد فقیر هستیم و باید از خارج وارد کنیم. » بر اساس نظریه های توسعه، هدف از توسعه و سیاستهای تدوین شده در توسعه متفاوت است.
امام هدف توسعه را در تولید امکانات فرهنگی، توسعه علم، رفاه و بهبود کیفیت زندگی محدود نمی کند، بلکه این همه را زمینه و ابزار هدف واقعی توسعه یعنی الهی شدن انسان، شکوفایی ابعاد معنوی و روحانی در انسان و تهذیب نفس او می داند. از اینرو می توان از دیدگاه امام انسان را محور توسعه دانست و هدف نهایی توسعه را در ارتقای معنوی و تهذیب انسان خلاصه کرد. با این توضیح به تبیین برخی از ابعاد توسعه فرهنگی با منظور داشتن دیدگاه امام در توسعه و گسترش فرهنگی می پردازیم.(سایت مجله الکترونیک، امام خمینی و توسعه فرهنگی)

ابعاد توسعه فرهنگی از دید امام
1- سواد آموزی
نخستین گام در توسعه فرهنگی در هر کشوری، توانایی زن و مرد آن جامعه در بهره مند شدن از متون و مکتوبات و قدرت بر مکتوب کردن خواسته ها و امیال و دانش و تجربه خویش است. بدون بهره مندی از این نعمت، همه اقدام ها و فعالیت های دولت و جامعه در گامهای بعدی بی تأثیر و یا کم تأثیر و ابتر خواهد بود. جامعه ای که دچار چنین محرومیتی است، به طور قطع در فقر و رنج مضاعف درگیر خواهد بود. با اهتمام اسلام و پیامبر اکرم(ص) بر فراگیر شدن دانش، روشن می شود افراد و جوامعی که از این بینایی محروم اند، از این دین و همچنین آیین آن فاصله دارند. دینی که معجزه اش کتاب است.
نام آن «قرآن کریم» (خواندنی) است، نخستین آیه نازل شده آن با «بخوان» شروع می شود، به «قلم» سوگند یاد کرده و آن را بزرگ و مقدس می شمارد و سوره ای را به آن اختصاص می دهد و پیامبرش اسیران جنگی را در برابر با سواد کردن ۱۰مسلمان آزاد می کند و برای دانشمندان و قلم آنان ارزشی بیش از جهاد و خون مجاهدان قائل است. به طور طبع دانش آموزی در این گونه جوامع باید رایج و فراگیر باشد. امام خمینی(ره) با پیروزی انقلاب اسلامی، دستور تأسیس نهادی با عنوان «نهضت سوادآموزی» را داد. و تعلیم و تعلّم در آن را عبادت دانسته و همه افراد محروم از نعمت سواد را به یادگیری و علم آموزی فرا می خواند.
امام در این زمینه چنین می گوید: «ما مبارزه با بی سوادی را به نحو احسن اجرا خواهیم کرد.» ، مایه بس خجالت است در کشوری که مهد علم و ادب بوده و در سایه اسلام زندگی می کند که طلب علم را فریضه دانسته، از نوشتن و خواندن محروم باشد. »، «تمام بیسوادان برای یادگیری و تمام خواهران و برادران باسواد برای یاد دادن بپاخیزند.» این اهتمام به دلیل آن است که سوادآموزی آغاز کار و مقدمه دانش آموزی است. علم و دانش و لزوم فراگیری آن در اسلام به دوره خاصی از عمر، یا اشخاص خاص و یا به زمان و مکان خاصی محدود نیست و فراغت از تحصیل را واژه ای بی معنی می داند. «هر انسانی تا آخر عمرش هم علم احتیاج دارد و هم به آموزش و پرورش. . . »
رشد تحقیقات و گسترش امر پژوهش باچنین رویکردی از ارزشگذاری میسر خواهد بود و نتیجه ای که مطلوب اسلام است، یعنی غلبه قلم ها بر مسلسل ها در این هنگام قابل دستیابی است. «بشر تا در سایه مسلسل و توپ و تانک می خواهد ادامه حیات بدهد، نمی تواند به مقاصد انسانی برسد.
آن وقتی مردم به مقاصد اسلامی وانسانی می رسند و به کمال دانش و علم می رسند که قلم ها بر مسلسل ها غلبه کند و دانش ها در بین بشر به آنجا برسد که مسلسل ها را کنار بگذارد و میدان، میدان قلم باشد، میدان علم باشد.» و در پیامی مهم ترین عامل در خودکفایی را توسعه مراکز علمی و پژوهشی می دانند «مهم ترین عامل در کسب خودکفایی وبازسازی، توسعه مراکز علمی وتحقیقاتی و تمرکز و هدایت امکانات و تشویق همه جانبه مخترعین و مکتشفین و نیروهای متخصص و متعهدی است که شهامت مبارزه با جهل را دارند، واز لاک نگرش انحصاری علم به غرب وشرق به درآمده و نشان داده اند که می توانند کشور را روی پای خود نگه دارند. »

۲) خود باوری
بی تردید یکی از بزرگ ترین انگیزه های امام(ره) در قیام برضد نظام شاهنشاهی وابستگی رژیم به قدرت های بیگانه بوده است. خودباختگی، سلطه پذیری، از خود بیگانگی و غربزدگی عناصری است که روح غیور او را رنج داده است. البته تعامل فرهنگها و دادوستد در آن امری طبیعی است. داشتن علم دیگران، فرهنگ دیگران و صنعت دیگران تا آنجا که به سلطه گری نینجامد مسأله ای نیست، بلکه اسلام مسلمانان را به فراگیری آن واداشته است.
مرعوب بیگانه شدن، به تمسخر گرفتن ذخایر و اندوخته های خودی و از بیگانه نسخه گرفتن که چه بکنیم؟ چه باشیم؟ که باشیم و چگونه زندگی کنیم؟ مورد نکوهش است. همان برهنگی که اقبال از آن می گوید و با نقل داستانی به زیبایی نیاز مسلمانان را در بازگشت به هویت اسلامی خویش بیان کرده است: ما از آن خاتون طی عریان تریم پیش اقوام جهان بی چادریم در یکی از جنگ ها دختر حاتم طایی اسیر شد، وقتی این دختر را پیش پیامبر(ص) آوردند نیمه برهنه بود. پیامبر(ص) عبای خود را روی آن دختر انداختند تا پوشیده بماند. اقبال می گوید ما در این روزگار، از دختر حاتم طایی هم لخت تر مانده ایم و آن همه عزت و شرف خود را از کف داده ایم و پیش همه اقوام دنیا، بی چادر شده ایم. پیامبری می خواهیم که دوباره با عبای خودش ما را بپوشاند.
نظام سلطه برای تحمیل و ترویج فرهنگ و ارزشهای نظام خود ناچار است ملتها را برضد فرهنگ، سنتها، علایق روحی و فکریشان بشوراند، و به گفته شاد روان جلال آل احمد: «هجوم استعمار نه تنها به قصد غارت مواد خام معدنی و مواد پخته آدمی ـ فرار مغزها ـ از مستعمرات صورت می گیرد، بلکه این هجوم، زبان، آداب، موسیقی، اخلاق و مذهب محیط های مستعمراتی را نیز ویران می کند. »
امام با شناختی که از عملکرد استعمار در سالهای پیش از انقلاب داشته است، خطر آن را اینگونه گوشزد می کند: «به قدری ما را از پیشرفهای خود و قدرت های شیطانی شان ترسانده اند که جرأت دست زدن به هیچ ابتکاری نداریم و همه چیز خود را تسلیم آنان کرده و سرنوشت خود و کشورهای خود را به دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته مطیع فرمان هستیم. و این پوچی و تهی مغزی مصنوعی، موجب شده که در هیچ امری به فکر و دانش خود اتکا نکنیم و کورکورانه از شرق و غرب تقلید کنیم.
بلکه از ادب و فرهنگ و صنعت و ابتکار، اگر داشتیم، نویسندگان و گویندگان غرب و شرق زده بی فرهنگ، آنها را به باد انتقاد و مسخره گرفته و فکر و قدرت بومی ما را سرکوب و مأیوس نموده و می نمایند و رسوم و آداب اجنبی، هر چه مبتذل و مفتضح باشد، با عمل و گفتار و نوشتار ترویج و با مداحی و ثنا جویی، آنها را به خورد ملت ها داده و می دهند. فی المثل، اگر در کتاب یا نوشته یا گفتاری، چند واژه فرنگی باشد، بدون توجه به محتوای آن، با اعجاب پذیرفته وگوینده و نویسنده آن را، دانشمند و روشنفکر به حساب می آورند. و از گهواره تا قبر، به هر چه بنگریم، اگر با واژه غربی و شرقی اسم گذاری شود، مرغوب و مورد توجه و از مظاهر تمدن و پیشرفتگی محسوب، واگر واژه های بومی خودی به کار رود، مطرود و کهنه و واپس زده خواهد بود. »
استاد شهید مطهری ضمن آن که استعمار فرهنگی را مقدمه استعمار اقتصادی و سیاسی می داند، چنین می گوید: «برای بهره کشی از فرد باید شخصیت فکری او را سلب کنند و او را به آنچه مال خودش است بد بین کنند و در عوض او را شیفته هر آنچه از ناحیه استعمار عرضه می شود. بسازند. باید در مردم حالتی به نام تجدد زدگی به وجود بیاورند به طوری که از آداب و رسوم خودشان متنفر بشوند، اما از آداب و رسوم بیگانه خوششان بیاید. می باید آنها را به ادبیات خودشان، به فلسفه خودشان، به کتاب های خودشان، به دانشمندان و مفاخر علمی و فرهنگی خودشان بد بین کنند و در عوض مسحور ادبیات، فلسفه و کتاب های دیگران کنند. »
خودباوری در نگاه امام(ره) جایگاه ویژه ای دارد و پیشبرد همه امور را در گرو آن می داند. اگر این معمای روحی وفکری حل شود نخستین و اساسی ترین قدم برای رسیدن به خودکفائی و استقلال برداشته شده است. «اعتماد به نفس بعد از اعتماد به خداوند منشأ خیرات است.» «بدانید که نژاد آریاوعرب از نژاد اروپا و آمریکا و شوروی کم ندارد و اگر خودی خود را بیابد و یأس را از خود دور کند و چشمداشت به غیر خود نداشته باشد، در دراز مدت قدرت همه کار و ساختن همه چیز را دارد. »تلاش بزرگ امام تزریق روحیه خودباوری و خود اتکایی به کالبد جامعه بود: «باید به خود بباورانیم که اگر یک ملت بخواهند بدون وابستگی ها زندگی کنند، می توانند، و قدرتمندان جهان بر یک ملت نمی توانند خلاف عقیده آنان را تحمیل کنند.» در سخنان امام، از دلبستگی به فرهنگ بومی و هویت اسلامی و ملی و کوشش برای حفظ و اعتلای آن، اعتماد به نفس و قطع امید از بیگانگان به همراه عزم واراده، تلاش و هشیاری و شناخت استعدادها و امکانات و ذخایر درونی شرط خود باوری و موفقیت در توسعه فرهنگی و راه رسیدن به آن یاد شده است.

۳) حوزه و دانشگاه، نقش و جایگاه
امام(ره) نقش حوزه و دانشگاه را در تحول های فرهنگی و توسعه آن بسیار مهم ارزیابی می کند. ریشه صلاح و فساد مردم و جامعه را در آنجا می بیند. از این رو اجرا و تحقق اصلاح و توسعه واقعی را ابتدا در همین مراکز لازم می داند. حوزه و دانشگاه را مکرر به تهذیب و تعهد فرامی خواند و از تحجر و غربزدگی باز می دارد. در همان زمان روحانیت و حوزه ها را برابر انحراف ها و استعمار سد بزرگی دانسته است. «تردیدی نیست که حوزه های علمیه و علمای متعهد، در طول تاریخ اسلام و تشیع، مهمترین پایگاه محکم اسلام برابر حمله ها و انحراف ها و کج رویها بوده اند. » اما از مقدس مآبی، تحجرگرایان و روحانی نمایان بارها نالیده است و حوزه ها را به هشیاری و پیشتازی دعوت کرده: «حوزه ها و روحانیت باید نبض تفکر و نیاز آینده جامعه را همیشه در دست خود داشته باشند، و همواره چند قدم جلوتر از حوادث، مهیای عکس العمل مناسب باشند.» همچنین دانشگاه ها را مراکز اداره امور کشور، تربیت نسلها و تعیین کننده مقدرات کشور می بیند.
«دانشگاه مبدأ همه تحولات است. » استقلال دانشگاه ها، به روز شدن حوزه ها، پیوند این ۲ در کنار تعهد و تهذیب موجب سعادت یک ملت و کشور و اصلاح توسعه آن است. «توجه داشته باشید که اگر دانشگاه و فیضیه اصلاح بشود، کشور شما استقلال خودش را بیمه می کند.»

۴) آزادی
آزادی سیاسی و اجتماعی ضمن آن که برآمده از توسعه فرهنگی است، خود نیز مقدمه و گسترش دهنده آن است. آزادیهای فردی، اجتماعی و سیاسی و از جمله آزادی قلم و آزادی بیان تا جایی که به ضرر مردم نباشد و در چارچوب اسلام و قوانین کشوری باشد، هیچ کس نمی تواند آن را محدود کند. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در هنگام تصویب، نسبت به آزادی مطبوعات با ابهام مواجه بود. هنگامی که کمیسیون، اصل مربوطه را تصویب کرد، متن آن چنین بود: «بیان و نشر افکار و عقاید و مطالب از طریق مطبوعات، سینما، تئاتر، نوار و رسانه های گروهی برای خدمت به فرهنگ جامعه و تنویر افکار و انتقادهای سازنده آزاد است و آن چه مخالف عفت عمومی، توهین به شعائر دینی، فاش کردن اسرار نظامی یا مخل به استقلال و تمامیت ارضی و امنیت عمومی کشور یا موجب گمراهی مردم باشد، ممنوع است. مجازات تخلف از این اصل را قانون تعیین می کند. »
امام(ره) نسبت به مشارکتهای اجتماعی و سیاسی مردم و آزادیهایی که موجب شکوفایی استعدادها و برای توسعه سیاسی، فرهنگی اقتصادی جامعه باشد، همچنین بر انتقادهای سازنده از دولت تأکید داشتند: «مسأله دیگر راجع به انتقاد. البته روزنامه ها باید مسایلی را که پیش می آید نظر کنند. یک وقت انتقاد سالم است، این مفید است؛ یک وقت انتقام است نه انتقاد، این نباید باشد؛ این با موازین جور در نمی آید. انسان چون با یکی خوب نیست او را در مطبوعات بکوبد، کار درستی نیست. اما اگر کسی خلاف کرده است باید او را نصیحت کرد. پرده دری نباشد ولی انتقاد خوب است. »
نسبت به آزادی زنان ونقش آنان درفعالیتهای اجتماعی در نگاه دینی همه آزادیهایی که مطرح است، محدود و مقید به قشر خاصی نیست. اما سابقه تاریخی نشانگر محرومیت زنان از حقوق اجتماعی برابر با مردان بویژه در جوامع سنتی آن هم به اسم دین است.
امام(ره) درباره موضع اسلام نسبت به آزادیهای زنان، نه تنها زنان را در اسلام آزاد، می داند، بلکه اسلام را پایه گذار آزادی زنان می بیند. «اسلام با آزادی زنان نه تنها موافق است، بلکه خود پایه گذار آزادی زن در همه ابعاد وجودی زن است.» «اسلام به زنها بیشتر عنایت کرده است تا مردها. اسلام زنها را، بیشتر حقوقشان را ملاحظه کرده است تا مردها. زنها حق رأی دارند، از غرب بالاتر است این مسائلی که ما برای زنها قائل هستیم، حق رأی دادن دارند، حق انتخاب دارند، حق انتخاب شدن دارند، همه اینها هست؛ معاملاتشان به اختیار خودشان هست و آزاد هستند، اختیار شغل آزاد را دارند. »

۵) صدا و سیما و رسانه ها
قانون اساسی یکی از مهمترین رسالتهای صدا و سیما را توسعه فرهنگ و حفاظت و پاسداری از آن در سراسر کشور می داند. رسانه ها بویژه صدا و سیما همانگونه که در انتقال فرهنگ نقش اساسی دارند در توسعه فرهنگی نیز یک عامل مهم به شمار می آیند. امام نقش صدا و سیما را در جامعه به یک دانشگاه عمومی تعبیر می کند. این به این معناست که باید مسائل علمی و داده های آن پس از تصفیه از قالبهای تخصصی به قالبهای عمومی تبدیل شود و به صورت همه فهم درآید. این نه به معنای کشانده شدن آموزشهای دانشگاهی به صدا و سیما و نه به معنای تنزل دادن علم است، بلکه به معنای قابل فهم شدن مسائل علمی و فرهنگی است، تا با ارتقا و رشد سطح آگاهی و بینش مردم، توسعه در آن جامعه رشد بیشتری یابد.
امام با بینشی عمیق و مردم گرایانه از این که رسانه ها در خدمت دولت باشد یا از منافع طبقه خاصی حمایت کند، پرهیز می دهد. «روزنامه ها مال طبقه سوم است، مال طبقه اول نیست، و این هم نیست که همه اش مال حکومت باشد». و نقش رسانه ها و نشر را هم چون جهاد و با اهمیتی هم چون خون شهیدان می داند: «آن که از همه خدمتها بالاتر است، این است که نیروی انسانی ما را رشد بدهد، و این به عهده مطبوعات است. اهمیت انتشارات مثل اهمیت خونهایی است که در جبهه ها ریخته می شود. »


جایگزینی فرهنگ اسلامی به جای فرهنگ ظلم و استعمار:
«فرهنگ اسلامی - انسانی را جایگزین کنید تا نسلهای آینده با روش آنکه انسان سازی و عدلپروری است ، تربیت شوند…باید کوشش کنید تا طرز حکومت اسلام و رفتار حکام اسلامی را با ملتهای مسلمان به اطلاع دنیا برسانید تا زمینه فراهم شود که حکومت عدل و انصاف به جای این حکومتهای استعمارزده که اساس آن بر ظلم و چپاولی است ، برقرار شود.» (صحیفه نور،ج9، ص346)
بنیان گذار فقید انقلاب در باره اهمیت فرهنگ در اصلاح یک ملت می فرمایند: «راه اصلاح یک مملکتی فرهنگ آن مملکت است ؛ اصلاح باید از فرهنگ شروع بشود. دست استعمار توی فرهنگ ما کارهای بزرگ می کند؛ نمی گذارد جوانهای مامستقل بار بیایند؛ نمی گذارد در دانشگاه جوانهای ما درست رشد بکنند. اینها را از بچگی یک طوری می کنند که وقتی بزرگ شدند، اسلام هیچ و آنها همه ، همه چیز. اگر فرهنگ درست بشود، یک مملکت اصلاح می شود. برای اینکه از فرهنگ است که دروزارتخانه ها می رود؛ از فرهنگ است که در مجلس می رود؛ از فرهنگ است که کارمنددرست می شود. شما یک فرهنگ مستقل درست کنید یا بدهید ما درست کنیم ، شمامی ترسید از امریکا، می ترسید از دیگران ، بدهید ما درست کنیم فرهنگ را دست ما بدهید.»(صحیفه نور، ج 1 – ص390)

توصیه به ملت‌های اسلامی
- الگو گرفتن از ایران؛
اما به ملت‏های اسلامی توصیه می‌کنم که از حکومت جمهوری اسلامی و ازملت مجاهد ایران الگو بگیرید و حکومت‏های جائر خود را در صورتی که به خواست ملت‏ها که خواست ملت ایران است سر فرود نیاوردند، با تمام قدرت به جای خود بنشانید، که مایه بدبختی مسلمانان، حکومت‏های وابسته به شرق و غرب می‌باشند. و اکیدا توصیه می‌کنم که به بوق‏های تبلیغاتی مخالفان اسلام و جمهوری اسلامی گوش فرا ندهید که همه کوشش دارند که اسلام را از صحنه بیرون کنند که منافع ابرقدرت‏ها تأمین شود.
- خوداتکایی؛
وصیت من به ملت‏های کشورهای اسلامی است که انتظار نداشته باشید که ازخارج کسی به شما در رسیدن به هدف که آن اسلام و پیاده کردن احکام اسلام است کمک کند؛ خود باید به این امر حیاتی که آزادی و استقلال را تحقق می‌بخشد قیام کنید. و علمای اعلام و خطبای محترم کشورهای اسلامی دولت‏ها را دعوت کنند که از وابستگی به قدرت‏های بزرگ خارجی خود را رها کنند و با ملت خود تفاهم کنند؛ در این صورت پیروزی را در آغوش خواهند کشید.
- وحدت میان مسلمانان؛
ملت‏ها را دعوت به وحدت کنند؛ و از نژادپرستی که مخالف دستور اسلام است بپرهیزند؛ و با برادران ایمانی خود در هر کشوری و با هر نژادی که هستند دست برادری دهند که اسلام بزرگ آنان را برادر خوانده. و اگر این برادری ایمانی با همت دولت‏ها و ملت‏ها و با تأیید خداوند متعال روزی تحقق یابد، خواهید دید که بزرگ‏ترین قدرت جهان را مسلمین تشکیل می‌دهند.( به گزارش ،پایگاه خبری تحلیلی رئیس جمهور ما، قاسم صفایی‏نژاد)

جمع بندی:
رشد و توسعه از دیدگاه امام(ره) مفهومی وسیع و فراگیر دارد به گونه ای که همه ابعادوجود انسان را شامل شده و او را از تک بعدی و تک ساختی بودن در گرایشات مادی رها ساخته و معنویت، للّه را در مسیر اهداف و زندگی او قرار می دهد. فرهنگ،هم زیر بنای توسعه وهم عامل آن و هم هدف و نتیجه ی توسعه تلقی شده است. فرهنگ هرملّتی نشانه ی هویت و استقلال اوست. کسب و حفظ استقلال فرهنگی و فکری نشانه ی حیات و قدرت یک جامعه است. ویرانی و انهدام یک فرهنگ، ویرانی یک ملّت است. تمدن سیمای تجسم یافته ی فرهنگ و از مظاهر بر جای ماندنی و باقی آن است. همه ی مردم عموما وحکومت خصوصاً و بالأخص بخش های مربوطه همانند حوزه و دانشگاه و... در حفظ و ارتقا و توسعه ی فرهنگ ملی و اسلامی مسئول می باشند.( سایت سازمان تبلیغات اسلامی، فرهنگ و اهمیت آن از دیدگاه امام خمینی)
از آنجا که امام خمینی منشأ و شالوده هرگونه حرکت و تحولی را در اجتماع «فرهنگ» می‌‌‌ دیدند، بنابراین از نظر ایشان، مقوله فرهنگ عمومی و نحوه اصلاح و ابزارهای اصلاح آن، از جایگاه و اهمیت ممتازی برخوردار است که نمی‌‌‌ توان و نباید از آن غافل شد. در جریان اصلاح فرهنگی، نه تنها اعتقاد داشتند که نباید اهمیت و قدرت و قابلیت فرهنگ اسلامی را دست ‌‌‌ کم گرفت بلکه باید مردم را در فرایند تحول وارد کرد. از آن گذشته، اصلاح فرهنگ عمومی را می‌‌‌ بایست از نفی ضد ارزشها شروع کرد و در این مسیر از «ترویج فرهنگ توسعه»، «مبارزه با استبداد و مظاهر آن» و «تفسیر عقلانی از سنت و دین» کمک گرفت. با این همه‌‌‌ ، شرط موفقیت‌‌‌ ، خودسازی و شروع از خود است. (سایت شورای برنامه ریزی مدارس دینی اهل سنت، امام خمینی و اصلاح فرهنگ عمومی دکتر محمد عابدی اردکانی)
راه درست
مواضع امام در خصوص فرهنگ و ابعاد فرهنگی کشور در قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نشان از تاکیدات ایشان در جریان مسال فرهنگی دارد که به صراحت بیان می گردد: 
     
قبل پیروزی انقلاب اسلامی:
غربزدگی، اسفناکترین نوع وابستگی(صحیفه نور ج7ص24)
 اگر می گویید فرهنگ داریم، ذخایر داریم، محصل داریم، طبیب و مهندس داریم، پس چرا از خارج استخدام می کنید؟ !چرا ماهی  صدهزارتومان به یک خارجی می دهید؟! جواب بدهید. اگر ندارید وااسفا به این مملکت، صد سال است فرهنگ و دانشگاه دارد ولی دکتر ندارد، مهندس ندارد.... (صحیفه نور جلد 1 صفحه 19)    
افسوس که هنوز عده ای از روشنفکران نمی توانند دست از غرب و یا شرق بکشند و این دو را سر مشق کارهای خود قرار داده اند امیدواریم با تحول فرهنگ حاکم اسلامی، این گروه به خود مشغول و از مردم بریده به خود آیند و اصالت خویش را دریابند و از وابستگی نجات پیدا کنند. (صحیفه نور ج8ص92)
 تا از این وابستگی شماها در نیائید استقلال پیدا نمی کنید. تا این خانم ها (شما را نمی گویم شما توده هستید، آن خانم هارا می گویم) تا اینها توجهشان به این است که فلان چیز باید، فلان مد از غرب به اینجا بیاید، فلان زینت باید از آنجا به اینجا سرایت بکند، تا یک چیزی آنجا پیدا می شود اینجا هم تقلید می کنند، تا از این تقلید بیرون نیائید نمی توانید آدم باشید و نه می توانید مستقل باشید. اگر بخواهید مستقل باشید، اگر بخواهید شما را به اینکه یک ملتی هستید بشناسند و بشوید یک ملت، از این تقلید غرب باید دست بردارید. تا در این تقلید هستید، آرزوی استقلال را نکنید. تا این نویسنده های ما، نویسندگان ما، همه حرفهایشان غربی است، این را دست از آن بر ندارند، امید نداشته باشند که ملتشان مستقل بشود.(صحیفه نور ج9ص61) 
من می خواهم که همه ما باورمان آمده باشد که جمهوری اسلامی است و باید همه چیز ما اسلامی بشود. ما از آن وضع سابق که اخیراً پنجاه سالش را، پنجاه و چند سالش را من شاهدش بودم و شماها چندین سال، البته هیچ کدام پنجاه سال یادتان نیست، شماها چندین سالش را که در زمان این حکومت جائر بود، در نظر دارید که همه وابستگی به غرب بود و به آمریکا بود و تلخی هایش را هم همه دیدید. (صحیفه نور ج9ص72) 
اگر ما این وابستگی های معنوی را، این وابستگی هائی که جوان های ما را و دانشگاه ما را و همه چیز ما را به صورت غربی در آورده بود، اینها را اگر برگردانیم به حال خودش، و پیدا کردیم خودمان را، می توانیم یک ملت مستقل باشیم و یک ملت آزاد باشیم(صحیفه نور ج9ص110)
 ما باید اول تمام همتمان را صرف کنیم که خودمان را از این وابستگی فکری بیرون بیاوریم. ما فکرهای مان وابسته است، ما فرهنگمان وابسته است. ما باید سعی کنیم از این فرهنگ وابسته خارج بکنیم خودمان را، چه فرهنگ آن طرف که همه اش فساد و چه فرهنگ این طرف که همه فساد است یعنی همه اش برای به دام انداختن ماهاست، به دام انداختن بشر است. (صحیفه نور ج9ص113)
دستگاه جابره در نظر دارد تساوی حقوق زن و مرد را تصویب و اجرا کند، یعنی احکام ضروریه اسلام و قرآن کریم را زیر پا بگذارد، یعنی دخترهای هیجده ساله را به نظام اجباری ببرد و به سربازخانه ها بکشد، یعنی با زور سرنیزه دخترهای جوان عفیف مسلمانان را به مراکز فحشا ببرد. (ج1 ص 27)
شما مظاهر تمدن را وقتی که در ایران می آید همچو از صورت طبیعی خارجش می کنید، همچو از صورت طبیعی خارجش می کنید که چیز حلال را مبدل به حرام می کنید. این رادیو برای این بساطی است که حالا در ایران مرسوم است؟ این تلویزیون برای این بساطی است که اینها راه انداخته اند؟ در ممالک دیگر هم همین طور است؟ ممالک متمدنه هم استفاده شان از این آلات جدید همین جور است که آقایان اینجا استفاده می کنند؟ یک تربیت بد در این مملکت است. فرهنگ ما یک فرهنگی نیست که بتواند این مملکت را اداره کند، جوان نیرومند قوی که در مقابل استعمار بایستد، دستش را بلند کند، کشته بشود و نجات بدهد ملت را، این فرهنگ ما فرهنگی نیست که اینکاره باشد. اینها اعصاب مردم را با این بساطی که در اینجاها راه می اندازند و با این برنامه هائی که در رادیو و در تلویزیون و اینها هست و از امثال ذالک، ضعیف می کنند، مطبوعات ما و روزنامه های ما و مجلات ما و کتاب هائی که منتشر می شود، تمام اینها بدست استعمار است. استعمار است. که روزنامه ها را اینطور مبتذل می کند تا فکر جوان های ما را مسموم کند. استعمار است که برنامه های فرهنگی ما را جوری تنظیم می کند که جوان نیرومند در این مملکت نباشد. استعمار است که برنامه های رادیو و تلویزیون را جوری تنظیم می کند که مردم اعصابشان ضعیف بشود.( صحیفه نور جلد 1 صفحه 77 )   
اگر می گویید فرهنگ داریم، ذخایر داریم، محصل داریم، طبیب و مهندس داریم، پس چرا از خارج استخدام می کنید؟ چرا ماهی  صدهزارتومان به یک خارجی می دهید؟! جواب بدهید. اگر ندارید وااسفا به این مملکت، صد سال است فرهنگ و دانشگاه دارد ولی دکتر ندارد، مهندس ندارد.( صحیفه نور جلد 1 صفحه 19  )  
      
بعد پیروزی انقلاب اسلامی:
ما به هر چه دست می گذاریم خراب است. فرهنگ ما خراب است باید تجدید بشود. فرهنگ، فرهنگ استعماری است باید زیر و رو بشود، معلمان استعماری باید بروند، آنهایی که تاکنون در خدمت استعمار و رژیم سلطنتی بودند باید بروند، به جای آنها پاکدامن پاکدامن بیایند، دانشمندان پاکدامن بیایند. ما بسیار بسیار آشفتگی ها داریم. ما باید همه با هم به این آشفتگی ها خاتمه دهیم، به این خیانتها خاتمه دهیم. (صحیفه نور ج5ص126)
از آنطرف مملکت ما را با اسم تمدن بزرگ، همه چیزش را به عقب زدند، فرهنگ ما، یک فرهنگ استعماری است که نمی گذارد بچه های ما تربیت و رشد پیدا کنند، بعد از تقریباً هفتاد سال مدرسه داشتن و سی و چند سال یا بیشتر، دانشگاه داشتن، معذلک اگر لوزه ای را بخواهند عمل بکنند، می گویند که باید برود به لندن عمل بکند، اگر یک کسی سینه اش مثلاً درد داشته باشد یا یک مرض چه، باید برود به خارج، برای اینکه نگذاشته اند نیروی جوان های ما رشد و تربیت پیدا بکند.(صحیفه نور ج5ص132)
زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند. شما همانگونه که در نهضت نقش اساسی داشته اید و سهیم بوده اید، اکنون هم باز باید در پیروزی سهیم باشید و فراموش نکنید که هر موقع که اقتضا کند، نهضت کنید و قیام کنید. مملکت از خود شماست، انشاءالله شما باید مملکت را بسازید. زنان در صدر اسلام با مردان در جنگ ها هم شرکت می کردند. ما می بینیم و دیدیم که زنان همدوش مردان بلکه جلوتر از آنان در صف قتال ایستادند، خود و بچه های خود و جوانان خودشان رااز دست دادند و باز هم مقاومت کردند. ما می خواهیم، زن به مقام والای انسانیت برسد. زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد. دوره اختناق می خواست زنان جنگجوی ما را ننگ جو بار آورد ولی خدا نخواست.( صحیفه نور جلد 5 صفحه 154)
ملت عزیز ایران و سایر کشورهای مستضعف جهان اگر بخواهند از دام های شیطنت آمیز قدرتهای بزرگ تا آخر نجات پیدا کنند چاره ای جز اصلاح فرهنگ و استقلال آن ندارند.(صحیفه نور جلد 15 صفحه268 )
 تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی - صلی الله علیه و آله و سلم - اسلام ائمه هدی - علیهم السلام - اسلام فقراء دردمند. اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیت ها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون آشام و نابود کننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی درد و در یک کلمه اسلام امریکایی باشد. هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی است. هنر در عرفان اسلامی ترسیم روشن عدالت و شرافت و انصاف و تجسیم تلخکامی گرسنگان مغضوب قدرت و پول است. هنر در جایگاه واقعی خود تصویر زالو صفتانی است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامی، فرهنگ عدالت و صفا لذت می برند. تنها به هنری باید پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب و در رأس آنان امریکا و شوروی را بیاموزد. (صحیفه نور جلد 21 صفحه30 )   
امروز استکبار شرق و غرب چون از رویارویی مستقیم با جهان اسلام عاجز مانده است، راه ترور و از میان بردن شخصیت های دینی و سیاسی را از یک طرف و نفوذ و گسترش فرهنگ اسلام آمریکایی را از طرف دیگر به آزمایش گذاشته اند. ای کاش همه تجاوزات جهانخواران همانند تجاوز شوروی به کشور مسلمان و قهرمان پرور افغانستان علنی و رودررو بود تا مسلمانان ابهت و اقتدار دروغین غاصبین را در هم می شکستند. ولی راه مبارزه با اسلام آمریکایی از پیچیدگی خاصی برخوردار است که تمامی زوایای آن باید برای مسلمانان پابرهنه روشن گردد که متاسفانه هنوز برای بسیاری از ملت های اسلامی مرز بین اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی و اسلام پابرهنگان و محرومان و اسلام مقدس نماهای متحجر و سرمایه داران خدانشناس و مرفهین بی درد کاملاً مشخص نشده است.( صحیفه نور جلد 21 صفحه 8)
امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدی است و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ اسلامی رونق و زرق و برق کاخ های سفید و سرخ را از بین خواهند برد.( صحیفه نور جلد 20 صفحه 236)
مهمترین عامل در کسب خودکفایی و بازسازی توسعه مراکز علمی و تحقیقات و تمرکز و هدایت امکانات و تشویق کامل و همه جانبه مخترعین و مکتشفین و نیروهای متعهد و متخصصی است که شهامت مبارزه با جهل را دارند و از لاک نگرش انحصاری علم به شرق و غرب به در آمده و نشان دادند که می­توانند کشور را روی پای خودشان نگهدارند.( سخنرانی در تاریخ ۱۱/۷/۶۷)
امام خمینی(ره) از آغاز مبارزات بر این حقیقت پای می‌فشردند که از خودبیگانگی و مرعوب شدن در برابر تبلیغات پر طمطراق بیگانگان موجب نفی هویت جمعی می‌شود و مرعوب شدن در برابر فرهنگ وارداتی زمینه فقدان استقلال در موضوعات دیگر را نیز شامل می‌شود. از دیدگاه ایشان بزرگترین مؤلفه‌ای که می‌تواند جامعه‌ای بزرگ از انسان‌ها را با هویتی واحد گرد هم آورد و تمایزات موهوم میان آنان را شکسته و نابود سازد، مؤلفة باور و اعتقادات دینی است. تعالیم اسلامی از سویی مرزهای مختلف سیاسی، نژادی و زبانی را در می‌نوردد و از آنها فراتر می‌رود و از سوی دیگر، افزون بر اتصال به وحی الهی دارای تاریخی روشن و پر افتخار است که توجه به آن می‌تواند هویت فردی و جمعی جوامع مسلمان را به بهترین شکل تأمین و تعریف کند. امام راحل می فرمایند: «هیچ ملتى نمی‌‏تواند استقلال پیدا بکند الّا اینکه‏ خودش‏، خودش را بفهمد. مادامى که ملت‌ها خودشان را گم کردند و دیگران را به جاى خودشان نشاندند، استقلال نمی‌‏توانند پیدا کنند. کمال تأسف است که کشور ما که حقوق اسلامى و قضاى اسلامى و فرهنگ اسلامى دارد، این فرهنگ را، این حقوق را نادیده گرفته است و دنبال غرب رفته است. همچو غرب در نظر یک قشرى از این ملت جلوه کرده است که گمان مى‏‌کنند غیر از غرب هیچ خبرى در هیچ جا نیست. و این وابستگى فکرى، وابستگى عقلى، وابستگى مغزى به خارج، منشأ اکثر بدبختیهاى ملتهاست و ملت ماست. (صحیفه امام، ج12، ص4)

عوامل و عناصر دخیل در تحریف امام از بعد فرهنگی 
با این همه مواضع روشن  لکن احتمال تحریف اصول و ارزش های امام از بعد فرهنگی با دوری از فرهنگ  هویت ساز و  مولد تربیت  و  اخلاق محور  و تفکر پرور و تقلید کورکورانه از فرهنگ بیگانه بخصوص غرب ، کم توجهی به امورات فرهنگی کشور،سیاسی کاری و عدم توسعه فرهنگ اسلامی و انقلابی، تفاسیر گوناگون از معیارها و ارزش های فرهنگی امام در اداره کشور، دور نمودن امت از ارزش های فرهنگ اسلام ناب با هر توجیهی زمینه ساز تحریف رهبر فقید انقلاب خواهد شد. که در ذیل به عناصر تاثیر گذار  اشاره می گردد :
 انحراف از راه و اصول حقه امام که مبنای آن اسلام است، به هر دلیل.
دوری از فرهنگ،  هویت ساز و  مولد تربیت  و  اخلاق محور  و تفکر پرور اسلام.
تقلید کورکورانه از فرهنگ بیگانه بخصوص غرب.
نداشتن قانون و نقشه راه منطبق با اصول امام.
به کار گیری سلیقه فردی و گروهی در اجرای امورات فرهنگی.
ضعف در نظارت و هدایت و کم توجهی به نظارت همه جانبه.
کم کاری و سستی در تولید و خود کفایی فرهنگی در همه زمینه ها.
عدم توسعه فرهنگ اسلامی و انقلابی .

فهرست منابع

1- سایت راسخون ، فرهنگ در منظر امام خمینی، نویسنده: دکتر محمدمهدی بهدارون
2- سایت حوزه،حضور - پاییز 1377، شماره 25 - توسعه فرهنگی از دیدگاه امام خمینی
3- سایت پژوهشگاه علوم انسانی،  یوسف خان محمدی، دولت و سیاست گذاری فرهنگی از دیدگاه  امام خمینی
4- روزنامه ایران ، دکتر محمد حسن شیبانی فر، مدیر پژوهش و تحقیقات مؤسسه تنظیم و نشر آثار  امام خمینی
5- پایگاه اطلاع رسانی کانون فرهنگی جوادالائمه،  محمدعلی ندائی، مهم ترین آسیب فرهنگی از دیدگاه امام خمینی
6- سایت شورای برنامه ریزی مدارس دینی اهل سنت، امام خمینی و اصلاح فرهنگ عمومی دکتر محمد عابدی اردکانی
7- ساست تبیان، توسعه فرهنگی از دیدگاه امام خمینی، محمد مهدی احمدی
8- سایت سازمان تبلیغات اسلامی، فرهنگ و اهمیت آن از دیدگاه امام خمینی
9- سایت گزاره،  مفهوم فرهنگ در اندیشه امام خمینی، محمد هادی همایون
10- سایت علوم پزشکی کرمانشاه ،فرهنگ ازنظر امام خمینی
11- سایت مجله الکترونیک، امام خمینی و توسعه فرهنگی
12- پایگاه خبری تحلیلی رئیس جمهور ما، قاسم صفایی‏نژاد
13- صحیفه نور امام، جلد 1 تا 22
14- کتاب ولایت فقیه،نوشته امام خمینی

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۱۷
مجید

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی