بیانات مقام معظم رهبری در هفته گذشته را شاید بتوان یکی از مهمترین سخنرانی های تاریخی ایشان دانست. از روزی که این بیانات در جمع کارگزاران جمهوری اسلامی ایراد شده، تحلیل ها و برداشت های مختلفی از آن در فضای رسانه ای داخلی و خارجی و شبکه های مجازی بازتاب داشته است. این تحلیل اما کمی متفاوت و البته صریح و بر اساس برداشتی است که از مجموع بیانات معظم له در دور جدید مذاکرات می توان داشت. به نظر می رسد بیانات امام خامنه ای در دیدار اخیر، حکایت از طراحی خاص ایشان برای عبور دادن دولت یازدهم از یکی از مهمترین پیچ های تاریخی انقلاب اسلامی در مواجه با جریان استکبار دارد.
تحلیل نگارنده بر این است که رهبر معظم انقلاب در آستانه توافق جامع هسته ای که طبق زمان بندی از قبل اعلام شده، در هفته جاری (۱۰ تیر) باید حاصل شود، از آنجا که دستیابی به یک «توافق خوب» را به دلیل ماهیت استکباری طرف مقابل و روندی که دولت یازدهم در دو سال اخیر، مذاکرات را بر اساس آن پیش برده است، غیر قابل تحقق می بینند؛ در حال مدیریت صحنه برای قرار نگرفتن دولت یازدهم در دام «توافق بد» است. خصوصا که در روزهای اخیر از طریق تریبون های رسمی، تحریم ها آن چنان بزرگ نمایی می شوند که حتی تأثیر آنها به آب خوردن مردم و ازدواج کردن جوانان و مسأله محیط زیست نیز کشیده می شود و همین روحیه می تواند طرف مقابل را برای تحمیل یک توافق بد تحریک کند. پیش از این نیز چند بار زمزمه «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» از سوی ارکان دولت محترم در قالب کمپینی که به اسم سینماگران اما در حقیقت توسط وزارت امور خارجه تشکیل شده بود، شنیده شد یا در مصاحبه آقای ظریف با رادیوی ملی آمریکا وی صراحتا گفت: «اگر هر نوع توافق را با عدم توافق قیاس کنید، باید بگویم آشکار است که حصول یک توافق بسیار بهتر است!»
آنچه از بیانات رسا و شفاف رهبری انقلاب برداشت می شود، این است که امام خامنه ای با هوشمندی خاص برای مدیریت صحنه موجود، با یک سخنرانی خود هر یک از عناصر تاثیرگذار در تحقق این معادله را در مسیری قرار می دهد که در جمع بندی عملیاتی و نهایی، خروجی رفتار آنها به نفع ملت ایران و در نگاه کلی تر به نفع جریان ضد سلطه قرار گیرد. در حقیقت این که توافق جامع به چه پایانی ختم شود، بستگی به رفتار این پنج دسته از تأثیرگذارن دارد: تیم مذاکره کننده ایرانی، محتوا و متن مذاکرات و توافقات حاصل شده، منتقدان روند فعلی مذاکرات (نه اصل مذاکره)، توده های عمومی مردم و جامعه، طرف مقابل مذاکره به خصوص طرف آمریکایی.
دسته اول – تیم مذاکره کننده ایرانی
امام خامنه ای هر چند از ابتدای دور جدید مذاکرات هسته ای اعلام کرده اند که به این مذاکرات خوشبین نیستند، اما همواره تیم مذاکره کننده را مورد حمایت قرار داده اند. البته همانطور که خود نیز چندین بار بیان داشته اند، عملکرد این تیم خالی از اشکال نیست، آنها معصوم نیستند بر همین اساس هم ایشان خود، چندین بار رفتار تیم مذاکره کننده را مورد نقد جدی قرار داده اند.
اولین حمایت مقام معظم رهبری از تیم مذاکره کننده به بیست روز قبل از عقد توافقنامه ژنو باز می گردد که معظم له تیم مذاکره کننده را مأموران جمهوری اسلامی و بچه های انقلاب معرفی می کنند که نباید در حین انجام وظیفه مورد توهین و تضعیف قرار بگیرند و سازشکار معرفی شوند. بعد از آن نیز در ماه مبارک سال قبل، تیم مذاکره کننده را مجموعه ای معرفی می کنند که با جدیت در حال عمل است و زیر بار حرف زور نمی رود. در آخرین مورد نیز در هفته گذشته و در آستانه توافق جامع هسته ای، رهبر انقلاب تیم مذاکره کننده را امین، غیور، شجاع و متدین معرفی می کنند. این حمایت ها در حالی است که رهبر معظم انقلاب، در تمام این مواقع در کنار حمایت از تیم مذاکره کننده، به جریان منتقد این شیوه از مذاکرات هم رسمیت داده اند و البته همانطور که اشاره شد، خود تاکنون چندین بار برخی از رفتارهای تیم مذاکره کننده را مورد نقد قرار داد است. سئوال این است که چگونه می توان این رفتار رهبر معظم انقلاب را تحلیل کرد؟
اولا - سیره مقام معظم رهبری همواره بر حمایت از مسئولان اجرایی و دولت مستقر، استوار بوده است. ایشان خود بارها تاکید کرده اند که بر اساس عقل و سیره حضرت امام (ره) حمایت از دولت ها را وظیفه خود می دانند و البته این حمایت را هرگز مطلق یا به تعبیری چک سفید امضا ندانسته اند بلکه تاکید کرده اند که حمایت ایشان از دولتها بر پایه دوری و نزدیکی آنها نسبت به آرمان های انقلاب اسلامی و حضرت امام (ره) استوار است. برای همین سال ۸۷ در دولت نهم بعد از اینکه دولت وقت را دولت کار، منطبق بر گفتمان امام و انقلاب، استکبارستیز، احیاکننده عزت ملی، با جرأت در تحول خواهی، مدافع استقلال در موضوع هسته ای، دولتی مردمی و مقابله کننده با غربزدگی در مدیریت کشور معرفی کردند، تاکید داشتند: «اگر چنانچه این خصوصیات را در مجموعه دولت کنونی قدردانی نکنیم و تشکر نکنیم، طبعاً خدا را خوش نمیآید... و من به خاطر همین خصوصیات، از دولت حمایت می کنم. البته حمایت از دولت، مخصوص این دولت نیست؛ بنده همیشه از دولت ها حمایت کردهام؛ امام (ره) هم در هر برههای، از دولت ها و رؤسای قوه مجریه و مسئولین دولتی حمایت می کردند. چون عمده بار اداره مدیریت کشور بر عهده قوه مجریه است و نظام باید از قوه مجریه، از رئیس جمهور، از مسئولین و از وزرا حمایت کند. امام هم حمایت می کردند؛ بنده هم در دورههای گذشته همیشه حمایت می کردم. منتها خب، این خصوصیاتی که (در این دولت هست و) عرض کردیم، موجب می شود که انسان گرمتر حمایت کند و در این قدردانی و حمایت، دلگرمتر اقدام کند.»
ثانیا - اگر بیانات دو سال اخیر رهبر معظم انقلاب را مرور کنید، پی خواهید برد که ایشان همواره از تیم مذاکره کننده حمایت کرده اند اما هرگز محتوای مذاکرات دو سال اخیر را مورد حمایت قرار نداده اند بلکه تاکنون چندین بار اعلام کرده که به نتیجه این مذاکرات و توافقاتی که اعلام می شود، خوشبین نیستند. برای همین علی رغم اینکه دولت محترم، توافقنامه ژنو یا توافقنامه لوزان سوئیس را پیروزی بزرگ نامید اما رهبر انقلاب در تایید آنها یک کلمه هم سخن نگفت بلکه با این تعبیر که «کلید حل مشکلات در ژنو و لوزان و نیویورک (مکان توافق نهایی) نیست بلکه در داخل کشور است» به نقد و نفی آنها پرداخت.
ثالثا - همانطور که اشاره شد، رهبر معظم انقلاب در کنار این تعاریف از تیم مذاکره کننده، انتقادهایی را نیز مطرح کرده اند تا مذاکره کنندکان در دام «تغییر دستگاه محاسباتی توسط دشمن» که ماه رمضان گذشته در جمع مسئولان نظام هشدار آن را دادند، قرار نگیرند. این نکته زمانی اهمیت پیدا می کند که بدانیم این انتقادات در باره عملکرد تیم قبلی هسته ای – حداقل به صورت علنی – هرگز دیده نشد.
ایشان در دیدار آقای ظریف و سفرا و کارداران وزارت خارجه در تاریخ ۲۲/۵/۹۳ فرمودند: مذاکرات بر خلاف تصور برخی ها به هیچ چیز کمک نکرد بلکه لحن آمریکایی ها تندتر و اهانت آمیزتر و توقعات آنها طلبکارانه تر شد/ تحریم ها بعد از این مذاکرات بیشتر هم شد البته می گویند این تحریم ها جدید نیست اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینه تحریم هم فایده نداشت/ رابطه و مذاکره با آمریکا هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد. برخی فکر می کردند اگر با آمریکا دور یک میز بنشینیم، بسیاری از مشکلات حل می شود. البته ما می دانستیم اینطور نیست اما قضایای یک سال اخیر (بعد از توافق ژنو) برای بار چندم این واقعیت را اثبات کرد.
رهبر انقلاب همچنین در دیدار با مردم قم فرمودند: اگر چشم ما به دست دشمن باشد که اگر این کار را نکردی، تحریم باقی می ماند، فایده ای ندارد، کما اینکه آمریکایی ها با وقاحت می گویند اگر ایران در قضیه هسته ای کوتاه هم بیاید، تحریم ها باقی می ماند... نباید دل را به نقطه های خیالی سپرد. امام خامنه ای در اردیبهشت ماه سال گذشته نیز در زمان بازدید از دستآوردهای هوافضای سپاه فرمودند: نباید نیازمندی های کشور و برخی مسائل همچون تحریم ها به مذاکرات گره زده شود بلکه موضوع تحریم ها باید از طریق دیگری حل شود.
رابعا - با وجود این انتقادات که موارد آن بیش از این است اما در آستانه توافق جامع هسته ای، حمایت ویژه و خاص رهبر انقلاب علاوه بر آنکه بر یک اصل کلی و همیشگی استوار است (همانطور که در خصوص دولت ها و تیم مذاکره کننده قبلی اشاره شد) به دلایل مهم ذیل قابل تفسیر است:
۱ . دشمن همواره از محیط شکاف بهره می برد و در چنین محیطی به حیات خود ادامه می دهد. با وجود انتقادات بجا و به حق و کارشناسانه از عملکرد تیم فعلی هسته ای، اما تیم مذاکره کننده در جایگاهی قرار گرفته که نباید احساس کند پشتش خالی است و چاره ای جز توافق حتی «توافق بد» ندارد. بنابر این حمایت از تیم مذاکره کننده و فراهم آوردن محیطی امن برای آنها اقدام درخور مدیریتی است تا وظیفه خود را به نحو احسن به سرانجام برسانند.
۲ . فشار روی تیم مذاکره کننده و دولت زیاد است. این فشار هم به محیط مذاکره با زورگویان عالم برمی گردد و هم به افکار عمومی داخلی بویژه که متاسفانه دولت یازدهم با عملکردش، وضعیت اقتصاد داخلی را به نتیجه مذاکرات گره زده است. این فشار ممکن است تیم مذاکره کننده را در این لحظات حساس به سمت تحقق شعار «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» که در سر می پروراند، سوق بدهد. بنابر این رهبر معظم انقلاب به دنبال ایجاد محیطی أمن برای دولت و تیم مذاکره کننده است تا به آنها نشان دهد که می توانند به جای تکیه بر میز مذاکره، بر اعتماد داخلی تکیه بزنند که مبتنی بر رفتار شجاعانه و غیورانه و مبتنی بر امانتداری از حقوق مردم و ولایتمداری آنها در حفاظت از خطوط قرمز است.
۳ . این مواجه رهبر انقلاب را می توان در قالب یک مواجه مدیریتی و تربیتی هم دید. در حقیقت رهبر معظم انقلاب مانند پدری رفتار می کنند که فرزند خود را در یک مخاطره سنگین و خطر انجام تخلف از یک چارچوب که رعایت آن لازم است می بیند و این پدر به جای این که به فرزند خود بگوید این تخلف را نکن، می گوید: فرزند من اینگونه رفتار نمی کند. قطعا اثر مدیریتی و تربیتی این ادبیات، بسیار بیشتر از آن است که این پدر، مطالبات خود را به شکل صریح و آمرانه از این فرزند مطرح کند، خصوصا فرزندی که زیر بار فشار قرار دارد و نشانه های عدم تحمل این فشار در چهره یا زبان او دیده می شود.
این نمونه رفتار مدیریتی و تربیتی در دولت قبل هم سابقه داشته است، وقتی که رئیس دولت قبل، در مواجه با عدم تغییر وزیر اطلاعات وقت، چند روزی محل کار خود را ترک و در خانه مستقر شده بود؛ رهبر معظم انقلاب چند روز بعد از خانه نشینی احمدی نژاد در دیدار با مردم استان فارس فرمودند: «می دانند که دولت مشغول تلاش و فعالیت و خدمت است... مسئولین دولتی هم حقاً و انصافاً دارند تلاش می کنند؛ هم اعضای دولت، هم بخصوص خود رئیس جمهور. اینها شب و روز ندارند؛ من می بینم، من از نزدیک شاهدم. اینها دائم مشغول کارند، مشغول خدمت و تلاشند.» در حقیقت این جملات امام خامنه ای اگر چه ظاهری "إخباری" داشت اما در حقیقت از ماهیت "انشایی" خطاب به رئیس جمهور وقت برخوردار بود به معنای این که رئیس جمهور پر تلاش باید به کار خود برگردد.
دسته دوم – منتقدان روند مذاکرات
دومین عاملی که در خصوص حصول توافق خوب یا بد تیم مذاکره کننده موثر است، نقش منتقدان تیم مذاکره کننده یا همان جریانی است که بعد از دیدن نتایج سوء توافقنامه ژنو، به جریان دلواپسان مشهور شدند. در این باره باید گفت:
اولا - همانطور که رهبر معظم انقلاب تاکنون چندبار تأکید کرده اند، هیچ جریان سیاسی و هیچ جایگاه قانونی در داخل جمهوری اسلامی، مخالف توافق خوب نیست. حتی هیچ کس مخالف مذاکره برای حل و فصل مناقشه هسته ای هم نیست. کما اینکه اصل مذاکره با طرف های غربی به مدت دوازده سال است که در بین ما و غربی ها وجود دارد. آنچه مورد انتقاد برخی از نخبگان دینی و سیاسی، نمایندگان مجلس، ائمه جمعه، تشکل های دانشجویی و حوزوی است، انتقاد به این شیوه از مذاکره در دو سال اخیر است که داده ها با ستانده های آن برابر نیست، نه انتقاد از اصل مذاکره.
ثانیا - مهمترین اشکال منتقدان این است که با این روش از مذاکره و بر اساس متن توافقنامه ژنو و لوزان، تحریم ها باقی می ماند در حالی پیشرفت هسته ای کشور متوقف می شود و این همان نکته ای که مقامات آمریکایی با افتخار از آن یاد می کنند که در طول هشت سال گذشته ما با ایران مذاکره می کردیم ولی ایرانی ها در حال پیشرفت هسته ای هم بودند اما بعد از توافق ژنو، ما با ایرانی ها مذاکره می کنیم اما دیگر پیشرفتی در کار نیست و این یکی از مهمترین توفیقات آمریکایی ها در این دور از مذاکرات است. این همان نکته ای است که در بیانات هفته گذشته رهبر معظم انقلاب به شکل ظریفی به آن اشاره شد: «در هماوردیهای جهانی، منطقِ هماوردیِ جهانی ایجاب می کند که ما دو میدان را مورد نظر داشته باشیم. یک میدان میدان واقعیّت و عمل است؛ که این میدان میدان اصلى است. در میدان واقعیّت و در میدان عمل، مسئولی که دنبال فعّالیّت است، داراییهایی را در میدان عمل ایجاد می کند، تولید می کند؛ این یک میدان. یک میدان میدان دیپلماسی و سیاست است که داراییها را در این میدان دیپلماسی و سیاست و مذاکره، تبدیل می کند به امتیاز برای کشور، تبدیل می کند به منفعت ملّی. اگر در آن میدانِ اوّل دست انسان خالی باشد، در میدان دوّم کاری از انسان ساخته نیست؛ باید در میدان اوّل - یعنی میدان عمل، میدان واقعیّت، روی زمین - دستاورد داشته باشد، دارایی داشته باشد.