بسم الله الرحمن الرحیم
با سپهبد سلیمانی در مکتب مقاومت
• حالا عکس بگیر؟
حاج قاسم، همیشه از دوربین فراری بود. دوست نداشت از او عکس و فیلم
گرفته شود. در مواجهه با ما که کار ثبت عکس را انجام میدادیم، همیشه با
ناراحتی میگفت: نگیر، نگیر!… گاهی حتی کار به برخوردهای شدید و تند می رسید.
البته بعدش از ما دلجویی میکرد. یکبار بعد از این اتفاق، صورت مرا بوسید و گفت:
بوسیدمت که بدانی دوستت دارم، مثل پسرم. اما من هم معذوریت هایی دارم…
معذوریت
خودش را نمی دید می خواستند عکس یادگاری بگیرند. از ماشین پیاده شد. یک گروه دیگر برای دومین بار از ماشین پیاده اش کردند برای عکس گرفتن. دفعۀ سوم یک خانم خواست عکس بگیرد با حجاب نامناسب. پــیــاده شــد و بــا او هــم عــکــس گــرفــت. آن خــانــم گــفــت: «بـــاور نمی کردم با من عکس بگیرد. از امروز سعی می کنم حجابم را درست کنم.»
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور
شرط بقای هر موجودی داشتن قدرت برای دفاع است
ضعیف که باشی ،مرگ ذلت بار را، با خواری وحقارت حیات پذیرفتی
مسلمان باید قدرتمند باشد
jebhe-jfrn.ir
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور
مدت زمان: 59 ثانیه
بسم الله الرحمن الرحیم
بعد از ظهر اولین روزی که بستری شدن اسیر جوانمردی و عیادتم آمد تا آن روز او را ندیده بودم چهره باز و دوست داشتنی داشت آرام سلام کرد و کنار تخت نشست با لبخندی زیبا جلو آمد و دستش را به موهای سر و صورتم کشید گفت آقاجان ناراحت نباش صبور باش تو جوانان شجاع و با ایمان هستی دوران سختی را تا به امروز پشت سر گذاشته ای بدون شک خداوند بزرگ تو را دوست داشته که با این همه مصیبت تو را نگه داشته است تو خوب می شوی سپس احمد زجاجی را صدا کرد و به او گفت احمد آقا از خدمت کردن به این اسیر جوان کوتاهی نکن خدا مزدت را خواهد داد
﷽
#عبور_از_سیم_خاردار_نفس #قسمت50 ــ
اگه وقت کردم می خونمش. نگاه پرسش گرانه مامان وادارم کرد که حرف بزنم. بی مقدمه گفتم: ــ میگه فردا با هم حرف بزنیم قرار خواستگاری رو بزاریم. ــ مامان با تعجب گفت: – می خوای بگی بیاد خواستگاری؟ ــ نمیدونم چی کار کنم، نظر شما چیه؟ ــ خب، با اون چیزایی که تو در موردش گفتی تصمیم گیری سخته. نظر خودت چیه؟ با خجالت گفتم: ــ ما خیلی از هم فاصله داریم، تنها وجهه مشترکمون… نتوانستم بگویم دوست داشتن است، سرم را پایین انداختم.مامان به کمکم امد و گفت: ــ عشق خیلی چیز خوبیه، قشنگه، ولی وقتی دورش بگذره، اگه باهاش هم فکر نباشی، هم عقیده نباشی، میشه نفرت، اونوقت دیگه اسم عشق و عاشقی بیاد میریزی بهم… سرم هنوز پایین بود خجالت می کشیدم همانطور زیر لب گفتم: ــ ممکنه یکی عوض بشه؟ ــ آره ممکنه به شرطی که خودش بخواد و این چیزها براش دغدغه باشه. بعد آهی کشید و ادامه داد: ــ ببین دخترم، بزار یه مثال بزنم، مثلا یکی میدونه روزه باید بگیره بهش اعتقاد داره ولی تنبلی میکنه، شاید اون یه روز سرش به سنگ بخوره، ولی یکی که کلا اعتقادی به روزه نداره خیلی احتمالش کمه که تغییر کنه،اگرم تغییر کنه تازه می رسه به مرحله اون آدم تنبله، البته خیلی هم اتفاق افتاده که یکی کلا از این رو به اون رو شده. استثنا هم هست. یعنی تو می خوای زندگیت رو برمبنای احتمالات بنا کنی؟ یک لحظه از این که بخواهم به آرش جواب منفی بدهم قلبم فشرده شد و بغض گلویم را گرفت. ولی خودم را کنترل کردم و قورتش دادم. مامان سرش راپایین انداخت و خودش را با پوست کندن پسته ها و بادام ها مشغول کرد و گفت: ــ راحیلم، تو الان جوونی شاید خیلی چیزهارو فکرش روهم نتونی بکنی، ببین فردا پس فردا که بچه دار شدی واسه تربیت بچه ها نیاز به پشتیبان داری که واسه هر زنی شوهرشه…
#بهقلملیلافتحیپور #ادامهدارد.
jebhe-jfrn.blog.ir
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور
بسم الله الرحمن الرحیم
معرفت مهدوی
امام زمان عجلاللهفرجه مظهر نام صمد خداوند
امام مهدی علیه السلام محتاج به اعوان و انصار نیست.امام در کل عالم محتاج یک نفر هم نیست.
اگر هیچ کس برای اعانت و نصرت حضرت حجّت عجلالله تعالی فرجه اقدام نکند، به مقام امامت او کوچکترین خدشهای وارد نمیشود. مائیم که برای گذران همه امورمان به امام زمان عجلاللهتعالیفرجه محتاجیم.
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور
بسم الله الرحمن الرحیم
یار بد بدتر بود از مار بد
زغالهای خاموش را،
کنار زغالهای روشن میگذارند تا روشن شود…
همنشینی اثر دارد.
اگر کنار کسانی بنشینیم،
که روشنند و نورانیت و حرارتی دارند،
ما هم نورانیت و حرارتی میگیریم…
میوه خراب را از میان میوهها کنار میگذارند
که دیگر میوهها را فاسد نکند،