همیشه انتهای داستان همه ی آتش ها

بر همه ی ابراهیم ها گلستان می‌شود
اینجا هم ابراهیم از آتش دنیا راهی گلستان بهشت شد...
خدایا روح ما را با یادش شاد کن 💔

✍ مجیدروزی

 

آقای رئیسی افتخار میکنم که به شما رای دادم

الان اونایی که برا رئیسی تبلیغ کردن،پشتیبانش بودن بهش رای دادن خداروشکر میکنن برا انتخاب درستشون...

تجربه امربه معروف یکی ازعزیزان

 🌹🌹😍😍😍🌹🌹♦️وضعیت خیلی بد بود😔😔

تعداد سگ های پارک کم کم داشت با تعداد انسان ها برابری میکرد😥

کشف حجاب وجود معتادین روابط نامتعارف و ....😨😨

1️⃣روز اول یک ملافه کوچیک وسط پارک پهن کردم و اول اذان شروع کردم به نماز خوندن.همه فکر میکردن دیوانه شدم

نجوای ماندگار سیدابراهیم رئیسی باحاج قاسم سلیمانی

 

 

شما بریدمن باید وایستم پیکر پسرم را ببرم مادرش چشم انتظاراست

سیم خاردار....

 

یک نفر باید داوطلب می‌شد که روی سیم خاردار دراز بکشید تا بقیه از روی آن رد شوند. یک جوان فورا با شکم روی سیم خاردار خوابید،

فرازی‌از‌وصیت نامه شهید نوجوان سیزده ساله بهنام محمدی

🔸 بهنام محمدی در وصیت نامه ی خود، چنین نوشته بود:بسم الله الرحمن الرحیم من نمیدانم چه بگویم. من و دوستانم در خرمشهر می جنگیم ولی به ما خیانت می شود.

انحرافات موجود را جدی بگیریم

 

☝️ این چند دقیقه صحبتهای شجاعانه آقای رحیم‌پور ازغدی را باید هر روز‌ چندبار  همه مسئولین و مردم بشنوند وبحال کوتاهی و قصور خود در ارتباط با نظام مقدس جمهوری اسلامی خون گریه کنند‼️😱

👈 و پاسخ به این سئوال که آیا راه هزاران شهیدی که خون خویش نثار نموده اند، همین راه  است که امروز داریم میرویم؟؟‼️😳

👈انحرافات موجود را جدی بگیریم، اگر  به روز  حساب در برابر شهدا و خدای شهدا اعتقاد داریم‼️😢

مردم کوفه با امام حسین علیه‌السلام آزمایش نشدند

❌ چون هنوز امام حسین به کوفه نرسیده بود و آنها هنوز حضرت را درک نکرده بودند‼️

 

بلکه آنها با نایب امام یعنی حضرت مسلم آزمایش شدند و چون در این آزمایش مردود شدند وقتی امام حسین رسید، مقابل او هم ایستادند.

تفاوت خشایار شاه ایران وخشایارشاه ۳۰۰

 

 

البته از اینکه گفته شده خشایار شاه، گول دختر یهودی مخفی ای به نام استر و عمویش مردخای را خورد و دستور قتل هامان وزیر با غیرت ایرانی را صادر کرد، اطلاع دقیقی نداریم!

زندگی به سبک شهداء نماز اول وقت

حاج_حسین_بادپا

🔸شهید صدرزاده با بیان اینکه حاج حسین نماز اول وقتش را در هیچ شرایطی ترک نمی کرد
 گفت: یک روز در جاده ای بین دو منطقه جنگی در حرکت بودیم، جاده خطرناک و زیر آتش دشمن بود، ناگهان حاج حسین که پشت فرمان بود کنار جاده ایستاد، پرسیدم چی شده؟ گفت وقت نماز است.
گفتم حاجی خطرناکه، گفت من با خداوند متعال وعده کردم که نمازم را اول وقت بخوانم.