قیامی که مظلوم مانده است (بخش اول)

(بسم الله الرحمن الرحیم)

«فردریک ویری» کارشناس و تحلیلگر موسسه کارنگی آمریکا در تحلیلی بر این باور است تصمیم آمریکا بر ادامه فروش تسلیحات به بحرین بیانگر حجم نگرانی‌های واشنگتن از سرنوشت و آینده خانواده حاکم بر این شیخ‌نشین است.

با وجود تمامی تلاش های  داخلی وبین المللی صورت گرفته توسط مردم بحرین وسازمان های بین‌المللی، حکم شیخ علی سلمان رهبر برجسته و دبیر کل جمعیت اسلامی وفاق بحرین صادر شد حکمی که حتی وساطت شخصیت‌های برجسته مذهبی دیپلمات های‌غربی، سازمان عفو بین الملل  و حتی ابراز نگرانی دبیر کل سازمان ملل متحد نیز مانع از اعلام آن نشد.

مدت کوتاهی قبل از آن نیز دادگاهی در منامه  56 شهروند این کشور را صرفا به دلیل مبارزه مسالمت آمیز برای احقاق حقوق اکثریت این کشور به زندان و سلب تابعیت محکوم کرد در حالیکه شماری از آنها به حبس ابد محکوم شدند احکامی  که یاد آورد اقدامات رژیم سرنگون شده صدام حسین  علیه شهروندانش در دهه های هشتاد ونود از قرن گذشته میلادی می باشد.

این در حالی است که بازداشت ومحاکمه شماری از رهبران جریان آزادیخواه این کشور نیز ادامه داشته واحتمالا در این چارچوب قرار بگیرند.

در سایه ناکامی قیام های عربی که  در مصر شکست سختی را متحمل شد و در لیبی منجر به فروپاشی کشور گردید پویایی  آن در بحرین از یک سو و استواری‌اش در قالب مسالمت آمیز بودن بسیاری از کارشناسان را به شگفتی واداشته است.

به اعتقاد کارشناسان گرچه ظاهرا خانواده آل خلیفه موفق شد با فشار وجنایت مستمر  از طوفان بیداری مردم بحرین جان سالم به درببرد اما باتوجه به ادامه بقای پتانسیل تغییر در ساختار جامعه بحرین نگرانی‌های این خانواده و به تبع آن جنایات آنها نیز علیه این قیام روز به روز دامنه بیشتری به خود می گیرند.

همین مسئله شاید یکی از دلایل ادامه در پیش گرفتن رویکرد جنایتکارانه علیه مردم  این کشور محسوب شود.

«فردریک ویری» کارشناس وتحلیلگر موسسه کارنگی آمریکا در تحلیلی بر این باور است که تصمیم آمریکا بر ادامه فروش تسلیحات به بحرین بیانگر حجم نگرانی های واشنگتن  از سرنوشت و آینده خانواده حاکم بر این شیخ نشین می‌باشد.

به ویژه که کارشناسان عرب بر  این باورند شیخ نشین های جنوب خلیج فارس همچون سنگ های دومینوی هستند که در کنار هم قرار گرفته و سقوط هر یک از آنها منجر به سقوط بقیه خواهد گردید.

تهدید منطقه‌ای ایران به روایت سردارجلالی

رئیس سازمان پدافند غیر عامل کشور با بیان اینکه آمریکایی ها در خلیج فارس همسایه ما هستند، گفت: پایگاه های آنها که در خلیج فارس قرار دارد و امکان تهدید دو طرفه، ما را به دو همسایه متخاصم و روبروی هم تبدیل کرده است.

فارس: سردار غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیر عامل کشور در نشست سراسری فرماندهان تهران و مراکز استانی بسیج صدا و سیما، ضمن گرامیداشت یاد شهدای دفاع مقدس خصوصا شهدای رسانه ملی، به موضوع پدافند غیر عامل و بسیج در رسانه ملی و نقش ها و وظایف آنها اشاره و به تبیین ۳ مقوله کلی شرایط کشور از نظر تهدیدات و شرایط عمومی که در آن واقع شده‌ایم، وضعیت رسانه و موضوع بسیج اشاره کرد.

* شناسایی استراتژی دشمن

وی گفت: در یک تقابل جدی از بعد از انقلاب اسلامی با آمریکایی ها هستیم که در حوزه های مختلف این رویارویی ادامه دارد.

جلالی افزود: رویکرد این است که بفهمیم استراتژی‌ها و گام های آمریکا علیه کشورمان چیست و آنها چه برنامه هایی را دنبال می‌کنند.

* همسایگی با دشمن

جلالی ادامه داد: امروز می توانیم بگوییم آمریکایی ها در خلیج فارس همسایه ما هستند. با توجه به پایگاه های نظامی و استقراری که در خلیج فارس دارند و امکان تهدید دو طرفه، ما را به دو همسایه متخاصم و روبروی هم تبدیل کرده است.

* رویکرد جدید دشمن در منطقه

وی با اشاره به تغییراتی که اخیرا در استراتژی آمریکا ایجاد و منشا تحولات در منطقه شده است، گفت: آقای اوباما در دانشگاه نظامی وست پوینت آمریکا گفت رویکرد ما در منطقه باید عوض شود و به چند دلیل قادر نیستیم روال گذشته را ادامه دهیم؛ اولین دلیل این است که با حضور نظامی در مناقشات بین المللی هزینه های بسیاری متوجه امریکا می شود، دوم اینکه حل و فصل تحولات منطقه مسایلی ایجاد و ما را زمین گیر می کند، مانند افغانستان، دلیل سوم این است که مقاومت هایی در منطقه شکل گرفته که دشمن در برابر آمریکا در جوامع نهادینه می شود. این عوامل باعث شده است که آمریکایی ها رویکردشان را در منطقه عوض کنند.

* تقویت مستشاری دشمن در منطقه

رئیس سازمان پدافند غیر عامل کشور گفت: موضع گیری جدید آمریکایی ها این است که از این به بعد در مناقشات منطقه دخالت نظامی نکرده و این کار را از طریق همپیمانان منطقه ای در چارچوب لجستیک، اطلاعات، مستشاری و ائتلاف سیاسی در فضای بین الملل تقویت کنند.

* جنگ نیابتی

وی ادامه داد: نتایج این رویکرد آمریکایی ها، بوجود آمدن مدل جدیدی از تهدید در قالب جنگ نیابتی است، ائتلافی به نام ائتلاف عربی با محوریت عربستان شکل گرفته است. با کمک های مستشاری و کمک های تسلیحاتی به فرماندهان عربستان از سوی آمریکا و اسرائیل ، موجب شدند که آنها بتوانند یک جنگ زیر ساختی عمیق علیه یمن راتوسعه دهند.

* حوزه‌های تنش با عربستان سعودی

جلالی حوزه های تنش با عربستان سعودی را حول ۵ محور ذکر کرده و گفت: اولین محور جنگ عقیدتی ایدئولوژیکی است، آنها تفکر تکفیری سلفی را در دنیا توسعه می دهند و ما تفکر اسلام ناب را، دومین محور تهدیدات امنیتی، نواحی آسیب پذیری در کشور وجود دارد که بعضی فرق اسلامی که همگراییشان با تفکر تکفیری سلفی بیشتر است، سومین محورحوزه اقتصادی،از جمله کاهش قیمت نفت. چهارمین مورد، حوزه سایبری، ردپای سایبری عربستان در مناقشات داخلی کشور مشاهده می شود.

وی ادامه داد: حادثه مهاباد حادثه ای است که عناصر امنیتی می گویند ۸۰ درصد فراخوان جمعیتی مردم از طریق پیامک های شبکه اجتماعی در مهاباد از مقصد عربستان ارائه شده است، حوزه آخر هم حوزه نظامی است.

رئیس سازمان پدافند غیرعامل اظهار داشت: یکی از مجلاتی که در زمینه تجهیزات نظامی قلم می زند، نوشته است که عربستان به اندازه کل کشور چین سلاح خریداری و انبار کرده است. این مسئله عربستان را از یک کشور رقیب منطقه ای به یک تهدید نیابتی تبدیل می کند که باید برای مدل های جدیدی از مقابله آماده شویم.

* الگوهای آمریکایی اسرائیلی در منطقه

وی گفت: از آنجایی که عربستان دارای تفکر و مکتب نظامی نیست و صرفا دستورات و روش هایش را از طریق مستشاری آمریکایی ها و اسرائیلی ها انجام می دهد (در واقع الگوهای آمریکایی اسرائیلی در برابر ما قرار دارد)، طبیعتا برخورد با این ائتلاف لایه های مختلی دارد که یک لایه آن سیاسی است و وظیفه دستگاه دیپلماسی کشور است که نگذارد ائتلاف علیه کشور شکل بگیرد .

* دستور مقام معظم رهبری در خصوص تهدیدات

جلالی در خصوص دستورات مقام معظم رهبری در رابطه با تهدیدات تصریح کرد: دو فرمان توسط معظم له صادر شده است که علی القاعده این جمع به عنوان بسیجی اولین مخاطب آن هستند. ایشان در ملاقات سی‌ام فروردین امسال با فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی فرمودند «همه دستگاه های اجرایی کشور باید خودشان را در برابر تهدید آماده کنند، هم از نظر سازماندهی وسلاح هم از نظر روحی و معنوی» و بعد فرمودند که این یک دستورالعمل رسمی است.

* نزدیکی به سمت تهدید

وی در ادامه گفت: دستور اول، دعوت به آمادگی است. دومین موضع‌گیری این است که ایشان در صحبت هایشان در دانشگاه امام حسین (ع) اشاره به جنگ نیابتی کرده و فرمودند «اگر آن ها جلو بیایند، ما برخورد می‌کنیم و هزینه زیادی به آن ها تحمیل خواهد شد».

جلالی خاطرنشان کرد: در واقع اشاره به جنگ نیابتی و دستور آمادگی توسط معظم له مفهومش این است که داریم به سمت تهدید نزدیک می شویم. ایشان فرمودند که مباحث مربوط به تهدید دو لایه دارد «یک لایه سیاسی و یک لایه دفاعی است». در لایه دفاعی ایشان می فرمایند «شما باید فرض کنید که تهدید با درصد بالا عملی می شود و در واقع باید با این فرض خودتان را آماده کنید» و در بخش سیاسی در مورد حکمیت و وقوع تهدید نفی ایده های آن و امثالهم هیچ هتمیتی وجود ندارد و قابل بحث است.

الحوثی: چرا عربستان به ایران حمله نمی کند؟

اگر سعودی ها با ایرانی ها دعوا دارند، به ایران حمله کنند، آنها می‌دانند ایران در کجای نقشه قرار دارد./ اسرائیل به آمریکا اعلام کرد که از انقلاب مردم یمن نگران است؛ در نتیجه آمریکا و عربستان به یمن حمله کردند.

ابنا: «ج‍ِرمی بوئن» سردبیر بخش بین الملل شبکه بی.بی.سی با سفر به یمن، گزارشی از شهر صنعاء که زیر هجوم ددمنشانه رژیم آل سعود و هم پیمانان آن قرار دارد تهیه کرده است.

وی در این گزارش، که دیشب از شبکه های فارسی و عربی بی.بی.سی نیز پخش شد، از "بیمارستانهای بدون امکانات"، "مجروحان مظلوم"، "منازل تخریب شده" و "مردم آواره" خبر داده و اوضاع اسفناک شهروندان بی دفاع یمن را به تصویر کشیده است.

بوئن همچنین با «سید محمدعلی الحوثی» رییس شورای عالی انقلابی این کشور، در خیابانهای صنعاء همراه شد و از نزدیک، استقبال مردم از او را مشاهده کرد. 

او سپس در کاخ ریاست جمهوری یمن با الحوثی به گفتگو نشست.

سید محمدعلی الحوثی هم اکنون و تا زمان تشکیل دولت قانونی، به عنوان رییس رکن اجرایی کشور (به عربی: اللجنة الثوریة العلیا) ، وظایف رییس جمهور را انجام می دهد.

بوئن در این گفتگو از وی پرسید: "سعودی ها می گویند شما از ایران دستور می گیرید. آیا این سخن درست است؟" و الحوثی در پاسخ گفت: "نه؛ درست نیست. آنها می دانند که ما کشوری مستقل داریم و ملتی مستقل هستیم؛ اما این اتهامات را مطرح می کنند تا کشورهای دیگر را گمراه و جنگ علنی علیه مردم یمن را توجیه کنند".

بوئن دوباره پرسید:" اما شما با ایران رابطه دارید، آیا اینطور نیست؟ شما خودتان قبلا گفته اید که از ایران سلاح دریافت کرده اید و آنها به شما آموزشهایی داده اند." و الحوثی در پاسخ گفت:" این سخن درست نیست. ما تسلیحات خودمان را داریم. ما کشور خودمان و ارتش خودمان را داریم. ادعای دریافت کمک انقلابیون یمن از ایران با هدف گمراه کردن افکار عمومی جهان صورت می‌گیرد".

رییس شورای انقلابی یمن سپس تناقض گفتار سعودی ها را بهترین دلیل بر صادق نبودن آنها دانست و گفت: "آنها چطور می توانند بگویند ما از ایران سلاح دریافت می کنیم و بعدا مدعی باشند که یکی از اهداف آنها، تحلیل بردن ذخایر تسلیحات راهبردی در یمن است؟! این دو حرف با هم جور در نمی آیند".

وی اضافه کرد:" اگر علت حمله آنها به یمن ــ همانطور که مدعی هستند ــ رابطه داشتن ما با ایران است، چرا به کشورهای دیگری که با ایران رابطه دارند حمله نمی شود؟!".

الحوثی حمله به یمن را تلویحاً جنگی نیابتی دانست و با کنایه گفت: "اگر سعودی ها با ایران اختلاف دارند، به همانجا بروند.ما به آنها گفته ایم اگر با ایرانی ها دعوا دارند باید به ایران حمله کنند نه به یمن. آنها می‌دانند ایران در کجای نقشه قرار دارد! آنها مرزهای ایران را می شناسند و می توانند به جای حمله به یمن، به ایران حمله کنند!".

محمدعلی الحوثی علت اصلی حمله آل سعود به کشورش را تحریک صهیونیستها دانست و گفت: "اسرائیل به آمریکا اعلام کرد که از انقلاب مردم یمن نگران است؛ در نتیجه آمریکا و عربستان با عجله به یمن حمله کردند".

   

نابودی و آوارگی در یمن

جرمی بوئن در بخش دیگری از این گزارش سراغ آوارگان رفته و می گوید" "من یکی از ۱۱ مدرسه در صنعا را از نزدیک دیدم که بعنوان سرپناه بی‌خانمان‌ها استفاده می‌شد. مرد ۳۰ ساله‌ای که به همراه همسر و دختر یک ساله‌اش در این مدرسه پناهنده شده بود به من گفت: ۲۴ ساعت پس از آنکه همسایگانمان بر اثر بمباران‌های هوایی کشته شدند از شهر خود فرار کردیم. شهر ما، شهری نظامی نبود و در مرز با عربستان قرار داشت. همه چیز از خانه و مدرسه گرفته تا مساجد و جاده ها نابود شده‌اند. زندگی در آنجا غیرممکن بود چرا که شهر تبدیل به شهر ارواح شده بود".

بوئن از این شهروند دردمند می خواهد که دلیل آغاز این جنگ را بگوید؛ و او پاسخ می دهد: "تنها خدا می‌داند. آمریکا حامی چنین حمله‌ای از سوی عربستان است، حمله‌ای بدون هرگونه دلیل مشخص. چرا زنان و کودکان ما را می‌کشند و خانه ها و وسایل زندگی ما را نابود می‌کنند؟ همه آنچه طی سال‌های گذشته برای بدست آوردنش تلاش کرده بودیم در یک حمله هوایی نابود شد. مغازه‌های ما نابود شده و ما بدون خانه، آواره شده‌ایم".

   

تصاویر دردناک

دردناک ترین بخش این برنامه، گزارشی است که تصویربرداران بی.بی.سی از یکی از بیمارستانهای صنعاء تهیه کرده اند؛ محلی بدون امکانات که مملو از مجروحان و افراد قطع عضو شده است. 

تصویر کودکی که تمام بدنش سوخته است آتش به جان بینندگان می زند. خارش و درد ناشی از بمبهای سعودی، آنچنان «منتصر» دو ساله را به ستوه آورده است که او پای خود را بشدت می خارد و گریه ای از عمق جان سر می دهد.

گزارشگر تصریح می کند: "طبق معمول تمامی جنگ های مدرن، این غیرنظامیان هستند که در صف اول قربانیان قرار می گیرند".

اما عربستان به هدفش، حتی نزدیک هم نشد!

بوئن هرچند در این گزارش یک بار دیگر ادعای حمایت جمهوری اسلامی ایران از انصارالله را مطرح کرد، اما در عین حال به نقل از دیپلمات‌های غربی اذعان نمود که این گروه از ایران دستور نمی‌گیرند.

اما شاید جالبترین قسمت گزارش بی.بی.سی بخش انتهایی آن باشد که این بنگاه خبری استعمار پیر اعتراف می کند: "عربستان سعودی و متحدانش باید بار دیگر در مورد بمباران یمن فکر کنند. آن‌ها به هیچ‌وجه به شکستن اراده حوثی‌ها، یعنی هدف اصلی‌شان، نزدیک نشده‌اند".

نیروهای انقلاب چگونه سرنوشت جنگ را تغییر دادند؟

| یادداشت |

نیروهای انقلاب چگونه سرنوشت جنگ را تغییر دادند؟

در گرماگرم جنگ، هنگامی که نیروهای انقلاب همه‌ی همّ و غم خود را معطوف مبارزه با دشمن بیرونی کرده بودند، ابوالحسن بنی‌صدر و طرفداران او از یک سو بر آتش اختلافات داخلی می‌دمیدند و از سویی دیگر، با اتخاذ راهبردهای اشتباه نظامی، موجبات شکست ایران در عملیات‌های نظامی را رقم زدند. به همین علت، امام خمینی رحمه‌الله‌علیه با مشورت مسئولان عالی‌رتبه‌ی نظام، وی را در تاریخ بیستم خرداد ماه ۱۳۶۰ از فرماندهی کل قوا عزل کرد. ۱۱ روز بعد، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جلسه‌ای که در مجلس شورای اسلامی به‌منظور بررسی عملکرد بنی‌صدر برگزار شد، در بی‌کفایتی وی، ۱۴ دلیل اقامه می‌کنند و در نهایت مجلس نیز رأی به بی‌کفایتی بنی‌صدر می‌دهد. اما عزل بنی‌صدر، جدای از تأثیرات سیاسی- اجتماعی که در درون کشور داشت، موجب تغییر سرنوشت جنگ نیز شد که یادداشت زیر به واکاوی این موضوع پرداخته است.  
 
 تجربه‌ی جنگ نیابتی آمریکا علیه ایران
سه ماه بعد از شروع جنگ تحمیلی علیه ایران، طارق عزیز، نخست‌وزیر وقت عراق، در سفر خود به فرانسه خبر ملاقات برژینسکی با صدام را در مرز اردن، در اختیار مجله‌ی «فیگارو» قرار داد و مدعی شد که ملاقات محرمانه‌ی برژینسکی و صدام قبل از آغاز جنگ به‌منزله‌ی چراغ سبز آمریکا به عراق برای حمله به ایران بود. فیگارو در این‌باره چنین نوشته بود که: «جریان جنگ ایران و عراق در واقع از تیرماه ۱۳۵۹ زمانی آغاز شد که برژینسکی به اردن سفر کرد و در مرز دو کشور اردن و عراق با شخص صدام ملاقات کرد و قول داد که از صدام‌حسین کاملاً حمایت نماید و این امر را تفهیم کرد که آمریکا با آرزوی عراق درباره‌ی اروندرود(شط‌العرب) و احتمالا برقراری یک جمهوری عربستان در این منطقه مخالفت نخواهد کرد.»^۱

بعدتر، مک فارلین، مشاور امنیت ملی رونالد ریگان، رئیس‌جمهور ایالات متحده نیز پس از پذیرش قطعنامه‌ی ۵۹۸ توسط ایران، در مقاله‌ای در روزنامه‌ی «لس‌آنجلس‌تایمز» به‌صراحت عنوان کرد: «ما به‌ظاهر اعلام بی‌طرفی کردیم. اما این‌طور نبود. ما در خلیج فارس حاضر شدیم تا مطمئن باشیم که صدام شکست نمی‌خورد و چون لازم دیدیم که باید جلوی سقوط صدام را گرفت، خود وارد جنگ شدیم.»

اما حقیقت حمله‌ی عراق به ایران را در مصاحبه‌ی طه یاسین، معاون نخست‌وزیر عراق با «الثوره» می‌توان یافت. او در این مصاحبه، به نکته‌ی مهمی اشاره می‌کند و می‌گوید: «این جنگ به‌خاطر چند صد کیلومتر خاک یا نصف شط‌العرب نیست. این جنگ به‌خاطر سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی است.»^۲ در واقع هدف از جنگ، واژگونی نظام انقلابی حاکم بر ایران یا تعدیل و مهار انقلاب برای اعاده‌ی نظام پیشین بود؛ چراکه انقلاب اسلامی نظم حاکم بر منطقه و ایران را بر هم زده بود. بنابراین می‌توان گفت که فشار شرق و غرب در یک نقطه تلاقی پیدا کرد و آن نقطه صدام بود که می‌بایست ثابت می‌کرد هیچ نظامی بدون وابستگی به شرق یا غرب، نمی‌تواند باقی بماند.

مک فارلین، مشاور امنیت ملی رونالد ریگان، رئیس‌جمهور ایالات متحده نیز پس از پذیرش قطعنامه‌ی ۵۹۸ توسط ایران، در مقاله‌ای در روزنامه‌ی «لس‌آنجلس‌تایمز» به‌صراحت عنوان کرد: «ما به‌ظاهر اعلام بی‌طرفی کردیم. اما این‌طور نبود. ما در خلیج فارس حاضر شدیم تا مطمئن باشیم که صدام شکست نمی‌خورد و چون لازم دیدیم که باید جلوی سقوط صدام را گرفت، خود وارد جنگ شدیم.»

 حمایت‌های سیاسی- اقتصادی آمریکا و همراهانش از رژیم صدام
ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، ژاندارم آمریکا در منطقه بود و آمریکا خود را از اتحاد با  سایر کشورهای ضعیف منطقه بی‌نیاز می دانست. تجربه‌ی تاریخی آمریکا از خروج عراق از پیمان بغداد و پیوستن به کمربند کمونیسم نیز منجر به عدم نیاز و اعتماد مقامات آمریکایی به عراق شده بود. اما با پیروزی انقلاب اسلامی، معادلات منطقه‌ی غرب آسیا دچار تغییرات اساسی شد. آمریکا به یک متحد استراتژیک جدید در منطقه نیاز داشت تا علاوه بر مهار انقلاب ایران در داخل مرزها، از سرایت آن به سایر کشورهای منطقه نیز جلوگیری کند. از همین‌روی در سال ۱۳۶۳ شمسی (نوامبر ۱۹۸۴)، حمایت سیاسی آمریکا از عراق به ازسرگیری روابط کامل دیپلماتیک بین دو کشور پس از هفده سال رکود و قطع روابط انجامید. پس از آن، ریگان با تغییر سریع و صریح رویه‌ی خود، ضمن تأمین اعتبار برای عراق، کشورهای اروپایی را نیز تشویق کرد تا با تعویق زمان بازپرداخت بدهی‌های عراق موافقت کنند. خارج کردن عراق از لیست کشورهای حامی تروریسم، اقدام دیگری بود که به تجهیز تسلیحاتی عراق کمک کرد. فروش هواپیماهای میراژ و سوپراتاندارد و موشک‌های اگزوسه‌ی فرانسوی، هواپیماهای میگ روسی و عوامل شیمیایی سیانور، خردل، تابون و سارین آلمانی و بلژیکی، همه در این راستا بود.

علاوه بر این، آمریکا عربستان را تشویق کرد تا با کاهش قیمت نفت، ایران را از مهم‌ترین منبع درآمد برای تأمین هزینه‌های جنگ، محروم کند. عربستان نیز در راستای طرح‌های آمریکایی، برای ضربه زدن و تحت فشار قرار دادن هرچه بیشتر ایران، میزان تولید نفت خود را از دو و نیم میلیون بشکه در روز به شش میلیون بشکه افزایش داد. بدین‌ترتیب قیمت نفت از سی دلار برای هر بشکه، به یک‌باره به نُه دلار رسید تا شرایط برای ایران هرچه سخت‌تر از گذشته شود.

مقاومت و دفاع جانانه‌ی ایران به‌تدریج منجر به مواجهه‌ی بیشتر آمریکا در روند نیابتی جنگ با انقلاب اسلامی شد. اقدامات بعدى آمریکا در قبال جنگ ایران و عراق با تجمع ناوگان جنگى این کشور در خلیج فارس، ابعاد گسترده‌‌ترى یافت و با حمله به سکوهاى نفتى و واحدهاى دریایى ایران، ایجاد مزاحمت‌ براى ایران در اعمال حق «تفتیش و بازرسى‌»، تجاوز به حریم هوایى، شناسایى و عکس‌بردارى از مراکز نظامى و غیرنظامى ایران و بالأخره ایجاد حریم امنیتى براى ناوگان هوایى و دریایى خود، حالت‌ خصمانه به خود گرفت.
 

دست برتر ایران در جنگ نیابتی

گفتاری از حسن کاظمی قمی، سفیر پیشین ایران در عراق

دست برتر ایران در جنگ نیابتی

رهبر انقلاب در بازدید خود از دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین علیه‌السلام به موضوع کشاندن جنگ نیابتی به مرزهای ایران اشاره کرده و فرمودند: «بنده خبرهایی دارم از اینکه دشمنان ما با همراهی برخی از مسئولان سفیه منطقه‌ی خلیج‌فارس - نه همه‌شان، بعضی - درصدد هستند که جنگ‌های نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند. پاسداران انقلاب اسلامی و همه‌ی پاسداران حریم امنیّت ملّی در سازمان‌های مختلف بیدارند، هوشیارند. این را بدانند که اگر شیطنتی صورت بگیرد، واکنش جمهوری اسلامی بسیار سخت خواهد بود.» درباره‌ی دلایل ایجاد جنگ نیابتی از سوی نظام سلطه، و هم‌چنین چگونگی واکنش ایران در قبال آن، با حسن کاظمی قمی، سفیر پیشین ایران در عراق به گفتگو نشستیم. 


 نقطه‌ی آغاز، ورود نظامی به غرب آسیا
اگر بخواهیم یک تحلیل واقعی از صحنه‌ی تحولات سیاسی و ژئوپلیتیک در منطقه‌ی غرب آسیا داشته باشیم، باید نقبی به تحولات چندساله‌ی اخیر بزنیم. باید گفت که نقطه‌ی شروع تحولات چند سال اخیر را باید از سال ۲۰۰۱، یعنی بعد از حادثه‌ی یازده سپتامبر دانست که آمریکایی‌ها به بهانه‌ی رهبری جهانی مبارزه با تروریسم، به غرب آسیا لشکرکشی کردند. آمریکایی‌ها به بهانه‌ی رهبری جهانی مبارزه با تروریسم و برای کمک به صلح و امنیت جهانی که از ناحیه‌ی تروریسم در خطر قرار گرفته بود، با لشکرکشی نظامی، خودشان را به منطقه‌ی غرب آسیا رساندند. شروع این حرکت هم از افغانستان بود؛ به بهانه‌ی اینکه طالبان متهم به همکاری با جریان القاعده‌ای بود که در حادثه‌ی یازده سپتامبر، به تعبیر آمریکایی‌ها مجرم بود؛ اگرچه ماهیت این حادثه هنوز هم به‌درستی کشف نشده است. آمریکایی‌ها در گام اول، در جهت سقوط رژیم طالبان اقدام کردند؛ رژیمی که توسط خود آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها و با پول سعودی‌ها و برخی کشورهای منطقه، جهت ایجاد یک نظام جدید، در افغانستان شکل گرفته بود.

سناریوی جدیدی که امروز طراحی شده، در حقیقت در چارچوب همان اهداف سال ۲۰۰۳ آمریکاست، اما این سناریو متفاوت از اشغال و تجاوز نظامی است. امروز سناریوی جدید در منطقه‌ی غرب آسیا، از طریق «ایجاد جنگ نیابتی»، «کشاندن منطقه به فضای تجزیه»، «به ‌وجود آوردن ائتلاف‌های تصنعی به بهانه‌ی مبارزه با تروریسم» و امثالهم است.

با فضایی که در افغانستان به ‌وجود آمد، دومین هدف آمریکایی‌ها، کشور عراق بود. در عراق هم به بهانه‌ی وجود رژیم دیکتاتور و مجهز به سلاح‌های کشتارجمعی وارد شدند. آن‌ها مدعی بودند رژیم عراق با تروریسم در ارتباط است. به‌زعم آمریکایی‌ها، امکان داشت رژیم صدام، سلاح‌های کشتارجمعی را در اختیار تروریست‌ها قرار بدهد. با این سناریو، حمله‌ی نظامی به عراق صورت گرفت، درحالی‌که آمریکایی‌ها از شورای امنیت سازمان ملل هم مجوز نگرفته بودند. در واقع آن‌ها می‌خواستند بگویند که رویه‌ی بین‌المللی عوض شده است. آمریکا بعد از سقوط رژیم صدام، به‌دنبال اشغال این کشور و ایجاد یک نظام سیاسی به‌ظاهر دموکراتیک، اما با مدل آمریکایی بود و اینکه بتواند حضور نظامی خودش را دائمی کند و ساختار دفاع امنیتی عراق را هم آمریکایی کند. آمریکا با این اهداف وارد عراق شد، اما با مقاومت مردم مواجه گردید. در حقیقت، آمریکایی‌ها نتوانستند سلطه‌ی خودشان را بر این کشور تحمیل کنند. تا سال ۲۰۱۰ که توافقنامه‌ی امنیتی دلخواه آمریکایی‌ها امضا نشد و آن‌ها مجبور شدند که نیروهای نظامی خودشان را از عراق خارج کنند.

این ناکامی فقط در عراق نبود. در سوریه، فلسطین اشغالی، مقاومت اسلامی لبنان و جنگ ۳۳‌روزه هم این اتفاق افتاد. برایند عملکرد آمریکایی‌ها از سال ۲۰۰۳ تا به امروز، در همه‌ی جبهه‌ها، از جمله جبهه‌ی جمهوری اسلامی، شکست خورده است. شما می‌بینید بدترین نوع تحریم‌ها را تحمیل کردند، اما باز هم ناکام ماندند.

گزارش تصویری | گفت‌وگو با آقای حسن کاظمی قمی
از طرف دیگر، امروز آمریکایی‌ها توان اقدام مستقیم نظامی را به دلایل متعددی ندارند. عدم اجماع در داخل آمریکا، شرایط اقتصادی این کشور، شرایط منطقه و شرایط امروز جبهه‌ی مقاومت با سردمداری جمهوری اسلامی ایران و نیز شرایط صحنه‌ی بین‌المللی، به آمریکا این اجازه را نمی‌دهد. از طرف دیگر، آمریکایی‌ها نشان داده‌اند که نمی‌توانند دو بحران را هم‌زمان مدیریت کنند. این عوامل موجب شده است تا آمریکایی‌ها نتوانند با هژمونی نظامی، سلطه‌ی خودشان را بر یک منطقه تحمیل کنند؛ یعنی دیگر این توان وجود ندارد. این موضوع نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها در بُعد «اقتدار» دچار مشکل اساسی شده‌اند. این واقعیت را شما در سخنان رئیس‌جمهور آمریکا هم می‌بینید. البته باید تأکید کنم که برای آمریکا مطلوب این است که به‌منظور به زانو درآوردن حریف، از طریق تهدید نظامی، به توان و خواسته‌ی خودش برسد. تهدید نظامی این خاصیت را برای آمریکا دارد که اراده‌ی خودش را تحمیل می‌کند و به دیگران پیام می‌دهد که همین حالت برای آن کشور هم می‌تواند اجرا شود. یعنی در حقیقت، از طریق یک عملیات نظامی، فضای روانی ایجاد می‌کند. به همین خاطر، وقتی می‌خواست عراق را اشغال کند، حاضر نشد به شورای امنیت رجوع کند تا مجوز بگیرد. در واقع می‌خواست به دنیا نشان بدهد که رویه‌ی بین‌المللی عوض شده است.

 سناریوی جایگزین اقدام نظامی مستقیم
سناریوی جدیدی که امروز طراحی شده، در حقیقت در چارچوب همان اهداف سال ۲۰۰۳ آمریکاست، اما این سناریو متفاوت از اشغال و تجاوز نظامی است. امروز سناریوی جدید در منطقه‌ی غرب آسیا، از طریق «ایجاد جنگ نیابتی»، «کشاندن منطقه به فضای تجزیه»، «به ‌وجود آوردن ائتلاف‌های تصنعی به بهانه‌ی مبارزه با تروریسم» و... است، اما در حقیقت در چارچوب همان هدف‌های «بازگشت به سلطه»، «ایجاد تفرقه در امت اسلامی» و نیز مسئله‌ی «تحریم‌های اقتصادی و انسانی» است. مجموعه‌ی این سناریوها یا راهکارها، جایگزین آن حضور، اشغال و تجاوز نظامی شده است. این سناریوها در مقابل جبهه‌ی مقاومت و بیداری اسلامی (که متأسفانه اگرچه آغاز خوبی داشت، اما با توطئه‌هایی که صورت گرفت، در برخی کشورها به‌سمت انحراف کشیده شد) طراحی شده است. جنگ نیابتی دو بال دارد. یک بال آن جریان تکفیری استعماری فرقه‌ای با ویژگی‌های جهالت و خباثت است که شما نمادش را امروز در داعش می‌بینید. بال دوم آن، تهاجم‌ها و تجاوزهای نظامی توسط کشورهای هم‌پیمان با آمریکاست که نمادش را از سعودی‌ها در تجاوز به یمن مشاهده می‌کنید. همان رویه‌ای که آمریکا آغاز کرد و بدون رجوع به شورای امنیت، خودش رأساً به عراق لشکرکشی کرد، امروز در آل‌سعود می‌بینید که خیلی خطرناک است. اگر این کار به یک رویه تبدیل شود، دیگر می‌توان به هر کشوری تجاوز کرد، بدون اینکه جامعه‌ی جهانی به آن متعرض بشود.

در موضوع ائتلاف‌سازی تصنعی هم که به بهانه‌ی مبارزه با داعش ایجاد کرده‌اند، به‌دنبال از بین بردن داعش نیستند، چون اگر بنای مبارزه با داعش داشتند، با این توانمندی‌های فنی، نظامی، اطلاعاتی و تکنولوژیکی که دارند، می‌توانستند به دولت عراق برای نابودی داعش کمک کنند. اما در حقیقت آمریکا به بهانه‌ی مبارزه با داعش، می‌خواهد ائتلافی درست کند تا گروه‌های داخل عراق را بدون هماهنگی با دولت این کشور، تسلیح کند. اگر داعش از بین برود، آن‌ها دیگر بهانه‌ای برای حضور در این کشور ندارند. آمریکا هنوز به‌دنبال تحقق همان هدف‌هاست؛ یعنی بازگشت و سلطه‌ی مجدد.

منافع ملی و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، امروز در محدوده‌ی مرزهای سیاسی تعریف‌شده در نقشه نیست. علتش هم این است که امروز طراحی دشمن برای کل منطقه است. به همین خاطر، وقتی جمهوری اسلامی ایران از مظلومین یمن، غزه یا لبنان حمایت می‌کند، فارغ از اینکه این کار یک اقدام انسانی، اخلاقی و اسلامی است، در چارچوب منافع ملی ما قرار دارد.

 شایعه تا واقعیت»; ورود داعشی‌ها به ایران ! +تصاویر

(بسم الله الرحمن الرحیم)

به تازگی ادعایی مبنی بر ناکامی نیروهای داعش در ورود به کشور و دستگیری آنها از سوی مأموران امنیتی در فضای مجازی منتشر شده است.

به منظور جلوگیری از گسترش شایعات مجازی در شبکه‌های اجتماعی، مهم‌ترین و جدیدترین شایعه منتشر شده در فضای مجازی که توسط کاربران شبکه‌های اجتماعی نقل می‌شود را در بسته خبری «از شایعه تا واقعیت» بررسی می‌کند.

 

**شایعه**

به تازگی ادعایی مبنی بر ناکامی نیروهای داعش که قصد ورود به کشور را داشتند و دستگیری آنها از سوی مأموران امنیتی به همراه تصاویری مرتبط با همین موضوع در فضای مجازی منتشر شده است که در ادامه می‌خوانید:

«ورود ناکام داعش به ایران؛‌ دم بچه‌های اطلاعات و نیروی انتظامی گرم؛ 24 ساعته آماده باشن، ببینید فقط چه جوری می‌خواستن بیان تو ایران؛‌ جای صندلی راننده و تو سپر ماشین.»

 

***

 

 

**واقعیت**

اما براستی ادعای مطرح شده در خصوص ورود ناکام نیروهای داعشی به ایران صحت دارد؟! تصاویر فوق مربوط به دستگیری داعشی‌ها در مرزهای ایران است؟! ادعا و شایعه ورود نیروهای داعشی اخیر برای چندمین بار است که از سوی افراد معلوم‌الحال منتشر و به دلیل ناآگاهی کاربران شبکه‌های اجتماعی بازنشر می‌شود.

گفتنی است تصاویر جدیدی که منتسب به ورود داعشی‌ها به ایران است مربوط می‌شود به قاچاق مهاجرین آفریقایی به اروپا. گزارش کامل این خبر را که چندی پیش منتشر شده است .

 

 

همچنین تصویر مربوط به درگیری نیروی انتظامی نیز مربوط می‌شود به بازداشت سارقان بانک مسکن اصفهان در 20 خرداد سال جاری. گزارش کامل مشرق در این خصوص را اینجا بخوانید.

 

 

مناطق مهم درگیری‌ در سوریه؛ شکست عملیات طوفان جنوب تروریست‌ها

گروه های تروریستی در اولین روز عملیات پر سر و صدای خود با عنوان طوفان جنوب برای اشغال درعا هیچ موفقیتی کسب نکردند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم،‌ جبهه مبارزات در جنوب سوریه بار دیگر تشدید شده؛ درگیری ها بین ارتش سوریه و گروه های مسلح در محورهای درعا و حومه آن افزایش یافته است.

منابع فرماندهی پلیس در شهر درعا اخبار برخی رسانه های جمعی در مورد تسلط گروه های مسلح در مسیر درعا به دمشق را تکذیب کرده و آن را نادرست خواندند. آن ها اعلام کردند که ارتش به صورت کامل بر این محور مسلط است.

کارنامه ناامید کننده تروریست ها در اولین روز عملیات طوفان جنوب
همچنین یگان هایی از ارتش در برابر حمله مسلحانه برخی گروه های مسلح در منطقه درعا مقاومت کردند. درگیری های شدید در چندین محور به وقوع پیوست که در جریان آن ارتش سوریه تلاش های گروه های مسلح برای بستن محور قرفا و نامر را به شکست کشانده و خسارت های زیادی را به دشمن وارد کردند.

همچنین یگان دیگری از ارتش ، تلاش های عناصر مسلح در پیشروی به سمت نقاط ایست و بازسی ارتش در منطقه الری والمطاحن از سمت اردوگاه درعا و خربة غزالة را متوقف کرده و چندین کشته و زخمی در میان آن ها به جای گذاشت.

مشعل فرحان الزعبی تروریست تحت تعقیب که مسئول میدانی ارتش اول وابسته به ارتش آزاد است، در جریان درگیری ها در شهر درعا کشته شده است. درگیری هایی که بخشی از عملیات طوفان جنوب به شمار می رود.

پایگاه خبری العهد نیز گزارش داد که منابع هماهنگ ‌کننده گروه‌های مسلح سوریه از کشته شدن ۴۲ تروریست مسلح خبر دادند که بیشتر آنها وابسته به ارتش آزاد سوریه بوده است. همچنین در جریان درگیری‌ ها با ارتش سوریه در اولین روز از عملیات پایتخت جنوب که گروه‌های تروریستی برای تسلط بر شهر درعا و حومه آن آغاز کردند، ده‌ها تن دیگر زخمی شدند. با این وجود منابع مذکور تأکید کردند که گروه‌های مسلح در اولین روز عملیات خود هیچ پیشروی نداشته اند.

ادامه درگیری ها در قلمون
همچنین یگان های مشترکی از ارتش و نیروهای پشتیبانی وارد گذرگاه شحادی در ارتفاعات الجراجیر شده و گذرگاه وادی المغاره را تحت کنترل قرار دادند.

در منطقه قلمون نیز درگیری های شدیدی بین داعش و گروه های مسلح در منطقه النقب در قلمون شرقی ایجاد شد. این درگیری ها پس از حمله عناصر داعش به مراکز گروه های مسلح در منطقه صورت گرفت.

در حومه غربی دمشق توپخانه ارتش مراکز نیروهای مسلح و نقاط استقرار آنها در مسیر زاکیه به خان الشیخ را هدف قرار داده و تلفات مستقیمی از آنها بر جای گذاشت.

مقاومت گروه های فلسطینی در برابر تروریست ها در یرموک
جنوب پایتخت نیز شاهد درگیری‌های شدیدی بین کمیته‌ های فلسطینی و گروه‌ های مسلح در اردوگاه یرموک بود که این درگیری‌ ها به زخمی ‌شدن تعدادی از عناصر مسلح منجر شد. هم‌زمان حملات توپخانه ‌ای شدیدی بر ضد مراکز استقرار تروریست‌ ها در اردوگاه یرموک انجام ‌شد.

تشدید درگیری ها در حمص، حلب و حسکه
در حمص تعدادی از گروه‌های تروریستی در جریان درگیری بین ارتش و نیروهای مسلح در جنوب غربی شهر تلبیسه زخمی شدند. همچنین درگیری‌ها بین ارتش و نیروهای تروریستی در اطراف دو منطقه مکسر الحصان و جب الجراح ادامه پیدا کرد.

در عرصه میدانی حلب درگیری‌های شدیدی بین ارتش و نیروهای مسلح در خطوط تماس بین دو طرف در منطقه الراشدین در غرب حلب و اللیرمون در شمال حلب به وقوع پیوست. تعدادی از عناصر تروریستی در این حملات کشته و زخمی شدند.

همچنین توپ‌خانه‌های ارتش نیز به صورت گسترده مراکز نیروهای مسلح در مناطق قدیمی حلب و بنی زید و هنانو و الکلاسه و بستان القصر و جسرالحج و باب الحدید و المیسر و صلاح الدین را هدف قرار دادند که تعدادی از تروریست ‌ها در این حملات کشته و زخمی شدند.

در حسکه انفجار یک خودروی بمب ‌گذاری شده در نزدیکی شهرک ورزشی در حی النشوه در شهر حسکه به زخمی شدن چندین نفر انجامید. همچنین ابوالبراء التونسی تروریست تحت تعقیب و فرمانده حمله مسلحانه داعش به جنوب شهر حسکه در جریان درگیری‌ ها با ارتش و نیروهای پشتیبان آن به همراه تعداد از همراهان خود کشته شد.

دیروز نیز ارتش و نیروهای مقاومت اسلامی موفق به تثبیت تسلط خود بر مناطق استراتژیک جدید در قلمون شدند. این نیروها همچنان به پیشروی در منطقه قلمون به‌ ویژه در محور ارتفاعات الجراجیر ادامه می‌‌دهند. در همین راستا آنها تسلط خود را به ‌شکل کامل در منطقه استراتژیک قرنه وادی المغاره استحکام بخشیده و آخرین گروه‌‌های وابسته به تروریست‌‌های داعش را در این منطقه از بین برده و خسارت‌‌های انسانی و مادی زیادی به آنها وارد کردند.

یک منبع نظامی تأکید کرد که ارتش سوریه و نیروهای مقاومت با غافلگیر کردن تروریست‌های داعش در دشت المغاره در مرزهای لبنان این پیروزی را به دست آوردند، البته درگیری‌های شدیدی در این منطقه صورت گرفت که به کشته شدن ده‌ها تروریست و زخمی شدن چندین تن دیگر منجر شد و سایر تروریست‌ها به ارتفاعات مجاور پناهنده شدند.

این منبع تأکید کرد که تسلط بر دشت المغاره باعث می‌شود گذرگاه المغاره تحت کنترل ارتش و مقاومت اسلامی قرار گیرد، گذرگاهی که به‌عنوان مسیر کمکهای تسلیحاتی و مهمات و نفوذ عناصر تروریستی حامی داعش از مرزهای لبنان و سوریه مورد استفاده قرار می‌گرفت.

عملیات طوفان جنوب از دیروز آغاز شده است، اما با ورود استحکامات گسترده برای ارتش سوریه، یگان‌‌های ارتش حمله گسترده تروریست‌ها در درعا را با شکست مواجه کردند. منابع میدانی سوریه روز پنجشنبه اعلام کردند که تقویت نیروهای نظامی ارتش شامل اعزام یگان‌های ویژه به شهر درعا در جنوب  این کشور مانع از موفقیت طرح گروه‌های تروریستی با مدیریت اتاق عملیات امان شد که به‌دنبال هدف قرار دادن تعدادی از مواضع ارتش سوریه و نفوذ در عمق این شهر بود.

گروه‌های مسلح طرحی را برای انجام شش عملیات با خودروهای بمب‌گذاری شده برای هدف قرار دادن موانع ایست و بازرسی در اطراف درعا آماده کرده بودند و هم‌زمان قرار بود حمله گسترده‌ای از  تمامی محورها به این شهر صورت گیرد.

اتاق عملیات اردن برای این عملیات تجهیزات زیادی شامل ضدهوایی‌ها و توپخانه‌ها و خودروهای نظامی و ۴۰ سکوی پرتاب موشک و ۳۰ دستگاه تانک و ۱۵۰۰ فرد مسلح آماده کرده بودند.

بعد از شکست راهبردی گروه‌‌های تروریستی تکفیری در فرودگاه نظامی الثعله و حومه قنیطره در روزهای اخیر، تروریست‌ها تمرکز خود را بر روی شهر درعا گذاشتند، البته منابع نظامی گزارش دادند که ارتش سوریه عملیات دقیقی انجام داده که در جریان آن تعداد زیادی از تروریست‌های تکفیری کشته و زخمی شدند و خودروهای آنها منهدم شده است. ارتش سوریه همچنین با حمایت نیروی هوایی استحکامات گروه‌های تروریستی در درعا البلد و خربة غزالة در حومه درعا را موشک‌باران کردند.

استاندار درعا: امنیت کاملاً در درعا برقرار است
استاندار درعا با اشاره به ناکامی تروریست‌های مورد حمایت رژیم صهیونیستی و رژیم‌های مرتجع عرب در حمله به درعا تأکید کرد وضع این شهر کاملاً امن و تحت کنترل ارتش است.

"محمد خالد الهنوس" استاندار درعا گفت که گروه‌های تروریستی از دیروز (پنج شنبه) با انواع سلاح‌ها به شهر حمله کردند،‌ اما به‌لطف مقاومت نیروهای ارتش، نیروهای امنیتی و شهروندان شریف نتوانستند وارد شهر یا حتی مناطق نزدیک به آن شوند.

الهنوس تصریح کرد: نیروهای ارتش و دیگر نیروهای مسلح، تلفات سنگینی به گروه‌های تروریستی وارد کردند که این گروه‌ها صبح امروز با انواع سلاح‌ها همچون خمپاره و موشک انداز و آنچه به توپخانه جهنم موسوم است،‌ شهروندان بی‌دفاع، زیرساخت‌ها، بیمارستان‌ها و مدارس را گلوله باران کردند.الهنوس در خصوص جاده بین المللی هم تأکید کرد جاده دمشق به درعا تحت کنترل کامل ارتش سوریه است.

وی افزود: شهر درعا در برابر تروریسمی که از پنج سال پیش، سوریه را هدف قرار داده است، همچنان مقاومت می‌کند و سرنوشت تروریست‌ها، هلاکت به دست نیروهای مسلح و شهروندان شریف در درعا و تمام مناطق سوریه است.

استاندار درعا در ادامه گفت گروه‌های تروریستی از چند هفته پیش جنگ رسانه‌ای را با تمرکز بر استان درعا از طریق پخش شایعات نگران کننده به راه انداخته‌اند و از جمله زمان حمله به این شهر را با هدف ایجاد رعب و وحشت میان مردم و ترساندن آنها را مشخص کرده‌اند که این ترفند و شگرد در مناطق دیگر در گذشته هم اجرا شد.

کمال العتمه از مسئولان محلی در درعا هم تأکید کرد ارتش سوریه به وظیفه ملی خود در دفاع از شهر درعای مقاوم و مردم شریف آن ادامه می‌دهد و تلفات و خسارت‌های سنگینی به تروریست‌ها وارد کرده است.

وی افزود: ارتش سوریه با پشتیبانی گروه‌های دفاع مردمی، نبرد را به‌ نفع مردم یکسره خواهد کرد و درس فداکاری و میهن پرستی به تروریست‌ها خواهد داد.العتمه از مردم درعا خواست به صفوف ارتش بپیوندند و از ارتش در راه دفاع از سوریه در برابر دشمن اول و آخر آن یعنی رژیم صهیونیستی و مزدورانش حمایت کنند.

بر اساس این گزارش ، در حملات خمپاره‌ای و موشکی گروه‌های تروریستی مرتبط با رژیم اسرائیل و رژیم اردن به مناطق مسکونی شهر درعا، دست‌کم شش غیرنظامی کشته و ۱۳ نفر دیگر زخمی شدند.

حمله داعش به عین العرب از سه جهت
دیروز همچنین گروه تروریستی داعش پس از درگیری با نیروهای مدافع کردی، به شهر عین العرب (کوبانی) نفوذ کرد. تروریست‌های داعش پس از حمله انتحاری در ورودی شهر عین العرب (کوبانی) بار دیگر توانستند وارد این شهر شوند. این در حالی است که نیروهای مدافع شهر با تروریست‌ها مقابله می‌کنند.

منابع محلی اعلام کردند گروه تروریستی داعش اقدام به عملیات انتحاری در شمال شهر عین العرب نزدیک گذرگاه مرزی با ترکیه کرد. یک مقام مسئول کرد اعلام کرد که انفجار یک خودروی بمب‌گذاری شده در شهر عین العرب نزدیک گذرگاه مرزی ترکیه به وقوع پیوست و همزمان عناصر داعش از سه جهت به این شهر حمله کردند.

این منابع از ادامه درگیری‌های شدید میان نیروهای مردمی مدافع شهر و تروریست‌ها در مرکز شهر خبر دادند. نیروهای مدافع شهر عین العرب، توانسته بودند ژانویه گذشته تروریست‌های داعشی را پس از حدود پنج ماه درگیری شدید که به هلاکت صدها تروریست و انهدام ده‌ها خودروی آنها منجر شد، از این شهر بیرون برانند.

۱۲ کشته و ۷۰ زخمی در انفجار خودرو و درگیری در عین العرب
خبرگزاری رویترز نیز به نقل از مسئولان پزشکی در کوبانی اعلام کرد بر اثر انفجار یک دستگاه خودروی بمب گذاری شده و حملات داعشی‌ها،  ۱۲ نفر کشته و ۷۰ نفر  دیگر زخمی شدند. پایگاه خبری العهد نیز از کشته شدن ۱۱ تن از عناصر داعش در درگیری با نیروهای کُرد در اطراف شهر البنین در داخل شهر کوبانی خبر داد.

تلویزیون سوریه دیروز (پنج شنبه) گزارش داد که تروریست‌های داعش، مردم را از منازلشان در منطقه النشوه الحسکه در شمال شرقی سوریه بیرون رانده‌اند.

ترکیه: حمله جدید داعش به کوبانی کار ما نبود
در حالی که برخی رسانه‌ها از ورود تروریست‌های تکفیری از داخل ترکیه برای حمله به شهر کوبانی (عین العرب) در پی شکست‌های اخیر این گروه تروریستی در تل‌ابیض و مناطق دیگر خبر داده‌اند، سخنگوی وزارت خارجه ترکیه، این خبر را که تروریست‌های داعشی که به شهر کوبانی سوریه حمله کردند، از داخل ترکیه وارد شدند، تکذیب کرد و مدعی شد این خبر دروغ است. این سخنگو از انتقال ۶۳ مجروح به داخل ترکیه خبر داده است.

روند عقب نشینی ها و از بین رفتن دستاوردهای هسته ای کشور در دولت یازدهم

۸

حجت الاسلام نبویان در دانشگاه صنعتی قم مطرح کرد:

روند عقب نشینی ها و از بین رفتن دستاوردهای هسته ای کشور در دولت یازدهم/ «منافع» و «امنیت ملی» ما براساس دو توافق اخیر از بین خواهد رفت

در لوزان خودمان قبول کرده ایم که قطعنامه جدیدی صادر شود که این توافقاتی که در بیانیه قبول کرده ایم را «الزام آور بین المللی» کند و آنها قبول کردند که تمام قطعنامه های مرتبط با هسته ای را لغو کنند. سوال اینجاست که کدام یک از این ۷ قطعنامه مرتبط با هسته ای است؟ باید گفت که ۷۵ درصد مرتبط با هسته ای نیست و این یعنی قطعنامه جدید و محدودیت های جدید و در این بند از بیانیه اضافه شده است که گامهای معین محدودساز نیز در قطعنامه گنجانده خواهد شد!

گروه سیاسی- رجانیوز: یک نماینده مجلس شورای اسلامی در جمع دانشجویان دانشگاه صنعتی قم با بیان اینکه آنچه در نقد مذاکرات هسته ای مهم است این است که بر اساس متن پیش برویم و صادقانه به ملت بگوییم که آنچه در متن توافقنامه ژنو و بیانیه لوزان آمده، دقیقا چیست و چه الزاماتی را بر ملت ما تحمیل می کند، تصریح کرد: بیانیه لوزان مبنا و چارچوب مورد توافق نهایی است و بر این اساس سخنرانی خود را بر اساس دو متن توافقنامه ژنو، بیانیه لوزان و شرایطی که ایران قبل از ژنو داشت تنظیم می کنم.

 

تکلیف تمامی مراکز هسته ای ما در این دو صفحه مشخص شده است

 

حجت الاسلام سید محمود نبویان پس از بیان این نکته که اگر خوب به بیانیه لوزان توجه شود، پی خواهیم برد که در همین دو صفحه تکلیف تمامی مراکز هسته ای را مشخص کرده اند، به تفکیک مراکز هسته ای نظنز، فردو، اراک و مقایسه دوران قبل از ژنو، الزامات ژنو و در آخر تعهدات تیم هسته ای در لوزان پرداخت.

 

وی در همین زمینه افزود: در دولت سابق نطنز یک مرکز غنی سازی بوده و طبق گزارش آژانس بین المللی انمی، ایران قصد داشته است ۱۰ مرکز اتمی دیگر تأسیس کند. اما در ژنو در گام اول ایران ۲۸ تعهد را می-پذیرد که از جمله ایران متعهد شده است که نطنز را داشته باشد اما حق ایجاد مرکز دیگری را ندارد و در لوزان نوشته شده است که نظنز تنها مرکز غنی سازی ایران است و این یعنی ۱۰ مرکز دیگر که هیچ و اگر چیزی هم از قبل وجود داشته مانند فردو، دیگر حق غنی سازی ندارد. 

 

نبویان ادامه داد: قبل از ژنو ما در نطنز غنی سازی ۵ و ۳.۵ و حتی ۲۰ درصد داشتیم که در ژنو، بیش از ۵ درصد را ممنوع کردند و حالا هم که در بیانیه لوزان ۳.۶۷ را حد مجاز غنی سازی تا ۱۵ سال برای ما تعیین کرده اند. این مقدار غنی سازی معلوم نیست به چه درد ما می خورد و اصلا چه نیاز ما را رفع می کند.

 

براساس متن بیانیه لوزان حق غنی سازی در فردو را نداریم

 

این نماینده مجلس در ادامه ضمن اشاره به این مطلب که در دولت سابق فردو مرکز غنی سازی با انواع خروجی و مرکز ذخیره سازی بوده است اظهار داشت: در ژنو متعهد شدیم که فردو خروجی نداشته باشد و در لوزان پذیرفتیم که اصلا مرکز غنی سازی نباشد. در دولت سابق ۲۷۱۰ سانتریفیوژ نصب شده بود که قرار بود به ۲۹۷۶ عدد برسد که در ژنو تعهد کردیم نصب آنها را متوقف کنیم و در لوزان تعهد کردیم که ۱۰۴۴ عدد از آنها را باقی بگذاریم و بقیه را انبار کنیم و این مقدار نیز حق غنی سازی ندارند. در دولت سابق ۵ و ۲۰ درصد در فرود غنی سازی میشد که در ژنو بیش از ۵ درصد ممنوع شد و در لوزان گفتند که درش را تخته کنید و مطلقا حق غنی سازی در فردو ندارید!

 

 

وی همچنین در مورد تأسیسات آب سنگین اراک افزود: در همه خبرها می گویند ایران اراک را باید برچیند و بر اساس مذاکرات لوزان راکتور اراک باید نابود شده یا به کشورهای خارج از ایران انتقال داده شود، به این بهانه که محصول راکتور اراک پلوتونیوم است و این درحالی است که پلوتونیوم علاوه بر زمینه‌های هسته‌ای در نیروگاه‌های تولید برق نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

 

امکان دستیابی به محصولات پلوتونیوم از بین رفته است 

 

نبویان کانادا را توانمندترین کشور در تولید آب سنگین دانست و ابراز کرد: ایران اسلامی با ساخت راکتور اراک، جزء معدود کشورهایی قرار گرفته که می‌تواند به محصول پلوتونیوم دسترسی داشته باشند و در دولت قبل قرار بود که تا زمستان ۹۲ تکمیل شود اما در بیانیه لوزان این دستاورد از بین رفته است. در دولت سابق ۱۰۰ تن آب سنگین تولید شده بود و کارخانه آن فعال بود که میتوانست سالانه ۱۶ تن تولید داشته باشد اما در لوزان آمریکا می گوید تمام آب سنگین های خود را باید به ما بدهید و اگر از همین الآن بیایند و شروع به ساخت راکتور جدید کنند به گفته دکتر صالحی چیزی بین ۳ تا ۶سال زمان میبرد.

 

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اهمیت تحقیق و توسعه به مقایسه این موضوع در سه برهه زمانی پرداخت و  تصریح کرد: تحقیق و توسعه عوامل اصلی پیشرفت کشورهای مختلف دنیاست به همین علت رهبر انقلاب اسلامی بر عقب‌نشینی نکردن در زمینه تحقیق و توسعه تاکیدات بسیاری کرده‌اند.

 

وی ادامه داد: در دولت سابق تحقیق و توسعه به اندازه توان دانشگاهیان و متخصصان در حوزه‌های مختلف وجود داشت اما بر اساس تعهداتی که تیم مذاکره‌کننده دولت جدید مطرح کرده اند این تحقیقات باید متوقف شود.

 

نبویان از بیانیه لوزان به عنوان یک توافقنامه یاد کرد و گفت: این بیانیه توافق بر سر کلیات است که البته الآن بر سر جزییات در حال توافق هستند. این همانی است که 

حضرت آقا خط قرمز قلمداد کرده بودند و آقایان آن را نادیده گرفتند.

 

وی با تاکید بر اینکه فعالیت سانتریفیوژها در بیانیه لوزان متوقف شده است، عنوان کرد: ادامه تحقیق دانشجویان و متخصصان در زمینه دستگاه‌های هسته‌ای از جمله سانتریفیوژها بر اساس مذاکرات لوزان لغو شده و برای موارد مطرح شده در بیانیه گاهی زمان‌های مشخص و گاهی زمان‌های نامشخص در نظر گرفته شده است. در لوزان تحقیق و توسعه فقط به سانتریفیوژ محدود شده است و آن هم بر اساس شرایطی که آنها تعریف میکنند یعنی محدودیت در محدودیت!

 

نبویان موضوع بعدی مقایسه را در موضوع نظارت ها بیان کرد و با بیان اینکه بسیاری از مأموران آژانس انرژی اتمی، نیروهای اطلاعاتی طرف غربی هستند، تأکید کرد: نظارت‌های پذیرفته شده در بیانیه لوزان امنیت ایران اسلامی را به خطر می‌اندازد؛ ماموران آژانس عامل اصلی انتشار اطلاعات برخی از دانشمندان هسته‌ای و به شهادت رسیدن آنها بوده‌اند.

 

وی با اشاره به موارد بیانیه لوزان و ژنو و برخی از داشته‌های ایران اسلامی که بر اساس این بیانیه‌ها از بین می‌رود، تاکید کرد: روند عقب‌نشینی در مذاکرات روز به روز بیشتر می‌شود در صورتی که این روند برای مردم دستاوردی نخواهد داشت.

 

 

نبویان نظارت بدون اطلاع را یکی از موارد بیانیه لوزان دانست و گفت: دوربین آژانس بدون حضور مأموران به صورت آنلاین فیلم‌برداری می‌کند و با استفاده از این دوربین‌ها به خوبی تصاویر متخصصان و دانشجویان در اختیار دشمن قرار می‌گیرد.

 

عضو مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه بر اساس بیانیه لوزان نظارت‌های طرف غربی محدود به سایت‌های هسته‌ای نمی‌شود، اظهار کرد: آژانس هر مکان و زمانی که ادعا کند می‌تواند بازرسی‌هایی از اماکن نظامی ایران اسلامی انجام دهد و در این نظارت‌ها علاوه بر استفاده کردن از امکانات مدرن دسترسی‌های بیشتری به داشته‌های ایران اسلامی خواهند داشت.

 

وی با بیان اینکه بر اساس بیانیه لوزان اطلاعات سایت‌ها و متخصصان هسته‌ای باید در اختیار دشمن قرار داده شود، ابراز کرد: دشمن بر اساس بیانیه لوزان می‌تواند به اطلاعات اماکن و اشخاص نظامی ایران اسلامی نیز آگاهی پیدا کند.

 

نبویان با اشاره به سخنان رهبر انقلاب اسلامی خطاب به مسئولان نظامی در مورد نظارت دشمن بر امکان نظامی تصریح کرد: در بیانیه لوزان داشته‌های نظامی ایران در اختیار دشمن قرار می‌گیرد، به همین علت دشمن بعد از عمل طرف ایرانی به موارد توافق‌شده می‌تواند به راحتی وعده‌های خود را عملی نکند.

 

نبویان در خصوص تحریم ها نیز با بیان این مطلب که در یک تقسیم بندی تحریمها به چهار دسته مرتبط با هسته ای، مرتبط با مباحث موشکی ایران، مرتبط با مسائل حقوق بشر در ایران و مربوط به حمایت ایران از گروه هایی مانند حزب الله که آنها از این گروه های به عنوان تروریست یاد می کنند افزود: در لوزان آمده است که فقط تحریم های مرتبط با هسته ای از حالت اجرا خارج می شوند و آن هم نه اینکه قانون آنها لغو شود!

 

بررسی روند لغو تحریم ها طبق بیانیه لوزان

اتحادیه اروپا تنها یک چهارم تحریم ها را لغو می کند

 

نبویان با تاکید بر اینکه بر اساس بیانیه لوزان ایران اسلامی در تقسیم‌بندی‌های جدیدی قرار می‌گیرد، اظهار کرد: بر اساس مذاکرات لوزان اتحادیه اروپا اجرای یک‌چهارم تحریم‌ها را لغو می‌کند و کاری به اصل قانون تحریم علیه ایران در اتحادیه اروپا ندارد به همین علت تحریم بازرسی کشتی‌ها، بیمه کشتی‌ها و بسیاری از موارد دیگر باقی می‌ماند.

 

وی متذکر شد: بر اساس بیانیه لوزان، ایران اسلامی باید به تعهدات خود عمل کند و بعد از تایید سازمان ملل طرف غربی بخشی از تحریم‌ها را لغو و برخی دیگر را در حالت تعلیق قرار می‌دهد.

 

این نماینده مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه نگاهی بر ترجمه بیانیه لوزان به خوبی تعهدات طرف غربی و ایرانی را مشخص می‌کند، تصریح کرد: غربی‌ها مدعی هستند که تحریم‌هایی که در بیانیه لوزان در مورد آنها بحث شده به صورت کامل و همه‌جانبه نباید لغو شوند در صورتی که یکی از خط‌های قرمز رهبر انقلاب اسلامی برداشتن همزمان تحریم‌هاست.

 

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ابراز کرد: غربی‌ها بیانیه لوزان را سرنوشت‌ساز می‌دانند و در آن اهداف خاصی را دنبال می‌کنند به همین علت خواسته‌های کلی خود را که بخشی از آن مسائل هسته‌ای است را در لوزان مطرح کردند و جزئیات و خواسته‌های اصلی را تاریخی دیگر عنوان می‌کنند.

 

وی خاطرنشان کرد: دولت گذشته علاوه بر تقویت سایت هسته‌ای نطنز و غنی‌سازی مناسب به دنبال ایجاد ۱۰ مرکز غنی‌سازی دیگر در کشور بود اما در دولت جدید با توافقنامه ژنو ساخت مراکز غنی‌سازی در ایران متوقف و با بیانیه لوزان مرکز فردو تعطیل می‌شود و ایران اسلامی نمی‌تواند به جزء نطنز مرکز دیگری داشته باشد.

 

اثبات عقب افتادن ایران اسلامی در زمینه هسته ای با کاهش شدید تعداد سانتریفیوژها

 

نبویان با بیان اینکه در دولت گذشته ۱۵ هزار و ۴۰۰ سانتریفیوژ به صورت مستمر فعالیت داشت، تصریح کرد: با تدابیر دولت تدبیر و امید آمار این سانتریفیوژها به ۵ هزار و ۶۰ عدد کاهش یافته است که این عقب‌افتادن ایران اسلامی در زمینه هسته‌ای را اثبات می‌کند.

 

وی جمع‌آوری زیرساخت‌های سانتریفیوژ‌های اضافی را یکی دیگر از موارد تحمیل شده در بیانیه لوزان برشمرد و اظهار کرد: در دولت سابق ایران اسلامی حجم زیادی اورانیوم ۲۰ درصد ذخیره داشتیم اما در ژنو این میزان به پنج درصد و در لوزان به ۳.۶۷ درصد رسیده است که این میزان هیچ کاربردی برای کشور ندارد.

 

طبق بیانه لوزان زیرساخت های امنیتی براید تخریب شوند!

 

وی با بیان اینکه زیرساخت‌های امنیتی بسیاری برای نیروگاه هسته‌ای فردو در نظر گرفته شده است، مطرح کرد: زیرساخت‌های فردو بر اساس بیانیه لوزان باید تخریب شود در صورتی که برای ساخت این زیرساخت‌ها وقت و هزینه بسیاری صرف شده است.

 

وی با بیان اینکه تا کنون ۷ قطعنامه در شورای امنیت علیه ایران صادر شده است متعجبانه اظهار داشت: در لوزان خودمان قبول کرده ایم که قطعنامه جدیدی صادر شود که این توافقاتی که در بیانیه قبول کرده ایم را الزام آور بین المللی کند و آنها قبول کردند که تمام قطعنامه های مرتبط با هسته ای را لغو کنند. سوال اینجاست که کدام یک از این ۷ قطعنامه مرتبط با هسته ای است؟ باید گفت که ۷۵ درصد مرتبط با هسته ای نیست و این یعنی قطعنامه جدید و محدودیت های جدید و در این بند از بیانیه اضافه شده است که گامهای معین محدودساز نیز در قطعنامه گنجانده خواهد شد!

 

منافع و امنیت ملی ما براساس دو توافق اخیر از بین خواهد رفت

 

نبویان در پایان اظهار داشت: بر اساس لوزان از این به بعد قرار است تمام اطلاعات مواد ۲ استفاده(۱) را به آمریکایی ها بدهیم و باید اطلاعات زنجیره تأمین نیازهای هسته ایمان را در اختیار آنها بگذاریم یعنی اینکه از کجا می خریم، چه کسی می خرد، دانشمندان ما چه کسانی هستند و... و این یعنی منافع ما بر اساس این دو توافق از دست خواهد رفت و امنیت ملی نیز از دست رفته است. 

 

وی در آخر افزود که خواسته ملت حفظ حقوق هسته ای و برداشته شدن تمامی تحریمها به صورت یکجا و در یک مرحله است.

 

# این-سند-جنایت کدخداست!

«...و سپاس بی‌پایان پروردگار حکیم و مهربان را که در لحظه‌های نیاز این ملت خداجوی و خداباور، بشارت‌های تردید‌ناپذیر را بر دل‌های بیدار نازل می‌فرماید و غبارها را می‌زداید.»

کیهان نوشت: اگرچه عبارت فوق در هفته گذشته از سوی رهبری انقلاب به مناسبت تشییع باشکوه پیکر ۲۷۰ شهید غواص و گمنام جنگ تحمیلی صادر گردید اما تأمل در کنه واژگان بکار رفته در پیام معظم له، مبیّن بسیاری از مکتومات خواهد بود.

در دوره‌ای که بزک‌کنندگان و آرایشگران عجوزه‌ای به نام ایالات متحده، با تمام عِده و عُده شان وارد میدان شده‌اند تا سگ قلاده شکسته آمریکا را گربه پنداشته و برای یانکی‌ها فرش قرمز بگسترانند، «۲۷۰ سند جنایت کدخدا» از راه رسید تا سیه‌روی کند هر که در او غش باشد!
شهیدان دست بسته‌ای که اگرچه در قهقهه مستانه‌شان عند ربهم یرزقونند، اما در این لحظه‌های نیاز، رزق بصیرت را روزی ایرانیان نمودند تا در هجوم افاضات غبارگونه‌ و کورکننده‌ای همچون: «تحریم‌ها استخوان‌ها را خرد کرده است.» یا «تحریم‌ها از بین برود تا مشکل آب خوردن مردم حل شود.»؛ بشارت و روشنی دیدگان ملت باشند تا بتوانند راه را از چاه تمییز دهند.
به واقع چه خوش هنگام سررسیدند. آمدند تا ببینند، بعد از شهدا چه کرده‌ایم؟!. آمدند تا بنگرند ثمره دستان بسته شان، زنده به گور شدنشان، تواصی خاک خورده‌شان، مرگ بر آمریکا گفتنشان، به کجا رسیده است؟! آمدند تا بپرسند، آیا هنوز هم هستیم بر آن عهد که بستیم؟!
بحمدالله مردم ولایتمدار با حضورشان در گرامیداشت شهدا و شعارهای دشمن‌شکن‌ خویش، نشان دادند که به شایستگی توقعات شهیدان را لبیک گفته‌اند. اما بالانشینان چطور؟! همان‌هایی که روزی مسئولیت فرماندهی جنگ و شورایعالی دفاع را بر عهده داشتند و با همین شهدا نفس به نفس و رخ در رخ بودند. آیا ایشان هم در برابر خون شهدا روسفیدند؟!
تحریف‌گرانی که می‌گویند: «امام(ره) موافق حذف شعار مرگ بر آمریکا بودند.»! آیا وصیت‌نامه شهید «محمود دایه‌علی» را نخوانده‌اند که نوشت: «این آمریکای خائن یا به فرموده امام(ره) این شیطان بزرگ دارد شاخ و برگ این نهال انقلاب را می ریزد و ما باید نگذاریم که به این انقلاب زیان برساند.»؟! آیا توصیه شهید «ناصر شهریاری» را نشنیده‌اند که گفت: «ای آمریکای خونخوار به یاری حق و همت امت اسلامی دیگر عمرت به پایان رسیده است و تو را در جهان رسواتر خواهیم کرد.»؟! آیا پیام شهید «رضا کشاورزیان» را دریافت نکرده‌اند که اظهار داشت: «برای من خرجی نکنید فقط برای من دعا کنید و از خدا بخواهید که آمریکا را نابود کند.»؟! ... «افلا تبصرون»؟!
خود به خواب‌زدگانی که معتقدند: «ما با اسرائیل سر جنگ نداریم.»! آیا پیغام شهید «عبدالحسین ناصری» را ندیده‌اند که نوشت: «یا ایها الناس این اسرائیل یا به گفته امام(ره) این غده سرطانی باید از بین برود.»؟! آیا سفارش شهید «قاسم افتخاری‌منش» را نشنیده‌اند که گفت: «از جنگ و شهادت نهراسید و بر اسرائیل جنایتکار و صهیونیسم بشورید.»؟! آیا وصیت شهید «علی‌اکبر آذریار» را نفهمیدند که تأکید داشت: «ما باید صهیونیسم غاصب را از فلسطین و قبله اول مسلمانان بیرون برانیم و پرچم اسلام را در سراسر جهان به اهتزاز درآوریم.»؟! ... «افلا تعقلون»؟!
به راستی اکنون چه افراد و جریاناتی، شهدا را مصادره به مطلوب می‌کنند؟! آیا مردمی که به تأسی از وصیت نامه شهدا، در ۲۶ خردادماه شعارهایی همانند: «نه سازش، نه تسلیم، نبرد با آمریکا» یا «در منطق شهادت، تحریم حرف مفت است» سردادند متهم به سیاسی کاری‌اند یا حضراتی که در روز روشن، عکس و نقیض برجای مانده‌های مکتوب شهدا عمل می‌کنند؟! گویی جای شاکی و متهم عوض شده است!
سخن پایانی آنکه تسلیم در مرام ایرانی جماعت راه ندارد، که اگر راه داشت اکنون «احواز» و «خرمشهر» به «الاحواز» و «المحمره» تبدیل شده بودند. فرزندان ملت در تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای می‌باید شدیداً مراقب اعمال و گفتارشان باشند چراکه به پشتوانه خون امثال ۱۷۵ شهید غواص، اکنون در برابر قدرت‌های جهانی به گفت‌‌وگو نشسته‌اند.
 کرنش ۱+۵ در برابر جمهوری اسلامی، مفت به چنگ نیامده که عده‌ای بخواهند به بهانه‌های خودساخته‌ای چون «پدر درآوردن تحریم‌ها» و «خالی بودن خزانه‌ها» و «مشکل ریزگردها» و «خشکی سدها» و «بلندی دیوار حاشا»! و قس علیهذا، بر سر خون شهدا معامله کنند ... «فاعتبروا یا أولی الألباب»!

سردار شهید «رضا قائمی» در یک نگاه

کد خبر: 94032111938

پنجشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۳

از چند ماه پیش به دلیل ضایعات شیمیایی جنگ، قطع نخاع شده بود و بدنش حسی نداشت، در لحظات آخر زندگی‌اش گویی جان دوباره گرفته بود؛ بلند شد و به سمت حرم امام رضا (ع) تعظیم کرد، نشست و لحظاتی بعد در حال ادای سلام به ثامن الائمه (ع) به شهادت رسید.

به گزارش ایسنا، اعظم نظام‌آبادی پس از گذشت چندین سال از شهادت حاج رضا قائمی، با یاد و خاطره همسر شهیدش زندگی می‌کند و می‌گوید: آشنایی ما به قبل از سال 1350 بازمی‌گشت، خانواده قائمی در محله جوادیه همسایه ما بودند. رضا در سال 1351 به خواستگاری‌ام آمد و ما به عقد هم درآمدیم. او در بازار تهران کار می‌کرد و به دبیرستان شبانه‌روزی می‌رفت. در همین ایام توسط ساواک دستگیر شد و به زندان افتاد. پس از آزادی از زندان در سال 1353 زندگی مشترک‌مان را آغاز کردیم.

صبح زود به محل کارش می‌رفت و نیمه‌های شب برمی‌گشت. عصر به مدرسه می‌رفت و شب‌ها هم با دوستانش اعلامیه‌های امام (ره) را پخش می‌کرد. سال 1354 اولین فرزندمان (علی) به دنیا آمد. بهمن سال 57 و زمان ورود امام خمینی به ایران،‌ برای رضا و دوستان انقلابی‌اش سالی فراموش نشدنی و آغاز زندگی تازه‌ای بود.

روایت همسر حاج رضا قائمی

رضا بعد از پیروزی انقلاب و شروع درگیری‌های کردستان و تشکیل سپاه و کمیته نازی‌آباد با همه توانش مشغول خدمت به انقلاب و کشور شد. رضا در طول جنگ اصلا در تهران حضور دائمی نداشت. هر 20 روز یک‌بار به خانه برمی‌گشت.

مجروحیت شیمیایی حاج رضا قائمی در عملیات های خیبر و بدر

وقتی به خانه آمد، لباس‌های آلوده به گازهای شیمیایی را در نایلون گذاشته بود و می‌خواست به پادگان خاتم الانبیا(ع) ببرد و پاکسازی کند. صورت و پشت کمرش تاول‌های شدیدی زده بودند. تاول‌هایی که وقتی آن‌ها را از پوستش جدا می‌کرد،‌ تبدیل به زخم می‌شد.‌ بدنش مدام ‌خارش شدیدی می‌گرفت و مدام سرفه می‌کرد؛ اما او بار دیگر به جبهه رفت و بار دیگر در حلبچه شیمیایی شد.

از اواخر دوران جنگ، عوارض مصدومیت شیمیایی در تمام بدنش بروز کرد، اما در سال 1373 عوارض شیمیایی شدت بیشتری گرفت و او را راهی بیمارستان کرد.

برخلاف نظر خانواده و پزشکان که اصرار داشتند برای درمان به خارج از کشور اعزام شود، اصلا مایل به رفتن نبود. در طول دوره سخت مجروحیتش به ادامه تحصیل در دانشگاه امام‌حسین (ع) تهران ادامه داد. همسرم مدتی تحت مراقب‌های پزشکی و شیمی درمانی بود اما بعد از مدتی مراحل شیمی درمانی را هم قبول نکرد. می‌دانست که راهی دیار باقی و مسافر جاده شهادت است.

به زیارت مولایش ثامن الائمه، امام رضا (ع) رفت.شهریور ما سال 1374 صمیمی‌ترین دوست و همرزم قدیمی‌اش، سید محمد صنیع‌خانی که مسئولیت فرماندهی ترابری سپاه را به عهده داشت به دلیل عوارض شیمیایی به شهادت رسید و این ماجرا او را بسیار متاثر کرد.

اوایل سال 1375 هر دو دستش بی‌حس شد و در بیمارستان بقیه‌الله بستری شد. پزشکان او را تحت مراقبت ویژه قرار دادند. تمام بدنش را غده گرفته بود. آخرین غده او در نخاع کمرش بود که برایش خیلی دردآور بود. همین شد که به خواسته خودش، غده را تخلیه کردند، هر چند که خودش هم می‌دانست که بعد از عمل قطع نخاع خواهد شد. سه ماه قبل از شهادت، قطع نخاع شد. پزشکان از او قطع امید کرده بودند و ما حاجی را به خانه آوردیم.

شب آخر حیات

حالش بد شد. از ما خواست تا تخت را به سمت قبله برگردانیم. همان موقع زیر لب داشت زمزمه‌ می‌کرد. بعد از ما خواست تا تخت را به طرف مشهد مقدس بچرخانیم. حاجی که قطع نخاع شده بود و بدنش حسی نداشت، گویی جان دوباره به پاهایش برگشته و از فرزندمان عباسعلی می‌خواست تا پایش را ماساژ دهد. حاج رضا اما بلند شد و به سمت حرم امام رضا (ع) تعظیم کرد و لحظاتی بعد در حال ادای سلام به ثامن الائمه (ع) به شهادت رسید، مهاجر الی‌الله شد، در حالی که لبخند شیرینی بر لب داشت.

مختصری از زندگی سردار شهید رضا قائمی

رضا قائمی فرزند ابوالفضل در سال 1329در خانواده متدین و مذهبی درشهرستان ساوه دیده به دنیا آمد.

در سن چهار سالگی به همراه خانواده به تهران عزیمت کرد و در جنوب تهران،محله جوادیه، ساکن شد. مدتی بعد پدرش درگذشت و در حالی که سن و سال کمی داشت مشکلات و مسئوولیتهای خانواده چهارنفری اش را به دوش گرفت.با همان سن کم نزد دائی خود مشغول به کار شد. در دوره نوجوانی با وجود همه سختی‌هایی که پیش رو داشت، روزها کار می‌کرد و شبها درس می‌خواندند.

ورزشکار و بسیار فعال بود. در رشته سنگ نوردی تبحر خاصی داشت، انتخابش به عنوان مربی فدراسیون کوهنوردی توانست دریچه جدیدی درزندگی و آینده سراسر ایثار و مجاهدتش باز کند.

در کنار سرهنگ حاتمی (از انقلابیون دوران مبارزات انقلاب اسلامی) به نهضت اسلامی تحت رهبر امام (ره) پیوست.

مدتی بعد در بازار تهران با شهید اسدالله لاجوردی آشنا شد و در آنجا به صورت علنی وارد مبارزات سیاسی و مذهبی شد و اعلامیه‌های امام (ره) را در لابه‌لای بارهای شهرستانها به تمام نقاط کشور ارسال می‌کرد.

وی در همان زمان با شهید حاج داود کریمی و شهید محمدمنتظری آشنا شد و بالاخره با سفارش شهید دکتر چمران جهت دوره‌های پارتیزانی و جنگ‌های خیابانی وارد مبارزات مسلحانه شد.

انتشار و پخش اعلامیه‌های امام و رساله ایشان و کتاب ولایت فقیه سپس مهمترین دغدغه‌ وی بود.او یکبار۱۲ جلد از کتاب جهاداکبر را چاپ و منتشر کرد و دوبار دستگیر و مدت زیادی در زندان به سر برد.

در زمان ورود امام به کشور مسؤولیت حفاظت فرودگاه تهران را پذیرفت و در بهمن سال ۱۳۵۷ همراه سردار سید محمد صنیع خانی کمیته‌ انقلاب اسلامی جنوب تهران را بنیان نهاد.

رضا قائمی به دستور دستور امام (ره) محافظت از تمامی دستگاه‌های مالی تهران از جمله وزارت اقتصاد و دارائی، کاخ‌های شاه،پادگان‌ها و تحویل گرفتن سلاح‌ها از دست مردم و اسکان و تشکیل نیروهای مردمی جهت حفاظت از اموال بیت‌المال را بر عهده داشت.

با تشکیل کمیته مرکزی 13 آبان در نازی آباد اقدام به شناسائی گروهک‌های ضد انقلاب کرد و به همراه شهید صنیع خانی مبارزات خود علیه حزب توده ومنافقین آغاز کرد.

در سال 1358 درحالی که سردار گمنام اسلام شهید داود کریمی فرماندهی سپاه تهران را بر عهده داشت، دوست و همرزم نزدیکش؛ شهید قائمی را به عنوان قائم مقام خود برگزید.

در سال ۱۳۵۹ به فرمان حضرت امام خمینی(ره) به غرب کشور رفت و مسئولیت سپاه شهر قروه را پذیرفت. در این زمان عملیات پاکسازی بین سنندج، کامیاران، و قروه را آغاز کرد و توانست منطقه موچش در شرق استان کردستان را از لوث وجود ضدانقلاب پاک کند.