آیا امام خمینی قابل تحریف است؟ چگونه امام خمینی از بعد اقتصادی قابل تحریف است ؟
سه شنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۵، ۱۱:۴۳ ب.ظ
آیا امام خمینی قابل تحریف است؟ چگونه امام خمینی از بعد اقتصادی قابل تحریف است ؟
آیا امام خمینی قابل تحریف است؟
چگونه امام خمینی از بعد اقتصادی قابل تحریف است ؟
پژوهش و نگارش: سیدحسین حیدری
گرایش مقاله: عمومی
چکیده :
پژوهش حاضر، تحت عنوانِ « چگونه امام خمینی از بعد اقتصادی قابل تحریف است ؟» انجام پذیرفته است. این پژوهش، بر مبنای روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی انجام گرفته و به لحاظ نوع تحقیق، از تحقیقات کاربردی است که نتایج آن به طور مستقیم در احیای آرمان های امام کاربرد عملی خواهد داشت.
در این پژوهش، این پرسشِ اساسی مورد بررسی قرار گرفت که « چگونه امام خمینی قابل تحریف است ؟» این روند با تبیین 3پرسش فرعی، مورد پژوهش قرار گرفت.
برای رسیدن به پاسخ مناسبِ این پرسشها، سه موضوع اساسیِ «دیدگاه های اقتصادی امام» ، مورد بررسی قرار گرفته. در این روند، با بررسی اسنادی به تأثیر این عوامل پرداخته شد. در این سنجش، شرایط فعلی مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج آن، وجودزمینه های تحریف امام را نشان میدهد.
کلید واژهها : امام، تحریف، خواص،اسلام، آفت
مقدمه
مسئله ی تحریف شخصیت امام، خطر بزرگی محسوب می شود،آن راهی که می تواند مانع از این تحریف شود باز خوانی اصول امام است.امام را نباید به عنوان صرفا یک شخصیت محترم تاریخی، مورد توجه قرار داد،بعضی این جور می خواهند امام را بشناسند و بشناسانند و این غلط است. (14/3/1394) این جمله رهبری انقلاب زنگ خطری برای امت محسوب می شود.که نشان از ایجاد راهی موازی در کنار راه امام است را تاکید دارد. و نیز یادآوری خطر تحریف به حدی جدی است که در ادامه متذکر شدند: اگر مردم متوجه اصول امام نباشند و تحریفات را تشخیص ندهند قطعا سیلی خواهند خورد. که این جمله متناسب با جمله پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکتتان آسیب نرسد امام است . لذاتوجه به این مطلب ضروری است که آیا امام خمینی از بعد اقتصادی قابل تحریف است؟ آیا راه و آرمان امام تحریف شدنی است؟ در این مقاله سعی گردیده تا بطور اجمالی به پرسش های فوق پاسخی منطقی و متناسب داده شود.
بیان مسئله
علت اینکه رهبر انقلاب بعد از گذشت 37 سال از پیروزی انقلاب و گذشت 26 سال از رحلت امام خمینی (ره) چنین موضوعی را مطرح می کنن نشان از دغدغه ایشان در بحث استحاله نظام مقدس جمهوری اسلامی با گذشت زمان را دارد،که بیانات ایشان در 14/3/1394 برای حفاظت از افکار و سیره امام که منتج به انقلاب اسلامی ایران و بر پایی حکومت جمهوری اسلامی گردید را از آفات مرتبط با عناصر اصلی نظام، یعنی انقلابی، اسلامی و جمهوریت را نشان می دهد و این حساسیت را نیز خود حضرت امام هم دارند و به صراحت در وصیت نامه خویش اعلام می نمایند : اکنون که من حاضرم، بعض نسبتهای بیواقعیت به من داده میشود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض میکنم آنچه به من نسبت داده شده یا میشود، مورد تصدیق نیست مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم..... پژوهش فوق، به دنبال بررسی این مسئله بوده است و اینکه چگونه امام خمینی از بعد اقتصادی قابل تحریف است ؟
سوابق تحقیق
با توجه به اینکه این موضوع برای اولین بار از طریق رسانه ملی توسط رهبر معظم انقلاب در 14/3/1394 مصادف با سالگرد رحلت امام در حرم ایشام مطرح گردید، هیچگونه سابقه مستقیم در این زمینه یافت نشد. ولی مقاله هایی نزدیک به موضوع وجود دارد.
اهمّیّت و ضرورت انتخاب موضوع
با عنایت به دو موضوع: تلاش امام در راستای تلاش پیامبر و اهل بیت ایشان برای ایجاد مدینه فاضله بود. و اینکه انقلاب اسلامی از منظر امام مقدمه ای برای سرعت دادن به ظهور منجی بشریت است.قابل توجه است که هر اندازه زاویه کوچک در بین مسولان نظام و نیز امت با آرمان ها و اصول امام طی گذشت زمان دچار تغییر خواهد شد. بطوری که خطر جایگزینی ضد ارزش بجای ارزش ها و ناهنجاری بجای هنجارها بدون کمترین مقاومت پذیرفته می شود. لذا از اهمیت این موضوع همین بس که خطوط اصلی امام بازخوانی و یادآوری می گردد.
اهداف تحقیق
1)کمک به جامعه علمی، جهت ایجاد وحدت رویّه و اصول واحد و بهکارگیری آن در مجامع علمی جهت تعیین اصول امام.
2)تجمیع اطلاعات و عمومی نمودن آنها، بههمراهِ تطبیق نمودن آن با فضای جامعه.
3)یادآوری میزان اهمیت کلام و سیره امام.
سؤال اصلی تحقیق
پرسش زیر، اساسیترین پرسشی است که در آغاز این پژوهش با آن مواجه بودهایم:
چگونه امام خمینی از بعد اقتصادی قابل تحریف است ؟
سؤالهای فرعی تحقیق
چگونه اقتصاد اسلامی از منظر امام خمینی قابل تحریف است؟
چگونه استقلال اقتصادی از منظر امام خمینی قابل تحریف است؟
چگونه عدالت اقتصاد اسلامی از منظر امام خمینی قابل تحریف است؟
تعریف مفاهیم
ولایت فقیه:
ولایت فقیه یک چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده است، همان ولایت رسول الله است . ولایت فقیه تبع اسلام است. (صحیفه نور جلد 10 صفحه 27)
ولایت فقیه ولایت بر امور است که نگذارد این امور از مجاری خودش بیرون برود، نظارت کند بر مجلس، بر رئیس جمهور که مبادا یک پای خطائی بردارد، نظارت کند بر نخست وزیر که مبادا یک کار خطائی بکند، نظارت کند بر همه دستگاه ها، بر ارتش که مبادا یک کار خلافی بکند. (صحیفه نور جلد 10 صفحه 29)
ولایت مطلقه فقیه:
اینکه در قانون اساسی هست، این بعض شؤون ولایت فقیه هست نه همه شؤون ولایت فقیه، و از ولایت فقیه آنطوری که اسلام قرار داده است به آن شرایطی که اسلام قرار داده است، هیچ کس ضرر نمی بیند. (صحیفه نور جلد 11 صفحه 133 )
نه شرقی نه غربی:
اینکه جوانان ما می گویند نه شرق و نه غرب ، معنایش این است که هیچ کدام درایران دخالت نکنند واین کاملا" بجا و بحق است."(صحیفه نور ، ج 7 ، ص 89 )
روش تحقیق
بر اساس روش، تحقیقات علمی را میتوان به پنج گروه تقسیم کرد که عبارتاند از: تحقیقات تاریخی، توصیفی، همبستگی، تجربی و علّی. تحقیقات توصیفی، از نظر شیوة نگرش و پرداختن به مسئلة تحقیق، به دو دسته تقسیم میشوند:
1. تحقیقات توصیفی محض.
2. تحقیقات توصیفی ـ تحلیلی.
در تحقیق حاضر، ما از روش توصیفی ـ تحلیلی استفاده نمودهایم.
روش گردآوری اطلاعات
روشهای گردآوری اطّلاعات را به طور کلّی به دو طبقه میتوان تقسیم کرد: روش اَسنادی (کتابخانهای) و روش میدانی. روشهای کتابخانهای در تمامی تحقیقات علمی مورد استفاده قرار میگیرد؛ ولی در بعضی از آنها در بخشی از فرایند تحقیق، از این روش استفاده میشود و در بعضی از آنها موضوع تحقیق از حیث روش، ماهیتاً کتابخانهای است و از آغاز تا انتها متّکی بر یافتههای تحقیق کتابخانهای است.
روشهای کتابخانهای، بسته به نوع سند و موضوع تحقیق، ممکن است به صورت متنخوانی و استفاده از فیش، آمارخوانی و استفاده از جدول، تصویرخوانی و استفاده از نقشه و کروکی، یا فرمهای شِبه پرسشنامه، سندخوانی، و یا ترکیبی از همة آنها انجام پذیرد.در پژوهش حاضر، ما از روشِ گردآوری اطلاعات، یعنی روش اَسنادی (کتابخانهای) استفاده نمودهایم.
مبانی نظری تحقیق
چگونه امام خمینی از نظر اقتصادی قابل تحریف است ؟
مقدمه
شناختن امام خمینی(ره) و آشنایی با چارچوب فکری ایشان در تمام زمینهها برای یک حکمرانی خوب امری لازم و ضروری است. اندیشههای امامخمینی(ره) که برگرفته از اندیشههای مکتب پویای اسلام است با هوش و ذکاوت ذاتی آن امام همام تلفیق شده و این اندیشهها را در ابعاد جهانی مطرح ساخته است و امروزه میتوان به عنوان راهکاری در جهت حل مشکلات استفاده کرد. یعنی با مراجعه به افکار آن امام همام مشکلاتی که در زمینههای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی رخ میدهد، را مرتفع کرد. (سایت abp چهار شنبه 7 اردیبهشت 1390)
در حوزه اقتصاد امام دایما توجه به عناصر: اسلامیت، استقلال، مستضعف،و تلاش دارند.در اسلام اقتصاد وسیلهیی است در جهت برقراری عدالت اجتماعی. این عدالت درباره معیشت مردم باید اثرگذار باشد. به دور از افراط و تفریط حاکمی که در جریانات دیگر اقتصادی است، باشد. در این خصوص امام خمینی(ره) میفرمایند: «اسلام تعدیل میخواهد؛ نه جلوی سرمایه را میگیرد و نه میگذارد سرمایه آنطور بشود که یکی صدها میلیارد دلار داشته باشد و برای سگش هم اتومبیل داشته باشد و شوفر داشته باشد و امثال ذکر؛ و این یکی که میرود پیش بچههایش نان نداشته باشد. نمیشود؛ این عملی نیست. نه اسلام با این موافق است نه هیچ انسانی با این موافق است» دیدگاه اقتصادی امام خمینی(ره) همواره بر رعایت اعتدال بوده است. در حالی که دیدگاههای فوق در باتلاق افراط و تفریط گیر افتادهاند و هرچه بیشتر برای نجات خود دست و پا میزنند،اما برعکس دیدگاه لیبرالیستی مالکیت را افسار گسیخته و بدون قید نمیپذیرد. در این نگرش (دیدگاه اسلامی)، مالکیت به صورت محدود و کنترل شده مورد تایید قرار میگیرد که این به نوبه خود منجر به رشد بخش خصوصی میشود. (سایت abp چهار شنبه 7 اردیبهشت 1390)
نظام سرمایهداری نظامی است که در آن هدف اصلی دستیابی به بیشترین رفاه مادی و سود اقتصادی است و آزادی اقتصادی از وجوه مشخصه آن است. درباره این الگو میتوان کشورهایی همچون امریکا و انگلستان و در کل بلوک غرب را نام برد که از این سیستم به عنوان الگوی خود استفاده میکنند. نظام سوسیالیسم، سیستم اقتصادی است که در آن مالکیت خصوصی ابزارهای تولید جای خود را به مالکیت دولتی و همگانی شدن ابزارتولید میدهد. درباره این الگو نیز باید به اتحاد جماهیر شوروی سابق و بلوک شرق اشاره کرد که بشدت تحت تاثیر این الگوی اقتصادی بودهاند.همانگونه که ملاحظه میکنید حتی در این تعاریف کلی هم میتوان به تفاوت اصلی دیدگاههای فوق با دیدگاه اقتصادی مدنظر امام خمینی(ره) پی برد. اصولا در مکاتب اقتصادی بالا، اصالت از آن اقتصاد است. اقتصاد هدف نهایی و غایی است. زندگیای که بیشترین رفاه را داشته باشد، بیشترین سود را داشته باشد و غایت استفاده آن به این دنیای فانی محدود میشود. این مکاتب، مکاتبی میشوند که برای رسیدن به هدف (زندگی مادی)، هر وسیلهیی را توجیه میکنند و اینگونه نه تنها به اهداف متعالی معنوی وقعی نمینهند، بلکه با توجه به کارکردشان مردم تحت سلطه خود را هم از عدالت اجتماعی محروم میکنند: «یکی از اموری که لازم به توصیه و تذکر است آن است که اسلام نه با سرمایهداری ظالمانه و بیحساب و محرومکننده تودههای تحت ستم و مظلوم موافق است، بلکه آن را بطور جدی در کتاب و سنت محکوم میکند و مخالف عدالت اجتماعی میداند.» (سایت abp چهار شنبه 7 اردیبهشت 1390)
چگونه اقتصاد اسلامی از منظر امام خمینی قابل تحریف است؟
امام خمینی(ره) در زمینه اقتصاد نیز از اندیشههای ناب اسلام استفاده کرده است و اگر خوب در مسائل مطروحهیی که ایشان در این باب ابراز داشتهاند ریز شویم، ایشان به اقتصاد با محوریت انسانسازی نظر داشتهاند، نه به عنوان غایت. لذا اقتصاد در نظر ایشان غایت نیست، هدف نهایی نیست، بلکه وسیلهیی است در جهت رسیدن به اهداف متعالی: «نظر ما به اقتصاد نیست مگر بطور آلت، نظر ما به فرهنگ اسلامی است که این فرهنگ اسلامی را از ما جدا کردند و غرب در شرق آنطور نفوذ کرد که شرق خودش را باخت و محتوای بسیاری از جوانهای ما را گرفت. زیر بنا اقتصاد نیست، برای اینکه غایت انسان، اقتصاد نیست. انسان زحمتکش فقط برای این است که فقط شکمش را سیر کند یا جوانهایش را بدهد شکمش سیر شود و ذات انسان از اینجا تا نهایت، انسان هست. این انسان مردنی نیست. انسان تا آخر هست و برنامه اسلام این است که این انسان را جوری کند که هم اینجا صحیح باشد و هم آنجا صحیح باشد، راه مستقیم، نه طرف شرق نه طرف غرب، صراط مستقیم، یک سرش اینجاست یک سرش در نهایت.»با رجوع به جمله بالا میتوان پی برد که امام خمینی(ره)، آثار تبعات اقتصادی را محدود به این دنیای فانی نکردهاند و نگاهی عمیقتر به اقتصاد نسبت به مکاتب دیگر داشتهاند که خاصه میتوان به عنوان 2 مکتب دیگر، از اندیشههای لیبرالیستی وسوسیالیستی یا نظام اشتراکی نام برد. برای درک بهتر اندیشهها ابتدا به ساکن لازم است که نگاهی گذرا به اندیشههای اقتصادی بالا داشت و آنگاه دست به مقایسه زد و افتراق آنها را با نظام اقتصاد اسلامی برخاسته از دیدگاه امام خمینی(ره) برشمرد. (سایتapb ، تاریخ: چهار شنبه 7 اردیبهشت 1390)
در نظام سرمایهداری که مبتنی بر دئیسم، فردگرایی و مادهگرایی میباشد، هدف غایی نظام را میتوان افزودن بر رفاه در نظر گرفت. در این نظام اهداف متوسط را میتوان رشد تولید و پس از آن عدالت توزیعی در نظر گرفت. البته با توجه به مبانی فلسفی مادی و فردگرایانه مطروحه، در این نظام رفاه به «رفاه مادی و فردی تفسیر شده و عدالت توزیعی نیز با نگرش فایدهگرایانه مطرح گردیده است. براساس این تفسیر، هر توزیعی که سر جمع کل لذت جامعه را افزون کند، عادلانه است.( مبانی فلسفی نظام اقتصادی اسلام از دیدگاه امام،سید حسین میر معزی)
در اسلام اقتصاد وسیلهیی است در جهت برقراری عدالت اجتماعی. این عدالت درباره معیشت مردم باید اثرگذار باشد. به دور از افراط و تفریط حاکمی که در جریانات دیگر اقتصادی است، باشد. در این خصوص امام خمینی(ره) میفرمایند: «اسلام تعدیل میخواهد؛ نه جلوی سرمایه را میگیرد و نه میگذارد سرمایه آنطور بشود که یکی صدها میلیارد دلار داشته باشد و برای سگش هم اتومبیل داشته باشد و شوفر داشته باشد و امثال ذکر؛ و این یکی که میرود پیش بچههایش نان نداشته باشد. نمیشود؛ این عملی نیست. نه اسلام با این موافق است نه هیچ انسانی با این موافق است»(سایتapb ، تاریخ: چهار شنبه 7 اردیبهشت 1390)
امام(ره) که دیدی منحصربهفرد داشتند در نامه تاریخی خود که فروپاشی بلوک شرق را به گورباچف گوشزد کرده بودند، مینویسند: «جناب آقاى گورباچف! باید به حقیقت رو آورد؛ مشکل اصلى کشور شما مساله مالکیت و اقتصاد و آزادى نیست. مشکل شما عدم اعتقاد واقعى به خداست، همان مشکلى که غرب را هم به ابتذال و بنبست کشیده یا خواهد کشید.(سایتapb ، تاریخ: چهار شنبه 7 اردیبهشت 1390)
مبانی فلسفی نظام اقتصاد اسلام در سه محور خداشناسی، جهان شناسی و انسان شناسی از دیدگاه حضرت امام خمینی قابل بیان است.(مبانی فلسفی نظام اقتصادی اسلام از دیدگاه امام،سید حسین میر معزی)
حضرت امام از اصل توحید دو اصل آزادی و عدالت را نتیجه می گیرد. این دو اصل می تواند به منزله مبانی مکتبی و ارزشی نظام اقتصادی اسلام محسوب شود. (مبانی فلسفی نظام اقتصادی اسلام از دیدگاه امام،سید حسین میر معزی)
حضرت امام نیز با تکیه بر سعادت انسانی و اینکه هدف جمهوری اسلامی دستیابی به سعادت میباشد، عقیده دارند که برقراری جمهوری اسلامی با اکثریت مطلق آرا صورت گرفت. در هر صورت، در جمهوری اسلامی سعادت همه افراد تأمین خواهد گردید و نیازمند به تأویلات خارج از منطق نیست. از اینرو، برای دستیابی به اهداف نظام اقتصادی از دید حضرت امام باید به مبانی فلسفی و تفسیر ایشان از سعادت پرداخت؛ ولی با توجه به اینکه اصولاً در این بحث در پی دستیابی به مبانی فلسفی و کلامی این امر نیستم، فقط به تصریحات حضرت امام در مورد اهداف اقتصادی میپردازیم.
لازم به ذکر است ایشان هدف غایی نظام اسلامی را تهذیب انسان عنوان نمودهاند.(صحیفه امام؛ ج 7، ص 463-531) هدف غایی تهذیب نفس، معنویات و اخلاق است. ایشان نظام اقتصادی را وسیلهای در دستیابی به این امر دانسته و میفرمایند: اقتصاد هدف نیست؛ بلکه وسیلهای برای نیل به هدفی بالاتر و والاتر، یعنی فرهنگ اسلامی است .(صحیفه نور؛ ج 8، ص 85). از اینرو، از دید ایشان نظام تربیتی و فرهنگی اسلام وظیفه هماهنگی و سازگاری بین زیرنظامهای نظام عام اسلامی را داشته و تمامی این زیرنظامها باید در راستای این نظام فرهنگی باشد و اهداف نظام اقتصادی نیز باید در این راستا بوده و اهدف آن به گونهای باشد که دستیابی به آنها زمینه کارکرد بهینه این نظام فرهنگی را تأمین نماید. بنابراین، با توجه به تصریحات حضرت امام (ره)که در همین بحث به آن پرداختیم، میتوان به ملاکی در تصمیمگیرها و سیاستگذاریها دست یافت که عبارت است از اینکه: سیاستهای اقتصادی باید به طور کلی در جهت تقویت فرهنگ اسلامی و رشد معنویات و تهذیب نفس آحاد جامعه باشد.( سایت برهان ،گروه اقتصادی برهان/ دکتر میثم موسایی)
باتوجه به بحث فوق میتوان عمده اهداف نظام اقتصادی اسلام از دید حضرت امام(ره) را عبارت از موارد زیر دانست:
تربیت و اعتلای معنوی انسانها، استقلال اقتصادی، مبارزه با فقر و ایجاد رفاه عمومی، تعدیل ثروت، رشد و سازندگی. ( سایت برهان ،گروه اقتصادی برهان/ دکتر میثم موسایی)
ایشان تلاش در جهت رشد و توسعه را صرفاً در صورتی که موجب ایجاد وابستگی کشور به شرق یا غرب گردد، زیر سؤال میبرند.
از اینرو، ایشان اهداف کلی برنامههای توسعه و نوسازی کشور را بدین مضمون بیان میکنند:
1. تأکید بر حفظ ارزشها و شئون اخلاقی و اجتماعی و نیز سالمسازی اجتماعات؛
2. اولویت و تقدم خودکفایی کشاورزی بر بازسازی مراکز صنعتی؛
3. توسعه مراکز علمی و تحقیقاتی به عنوان مهمترین عامل در کسب خودکفایی و بازسازی؛
4. دوری از تکیه بر صادرات نفت؛
5. تشویق به تولیدات داخلی و برنامهریزی برای توسعه صادرات؛
6. تقویت بنیهی دفاعی و نظمی کشور و توسعه صنایع تسلیحاتی؛
7. جلوگیری از انحصار تجارت داخلی و خارجی به افراد خاص متمکن و مرفه و بسط آن به تودههای مردم و جامعه؛
8. برنامهریزی به منظور رفاه متناسب با وضع عامه مردم، توام با حفظ شعائر و ارزشهای کامل اسلامی؛
9. مبارزه با فرهنگ مصرفی؛
10. آزادی واردات و صادرات و به طور کلی، تجارت بر اساس قانون و با نظارت دولت در نوع و قیمت؛
11. اولویت رسیدگی به خانوادهی معظم شهدا، جانبازان، اسرا و مفقودان؛
12. رعایت اصول ایمنی و حفاظتی مراکز و صنایع و ایجاد پناهگاههای جمعی برای مردم؛
13.استفاده از نیروهای عظیم مردمی در بازسازی و سازندگی. ( سایت برهان ،گروه اقتصادی برهان/ دکتر میثم موسایی)
«رفتن مستکبرین مقدمه است، رفاه مستضعفین یکی از مقاصد اسلام است. رژیم اسلامی مثل رژیمهای مکتبهای مادی نیست، مکتبهای مادی تمام همتشان این است که مرتع درست بشود، تمام همت این است که منزل داشته باشند، رفاه داشته باشند (آنهایی که راست میگویند) . اسلام مقصدش بالاتر از اینهاست. مکتب اسلام یک مکتب مادی نیست، یک مکتب مادی معنوی است. مادیت را در پناه معنویت و اسلام قبول دارد، اسلام برای تهذیب انسان آمده است، برای انسانسازی آمده است. همه مکتبهای توحیدی برای انسانسازی آمدهاند، ما مکلفیم انسان بسازیم.»(سایتapb ، تاریخ: چهار شنبه 7 اردیبهشت 1390)
تحریف امام در این بحث اجرا نکردن، بد اجرا کردن ، کم توجهی و توجیه و تفسیر نمودن کلام و رفتار امام و اصول و ارزش های امام در بعداقتصاد به معنای عام آن است. نبود نظارت در فعالیت های اقتصادی کشور، تکیه به واردات بجای تولید داخلی، عدم اعتماد به نفس در امور اقتصادی.
چگونه استقلال اقتصادی از منظر امام خمینی قابل تحریف است؟
عدم وابستگی به غرب
و وصیت من به ملتھای کشورھای اسلامی است که انتظار نداشته باشید که از خارج کسی به شما در رسیدن به هدف که آن اسلام و پیاده کردن احکام اسلام است کمک کند؛ خود باید به این امر حیاتی که آزادی و استقلال را تحقق می بخشد قیام کنید . وعلمای اعلام و خطبای محترم کشورھای اسلامی دولتها را دعوت کنند که از وابستگی به قدرتهای بزرگ خارجی خود را رها کنند و با ملت خود تفاهم کنند؛ در این صورت پیروزی را د ر آغوش خواهند کشید .توجه به شعار امام که : چیزی نمی دهند، ما خودمان باید تهیه کنیم".
استقلال کشور
"شما حالا باید از اول شروع کنید و قصدتان بر این باشد که خودتان مستقل در همه چیز باشید، در فرهنگ مستقل باشد، در صنعت مستقل باشید، در زراعت مستقل باشید؛ وقتی بنا را بر این گذاشتید و با این عزم وارد میدان شدید می توانید که کشور خودتان را نجات بدهید و کشور خودتان را مستقل کنید و بیمه کنید استقلال کشور خودتان را برای همیشه".
تحمل مشکلات
"مادامی که بخواهیم مستقل باشیم و زیر بار وابستگی نرویم، باید تحمل این مشکلات و قدرت مبارزه با آن را پیدا کنیم".
تلاشگران اقتصادی
"من دست و بازوی همه کسانی که بی ادعا و مخلصانه درصدد استقلال و خودکفایی کشورند را می بوسم".
علما و کارشناسان
"این بر عهده علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرحها و برنامه های سازنده و دربرگیرنده منافع محرومین و پا برهنه ها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت به در آورند. البته پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصا برنامه های اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایه داری غرب و اشتراکی شرق، بدون حاکمیت همه جانبه اسلام میسر نیست و ریشه کن شدن آثار سؤ و مخرب آن چه بسا بعداز استقرار نظام عدل و حکومت اسلامی همچون جمهوری اسلامی ایران نیازمند به زمان باشد، ولی ارائه طرحها و اصولا تبیین جهتگیری اقتصادی اسلام در راستای حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومی آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهیدستی به شمار می رود و بیان این حقیقت که صاحبان مال و منال در حکومت اسلامی هیچ امتیاز و برتری ای از این جهت بر فقرا ندارند و ابدا اولویتی به آنان تعلق نخواهد گرفت، مسلم راه شکوفایی و پرورش استعدادهای خفته و سرکوب شده پابرهنگان را فراهم می کند و تذکر این مطلب که ثروتمندان هرگز به خاطر تمکن مالی خود نباید در حکومت و حکمرانان و اداره کنندگان کشور اسلامی نفوذ کنند و مال و ثروت خود را بهانه فخر فروشی و مباهات قرار بدهند و به فقرا و مستمندان و زحمتکشان، افکار و خواسته های خود را تحمیل کنند، این خود بزرگترین عامل تعاون و دخالت دادن مردم در امور و گرایش آنان به اخلاق کریمه و ارزشهای متعالی و فرار از تملق گوئیها می گردد و حتی بعض ثروتمندان را از این که تصور کنند که مال و امکاناتشان دلیل اعتبار آنان در پیشگاه خداست متنبه می کند. (ص. ن - ج 4 - ص 213)
«کشورهای اسلامی به واسطه ضعف مدیریت ها و وابستگی، به وضعیت اسفبار گرفتار شده اند که این به عهده علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرح ها و برنامه های سازنده و دربرگیرنده منافع محرومین و پابرهنه ها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت به درآورند.»
حرمت ارتباط با اسراییل
«این جانب کرارا خطر دولت اسرائیل و عُمّال آن را به ملت گوشزد کردم که باید مقاومت منفی کنند و از معاملات با آنها احتزاز جویند»
«بر همه حرام است که اموال مسلمین را، آن اموالی که مال یک ملت است به باد بدهد و به دشمنهای اسلام مثل اسرائیل بفروشد».
نفت فروشی به اسرائیل ممنوع
«دولتهای ممالک نفت خیز اسلامی لازم است از نفت و دیگر امکاناتی که در اختیار دارند، به عنوان حربه علیه اسرائیل و استعمارگران استفاده کرده، از فروش نفت به آن دولتهایی که به اسرائیل کمک میکنند خودداری ورزند.»
قواعد و قوانین اسلام
از نظر حضرت امام (س) اقتصاد، اصولا در اسلام هدف نیست بلکه وسیله و ابزاری برای تکامل معنوی جامعه است. همچنین تبیین و پیاده کردن نظام اقتصادی اسلام بعهده علما و محققین اسلامی و کارشناسان مسلمان و متعهد است که باید اولا نظام اقتصادی اسلام را مطابق نیازها، شرایط و مقتضیات روز از منابع اسلامی استخراج، تبیین و تدوین نمایند و ثانیا طرحها و برنامه هایی برای تحقق آن ارائه دهند.رهنمودها:
"مذهب اسلام از هنگام ظهورش متعرض نظامهای حاکم در جامعه بوده است و خود دارای سیستم و نظام خاص اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی است که برای تمامی ابعاد و شئون زندگی فردی و اجتماعی قوانین خاصی دارد و جز آن را برای سعادت جامعه نمی پذیرد. "
و قانون مالی مثلا در اسلام که برای اداره کشور و احتیاج زندگانی مادی وضع شده بطوری وضع شده است که جنبه زندگانی معنوی در آن منظور است و کمک کاری به زندگانی معنوی میکند از این جهت در دادن مالیاتها ایمان به خدا که بواسطه آن زندگانی معنوی تأمین و روح انسانی بزرگ میشود، شرط شده است.» (کشف الاسرار ص 212)
"مجموعه قواعد اسلامی در مسائل اقتصادی، هنگامی که در کل پیکره اسلام بصورت یک مکتب منسجم ملاحظه شود و همه جانبه پیاده شود، بهترین شکل ممکن خواهد بود، هم مشکل فقر را از میان می برد و هم از فاسد شدن یک عده بوسیله تصاحب ثروت جلوگیری می کند و درنتیجه کل جامعه را از فساد حفظ می کند و هم مانع رشد استعدادها و شکوفایی قدرت ابتکار و خلاقیت انسانها نمی شود.( ص. ن - ج 4 - ص 167 و 168)
"باید نظام اقتصادی اسلام را در مجموعه قوانین و مقرر ات اسلامی، در کلیه زمینه ها و شئون فردی و اجتماعی ملاحظه کرد. این مسلم است که از نظر اسلامی حل تمامی مشکلات و پیچیدگی ها در زندگی انسانها تنها با تنظیم روابط اقتصادی به شکل خاص حل نمی شود و نخواهد شد، بلکه مشکلات را در کل یک نظام اسلامی باید حل کرد و از معنویت نباید غافل بود که کلید دردهاست. (ص. ن - ج 4 - ص 176 و 177)
تحریم
برکت محاصره اقتصادی
"این محاصره ی اقتصادی را که خیلی از آن می ترسند، من یک هدیه می دانم برای کشور خودمان؛ برای اینکه محاصره اقتصادی معنایش این است که مایحتاج ما را به ما نمی دهند.
تولید
بهره گیری از استعدادها وتوانمندیهای انسانی داخلی به عنوان راهی به سوی استقلال اقتصادی حضرت امام به طور گسترده به توانایی ایران وایرانی در راه استقلال در تمام عرصه ها اعتقاد داشتند و رشد پایدار و بلند مدت را در سایه اتکا به نیروها و استعدادهای داخلی می دانستند و قطع وابستگی فکری را به عنوان زمینه ساز استقلال در تمام زمینهها گوشزد میکردند.امام می فرمایند:«اول چیزى که بر ملت لازم است و بر دانشگاهها لازم است و بر دانشکدهها لازم است و بر همه ملت لازم است این است که این مغزى که حالا شده است یک مغز اروپایى یا یک مغز شرقى، این مغز را بردارند، یک مغز انسان خودمانى، انسان ایرانى- اسلامى، همان طور که آنها شستشو کردند مغزهاى ما را، مغزهاى بچههاى ما را و به جاى مغز خودشان مغز دیگرى نشاندند، ما هم حالا عکس العمل نشان بدهیم و شستشو کنیم مغز خودمان و بچههاى خودمان را و یک مغز اسلامى- انسانى جایش بنشانیم، تا از این وابستگى فرهنگى و وابستگى فکرى بیرون بیاییم. اگر ما از وابستگى فکرى بیرون بیاییم، همه وابستگىها تمام مىشود.»( صحیفه امام،ج11،ص222) حضرت امام در بین گروهای مختلف ملت به نیروهای جوان و خلاق توجه خاصی داشتند و رهایی کشوراز وابستگیها را در گرو بهره گیری از نیروی عظیم جوانان می دانستند و در یکی از بیانات خود فرمودند:من قدم شما جوانانی که برای اسلام،برای کشور خودتان کوشش می کنید گرامی می دارم....جوانهاى ما اثبات کردند که مىتوانند خودشان عمل بکنند و شما مطمئن باشید که در دراز مدت شما همه کار مىتوانید بکنید. و امیدوارم که مغزها را به کار بیندازند و آن خوفهایى که ایجاد کرده بودند در کشور ما، آن را هم کنار بگذارید و با شجاعت وارد بشوید و کار خودتان را انجام بدهید. .»( صحیفه امام،ج10،ص53)در بسط و گسترش این طرز تفکر و اتکای بیشتر به توانمندیهای داخلی حضرت امام به توطئه دشمنان و کم رنگ کردن توانمندیها و تخصص نیروهای داخلی اشاره می کنند و می فرمایند:«بدتر از آن، این است که محتواى اشخاص را بگیرند که اطمینان به خودش هم نداشته باشد! مثلًا ما طبیب داریم؛ نه این است که ایران طبیب ندارد؛ طبیب دارد؛ الى ماشاء اللَّه طبیب داریم؛ چه شده است که یک مریض وقتى پیدا مىکنیم فوراً صحبت این است که برود اروپا! این براى این است که ما را به طبیبهاى خودمان بدبین کردند؛ طبیب داریم و بدبین شدیم. ما مهندس داریم؛ نمىتوانیم بگوییم مهندس ما نداریم؛ اما این محتوا را از ما گرفتهاند که اگر بخواهیم یک جادهاى را اسفالت کنند، مهندسش باید از خارج بیاید».( صحیفه امام،ج 16،ص83)حضرت امام همچنین در جایی دیگر از بیانات خود در خصوص اتکا به نیروهای داخلی می فرمایند:«الآن در فرهنگ و اکثر علوم احتیاجی به خارج نداریم و اگر درصنعت هم مانند آنها نیستیم ،نباید خودمان را ببازیم و بگوییم که آنها پیشرفته هستند و ما همه چیزمان باید خارجی باشد.نه، مساله این جور نیست. نباید اگر صنعتی از آنها می گیریم،انگلیسی یا روسی یا إمریکایی بشویم،بلکه باید مسلمان بود. البته استفاده از علوم و گرفتن آن از دیگران مانعی ندارد،ولی باید توجه داشت که از جایی علوم را بگیریم که نخواهند ما را منحرف کنند که در سابق اگر مقداری از علوم و تخصصها را به ما می دادند می خواستند ما را از همه چیزمان منحرف نموده و مصرفی بار بیاورند»( صحیفه امام،ج 8،ص79)
تاکید بر تولید کشاورزی(محصولات استراتژیک)
حضرت امام در ضمن تاکیدات عام بر استقلال اقتصادی از طریق گسترش تولید به ویژه تولیدات صنعتی با بهره گیری از آموزه های اسلامی،تاکید خاصی بر تولید محصولات کشاورزی،و بهبهود وضعیت کشاورزان و تولید کنندگان بخش کشاورزی داشتند،به طوری که در یکی از بیانات خود می فرمایند:«چقدر برای یک مملکتی عیب است و سرشکستگی که دستش را دراز کند طرف امریکا که گندم بده،کشکول گداییش را باز کند پیش دشمنش و از او بخواهد که رزقش را بدهد.چقدر برای ما سرشکستگی دارد. تا این ملت بنایش را بر این نگذارد که کشاورزیش را تقویت کند و بسازد به آنکه خودش به دست می آورد،ما نمیتوانیم استقلال پیدا کنیم.( صحیفه امام،ج11،ص222و در جای دیگر در همین باره می فرمایند:«مهم این است که ما بفهمیم که دیگران به ما چیزی نمی دهند؛ما خودمان باید تهیه کنیم. اگر این کشاورزها این معنا را حالیشان بشود،باورشان بشود که خارج به ما چیزی نمی دهند خود کشاورزها کار را انجام می دهند.»( صحیفه امام،ج14،ص116) (سایت راه روشن، راهبرد امام در عرصه اقتصاد، نوشته شده در تاریخ جمعه چهارم مرداد ۱۳۹۲ توسط ما پیروزیم)
اعتماد به نفس و توجه به تولید داخلی
"آنها که این صنعت های بزرگ را درست کردند، آنها هم انسانهای یک سر و دو گوشی هستند که مثل سایر انسانهایند؛ منتها قبل از ما بیدار شدند و ما را خواب کردند، قبل از اینکه ما بیدار شویم آنها بیدار شدند و هم خوشان را صرف این کردند که با ایادی خودشان مستقیماً یا به طور غیر مستقیم ما را غافل کنند، ما را خواب کنند و به ما تزریق کنند به اینکه شما نمی توانید.
توزیع
برنامههای دولت در بخش توزیع در دو جهت متمرکز میگردد:
۱) رعایتبرابری اقتصادی در توزیع ثروتهای عمومی و تسهیلات رفاهی، عمرانی و بهداشتی;
۲) رعایتحقوق افراد در دادن دستمزد واقعی به آنها (تناسب درآمد با میزان کار) .
دولت موظف است امکانات رفاهی مانند وسایل حمل و نقل عمومی، لولهکشی فاضلاب شهری، روشنایی معابر، جمعآوری زباله و عمران و آبادانی تمامی نقاط کشور را برای همه بخشها و مناطق کشور و همه افراد بطور برابر تامین نماید . به عبارت بهتر، توزیع این امکانات باید همهجانبه باشد و کل مناطق کشور را در برگیرد .
توزیع ناصحیح پیامدهای اجتماعی و فرهنگی ناگواری ایجاد میکند مانند: مهاجرت روستائیان به شهرها و یا مهاجرت از شهرهای کوچک و دورافتاده به شهرهای بزرگ، گسترش بیرویه شهرنشینی، پیدایش شهرهای خیلی بزرگ، حاشیهنشینی، زاغهنشینی و ... از سویی توزیع نامتناسب در درون خود شهرها نیز سبب میگردد تا این شهرها به دو بخش مرفهنشین و فقیرنشین تقسیم گردد و شکاف طبقاتی ایجاد گردد .
علاوه بر موارد ذکر شده در بالا، باید دستمزد افراد مطابق کار و استحقاق آنها به آنها پرداختشود . و بدین ترتیب از استثمار و تضییع حقوق افراد جلوگیری شود .
مصرف
بازار اسلامی یا آمریکایی
«اکنون بازارهای کشورهای اسلامی مراکز رقابت کالاهای غرب و شرق شده است، و سیل کالاهای تزئینی مبتذل و اسباب بازی ها و اجناس مصرفی به سوی آنها سرازیر است و همه ملت ها را آن چنان مصرفی بار آورده اند که گمان می کنند بدون این اجناس آمریکایی و اروپایی و ژاپنی و دیگر کشورها زندگی نمی توان کرد.»
با تمام قدرت جلوی چیزهائی را که به ضرر کشورمان است می گیریم. ما هرگز به کشورها اجازه نمی دهیم تا ایران را بازار مصرف خود گردانند. ما وابستگی تجاری را از بین خواهیم برد.( صحیفه نور جلد 4 صفحه 159 )
عمومی شدن امکانات
آنچه در بخش مصرف مطلوب است، بهرهمندی عموم مردم از امکانات ضروری یک زندگی سالم و مناسب است. برای نیل به چنین هدفی، دولتبایستی با آموزش روشهای کنترل جمعیت و تنظیم خانواده، مانع از افزایش بیرویه مصرفکنندگان گردد و با تعلیم روش صحیح مصرف و الگوی صحیحی از آن، از اسراف و اتلاف منابع اقتصادی بکاهد .
آفات استقلال اقتصاد اسلامی
وابستگی اقتصادی
"شما می دانید که اگر یک مملکت در اقتصاد، خصوصا این رشته اقتصاد که نان مردم است؛ در این، احتیاج به خارج پیدا بکند و یک احتیاج مبرمی که نتواند خودش را اداره کند خودش را و باید دیگران او را اداره کنند. این وابستگی اقتصادی آن هم در این رشته، موجب این می شود که ملت ایران، مملکت ایران، تسلیم بشود به دیگران".
القائات دشمن
"با القای تفکرات و تحقیقات خودساخته به توده های محروم باورانده اند که باید تحت نفوذ ما زندگی کرده و الا راهی برای ادامه حیات پا برهنه ها جز تن دادن به فقر باقی نمانده است".
رفاه حیوانی
"چنانچه امروز وفادارید در وفاداری استقامت کنید که شما را و کشور ملت شما را از ننگ وابستگیها و پیوستگیها به قدرتهایی که همه شما را جز برای بردگی خویش نمی خواهند و کشور و ملت عزیزتان را عقب مانده و بازار مصرف و زیر بار ننگ ستم پذیری نگه می دارند نجات می دهد و زندگی شرافتمندانه را ولو با مشکلات بر زندگی ننگین بردگی اجابت ولو با رفاه حیوانی ترجیح دهید".
نفت یا نفع؟!
«..آمریکا از شما نفت می خواهد و آمریکا از شما نفع می خواهد و می خواهد شما بازار باشید برای او. اینها فرق نمی کند، اینها می خواهند که از شما استفاده بکنند، از مخازن که خدا به شما داده آنها استفاده اش را بکنند.. والّا در آنجایی که شما گرفتار بشوید، هیچ یک از اینها به داد شما نخواهند رسید؛ آنها آن وقت می گویند ما اینها را نمی شناسیم. بنای این اشخاصی که توجهشان به خودشان و به دنیای خودشان است، این است که مادامی که به نفع آنها چیزی باشد با آنها همراهند و با آنها هم کاسه هستند، آن روزی که ببینند این به نفع نیست، ولو دوست شان باشد کنارش می گذارند.»
کالای خانه برانداز
و بر دولتھا و دست اندرکاران است چه در نسل حاضر و چه در نسلھای آینده که از متخصصین خود قدردانی کنند و آنان را با کمکھای مادی و معنوی تشویق به کار نمایند و از ورود کالاھای مصرف ساز و خانه برانداز جلوگیری نمایند و به آنچه دارند بسازند تا خود ھمه چیز بسازند
مصرفی نمودن مسلمین
و ازجوانان، دختران و پسران، می خواھم که استقلال و آزادی و ارزشھای انسانی را، ولو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات وعشرتھا و بی بند و باریها و حضور در مراکز فحشا که از طرف غرب و عمال بی وطن به شما عرضه می شود نکنند؛ که آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهی شما و اغفالتان از سرنوشت کشورتان و چاپیدن ذخائر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگی کشیدنتان و مصرفی نمودن ملت و کشورتان به چیز دیگر فکر نمی کنند؛ و میخواهند با این وسایل و امثال آن شما را عقب مانده، و به اصطلاح آنان« نیمه وحشی» نگه دارند و از نمایندگان مجلس شورای اسلامی دراین عصر و عصرھای آینده می خواھم که اگر خدای نخواسته عناصر منحرفی با دسیسه و بازی سیاسی وکالت خود را به مردم تحمیل نمودند، مجلس اعتبارنامه آنان را رد کنند و نگذارند حتی یک عنصر خرابکار وابسته به مجلس راه یابد.
قبح واردات
"چقدر برای یک مملکت عیب است و سرشکستگی که دستش را دراز کند طرف آمریکا که گندم بده، کشکول گدائیش را باز کند پیش دشمنش و از او بخواهد که رزقش را بدهد. چقدر برای ما سرشکستگی دارد، تا این ملت بنایش را بر این نگذارد که کشاورزیش را تقویت کند و بسازد به آنکه خودش به دست می آورد، نمی توانیم استقلال پیدا کنیم".
واردات همه چیز
اینجانب نمی گویم ما خود ھمه چیز داریم؛ معلوم است ما را در طول تاریخِ نه چندان دور خصوصاً، و در سدههای اخیر از هر پیشرفتی محروم کرده اند و دولتمردان خائن و دودمان پهلوی خصوصاً، و مراکز تبلیغاتی علیه دستاوردهای خودی و نیز خودْ کوچک دیدنها و یا ناچیز دیدنها، ما را از هر فعالیتی برای پیشرفت محروم کرد . وارد کردن کالاها از هر قماش و سرگرم کردن بانوان و مردان خصوصاً طبقه جوان، به اقسام اجناس وارداتی از قبیل ابزار آرایش و تزئینات و تجملات و بازیهای کودکانه و به مسابقه کشاندن خانوادهها و مصرفی بارآوردن هر چه بیشتر، که خود داستانهای غم انگیز دارد، و سرگرم کردن و به تباهی کشاندن جوانها که عضو فعال هستند با فراهم آوردن مراکز فحشا و عشرتکدهها، و دهها از این مصائب حساب شده، برای عقب نگهداشتن کشورهاست . من وصیت دلسوزانه و خادمانه می کنم به ملت عزیز که اکنون که تا حدود بسیار چشمگیری از بسیاری از این دامها نجات یافته و نسل محروم حاضر به فعالیت و ابتکار برخاسته و دیدیم که بسیاری از کارخانهها و وسایل پیشرفته مثل هواپیماها و دیگر چیزها که گمان نمی رفت متخصصینِ ایران قادر به راه انداختن کارخانهها و امثال آن باشند و همه دستها را به سوی غرب یا شرق دراز کرده بودیم که متخصصین آنان اینها را به راه اندازند، در اثر محاصره اقتصادی و جنگ تحمیلی، خود جوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را ساخته و با قیمتھای ارزانتر عرضه کرده و رفع احتیاج نمودند و ثابت کردند که اگر بخواهیم می توانیم. (سایت راه روشن، راهبرد امام در عرصه اقتصاد، نوشته شده در تاریخ جمعه چهارم مرداد ۱۳۹۲ توسط ما پیروزیم)
واژگان غربی
و از گهواره تا قبر به هر چه بنگریم اگر با واژه غربی و شرقی اسم گذاری شود مرغوب و مورد توجه و از مظاهر تمدن و پیشرفتگی محسوب، و اگر واژههای بومی خودی به کار رود مطرود و کهنه و واپسزده خواهد بود . کودکان ما اگر نام غربی داشته باشند مفتخر؛ و اگر نام خودی دارند سر به زیر وعقب افتاده اند. خیابانها، کوچهها، مغازهها، شرکتها، داروخانهها، کتابخانهها، پارچهها، و دیگر متاعها، هرچند در داخل تهیه شده باید نام خارجی داشته باشد تا مردم از آن راضی و به آن اقبال کنند . فرنگی مآبی از سر تا پا و در تمام نشست و برخاستها و در معاشرتها و تمام شئون زندگی موجب افتخار و سربلندی و تمدن و پیشرفت، و در مقابل، آداب و رسوم خودی ، کهنه پرستی و عقبافتادگی است. در هر مرض و کسالتی ولو جزئی و قابل علاج در داخل، باید به خارج رفت و دکترھا و اطبای دانشمند خود را محکوم و مأیوس کرد. رفتن به انگلستان و فرانسه و امریکا و مسکو افتخاری پر ارزش و رفتن به حج و سایر اماکن متبرکه کهنه پرستی و عقب ماندگی است. بی اعتنایی به آنچه مربوط به مذهب و معنویات است از نشانههای روشنفکری و تمدن، و در مقابل، تعهد به این امور نشانه عقب ماندگی و کهنه پرستی است.(نوشته شده در تاریخ شنبه پانزدهم تیر ۱۳۹۲ توسط اصحاب بیداری)
مصرف مقابل ابتکار
و غم انگیزتر اینکه آنان ملت های ستمدیده زیر سلطه را در همه چیز عقب نگه داشته و کشورهایی مصرفی بار آوردند و به قدری ما را ازپیشرفتهای خود و قدرتهای شیطانی شان ترسانده اند که جرأت دست زدن به ھیچ ابتکاری نداریم و ھمه چیز خود را تسلیم آنان کرده و سرنوشت خود و کشورھای خود را به دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته مطیع فرمان هستیم . و این پوچی و تهی مغزی مصنوعی موجب شده که در هیچ امری به فکر و دانش خود اتکا نکنیم و کورکورانه از شرق و غرب تقلید نماییم بلکه از فرهنگ و ادب و صنعت و ابتکار اگر داشتیم، نویسندگان و گویندگان غرب و شرقزده بی فرهنگ، آنها را به باد انتقاد و مسخره گرفته و فکر و قدرت بومی ما را سرکوب و مأیوس نموده و می نمایند و رسوم و آداب اجنبی را ھر چند مبتذل و مفتضح باشد با عمل و گفتار و نوشتار ترویج کرده و با مداحی و ثناجویی آنھا را به خورد ملتها داده و میدهند. فی المثل، اگر در کتاب یا نوشته یا گفتاری چند واژه فرنگی باشد، بدون توجه به محتوای آن با اعجاب پذیرفته، و گوینده و نویسنده آن را دانشمند و روشنفکر به حساب می آورند.
تحریف امام در حوزه استقلال اقتصادی بسیار کاری سخت و دشوار است لکن شدنی می باشد: نادیده گرفتن عناصر مورد نظر امام در استقلال اقتصادی، کم کاری در حوزه تولید، عدم نظارت بر توزیع یا توزیع نادرست و نامتوازن، مصرفی شدن جامعه با مصرف بی رویه، با هر روش و تاکتیکی توسط مسولین یا مردم.
چگونه عدالت اقتصاد اسلامی از منظر امام خمینی قابل تحریف است؟
تعریف عدالت اقتصادی در اندیشه امام خمینی عبارت است از: احقاق حقوق افراد با رعایتبرابری و مساوات در میان آنان و با تکیه بر قانون، به نحوی که به ایجاد توازن در اجتماع منجر شود ، امام رسیدن به آسایش و رفاه مردم را هدف کلیه برنامههای خود میداند، رفاهی که برای عموم مردم است و شرایط همگان را درنظر میگیرد . امام مجموعهای از ساز و کارهای دولتی و مردمی از قبیل ایجاد آرامش اقتصادی، تامین اجتماعی، مشارکت مردم، تولید کافی و ... را برای تحقق عدالت اقتصادی لازم میشمرد .(مجله الکترونیک،نجمه کیخا، ساز و کارهای تحقق عدالت اقتصادی از منظر امام خمینی)
در بحثساز و کارها نیز ...، عمل به قوانین اسلام در راس همه امور قرار میگیرد . در کنار این مساله، توجه به مستمندان و افراد بیبضاعت و توجه به آسیبدیدگان، جایگاه با اهمیتی در اندیشه امام دارد، بطوریکه در تمام بخشهای تولید، توزیع و مصرف، عنایت به این مساله را میتوان دید . برای داشتن اعتماد به نفس، امام مکررا به کشاورزان و کارگران و پژوهشگران امید میدهد که ظرفیت منابع طبیعی و نیز منابع انسانی کشور به حدی است که میتوان به استقلال اقتصادی رسید . (مجله الکترونیک،نجمه کیخا، ساز و کارهای تحقق عدالت اقتصادی از منظر امام خمینی)
تولید
امام خمینی در بخش تولید چند مساله را مورد توجه قرار میدهند . نخست اینکه تولید ضروریات زندگی در داخل کشور صورت گیرد و محتاج به واردات این کالاها از خارج نگردیم; به عبارتی بر رسیدن به خودکفایی در تمامی صنایع و مواد کشاورزی تاکید میکند . مطلب دیگر این است که رسیدن به خودکفایی با همت و تلاش همه مردم صورت گیرد و هرکس در هر جایگاهی قرار دارد و به هر کاری مشغول است به نحو احسن وظایفش را انجام دهد . و بالاخره نکته آخر این است که اعتماد به نفس داشت و اطمینان داشت که با توکل بر خدا و تلاش و کوشش میتوان به تولید کافی دستیافت . .(مجله الکترونیک،نجمه کیخا، ساز و کارهای تحقق عدالت اقتصادی از منظر امام خمینی)
کار هسته مرکزی و محرک تولید است، تا کاری صورت نگیرد و به هیچ هدفی در اقتصاد نمیتوان رسید، هر فرد باید ایمان داشته باشد که در هر جایگاه و با هر شغلی که دارد، میتواند در پیشبرد امور موثر واقع شود . (۳۲)
یکی از دلایل مخالفت فراوان امام با ربا علاوه بر جنبه منع شرعی آن، این است که بیکاری درست میکند، یعنی افرادی بدون هیچ فعالیت اقتصادی به ثروت هنگفت دست مییابند در حالیکه استحقاق استفاده از این پول را ندارد.(۳۳)
توزیع
در بخش توزیع، امام هم به مساله برابری و هم به رعایتحقوق افراد توجه میکند و معتقد است که توزیع عادلانه زندگی همه مردم کشور را بهبود خواهد بخشید .(۳۴) در زمینه توزیع تسهیلات رفاهی و بهداشت عمومی، امام تصریح میکند که: "حق ندارد حاکم و ولی امر در وقت، یک ناحیه را بیشتر به آن توجه کند تا ناحیه دیگر، حق ندارد یک طرف از کشور را زیادتر از طرف دیگر کشور آبادکند . حق ندارد حتی یک جایی را کمتر از جای دیگر فرض کند که خیابان کشی کند یا آسفالت کند . " (۳۵)
پرداخت دستمزد افراد باید به موقع و متناسب با کار افراد به آنان داده شود و اگر کارفرمایی تخطی نمود، مجازات شود . (۳۶) امر به معروف و نهی از منکر نیز راهی است که امام برای ممانعت از پیش آمدن توزیع نامناسب توصیه مینمایند (۳۷) و در درجه بعد قضات را مسئول دفاع از حقوق مردم قرار میدهد . (۳۸)
در کنار تلاش برای ایجاد محیطی که توزیع کالا در آن عادلانه صورت میگیرد، باید آثار ناگوار ناشی از توزیع ناصحیح در گذشته را از بین برد و شرایط بهتری برای افراد زیان دیده ایجاد نمود . امام خمینی توجه فراوانی به این دسته از افراد میکنند و رسیدگی به وضعیت زاغهنشینان و چادرنشینان اطراف شهرهای بزرگ و مسکینان و نیازمندان را در اولویت قرار میدهند و معتقدند رسیدگی به این افراد بایستی در اولویت قرار گرفته و سپس از رفع مشکلات آنها به بخشهای مرفهنشین رسیدگی نمود . (۳۹) این کار به ایجاد توازن نیز کمک خواهد نمود .
توزیع عادلانه خدمات رفاهی، بهداشتی و عمرانی در تمام نقاط کشور و برای همه شهروندان، برابری و توازن را به همراه میآورد و پرداخت صحیح دستمزد افراد مطابق با کاری که انجام میدهند و آن چنانکه شایسته یک دولت اسلامی است، اعطای شایسته یک دولت اسلامی است، اعطای شایسته حقوق افراد به شمار میرود که برای انجام بهتر آن بایستی با کارفرمایان خاطی و کسانیکه از آن سرباز میزنند برخورد شود . علاوه بر آن، نقضکنندگان قوانین اقتصادی و غاصبینی که با احتکار و گرانفروشی و یا کمفروشی، حق مردم را پایمال میکنند، باید به سزای اعمال خود برسند تا قانونمداری در جامعه حاکم گردد و افراد به حقوق خود برسند .
قانون
محور اصلی در فعالیتهای اقتصادی قانون است اما عواملی چون حرص و طمع و تنگنظری و نیز حاکم شدن فرهنگ مصرفی بر جامعه، مانع از متابعت از قانون میگردد که باید با آن مبارزه نمود . به نظر امام گرچه تجارت و فعالیت اقتصادی برای مردم آزاد است اما نظارت دولت و تعیین نوع و قیمت کالاها از بسیاری مسائل جلوگیری میکند. (۴۲) دولت موظف است برای کوتاه کردن دست غارتگران و سؤاستفادهکنندگان اموال دولتی با آنان با جدیتبرخورد نموده و قیمت مورد استفاده را از آنان بگیرد . (۴۳) تا بدینوسیله مشکل تورم و کمیابی کالا نیز حل گردد .
مجلس یکی از کارگزاران اصلی تحقق عدالت اقتصادی در جامعه است و میتواند با تصویب طرحها و پیشنهادات مربوط به عمران و رفاه مردم و خصوصا افراد بیبضاعت به پیشرفت اقتصادی کمک نماید و مشکلات اقتصادی همچون فقر و تورم را حل کند . (۴۷) نکته موردتوجه این است که مجلس باید شرایط و مقتضیات زمان و مکان را مدنظر داشته باشد . امام قوانین اسلام را دارای چنان قابلیتی میداند که بتوانند مطابق با اوضاع و شرایط حاکم هماهنگ گردند، ایشان میفرماید: "مسالهای که در قدیم دارای حکمی بوده است به ظاهر همان مساله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن است حکم جدیدی پیدا کند، بدانمعنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی، همان موضوع اول که از نظر ظاهر با قدیم فرقی نکرده است، واقعا موضوع جدیدی شده است که قهرا حکم جدیدی میطلبد . " (۴۸)
بنابراین مجلس و نیز علما و مراجع موظف به آگاهی و شناخت عمیق از اوضاع و تحولات کنونی کشور هستند و مطابق با این تحولات بایستی به قانونگذاری و اجتهاد بپردازند .
دولت
سفارش امام به همه و به خصوص دولت این است که به ثروتهای افراد اگر مشروع باشد، احترام بگذارند و هیچکس حق ندارد در مال کسی چه منقول و چه غیرمنقول دخل و تصرف کند و یا توقیف و مصادره نماید مگر به حکم حاکم شرع و پس از بررسی دقیق ثبوت حکم از نظر شرعی . (۴۶)
راه درست
برای اینکه تامین اجتماعی به نحو درست صورت گیرد، پیشنهاداتی از سوی ایشان وجود دارد . برای مثال، امام سفارش میکند مسئولان کشور و کلا اعضای دولت از میان طبقه متوسط و یا پایینتر از آن انتخاب شوند; زیرا از مشکلات و مسائل اقشار پایین جامعه بیشتر اطلاع دارند و بهتر میتوانند این مشکلات را حل کنند؛ ولی مسئولان ثروتمند و یا از طبقات بالا با این مسائل آشنا نیستند، بلکه بیشتر این افراد تنها به افزایش ثروت و قدرت خود میاندیشند . (۵۰) و یا سفارش دیگر امام این است که در خدمات رساندن به کشور، رسیدگی به مستمندان و ضعفا در اولویت قرار گرفته شود، لذا اگر قرار بر خانهسازی باشد، ابتدا باید برای ضعفا خانه ساخته شود و سعی شود همه افراد بیبضاعتخانه داشته باشند; (امام داشتن خانه را از حداقل حقوق هر فرد میداند). (۵۱) و یا اینکه برای طبقات پایین اشتغال ایجاد شود تا همه آنها از زندگی مناسبی برخوردار شوند . (۵۲)
برای رسیدگی بهتر و کاملتر به وضعیت معلولین و آسیبدیدگان و خانواده شهدا، امام مواردی را برای تصویب سریع به دولت ارائه نمودند که عبارتند از: اولویت فرهنگی یعنی ورود به مدارس و دانشگاهها با تسهیلات مقتضی; اولویت اقتصادی در داشتن مسکن و زمین و وسایل زندگی و ... ; اولویت در استخدام; کارت مجانی برای سوار شدن در اتوبوس; کارت نیمهبها برای استفاده از وسایل نقلیه بین شهری; تشکیل دفترچه مخصوص برای قدرت خرید از تعاونیهای دولتی; بیمه درمانی و استفاده از کارت ویژه خرید دارو; قرار دادن حقوقی رسمی برای معلولین فاقد قدرت کار و خانواده شهدا; ایجاد برنامههایی در رادیو به عنوان معلولین و خانواده شهدا؛ معالجه بیماران معلول و آسیبدیده و پرداخت هزینه معالجه آنان در خارج از کشور در صورت نیاز . (۵۵)
علاوه بر موارد ذکر شده، امام مصارف بخش زیادی از وجوه شرعیه و سهم امام را که در اختیار روحانیون قرار میگیرد را در جهت کمک به نیازمندان قرار میدهد و از جمله در آتشسوزی، سیل، کمک به معلولین، زلزلهزدگان، ... (۵۶)
مشارکت مردم
با وجود اینکه در موارد ذکر شده که توسط دولت انجام میشد، مردم نیز مشارکت داشتند، اما عرصههایی نیز وجود دارد که مردم فارغ از دخالت و حضور دولتبه تحقق عدالت اقتصادی کمک میکنند . تاکید امام نیز بر این است که کارها تا جایی که امکان دارد غیردولتی بوده و توسط خود مردم انجام شود . ایشان دولتی شدن کارها را نوعی بیماری میداند که باید از آن دوری کرد و تا میتوان کارها را به مردم سپرد; حتی کارهایی که هم از عهده دولت و هم مردم بر میآید توسط مردم انجام شود؛ (۵۷) ترقی و پیشرفت کشور در گرو تلاش تمامی مردم است . اگر هرکس در هر قسمتی قرار گرفته، به اصلاح و بهبود همان قسمتبپردازد، اصلاح امور به سرعت پیش خواهد رفت (۵۸) و دستیابی به عدالت اقتصادی میسر خواهد شد .
این مسائل مشارکت فعال نمایند . "در جامعه اسلامی باید کوشش شود دولت همه مصالح مردم را مورد توجه قرار بدهد و تامین کند ولی از سوی دیگر کارها هرچقدر ممکن است کمتر دولتی شود . " (۱۹) تجربه اقتصادی کشورها نشان داده است که جمع زدن میان آزادی اقتصادی افراد و مداخله دولت در اقتصاد ناممکن است . زیرا زندگی در دوران کنونی، از یکسو نیازمند مداخله فزاینده دولت در اقتصاد و تامین مسائل رفاهی، بهداشتی و عمرانی است و از طرف دیگر، این مداخله سبب کاهش آزادیهای افراد میگردد . بدین جهت مناسبترین راه این است که کارها تا حد ممکن با سعی و تلاش خود مردم حل و فصل گردد و دخالت دولت تنها برای تضمین عادلانه بودن امور اقتصادی صورت گیرد . (۲۰)
مردم با اجرای قوانین و عدم تخلف از آنها، بزرگترین مشارکت را در اقتصاد مینمایند؛ بطور مثال در بخش تولید درست کار میکنند و طفره نمیروند و از طرفی کمکاری نیز نمیکنند؛ به عبارت بهتر وجدان کاری دارند و بدینوسیله از فساد اداری، کاهش تولید و یا تولید نامطلوب پرهیز میکنند .
در بخش توزیع به گرانفروشی، احتکار، کمفروشی، استثمار و ... نمیپردازند و در صورت مشاهده قصوری از جانب دولتبه انتقاد پرداخته و آرا و پیشنهادات خود را ارائه میدهند .
در بخش مصرف، مهمترین نقش مردم، پرهیز از اسراف و تبذیر و اتلاف منابع است که اصلیترین نقش مردم در تمام مراحل اقتصاد است . بکار بردن الگوی صحیح مصرف در انجام این وظیفه به مردم کمک مینماید .
شهروندان با پرداخت مالیاتهایی که موظف به پرداخت آن هستند، میتوانند مشارکتخود را در اقتصاد نشان دهند و حتی اگر در جامعه وضعیتی پیش آید که به کمک بیشتر مردم نیاز داشته باشد، در حد توان خود به دولتیاری میرسانند . دولت در این مواقع ضریبهای مشخصی برای این مالیاتها تعیین میکند
امام به آزاد بودن افراد در برخورداری و بکار انداختن استعدادها و لیاقتها و تواناییهایشان تاکید مینماید و بیان میکند مردم میتوانند از این استعدادها بهرهبرداری نموده و به هر جایگاه و مقامی که خواستارند دستیابد، زیرا از نظر ایشان، هیچ فرد یا گروهی دارای حق ویژه نیست و ملاک و معیار همان توانی است که فرد از خود نشان میدهد .ایشان با تاکید فراوانی به هیات حاکمه، از آنان میخواهد تا هم سطح کم درآمدترین اقشار جامعه زندگی کنند و دائما از زندگی علی (ع) مثال میآورد که چگونه خود را با شهروندان دولت اسلامی یکسان میدانست . (۲۳)
کمک مردم به دولت در تامین اجتماعی نیز حائز اهمیت است ضمن اینکه مردم بهتر میتوانند این کار را انجام دهند; به اینصورت که نیازمندان و بیسرپرستان را در میان خویشان و همسایگان خودشناسایی نموده و مشکلات آنها را حل نمایند . (۵۹) امام متمکنین هر استان و شهرستان را مسئول رسیدگی به وضعیت مستمندان آن منطقه قرار میدهد . (۶۰)
ساز و کارهای تحقق عدالت اقتصادی
۱ - ۲) اقدامات دولت در تحقق عدالت اقتصادی: با نگاهی به وضعیت اقتصادی جامعه درمییابیم که عمدهترین مشکلات اقتصادی که سد راه تحقق عدالت اقتصادی میگردند، در هر سه بخش تولید، توزیع و مصرف نهفتهاند . گام نخستبرای رفع این مشکلات، حل نمودن مشکل تولید است . زیرا با تولید انبوه و کافی، بخش زیادی از مسائل توزیع و مصرف نیز مرتفع خواهد شد . عمدهترین ضروریات مساله تولید عبارتند از:
۱ ) تولید ضروریات زندگی به اندازه کافی؛
۲ ) ایجاد کار مناسب برای همه افراد در سن کار و برابری افراد در داشتن شرایط مساعد کاری .
برای انجام این کارها، به دولت اجازه داده شده است تا در اقتصاد مداخله داشته باشد، زیرا تصور میشود در اختیار قرار دادن تمامی مراحل تولید به بخش خصوصی، نابسامانیهای اجتماعی و افراد و تفریطهایی را در پی داشته باشد . از این روی "به منظور تضمین و تعیین حداکثر و حداقل تولید کالاهای ضروری" (۱۰) دولت در عرصه تولید نقش ایفا میکند به این شکل که در درجه اول با تاسیس واحدهای اقتصادی مردم را در فعالیتهای اقتصادی شرکت دهد و در مرتبه بعد، تسهیلات سرمایهای و تامین مالی سرمایهگذاریها را تامین کند تا مقدمات کار فراهم گردد . (۱۱)
دولتبا مدیریت صحیح، بایستی از بوجود آمدن افراد بیکاره نیز پیشگیری نماید . "بیکاره کسی است که اصولا برای هیچ کاری آمادگی پیدا نکرده است و کاری به او یاد ندادهاند و اگر هم بخواهد کار کند از عهده برنمیآید. " (۱۳)
تامین شرایط اشتغال در جامعه از سوی دولت، بایستی همراه با در نظر گرفتن برابری همه افراد باشد . یعنی شرایط و امکانات کار کردن برای همه اقشار فراهم شود که یکی از لوازم آن داشتن آزادی شغل است; تا به تناسب استعداد، علاقه، توان و شایستگیهای خویش شغلی را که میخواهند برگزینند و به آن مشغول شوند .
مولفه اصلی برخورداری افراد از داراییهای موجود، کار است. با این وجود در برخی مواقع حوادثی اتفاق میافتد که موجب از بین رفتن و یا کاهش درآمد میگردد. زیرا برای شخص اتفاقاتی پیش میآید که از انجام کار محروم میشود. همچون بیماری، از کارافتادگی، فوت، بیکار شدن و ... و یا مسائلی چون افزایش تورم، هزینههای غیرمترقبه و ... سبب کاهش درآمد و یا کاهش بهرهمندی افراد میگردند . (۱۴)
در اینگونه موارد دولت کوششهایی در جهت جبران این خسارتها و کمبودها انجام میدهد که از آن به تامین اجتماعی تعبیر میشود . اصول ۴۳ تا ۴۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به این امر مهم اختصاص یافته است .
شهید سیدمحمدباقر صدر، مسئولیت و ضمان دولت در تامین اجتماعی افراد را از نوع ضمان اعاله میداند به این نحو که "اعاله فرد، تهیه وسایل و لوازم زندگی او بطور مکفی است ... دولت باید حاجات اصلی عمومی به غذا، مسکن و لباس را تامین کند . " (۱۵)
مبنای اصلی تعهد دولت در تامین اجتماعی افراد جامعه، ایجاد توازن اقتصادی در جامعه است . منظور از توازن این است که افراد جامعه از حیث "سطح زندگی" متوازن باشند تا به این وسیله از شکاف طبقاتی کاسته گردد . حدود و اندازه کمک دولت به نیازمندان تا زمانی است که آنان بینیاز گردند . یعنی "بتوانند متناسب با مقتضیات روز، از مزایای زندگی بهرهمند گردند . " این کمکها علاوه بر مسلمین، غیرمسلمانان ساکن در قلمرو اسلامی را نیز شامل میشود . (۱۶)
منابع دولت در تامین اجتماعی، علاوه بر مالیاتهای شرعی مانند خمس و زکات، از محل درآمدهای عمومی و ثروتهای دولتی است، مانند فئ که در اصل "ثروتهایی است که مسلمانان از کفار، بدون قتال به غنیمت گرفته و در اختیار پیغمبر یا امام، به اعتبار مقام و منصب ایشان قرار میدادهاند ... " (۱۷) یا مانند طسق که "به استناد آن امام اختیار دارد از احیا کننده زمین و شخص منتفع مالیات اخذ کرده و آن را در راه تامین هزینههای عمومی جامعه به مصرف برساند . " (۱۸)
مشارکت اقتصادی مردم در تامین عدالت اقتصادی: اصلاح و بهسازی امور اقتصادی زمانی میسر خواهد گردید که علاوه بر فعالیتهای دولت در این زمینه، مردم در حل
راه رسیدن به چنین شرایطی این است که حکومتبه قانون عمل کند (که به تبع آن مردم نیز به قانون عمل خواهند کرد) زیرا قانون چنانکه ذکر شد به سود و نفع تمامی اقشار جامعه میاندیشد . (۲۴)
وقتی قانون و حکومت مبتنی بر قانون وجود داشته باشد، نهاییترین تامینکننده عدالت، عمل به قانون خواهد بود . قانون هنگامی ارزشمند است که به آن عمل شود . امام عمل به قانون را عاملی برای از بین رفتن اختلافات و ایجاد برابری میداند . (۲۵) با عمل به قانون، کار ویژه آن که ایجاد نظم عادلانه است، محقق خواهد شد . ایشان در این زمینه معتقد است:
"اسلام به قانون نظر آلی دارد، یعنی آن را آلت و وسیله تحقق عدالت در جامعه میداند، وسیله اصلاح اعتقادی و اخلاقی و تهذیب انسان میداند . قانون برای اجرا و برقرار شدن نظم اجتماعی عادلانه به منظور پرورش انسان مهذب است . " (۲۶)
عدالتبه دنبال رعایتحقوق همه افراد است و امام احقاق حق را با تمام لوازم و آثار آن میپذیرد . این مطلب را در این کلام ایشان میتوان دید .
"اگر احکام اسلام پیاده شود مستضعفین به حقوق خودشان میرسند . تمام اقشار ملتبه حقوق حقه خودشان میرسند . ظلم و جور و ستم ریشهکن میشود ... . در جمهوری اسلامی آزادی است، استقلال است ... مستمندان به حقوق خودشان میرسند . عدالت الهی بر تمام ملتسایه میافکند . " (۲۷)
با فرض اینکه حفظ توازن اجتماع، محوریترین مساله مورد توجه امام در تحقق عدالت اجتماعی نباشد، اما از مهمترین مسائل است و شاید تاکیدی که امام بر احقاق حقوق مستمندان و مستضعفین و اقشار کم درآمد نمودهاند، در کمتر جای دیگری بتوان یافت . ایشان به طور مکرر تاکید میکند که باید به منافع کلیه اقشار جامعه توجه نمود و منافع عموم را در نظر داشت . (۲۸) برای تحقق این هدف، همواره به مسئولین در این مورد سفارش مینمود . توازن را یکی از شرایط مهم توسعه کشور میداند و در غیر اینصورت با آن مخالف است . امام در جایی میفرماید:
"اسلام تعدیل میخواهد، نه جلو سرمایه را میگیرد و نه میگذارد سرمایه آنطور بشود که یکی صدها میلیارد دلار داشته باشد ... و این یکی شب که برود پیش بچههایش نان نداشته باشد ... این عملی نیست، نه اسلام با این موافق است، نه هیچ انسانی با این موافق است . " (۲۹)
انقلاب اسلامی، مستضعفین و محرومین
حضرت امام (س)، انقلاب اسلامی را انقلاب محرومین و مستضعفین می دانستند. از آغاز نضج گیری انقلاب اسلامی در سال 1342، این محرومین و مستضعفین بودند که در صف اول انقلاب جانفشانی کردند و پیروزی انقلاب اسلامی مرهون این طبقه است. قشرهای سرمایه دار و مرفهین بی درد، نقشی در انقلاب اسلامی نداشتند. انقلاب اسلامی اصولا از جانب مستضعفین علیه مستکبرین برپا شد و پایه های حکومت طاغوت را که مستظهر به پشتیبانی مستکبران جهانی بود، متزلزل کرد و طومار آن را در هم پیچید.( ص. ن - ج 20 - ص 128 و 129) (سایت راه روشن، راهبرد امام در عرصه اقتصاد، نوشته شده در تاریخ جمعه چهارم مرداد ۱۳۹۲ توسط ما پیروزیم)
از نظر امام (س)، بی توجهی مسئولان کشور به منافع قشر مستضعف و بی تفاوتی سبت به دردهای آنها، انحراف از اصول اسلامی و انقلابی تلقی می شود.رهنمودها:خدمت به مستضعفین و محرومین به مثابه یک وظیفه و عبادت بزرگ است. "این نهضت را به آخر برسانید که حکومت اسلامی انشاءالله تاسیس بشود و تمام اقشار ملت، تمام مستضعفین به حقوق حقه خودشان برسند.
"ما باید دستمان را باز پیش ملت دراز کنیم، برای اینکه این مستضعفین و این بیچاره ها و این زاغه نشین ها را نجاتشان بدهیم، باید به ملت رجوع کنیم و ملت این کارها را بکند، همه مان یعنی با هم، همه مان روی هم رفته دست به هم بدهیم که یک وضع متوسطی برای اینها حاصل بشود... اینها آنقدرها نمی خواهند، آنقدری که یک زندگی متوسطی، همچو نباشد که هرچه را دست بگذارد، نداشته باشد.( ص. ن - ج 6 - ص 8)
"در خدمت بندگان خدا و مستضعفین باشید و بیشتر از همه طبقات ضعیف را ملاحظه کنید و این خود یک عبادت بزرگ است. (ص. ن - ج 8 - ص 39)
"به همه در کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت می کنم که خیر دنیا و آخرت شماها رسیدگی به حال محرومان جامعه است. (ص. ن - ج 16 - ص 202)
"بیایید تمام قلمها و تمام قدمها و تمام گفتار ما بر منافع این قشر مستضعف باشد. . . قلمها را در راه خدمت به این خلق به کار بیندازید، گفتار را در راه خدمت به مستضعفین و اعمال را در خدمت به مستضعفین. (ص. ن - ج 21 - ص 201)
"ما برای احقاق حقوق فقرا در جوامع بشری تا آخرین قطره خون دفاع خواهیم کرد. (ص. ن - ج 10 - ص 128)
حال به مواضع امام در قبل و بعد ازپیروزی انقلاب در بعد داخلی و بین المللی دقت کنید تمام اصول ایشان را در تاثیر گذاری ابعاد اقتصادی را در عرصه های مختلف ملاحظه خواهید نمود.
داخلی :
قبل پیروزی انقلاب اسلامی
استقلال مملکت و اقتصاد آن در معرض قبضه صهیونیست هاست که در ایران به حزب بهائی ظاهر شدند و مدتی نخواهد گذشت که با این سکوت مرگبار مسلمین، تمام اقتصاد این مملکت را با تایید عمال خود قبضه می کنند و ملت مسلمان را از هستی در تمام شوون ساقط می کنند.( صحیفه نور جلد 22 صفحه 27 )
روحانی با اقتصاد مملکت مخالف نیست، تهمت می زنند. پانصد سال روحانیت تمام قطب ارض را حفظ و اداره کرد، رجوع کنید به تاریخ، با اینکه خلفا، خلفای جور بودند، با همین برنامه اسلامی بر عالم حکومت کردند. آیا اسلام راه ترقی ندارد؟ علما با چه امر اقتصادی مخالفند؟ شما سد خواستید بسازید جلوتان راگرفتند؟! کارخانه خواستید وارد کنید نگذاشتند؟! ما می گوییم ذوب آهن را خراب نکنید. ذوب آهن کرج را خیال می کنید ما خبر نداریم چه کردید؟ علما با استقلال مخالف نیستند، مذهب علما استقلال است. ( صحیفه نور جلد 1 صفحه 19)
روحانیت می بیند که پایه های اقتصادی این مملکت در شرف فرو ریختن است و بازار این کشور در حکم سقوط است چنانکه از پرونده های مربوط به سفته های بی محل که هر روز بر قطرش افزوده می شود این مطلب واضح می شود و همین طور امر زراعت این کشور در معرض سقوط است به دلیل اینکه در این مملکت که باید هر استانش زراعت مورد احتیاج تمام مملکت را بدهد هر چند وقت به عنوان احتمال خشکسالی یا به عنوان دیگری تصویبنامه وارد کردن گندم صادر می کنند بلکه چنانچه گفته می شود اخیرا به صورت آرد می آورند که آسیاهای ایران نیز از کار بیفتد.با این وضع رقت بار به جای آنکه دولت در صدد چاره برآید سر خود و مردم را گرم می کند.( صحیفه نور جلد 1 صفحه 31)
اصلاحات ارضی شاه جز برنامه ای برای از بین بردن کشاورزی ایران و تحمیل اقتصاد تک محصولی بر جامعه ما چیزی نبود، به طوری که امروز اکثر نیازهای غذایی ما از خارج وارد می شود.( صحیفه نور جلد 3 صفحه 157)
به صورت یک کشور صددر صد مستقل عمل خواهد کرد و هرگز خود را بازیچه دست قدرتهای استعمارگر نمی سازد و ما هرگز به هیچ ملتی به خاطر منافع داخلی خودمان تجاوز نمی کنیم و تا آنجا که در توان ملت ما باشد بر حسب تاکیدات اسلامی می کوشیم تا در رفع مشکلات ملت های مظلوم سهیم باشیم.
ایران به سرعت می تواند مشکل کشاورزی خود را حل کند به طوری که هم کشاورز به یک زندگی انسانی در حد دیگران برسد و هم مملکت از واردات مواد غذائی بی نیاز گردد و ما برای صنعتی شدن کشور تلاش می کنیم و لکن نه صنعت مونتاژ که هم کشور را هر چه بیشتر به اجانب وابسته کرده است و هم اکثریت فقیر و محروم را در خدمت مشتی ثروت اندوز متجاوز قرار داده است.
یک آدمی است که اقتصاد مملکت ما را به هم زده است، از آن طرف نفت ما را دارد می دهد به غیر و ما بعد از چند سال دیگر نه نفت داریم و نه مخازن دیگر اگر این بماند. از آن طرف زراعت ایران را به اسم اصلاحات ارضی از بین برده است و بازار درست کرده است برای آمریکا که ما همه چیزمان احتیاج به خارج دارد که اگر یکدفعه جلوی این را گرفتند، بگیرند، ایران می ماند بدون آذوقه، اگر از خارج نیاورند. ( صحیفه نور جلد 3 صفحه 194)
مجموعه قواعد اسلامی در مسائل اقتصادی، هنگامی که در کل پیکره اسلام به صورت یک مکتب منسجم ملاحظه شود و همه جانبه پیاده شود، بهترین شکل ممکن خواهد بود،( صحیفه نور جلد 4 صفحه 176)
ربا در اسلام حرام است و به هیچ شکل در اقتصاد اسلامی وارد نباید بشود و مالکیت در اسلام پذیرفته شده است و لکن اسلام در چیزهائی که حق مالکیت به آنها تعلق می گیرد و نیز در شیوه و شرایط پیدا شدن این حق دستوراتی داده است که نظام اقتصادی اسلام را و نیز روابط اقتصادی در جامعه اسلامی را از روابط و نظام اقتصادی سرمایه داری امروز دنیا جدا می کند و اگر این حدود و شرایط مراعات شود، جامعه نه مشکلات و نابرابری های دنیای سرمایه داری امروز را پیدا می کند و نه دولت اسلامی به بهانه های مختلف هر گونه آزادی را از انسان ها سلب می کند.( صحیفه نور جلد 4 صفحه 213 )
بعد پیروزی انقلاب اسلامی:
رفتن مستکبرین مقدمه است، رفاه مستضعفین یکی از مقاصد اسلام است. رژیم اسلامی مثل رژیمهای مکتبهای مادی نیست، مکتبهای مادی تمام همتشان این است که مرتع درست بشود، تمام همت این است که منزل داشته باشند، رفاه داشته باشند (آنهایی که راست میگویند) . اسلام مقصدش بالاتر از اینهاست. مکتب اسلام یک مکتب مادی نیست، یک مکتب مادی معنوی است. مادیت را در پناه معنویت و اسلام قبول دارد، اسلام برای تهذیب انسان آمده است، برای انسانسازی آمده است. همه مکتبهای توحیدی برای انسانسازی آمدهاند، ما مکلفیم انسان بسازیم. (سایت abp چهار شنبه 7 اردیبهشت 1390)
زیر بنا اقتصاد نیست، برای اینکه غایت انسان، اقتصاد نیست. انسان زحمتکش فقط برای این است که فقط شکمش را سیر کند یا جوانهایش را بدهد شکمش سیر شود و ذات انسان از اینجا تا نهایت، انسان هست. این انسان مردنی نیست. (سایت abp چهار شنبه 7 اردیبهشت 1390)
همیشه بازار دنباله مقاصد اسلامی و برای پیشرفت اسلام و برای پیشرفت اقتصاد اسلامی یک بازوی ستبر قدرتمندی بوده است و الان هم همین طور است. (صحیفه نور جلد 13 صفحه280 )
خارجی :
قبل پیروزی انقلاب اسلامی
با تمام قدرت جلوی چیزهائی را که به ضرر کشورمان است می گیریم. ما هرگز به کشورها اجازه نمی دهیم تا ایران را بازار مصرف خود گردانند. ما وابستگی تجاری را از بین خواهیم برد.( صحیفه نور جلد 4 صفحه 159 )
ما همانطور که از تولیدات داخلی کشور، هر دولتی مشتری آن باشد، می فروشیم و صادر می کنیم، همانطور هم هر چه را که در داخل به آن نیاز داشته باشیم از خارج می خریم ولی در همه این تجارت ها بر مبنای دو طرف مساوی عمل خواهیم کرد و حاضر نیستیم که دولتی بخواهد مبادلات اقتصادی را اهرمی برای نفوذ سیاسی و تحمیل اغراض استعمارگرانه خود قرار دهد.( صحیفه نور جلد 4 صفحه 179)
روابط ما بین شاه و اسرائیل چی است که سازمان امنیت می گوید از اسرائیل حرف نزنید، از شاه هم حرف نزنید، این دو تا تناسبشان چیست؟ مگر شاه اسرائیلی است؟( صحیفه نور جلد 1 صفحه 57)
بعد پیروزی انقلاب اسلامی:
بدون پشتیبانی مردم نمی شود کارکرد و پشتیبانی هم به این نیست که مردم الله اکبر بگویند این، این پشتیبانی نیست. پشتیبانی این است که همکاری کنند، همکاری این است که در تجارت همکاری کنند، شما مجال به آنها بدهید همکاری کنند. وقتی این مجال را شما دادید، مردم کمک شما هستند.( صحیفه نور جلد 19 صفحه 37)
اما راجع به تجارت، راجع به صنعت، راجع به اینها اگر مردم را شریک خودتان نکنید، موفق نخواهید شد. یعنی نمی شود یک جمعیت کثیری را بدون شرکت خود جمعیت، بدون شرکت، مثل این است که ما بخواهیم چیز را کشاورزی را ما، خود دولت بکند، خوب! کشاورزی که نمی تواند دولت کشاورزی بکند. کشاورزی را دولت باید تأیید بکند تا کشاورزها کشاورزی کنند. تجارت هم همین جور است. صنعت هم همین جور است. صنایعی که مردم ازشان نمی آید، البته باید دولت بکند، کارهایی را که مردم نمی توانند انجام بدهند، دولت باید انجام بدهد. کارهایی که هم دولت می تواند انجام بدهد و هم مردم می توانند انجام بدهند، مردم را آزاد بگذارید که آنها بکنند، خودتان هم بکنید، جلوی مردم را نگیرید. فقط یک نظارتی بکنید که مبادا انحراف پیدا بشود، مبادا یک وقتی کالاهایی بیاورند که مخالف با اسلام است، مخالف با صلاح جمهوری اسلامی است. این یک مسأله ای است که بسیار مهم است در نظر من. من کراراً هم گفتم، آقایان هم وعده دادند.( صحیفه نور جلد 19 صفحه 36 )
دولت اجازه بدهد مردم از خارج چیز بیاورند، تجارت کنند، لکن نظارت داشته باشد که فساد ایجاد نشود. این هم یک مطلبی است که مهم است و باید خیلی در آن چیز کرد.( صحیفه نور جلد 20 صفحه 251)
مبارزه با فرهنگ مصرفی که بزرگترین آفت یک جامعه انقلابی است و تشویق به تولیدات داخلی و برنامه ریزی در جهت توسعه صادرات و گسترش مبادی صدور کالا و خروج از تکیه به صادرات نفت و نیز آزادی واردات و صادرات و به طور کلی تجارت بر اساس قانون و با نظارت دولت در نوع و قیمت.استفاده از نیروهای عظیم مردمی در بازسازی و سازندگی و بها دادن به مؤمنین انقلاب ،خصوصاً جبهه رفته ها و توسعه حضور مردم در کشاورزی و صنعت و تجارت و بازسازی شهرهای تخریب شده و شکستن طلسم انحصار در تجارت داخل و خارج به افراد خاص متمکن و مرفه و بسط آن به توده های مردم و جامعه.(صحیفه نور جلد 21 صفحه 39)
امام خمینی(ره) در طول سالهای مبارزه و روشنگری، بر وابستگی شدید مملکت به قدرتهای بیگانه اشاره میکردند و با ذکر مفاسد و سوء تدبیرهای خاندان پهلوی و وابستگی روز افزونی که در پی ضعفهای فراوان آنان رخ نموده بود نسبت به اسارت کشور در دست آن قدرتها و به یغما رفتن منابع اصیل ثروت مردم واکنش نشان میدادند. از منظر امام خمینی(ره) ایران و ملت ایران میبایست با تکیه بر منابع طبیعی کشور و با باور به تواناییهای خویش و یاری خدای بزرگ، خود را در تأمین نیازهای اساسی و ارزاق عمومی کشور به مرز خودکفایی برساند. از نگاه ایشان کشوری که در نیازهای اساسی و ارزاق عمومیاش وابسته به دیگران باشد خواسته یا ناخواسته به لحاظ سیاسی و فرهنگی نیز به اسارت آنها در خواهد آمد. امام بزرگوار می فرمایند: «اگر چنانچه ما احتیاج داشته باشیم در ارزاقمان به خارج، این وابستگى براى ما اسباب این میشود که در امور سیاسى هم وابسته باشیم. و ما باید وابستگیمان را از اجانب و غرب و شرق قطع کنیم. اگر ما بخواهیم که مملکتمان یک مملکت مستقلِ آزادِ مال خودمان باشد، باید در این امورى که مربوط به اقتصاد است، مربوط به فرهنگ است، مربوط به امور دیگرِ کشور است، خودمان فعالیت کنیم، و ننشینیم دیگران انجام بدهند.» (صحیفه امام، ج10، ص373)
راه درست، راه امام
راه امام در اصول اقتصادی کاملا روشن است. و عواملی بعنوان اساس تفکرات ایشان واضح و مبین می باشد از آن جمله عوامل، مبنا قرار دادن اسلام، رشد و توسعه اقتصاد برای رشد فرهنگی، استقلال اقتصادی، خودکفایی در تولید، توجه شدید به مستضعفین در توزیع اقتصاد،خروج از مصرف گرایی، دوری از ثروت اندوزی و تعدیل ثروت، توجه به عوامل تولید و قدر دانی از دست اندرکاران مربوطه، جلوگیری از واردات بی رویه، نظارت علما و کارشناسان به امور اقتصادی، مردمی نمودن تجارت با نظارت دقیق دولت، حرام بودن و منع شدید تجارت با رزیم غاصب ، نگاهی همه جانبه به اقتصاد و ارایه راه کارهایی که موجبات رشد و توسعه اقتصاد کشور را بهمراه دارد. اما در این مسیر آفت هایی وجود دارد که سبب تحریف امام و راه امام می گردد از جمله:
انحراف از راه و اصول حقه امام که مبنای آن اسلام است، به هر دلیل.
نداشتن قانون و نقشه راه منطبق با اصول امام.
به کار گیری سلیقه فردی و گروهی در اجرای قوانین اقتصادی.
ضعف در نظارت و هدایت و کم توجهی به نظارت همه جانبه.
کم کاری و سستی در تولید و خود کفایی در همه زمینه ها.
مصرف گرایی و واردات بی رویه و غیر ضروری.
در تشخیص این که آیا خط و تفکر امام از بعد اقتصادی در حال تحریف شدن است کافی است تا وضعیت موجود را با خط کش امام راحل منطبق کنیم.
نتایج تحقیق
انحراف از راه و اصول حقه امام که مبنای آن اسلام است، به هر دلیل.
نداشتن قانون و نقشه راه منطبق با اصول امام.
به کار گیری سلیقه فردی و گروهی در اجرای قوانین اقتصادی.
ضعف در نظارت و هدایت و کم توجهی به نظارت همه جانبه.
کم کاری و سستی در تولید و خود کفایی در همه زمینه ها.
مصرف گرایی و واردات بی رویه و غیر ضروری.
فهرست منابع
1- سایت apb ، تاریخ: چهار شنبه 7 اردیبهشت 1390
2- سایت برهان ،گروه اقتصادی برهان/ دکتر میثم موسایی
3- سایت راه روشن، راهبرد امام در عرصه اقتصاد، نوشته شده در تاریخ جمعه چهارم مرداد ۱۳۹۲
4- مبانی فلسفی نظام اقتصادی اسلام از دیدگاه امام،سید حسین میر معزی
5- صحیفه امام، جلد 1 تا 22
6- (مجله الکترونیک،نجمه کیخا، ساز و کارهای تحقق عدالت اقتصادی از منظر امام خمینی)
7- مجله الکترونیک،نجمه کیخا، ساز و کارهای تحقق عدالت اقتصادی از منظر امام خمینی)
۹۵/۱۲/۱۷