سه دقیقه درقیامت قسمت (۲)
💥قبل از اینکه بریم سراغ قسمت دوم، یک نکته: 🍀حتما حتما داستان رو بخونید و از دست ندید. واقعا رزق معنویتونه و فوق العاده تأثیر گذار و زیباست. ✍️ *اما قسمت دوم:* 🔰البته آن زمان سن من کم بود و فکر می کردم کار خوبی می کنم که برای مردنم دعا میکنم. ♦️ نمیدانستم که اهل بیت ما هیچ گاه چنین ادعایی نکرده اند. آن ها دنیا را پلی برای رسیدن به مقامات عالیه می دانستند. خسته بودم و سریع خوابم برد.. 💠نیمه های شب بیدار شدم و نماز شب خواندم و خوابیدم. 🔆بلافاصله دیدم جوانی بسیار زیبا بالای سرم ایستاده.. از هیبت و زیبایی او از جا بلند شدم و با ادب سلام کردم. ✨ایشان فرمود: