درس از نامه
|
مردی همسر و سه فرزندش را ترک کرد و در پی روزی خود و خانواده اش راهی سرزمینی دور شد... فرزندانش او را از صمیم قلب دوست داشتند و به او احترام می گذاشتند.
|
|
مردی همسر و سه فرزندش را ترک کرد و در پی روزی خود و خانواده اش راهی سرزمینی دور شد... فرزندانش او را از صمیم قلب دوست داشتند و به او احترام می گذاشتند.
|
|
مرد فقیرى بود که همسرش از شیر گاوشان کره درست میکرد و او آنرا به تنها بقالى روستا مى فروخت. آن زن روستایی کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت و همسرش در ازای فروش آنها مایحتاج خانه را از همان بقالی مى خرید. روزى مرد بقال به وزن کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، دید که اندازه همه کره ها ۹۰۰ گرم است. |
|
انسان های بزرگ در باره عقاید سخن می گویند |
|
ناصر خسرو قبادیانی بسوی باختر ایران روان بود. شبی میهمان شبانی شد در روستای کوچکی در نزدیکی سنندج. نیمههای شب صدای فریاد و ناله شنید. برخاست و از خانه بیرون آمد. صدای فریاد و نالههای دلخراش و سوزناک از بالای کوه به گوش میرسید. |
|
به آسانی میشود در دفترچه تلفن کسی جایی پیدا کرد، ولی به سختی میشود در قلب او جایی دست و پا کرد. به راحتی میشود در مورد اشتباهات دیگران قضاوت کرد، ولی به سختی میشود اشتباهات خود |
|
مردمان جالبی هستیم 65000 شرکت تجاری دردبی داریم سه میلیون ایرانی پناهنده درخارج ازایران.
در تهران از خواب بیدار می شویم. محل شرکت تجاری و مرکز خریدمان در دبی است؛
استعدادمان در تهران کشف و نبوغمان در اروپا شکوفا می شود. |
|
در فولکلور آلمان ، قصه ای هست که این چنین بیان می شود :مردی صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده . شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد ، برای همین ، تمام روز اور ا زیر نظر
|
|
دکتر مرتضی شیخ ، پزشک انسان دوستی است که در دوران کودکی من در مشهد مشغول طبابت بود و کسی از اهالی مشهد نیست که نامی از او یا خاطرهای از او نداشته باشد یا نشنیده باشد. |
|
یه روز گاو پاش میشکنه دیگه نمی تونه بلند شه |
|
ا شرط وصول به موفقیت این است که ابتدا باور کنیم که می توانیم موفق شویمهیچ موفقیت برجسته ای بدون صرف وقت کافی به دست نمی آید (شوارتز )بکوشید که در برخورد با هر کس او را به دیده یک معلم بنگرید و چیزی از او بیاموزیدعفو و بخشش زینت قدرت و توانایی است |