خاطرات شهدا حجاب و عشق
حمید به این چیزها خیلی حساس بود.
به من میگفت: فاطمه! این چیه که زنها میپوشند؟
میگفتم: مقنعه را میگویی؟

حمید به این چیزها خیلی حساس بود.
به من میگفت: فاطمه! این چیه که زنها میپوشند؟
میگفتم: مقنعه را میگویی؟

در دفتر فرماندهی سر و صدا به حدی رسید که فرمانده سپاه منطقه هفت از اتاقش بیرون آمد و جویای قضیه شد.
مسئول دفتر گفت:” این سرباز تازه از مرخصی برگشته ولی دوباره تقاضای مرخصی داره”.
فرمانده گفت:” خب! پسر جان تو تازه از مرخصی آمدی نمیشه دوباره بری”.

اگر میخواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید، زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور

شهید مهدی میرخانی در سال 1330، در تهران دیده به جهان گشود.
وی تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم ادامه داد و پس از آن وارد دانشکدة افسری امام علی(ع) شد و تا پایان دورة نظامی خود در آنجا خدمت نمود.
با شروع زمزمههای انقلاب از سوی مردم،

این عکس ، ﺁﺩﻡ را #خجالت زده میکند ، یکی از #حزن انگیزترین و در عین حال حماسی ترین لحظات فکه ، ماجرای #گردان حنظله است .

#شهید_والامقام
#مهدی_خندان
#مهدی در تابستان 1359 در پادگان امام حسین(ع) دوره آموزشی عمومی نظامی را گذراند و پس از آن برای مقابله با ضد انقلاب آماده اعزام به کردستان

نام : محمدرضا
نام خانوادگی : عسکری فرد
تاریخ تولد : ۱۳۵۳/۰۸/۲۴
محل تولد :خرمشهر
تاریخ شهادت ۱۳۹۴/۰۸/۰۴
محل شهادت : سوریه

#خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره
دانشمند شهیدی که بارها دست به دامان امام حسین علیهالسلام شد
با چند نفر از بچههای دانشگاه یه قرار گذاشته بود. صبحهای پنجشنبه میرفتند گلزار شهدا و زیارت عاشورا میخواندند. مصطفی و بچههای دستاندرکارِ انرژیهستهای، در کنار همتِ بالا و تلاش ، تـوسلِ دائمی داشتند و قبل از اولین گازدهی، کنارِ دستگاهها زیارت عاشورا میخواندند…
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن
یاد شهدا با صلوات
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور
jebhe-jfrn.blog.ir