هرچه خداخواست همان میشود
هرچه خداخواست همان میشود
|
.هر چه دلم خواست نه آن می شود آنچه خدا خواست همان می شود |
هرچه خداخواست همان میشود
|
.هر چه دلم خواست نه آن می شود آنچه خدا خواست همان می شود |
از قهوه لذت ببرید.
|
یک گروه دوست به ملاقات استاد دانشگاهی رفتند. |
متنی فوق العاده از حسین پناهی
|
در جامعه ای زندگی میکنم که بسیاری از مردمانش با یک " استخاره " هدف تعیین میکنند و با یک " عطسه " از هدف خود دست میکشند!!! میان آرزوی تو ومعجزه خداوند،دیواری است به نام ایمان و اعتماد پس اگر دوست داری به آرزویت برسی با تمام وجود به او ایمان بیاور و اعتماد کن... هیچ کودکی نگران وعده بعدی غذایش نیست زیرا به مهربانی مادرش ایمان دارد... ای کاش ایمانی از جنس کودکانه داشته باشیم به خدا!!! |
خدای من
|
سوار تاکسی بین شهری شدم، مسیرم تهران بود |
چشم حسود کور
|
ای رفته کمکم از دل و جان، ناگهان بیا |
جمله مشهوری به برخی شخصیت های معروف نسبت داده میشود که "به اروپا رفتم اسلام را دیدم اما مسلمان را ندیدم و در وطن خودم مسلمان دیدم اما اسلام را ندیدم" در اینجا میخواهیم به معنای این گفته و لوازم آن دقت کنیم و آن را با معیارهای حقیقی دینی بسنجیم.
شفاعت یکی از مسائل مهم اعتقادی و دینی است و در قرآن مجید و روایات معصومین (علیه السلام) از آن بسیار یاد شده است. امّا در مورد شرایط و فلسفه شفاعت بایستی بیشتر بررسی شود. این نوشتار می کوشد از این زاویه به بحث شفاعت بپردازد.
در اصول دین اولین موضوع توحید و خداشناسی است. در این بحث به راه های خداشناسی رسیدیم. این راهها عبارتند از راه های حس، عقل، دل و وحی. اولین راه، راه حس بود که دریافتیم از این راه مستقیماً نمی توان خداوند را شناخت اما می توان به واسطه آن مقدماتی را برای راه عقلی به دست آورد. اولین برهانی که اقامه شد برهان نظم بود که برای عامه مردم فهم آن راحت تر و آسان تر است. در این برهان علم، قدرت و شعور ناظم به اثبات رسید در این فرصت به بررسی بیشتر این برهان می پردازیم.
در زمینه خداشناسی دیدگاه هایی وجود دارد. دیدگاه معتدل این است که شناخت خدا تا حدی واجب و تا حدی هم مستحب است. آن حدی که جایز نیست انسان وارد بشود جایی است که انسان بخواهد به کنه ذات باری تعالی پی ببرد. این نکته محال است و امکان ندارد و نتیجه نمی دهد، به همین دلیل هم در روایات نهی شده از این که، انسان بخواهد وارد این قلمرو بشود. سوالی که در اینجا قابل طرح است اینکه ما از چه راهی می توانیم خدا را بشناسیم؟ کدام راه ها مناسبتر و بهتر است؟
اینکه آیا معرفت الهی ممکن هست یا نیست و یا اصلاً ما باید دنبال این بحث باشیم یا نه، نظرهای مختلفی وجود دارد که از میان آنها سه نظر برجسته تر بوده و بیشتر مدنظر است.در این فرصت به بررسی وپیامدهای آن می پردازیم.